ویژه نامه روز دهم ضیافت الهی
دعای روز دهم
خدايا قرارم ده در اين ماه از توكل كنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت و قرارم ده در آن از مقربان پيشگاهت به حق احسانت اى هدف نهائى جويندگان
زلال وحی
رحمت و مهربانی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)
« فبما رحمة من الله لنت لهم ...» خدا به پیامبرش خطاب می کند: (ای پیامبر گرامی به موجب رحمت الهی به تو، در پرتو لطف خدا، تو نسبت به مسلمین اخلاق لین و نرم و بسیار ملایمی داری، روحیه ی تو روحیه ای است که با مسلمین همیشه در حال ملایمت حلم، بردباری، حسن خلق، تحمل، عفو و امثال اینها هستی.
در ادامه ی این آیه ی شریفه آمده: « و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهمو استغفر لهم و شاورهم في الامر... » اگر این خلق و خوی تو نبود، اگر به جای این اخلاق نرم و ملایم، اخلاق خشن و درشتی داشتی، مسلمانان ازدور تو پراکنده می شدند، یعنی اخلاق تو یک عاملی برای جذب مسلمین است.
این خودش نشان می دهد که رهبر، مدیر و آن که مردم را به اسلام دعوت می کند و می خواند یکی از شرایطش این است که در اخلاق شخصی و فردی اش نرم و ملایم باشد. البته نرمش در مسایل شخصی و صلابت در مسایل اصولی. (1)
خداوند متعال علت گرایش مردم به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) را علاقه و مهری دانسته که ایشان به آنان مبذول می داشتند، باز خداوند متعال دستور می دهد که ببخششان و بر ایشان استغفار کن و با آنان مشورت نما. اینها همه ازآثار محبت و دوستی است، همچنان که رفق و حلم و تحمل، همه از شؤون محبت و احسانند.(2)
پينوشتها:
1- سیری در سیره ی نبوی، علامه شهید مطهری ص 235 تا 237.
2- جاذبه و دافعه ی علی (سلام الله علیه)، علامه شهید مطهری، ص 69.
منبع: مجموعه آثارشهیدعلامه مطهری
کلام نور
روزه و صبر
امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
وسائل الشيعه، ج 7 ص 298، ح 3
روزه و صدقه
امام صادق عليه السلام فرمودند: يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.
وسائل الشيعه، ج 7 ص 218، ح 6
روزه ناقص
1 - كسى كه امام (رهبر) را نافرمانى كند. 2 - بنده فرارى تا زمانى كه برگردد. 3 - زنى كه اطاعتشوهر نكرده تا اينكه توبه كند. 4 - فرزندى كه نافرمان شده تا اينكه فرمانبردار شود.
بحار الانوار ج 93، ص 295.
روزه بى ارزش
امام على عليه السلام فرمودند: چه بسا روزهدارى كه از روزهاش جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى ندارد و چه بسا شب زندهدارى كه از نمازش جز بيخوابى و سختى سودى نمىبرد.
نهج البلاغه، حكمت 145
حکمت های شگرف
قَالَ المام علیٌ[عليه السلام] وَ قَدْ تُوُفِّيَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْفٍ الْأَنْصَارِيُّ بِالْكُوفَةِ بَعْدَ مَرْجِعِهِ مَعَهُ مِنْ صِفِّينَ وَ كَانَ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَيْهِ لَوْ أَحَبَّنِى جَبَلٌ لَتَهَافَتَ معنى ذلك أن المحنة تغلظ عليه فتسرع المصائب إليه و لا يفعل ذلك إلا بالأتقياء الأبرار و المصطفين الأخيار و هذا مثل قوله [عليه السلام] .
حضرت علی (علیه السلام) : (پس از بازگشت از جنگ صفّين ، يكى از ياران دوست داشتنى امام ، سهل بن حْنيف از دنيا رفت ) فرمودند : اگر كوهى مرا دوست بدارد ، در هم فرو مى ريزد .( يعنى مصيبت ها به سرعت به سراغ او آيد ، كه اين سرنوشت در انتظار پرهيزكاران و برگزيدگان خداست ، همانند آن در حكمت 112 آمده است).
حكمت 112: مشكلات شيعه بودن!! (اعتقادى ، سياسى)
مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً و قد يؤول ذلك على معنى آخر ليس هذا موضع ذكره.
