یار همایون منظرم، آخر در آید از درم
امید خوش می‌پرورم، زین نخل باری می‌رسد
«مفتون» منال از یار خود، گر بر تو گاهی تلخ شد
کز گل بدان لطف و صفا، گه نیش خاری می‌رسد