از میان شعله ها - ویژه تلفن همراه
از میان شعله ها - ویژه تلفن همراه
لیست گوشی های تست شده
من فاطمهام اينجا مکّه است، و امروز بيستم جماديالثانية، و پنجمين سال بعثت پدرم پيامبر.
اين روزها مادرم احساس ديگري دارد، و اين منم که مرتّب او را دلداري ميدهم، که نُه ماه است با او هم راز و هم سخنم.
پدر عزيزم- که از اعماق جان يکديگر را دوست ميدارمي- روزي وارد خانه شد. مادرم را ديد که در اطاق تنهايي با کسي هم صحبت است که گويي با رفيق ديرين خود سخن ميگويد. با تعجب پرسيد:
با که سخن ميگفتي؟
مادرم گفت: با کودک همراهم. به راستي عجب مادري دارم من.
امروز که از درد زايمان به خود ميپيچد فرستاده تا رفقاي قديمش، زنان قريش نزد او بيايند.
ولي همه اوراردکرده و خواستند عقدهي ازدواجش با پدرم را اينگونه انتقام بگيرند و هيچ يک به ياري نيامدند.
ولي نميدانستند که آنها لياقت ندارند. من پاک و مطهرّم و آنها آلوده به هزاران ناپاکي. من موحّد و مؤمنهام و آنها مشرک و بتپرست. نه، هرگز دستشان به من نخواهد رسيد.
قابلههاي من بايد ازبهشت بيايندوشستشوي من با آب کوثرباشدوقنداقهام ازبهترين وپاکيزهترين لباسهاي بهشت.
من فاطمهام اينجا مکّه است، و امروز بيستم جماديالثانية، و پنجمين سال بعثت پدرم پيامبر.
اين روزها مادرم احساس ديگري دارد، و اين منم که مرتّب او را دلداري ميدهم، که نُه ماه است با او هم راز و هم سخنم.
پدر عزيزم- که از اعماق جان يکديگر را دوست ميدارمي- روزي وارد خانه شد. مادرم را ديد که در اطاق تنهايي با کسي هم صحبت است که گويي با رفيق ديرين خود سخن ميگويد. با تعجب پرسيد:
با که سخن ميگفتي؟
مادرم گفت: با کودک همراهم. به راستي عجب مادري دارم من.
امروز که از درد زايمان به خود ميپيچد فرستاده تا رفقاي قديمش، زنان قريش نزد او بيايند.
ولي همه اوراردکرده و خواستند عقدهي ازدواجش با پدرم را اينگونه انتقام بگيرند و هيچ يک به ياري نيامدند.
ولي نميدانستند که آنها لياقت ندارند. من پاک و مطهرّم و آنها آلوده به هزاران ناپاکي. من موحّد و مؤمنهام و آنها مشرک و بتپرست. نه، هرگز دستشان به من نخواهد رسيد.
قابلههاي من بايد ازبهشت بيايندوشستشوي من با آب کوثرباشدوقنداقهام ازبهترين وپاکيزهترين لباسهاي بهشت.