در فرهنگ اسلامی، خانواده، کانون خوشبختی، آرامش، غم زدایی و تغذیه عاطفی انسان­‌هاست. سالمندان، ستون‌­های استوار خانواده‌­ها هستند و پایدار ماندن و آفت زدایی از خانواده وابسته به پاس داشتن حقوق و حرمت آنان است. از این رو باید در کانون خانواده، با صمیمانه‌­ترین دل جویی‌­ها، اندوه­‌های طاقت سوز آنان را زدود و بر زخم‌هایشان مرهمی از محبّت و نوازش نهاد، باید به آنان خدمت و محبّت کرد و در برابرشان دست اطاعت بر سینه نهاد و به تکریم، بر دست‌هایشان بوسه زد1.

این روزها در بعضی خانواده ها شاهد بی‌­مهری و بی‌­توجهی روزافزون به سالمندان هستیم. تصور می­‌شود که افزایش مشکلات اقتصادی و کمرنگ شدن برخی باورها و ارزش‌های پسندیده خانوادگی و اجتماعی باعث شده تا این نحوه برخوردهای نادرست موجه جلوه کنند.

این باورهای نادرست موجب شده همه ما سالمندان تنهایی را ببینیم که اوقات خویش را در بوستان یا کنار پنجره می­‌گذرانند یا افرادی که در سراهای سالمندان در حسرت نگاه‌های آشنا، به بازبینی برگ‌­های خاطرات می‌پردازند2.

نعمت وجود بابرکت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتی به جایگاه حساس و مهم و نقش کارگشای آنان پی می­‌برند که آنان را از دست بدهند. هیچ گاه نباید فراموش شود؛ که سالمندان نماد وقار و احترام و بزرگواری در خانواده هستند، آنان پدران و مادرانی می‌­باشند که روز­گار جوانی خویش را برای زندگی فرزندانشان صرف نمودند و امروز این فرزندان وظیفه دارند با رعایت ادب و مقتضای حق شناسی نسبت به عمری تلاش صادقانه و ایثارها، گذشت‌ها، دلسوزی‌ها و سوختن و ساختن‌ها که بزرگان از خود نشان داده اند، از سرمایه­‌های گرانقدر زندگی خویش حمایت کنند.

اگر امروز ما به سالمندانمان احترام نگذاریم، از خردسالان و نوجوانان در آینده چه انتظاری داشته باشیم که با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظیم و تکریم، برخورد کنند. آنان از ما می آموزند پس بدانیم فرهنگ را چگونه به آنان می‌­آموزیم.

سید احمد سجادی

پی‌نوشت‌ها:

1) گلبرگ - شهریور 1381، شماره 33 - روز سالمند

2) پیام زن - مرداد ماه سال 1390 شماره 233 - تنهایی دردآلود سالمندان.