از بزرگی پرسیدند: شقاوت یا بدبختی چگونه به وجود می‌آید؟ گفت: بدبختی یا از نتوانستن پدید می‌آید یا از ندانستن. بدبختی از ناتوانستن، عجز و ناتوانی در پیمودن راه درست است،‌ و آن شقاوتی که سببش نادانستن است سه نوع است: یکی غفلت و بی‌خبری که آن را نادانی گویند، مثل مسافری که به خواب رود و از کاروان باز ماند. دوم، ضلالت است که آن را گمراهی گویند، مثل کسی که می‌خواهد به مشرق برود اما رو به مغرب بگذارد. سوم، غرور است که آن را فریفتگی می‌گویند، مانند کسی که همه دارایی خود را برای سفر حج بفروشد و تبدیل به طلا کند تا خرج سفر او باشد اما سکه و طلای تقلّبی به او داده باشند.