در دفتر گل، ورق ورق گوهر بود از اشك، سرانگشت نگاهم تَر بود چيزي كه به...
در دفتر گل، ورق ورق گوهر بود
از اشك، سرانگشت نگاهم تَر بود
چيزي كه به من توان زاري ميداد
قنداقة خونـين عــلياصغــر بــود
تازه های پیامک
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}