صدق در مقتل خوانی - ویژه تلفن همراه
صدق در مقتل خوانی - ویژه تلفن همراه
لیست گوشی های تست شده
اين کتاب از لؤلؤ و مرجان؛ ميرزا حسين نوري،گرفته شده است.
حاج ميرزا حسين نوري مازندراني: تکليف ناقل در نقل امور دين و دنياي خود و ديگران نقل از ثقه است، چه از زبانش يا از کتاب و مؤلفاتش که در اين اعصار نقل روضهخوان و امثال او غالباً منحصر است در آن، و در نقل کردن از شخص ثقه محذوري نيست و اگر خبر و نقل او خلاف واقع شد بر اين ناقل حرجي و ملامتي نيست، پس بايد دانست که شخص ثقه بسيار شود خبري را نقل کند وليکن ثقات ديگر خلاف آن را نقل کنند. و گاه شود که آنچه نقل کرده منافي است با بعضي از قواعد و اصول مذهب، و نقل ثقه بلکه مؤمن عادل چنين خبري را منافات با وثاقت و عدالت او ندارد، زيراکه از براي اختلاف احاديث و اخبار و قصص و حکايات اسباب بسياري بود در قديم زمان که علماي اعلام آن را ضبط کردند و ائمه طاهرينعليهم السلام براي معالجه آن اختلافات و تکليف فعلي مکلف مکرر دستورالعمل دادند، و در آنها نيز اختلاف پيدا شده و علماي عظام - رضي اللَّه تعالي عنهم - رنجها کشيده تا هر طايفه به حسب مشرب و مذاقي که در مباني فقه داشتند طريقي معين و رشتهاي در پيش گرفتند که ذکر آن مناسب اينجا نيست.
آنچه مناسب غرض است تنبيه روضهخوان بصير متقي است بر آنکه اگر چيزي يا حکايتي در کتاب عالمي ديد، اگرچه در نقل آن از آنجا بر او محذوري نيست، ولکن بايست تأمل کند و ملتفت شود بلکه تجسس نمايد که علماي ديگر مبادا خلاف آن را ذکر کرده باشند به نحوي که خلاف واقع بودن خبر اول ظاهر و مبين شود، به نحوي که بايد ظاهراً آن کلام را تأويل نمود. پس در چنين مقام:
اولاً: مستند نقل خود را بگويد و به نحو جزم خودش خبر ندهد که مثلاً امام چنين بود، يا گفت، يا کرد.
و ثانياً: مخالفت آن را با سايرين اشاره کند، که مبادا گوشکنندگان مغرور شوند، خصوص اگر صاحب آن کتاب از بزرگان علما باشد.
اين کتاب از لؤلؤ و مرجان؛ ميرزا حسين نوري،گرفته شده است.
حاج ميرزا حسين نوري مازندراني: تکليف ناقل در نقل امور دين و دنياي خود و ديگران نقل از ثقه است، چه از زبانش يا از کتاب و مؤلفاتش که در اين اعصار نقل روضهخوان و امثال او غالباً منحصر است در آن، و در نقل کردن از شخص ثقه محذوري نيست و اگر خبر و نقل او خلاف واقع شد بر اين ناقل حرجي و ملامتي نيست، پس بايد دانست که شخص ثقه بسيار شود خبري را نقل کند وليکن ثقات ديگر خلاف آن را نقل کنند. و گاه شود که آنچه نقل کرده منافي است با بعضي از قواعد و اصول مذهب، و نقل ثقه بلکه مؤمن عادل چنين خبري را منافات با وثاقت و عدالت او ندارد، زيراکه از براي اختلاف احاديث و اخبار و قصص و حکايات اسباب بسياري بود در قديم زمان که علماي اعلام آن را ضبط کردند و ائمه طاهرينعليهم السلام براي معالجه آن اختلافات و تکليف فعلي مکلف مکرر دستورالعمل دادند، و در آنها نيز اختلاف پيدا شده و علماي عظام - رضي اللَّه تعالي عنهم - رنجها کشيده تا هر طايفه به حسب مشرب و مذاقي که در مباني فقه داشتند طريقي معين و رشتهاي در پيش گرفتند که ذکر آن مناسب اينجا نيست.
آنچه مناسب غرض است تنبيه روضهخوان بصير متقي است بر آنکه اگر چيزي يا حکايتي در کتاب عالمي ديد، اگرچه در نقل آن از آنجا بر او محذوري نيست، ولکن بايست تأمل کند و ملتفت شود بلکه تجسس نمايد که علماي ديگر مبادا خلاف آن را ذکر کرده باشند به نحوي که خلاف واقع بودن خبر اول ظاهر و مبين شود، به نحوي که بايد ظاهراً آن کلام را تأويل نمود. پس در چنين مقام:
اولاً: مستند نقل خود را بگويد و به نحو جزم خودش خبر ندهد که مثلاً امام چنين بود، يا گفت، يا کرد.
و ثانياً: مخالفت آن را با سايرين اشاره کند، که مبادا گوشکنندگان مغرور شوند، خصوص اگر صاحب آن کتاب از بزرگان علما باشد.