حماسه غدیر - ویژه تلفن همراه

لحظه‏ها مي‏گذرند و بار گذشتشان بر دوش ماست. ما مي‏گذريم و بارگذشتمان بر دوش دفاع از حق زندگي است. زندگي مي‏گذرد و بار گذشتش بر دوش تاريخ.
انسان بر سررود بي آرام لحظه‏ها قايق مي‏راند، قايقي از تخته بند هستي، از عمق تکليف و درخشاني وجدان و پاکي پيوست و عصمت التقاء. اکنون آيا اين تکليف عميق و وجدان درخشان و پيوست پاک و التقاي معصوم را به چه روز مي‏نشانند؟
آنچه هست، و انسان بايد از آن آگاه باشد يا آگاه شود اين است.
لحظه‏هاي پا به گريز، در جام وجود انسان مي‏ريزند تا آن را لبريز کنند. و خورشيد بر اين جام مي‏تابد تا انسان آن را همي روشن بدارد و از فروغ زندگي پر.
در «تفسير آفتاب»، به اينجا مي‏رسيم که لحظه‏ها همواره از عصمت سرشارند. و اعماق متعالي زندگي از اين لحظه‏ها آکنده. تا در مفاهيم حق و عمل به آنها، تبديلي راه نيافته باشد، چنين است. و چون آن تبديل راه يافت، بر مفسران آفتاب است که به مرزباني خيزند و نگهداشت عصمت لحظه‏ها را از جان سپرسازند و تعالي اعماق را حراست کنند، حراستي از جوهر غرور و تلالوي حماسه