گویند عارفی مهمان مردی خردمند شد. میزبان برای پذیرایی از میهمان خود برخاست و سفرهای گسترد که مانند سفره کریمان به انواع غذاها و میوهها آراسته بود. مرد عارف با آرامش و وقار، آهسته آهسته لقمه برمیداشت. میزبان تعارف میکرد و میگفت: ای شیخ! سفرهای ناقابل است. اکنون که بر سفره فقیران نشستهاید، تناول کنید، اگر هم میلی به غذا ندارید، از این میوههای رسیده و رنگارنگ بهره ببرید؛ چرا که خداوند این همه خوردنی و نوشیدنی را برای ما آفریده است. عارف گفت: بله، هر چه خداوند آفریده است برای ماست؛ اما نه اینکه ما همواره به فکر خوردن باشیم و خود را فدای این خوردنیها بکنیم.
گویند عارفی مهمان مردی خردمند شد. میزبان برای پذیرایی از میهمان خود برخاست و سفرهای گسترد که مانند سفره کریمان به انواع غذاها و میوهها آراسته بود. مرد عارف با آرامش و وقار، آهسته آهسته لقمه برمیداشت. میزبان تعارف میکرد و میگفت: ای شیخ! سفرهای ناقابل است. اکنون که بر سفره فقیران نشستهاید، تناول کنید، اگر هم میلی به غذا ندارید، از این میوههای رسیده و رنگارنگ بهره ببرید؛ چرا که خداوند این همه خوردنی و نوشیدنی را برای ما آفریده است. عارف گفت: بله، هر چه خداوند آفریده است برای ماست؛ اما نه اینکه ما همواره به فکر خوردن باشیم و خود را فدای این خوردنیها بکنیم.
تازه های پیامک
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}