تا شعرِ عطش آمــد با صبحِ شبیخونت
دستِ قــلمِ عـبـّاس گل کرد که بـاز آیی
آن سوی زمین حتـّی در مسجدِ شب بو ها
یک دستـه خدانشناس گل کرد که باز آیی