درود خدا بر ایشان، فرمودند : هر كس ما آهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوست بدارد ، پس بايد فقر را چونان لباس رويين بپذيرد .(يعنى آمادة انواع محروميت ها باشد)
حكمت 113 : ارزش هاى والاى اخلاقى (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ وَ لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ وَ لَا كَرَمَ كَالتَّقْوَى وَ لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ وَ لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ وَ لَا تِجَارَةَ كَالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لَا رِبْحَ كَالثَّوَابِ وَ لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ وَ لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِى الْحَرَامِ وَ لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ وَ لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ وَ لَا حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ وَ لَا شَرَفَ كَالْعِلْمِ وَ لَا عِزَّ كَالْحِلْمِ وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : سرمايه اى از عقل سودمندتر نيست ، و هيچ تنهايى ترسناك تر از خودبينى ، و عقلى چون دورانديشى ، و هيچ بزرگوارى چون تقوى ، و همنشينى چون اخلاقى خوش ، و ميراثى چون ادب ، و رهبرى چون توفيق الهى ، و تجارتى چون عمل صالح ، و سودى چون پاداش الهى ، و هيچ پارسايى چون پرهيز از شُبهات ، و زُهدى همچون بى اعتنايى به دنياى حرام ، و دانشى چون انديشيدن ، و عبادتى چون انجام واجبات ، و ايمانى چون حياء و صبر . و خويشاوندى چون فروتنى ، و شرافتى چون دانش ، و عزّتى چون بردبارى ، و پشتيبانى مطمئن تر از مشورت كردن نيست.
حكمت 114 : جايگاه خوشبينى و بدبينى در جامعه(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [عليه السلام] إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : هرگاه نيكوكارى بر روزگار و مردم آن غالب آيد ، اگر كسى ديگرى گمان بد برد ، در حالى كه از او عمل زشتى آشكار نشده ستمكار است ، و اگر بدى بر زمانه و مردم آن غالب شود و كسى به ديگرى خوش گمان باشد، خود را فريب داد.
حكمت 115 : توجه به پايان پذيرى دنيا (اخلاقى)
وَ قِيلَ لَهُ [عليه السلام] كَيْفَ نَجِدُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ ع كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ يَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ .
درود خدا بر ایشان، ( شخصى از امام پرسيد حال شما چگونه است ؟) فرمودند: چگونه خواهد بود حال كسى كه در بقاى خود ناپايدار ، و در سلامتى بيمار است ، و در آنجا كه آسايش دارد مرگ او فرا مى رسد!
حكمت 116 : انسان و انواع آزمايش ها(اعتقادى ، اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : چه بسا كسى كه با نعمت هايى كه به او رسيده ، به دام افتد، و با پرده پوشى بر گناه، فريب خورد ، و با ستايش شدن ، آزمايش گردد ؛ و خدا هيچ كس را به چيزى همانند مهلت دادن ، نيامرزد.
حكمت 117 : پرهيز از افراط و تفريط در دوستى با امام [عليه السلام](اعتقادى، اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند: دو تن به خاطر من به هلاكت رسيدند : دوست افراط كننده ، و دشمن دشنام دهنده.
حكمت 118 : استفاده از فرصت ها (اخلاقى)
وَ قَالَ [عليه السلام] إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : از دست دادن فرصت ها ، اندوهبار است .
حكمت 119 : ضرورت شناخت دنيا (اخلاقى، تربيتى)
وَ قَالَ [عليه السلام] مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِى جَوْفِهَا يَهْوِى إِلَيْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ وَ يَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : دنياى حرام چون مار سمى است ، پوست آن نرم ولى سم كشنده در درون دارد ، نادان فريب خورده به آن مى گرايد ، و هوشمند عاقل از آن دورى گزيند.
حكمت 120: روانشناسى قبائل قريش(علمى، اجتماعى، تاريخى)
وَ سُئِلَ [عليه السلام] عَنْ قُرَيْشٍ فَقَالَ أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ فَرَيْحَانَةُ قُرَيْشٍ نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ وَ النِّكَاحَ فِى نِسَائِهِمْ وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِى أَيْدِينَا وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ .
درود خدا بر ایشان: (از امام دربارة قريش پرسيدند) فرمودند : اما بنى مخزوم ، گُل خوشبوى قريشند ، كه شنيدن سخن مردانشان ، و ازدواج با زنانشان را دوست داريم ؛ اما بنى عبد شمس (1) بد انديش تر و بخيل تر مى باشند ، و اما ما (بنى هاشم) آنچه در دست داريم بخشنده تر ، و براى جانبازى در راه دين سخاوتمندتريم . آن ها شمارشان بيشتر اما فريبكارتر و زشت روى ترند و ما گوياتر و خيرخواه تر و خوش روى تريم.(2)
1. ضرورت تعديل خوش بينى (آپتى ميسم Optemism) و بد بينى (پسى ميسم Pessimesm ).
