سلمان و بلال

دراين نوشته با چهره پر فروغش و شخصيت استثنايى اش آشنا خواهيم شد. اما...به صورت خلاصه اينكه : سلمان ، جوياى حق و طالب يقينى از ايران بود.
پس از فراز و نشيب هاى گوناگون در زندگى حقجويانه اش و پيمودن راههايى طولانى و سفرهايى پر ماجرا، بالاءخره به حق رسيد و خدا را شناخت و مزد آنهمه تلاش را براى رسيدن به راه درست و مكتب الهى ، دراسلام يافت .
آنكه در راه طلب خسته نگردد هرگز
پاى پر آبله و باديه پيماى من است
 
در راه حق طلبى ، حتى به بردگى هم گرفتار شد ولى در نهايت ، به هدف رسيد و در اسلام مقامى بس والا يافت و مدال افتخارآفرين سلمان ،از خانواده من است (1) را از جانب پيامبر دريافت نمود.
در دوران شكوفايى نهضت اسلام ، خدمات ارزنده اى نمود و از ياران بسيار نزديك و مقرب پيامبر شد و پس از رحلت آن حضرت ، همواره در راه حق ، استوار و ثابت قدم ماند.
در زهد و تقوا، زبانزد خاص و عام بود.
در عبادت و جهاد، نمونه بشارت مى رفت .
در علم و ايمان ، سرآمد روزگار خود بود.
تواضع و فروتنى اش ، ايمان و اخلاصش نسبت به اهلبيت ، پايدارى اش در راه حق و استوارى اش در خط ولايت ، خضوع و خشوعش ، عدالت و كمالش ، همه و همه ، الگو و اسوه اى براى طالبان راه در ميان آنهمه بيراهه و انحراف بود.
سلمان ، به افتخار اسلام نايل گشت ، توسط پيامبر آزاد شد، مدتى حاكم مداين بود، و در همه حال ، گامى از راه دين كنار نرفت .
سلمان ، اين عصاره فضيلت ها و كمالات ، در سال 35هجرى ، در حاليكه 350سال از عمرش مى گذشت ، با فرجامى نيك و عاقبتى خداپسند، به ديدار حق شتافت .
اين ، اجمالى بود از چهره اين صحابى بزرگ و شخصيت بى نظير عالم اسلام كه در اين مقدمه اشاره شد.
صفحات اين نوشته ، ما را با سيماى الهام بخش سلمان ، اين مسلمان واقعى بيشتر آشنا خواهد ساخت ، تا از اين اسوه ، سرمشق بگيريم و به اين الگو،تاءسى بجوييم .
اينك ، پا به پاى تاريخ ، همراه باسلمان :
سلمان از زبان خودش
سلمان را بى واسطه از زبان خودش بشناسيم . در حديثى طولانى ، سلمان زندگى و تاريخچه حيات پيش از اسلام خود را اينگونه بيان كرده است :
در روستاى جى اصفهان (2) دهقان زاده اى بودم كه پدرم در زمين خود كشاورزى مى كرد و به من علاقه زيادى داشت .