تنگ غروب و ساحلِ شور و نوای عرفه
شکسته کشتی دلم، به ناله‌های عرفه
بر پرِ سجاده‌‌ی دل، گره نشسته، وا نما
ای گل سجاده نشین، به یک دعای عرفه