2. بنى عبد شمس ، همان امويان هستند، كه عبد شمس پسر عموى هاشم بن عبدالمطلب بود
منبع: نهج البلاغه
عزیز آل یاسین
انتظار فرج امام زمان (علیه السلام)
یکی از برکات انتظار فرج امام زمان (علیه السلام) گشایش در کارهای خودمان است. حتی وجود مقدس حضرت مهدی (علیه السلام) نیز در این خصوص به شیعیان و پیروان خود دستور داده اند: وأکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فإن ذلک فرجکم. (2)
«برای تعجیل در امر فرج بسیاردعا کنید؛ زیرا گشایش شما در آن است.»
چشم ما حلقه صوت شام و سحر
هست پیوسته به فکر توبه در
همچو یعقوب زهجران پسر
این نوشتیم ز خونابه جگر
که ای فروزنده تر از ماه بیا
یوسف فاطمه از چاه درآ(3)
منابع:
1- بحارالانوار، ج68، ص 61.
2- کمال الدین، ج2، ص485.
3- سروده ی حضرت آیت الله سید ابوالحسن مهدی (دامت برکاته)
مواعظ جاوید
ایران تا آخر آمریکا را تحقیر خواهد کرد
... این استقلالی که خدا به ما داده اگر عنایت اونبود کی می توانستیم ما این کار را بکنیم؟ چطور ما می توانستیم در مقابل این آشوب دنیا و این قدرت های شیطانی دنیا یک همچو رژیمی را که همه دنبال این بودند که حفظش بکنند، اگر خدا نبود شما با کدام قدرت می توانستید این کار را بکنید؟ اگر عنایت خدا و توفیق خدا نبود شما هم چطور می توانستید دست آمریکایی که دنیا را دارد می بلعد از کشورتان قطع کنید؟ از قراری شنیدم رئیس جمهور آمریکا گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. این اول کار است، ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد.
... اگر عنایت خدا نبود کی می توانستید چنین کاری را بکنید که در دنیا نظیر ندارد و نشده است؟ اینها عنایت خداست این عنایت خدا را حفظ کنید و حفظش به این است که این کشوری را که به شما داده به آن خدمت کنید.
منبع:صحیفه ی نور، ج18، ص 215.
در محضر ولایت
اين خويشتندارى هم تمرين همين مراقبت است؛ يعنى تخطّى نكردن. وظيفهى ما در فضاى ماه مبارك رمضان اين است.
خداى متعال، بركات و رحمت خود را در ماه رمضان براى بندگان خود مقدّر و مقرّر كرده است. در روايت داريم كه درهاى آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ يعنى رابطهى قلبى انسان با خدا در اين ماه آسانتر از هميشه است. در روايت داريم كه درهاى بهشت در ماه رمضان گشوده است؛ يعنى به بركت روزه و توجه و خشوعى كه لازمهى روزه است، فرصت و توفيق كار نيك براى انسان وجود دارد. البته فرصت به معناى تحقّق آنچه انسان از آن فرصت جستجو مىكند، نيست؛ اراده و دنبالگيرى و خواست و حركتِ ما را لازم دارد. در هر حال اين فرصت وجود دارد و ما مىتوانيم از آن بهره ببريم و استفاده كنيم.
منبع: برگزیده بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 20/8/81
شمیم هدایت
تعقل و دوراندیشی
از نمونه های روشن عاقبت اندیشی این است که: انسان وقتی می خواهد چیزی بگوید، اول فکر کند، عاقبت آن را بسنجد، هدف و نتیجه و تبعات آن را در نظر بگیرد، اگر خوب است بگوید و انجام دهد و الا از گفتن و انجامش دست بردارد، تا به راه سعادت رهنمون گردد. در معارف روایی، عقل وسیله ی پرهیز از گناه و دوری جستن از عیوب(2)، و نیز وسیله ی عبادت خداوند و اکتسابی جفت(3) معرفی شده است.
... اگر تعقلی برای ما و جوانان ما نباشد، در عین این که دنیا و مافیها را هم داشته باشیم، انگار که هیچ نداریم. اگر از نظر تمکن مالی و از نظر وجاهت ظاهری هم در سطح خیلی بالا باشیم، باز بدون عقل و تفکر، این جلال و جمال، هیچ ارزشی ندارد. زیرا پست ترین صفات رذیله، در پیش اهل دل «حمق» است، یعنی حماقت، بی فکری، بی گدار به آب زدن و بدون عاقبت اندیشی کارکردن. در روایت ما، نداشتن و به کار نبستن عقل، از بالاترین مصیبتهاست، و کسی را که از نفع عقل محروم مانده، شقی و بدبخت می خوانند. لذا نیروی عقل برای تأمین آینده جوان، برای دستیابی به علم، برای حقیقت یابی و حقیقت جویی، برای عاقبت بخیری و برای رسیدن به سعادت فردی واجتماعی بسیار مؤثر بلکه یک ضرورت است.
پينوشتها:
1- سوره ی شمس، آیه ی 15.
2- حضرت علی (علیه السلام) غررالحکم، ج 68.
3- حضرت امام صادق (علیه السلام): اصول کافی، ج1، ص11.
منبع: اخلاق و جوان، حضرت آیت الله العظمی مظاهری (دامت برکاته)، صص 23- 22.
نکته های ناب
ارزش عمر، ارزش جوانی، ارزش وقت و زمان در فرهنگ اسلامی به نحو قابل توجهی مورد تأکید و عنایت قرار گرفته است. عمر و زمان به عنوان بهترین و ارزشمندترین فرصتهایی است که در صورت از دست رفتن، دوباره به دست نخواهد آمد. در روایات اسلامی و معارف دینی بر اهمیت و جایگاه زمان و فرصتها و همچنین استفاده ی بهینه و مطلوب از آن تأکید فراوان شده است. در این قسمت به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
ضایع کردن فرصتها باعث غصه است
کارها در گرو اوقات آنهاست
بر عمرت بخیل تر از درهم و دینار باش
هر کس به کارهی بی اهمیت مشغول شود، کارهای مهم را ضایع کرده استانسان فرزند همان ساعتی است که در آن قرار دارد- فرصتها همانند ابر زود گذرند. پس آنها را غنیمت شمرده و به سوی آنها بشتابید
پنج نعمت را قبل از پنج چیز غنیمت بدان، زندگی را قبل از مرگ، سلامتی را قبل از بیماری، فراغت را قبل از گرفتاری، جوانی را قبل پیری و غنا را قبل از فقر. (1)
قدر شناسی و استفاده از فرصتها، بهره برداری صحیح از عمر( به ویژه از دوران جوانی) و خودسازی یک وظیفه ی بسیار مقدس و ارزشمند است که می تواند مسلمین را در راه خیر و صلاح یاری داده، شخصیت انسانی آنها را ساخته و راه تکامل را به ایشان بیاموزد.
پينوشتها:
1- میزان الحکمه، ج 6، ص 539، و ج7، ص 284.
منبع: بهروه روی در فرهنگ اسلامی، حجت الاسلام دری نجف آبادی، صفحات 21 و 22.
دل نوشته
صدای پای بهار
صدای پای بهاری دوباره، صدای پای بهاری همیشه میآید.
مدتی است پلکم میپرد؛ شاید خبر از میهمانی عزیز است.
مدتی است دلم برای آمدنش شور میزند.
میآید مثل هر سال؛ وقتی که خستهایم، وقتی که داریم کهنه میشویم و سنگین و سخت و سربی.
میآید؛ به موقع میآید و هیچ وقت دیر نمیکند؛ با یک بغل گل محمدی راز و نیاز میآید؛ با گل دعای سحر و نسیم دم افطار؛ وقتی از گذر ایام به غفلت میرسیم، وقتی از عبور روزهای تکراری جاده دلمان برفگیر میشود و پاهای مسافر ایمانمان یخ میزند، میآید برای تازه شدن ما.
میگویم مثل بهار؛ چون بهار، بهانهای برای تازه شدن است. میگویم بهار؛ چون بهار بادهنوشان، مستی و فرزانگی است.
میگویم بهار؛ زیرا فصل شکفتن انسان است، چون گلهایی که در دامن کوههای سرسبز به بهانه عبور جویباری عاشق، میرویند.
در کوچههای ایمان
با آمدن رمضان، بوی عرفان در کوچههای شهر ایمان میپیچد.
فضای روحانی رمضان، فصلی است برای شکوفایی دلهای عاشق، دلهای تشنه حقیقت.
رمضان، ماه رهایی از فرش، ماه پیوند با عرش، ماه رسیدن به خانه دوست است.
میشود در فضای ملکوتی رمضان تکثیر شد و به «نورٌ علی نور» رسید.
طعم آبی رمضان، آسمانی از عشق را برای عاشقان طریقت به ارمغان میآورد.
در فصل نورانی رمضان، میشود به کانون روشنی از نور رسید. در رمضان میتوان در لابهلای گلهای توحید، در خانه همیشه روشن خورشید، در همه جای هستی، خدا را احساس کرد.
...و در رمضان، باید دل به دوست سپرد و مجذوب دوست شد.
یاد ابرار
جلوه اخلاص
در چهل سالگي پس از زيارت خانه ي خدا به نجف عزيمت نمود و به تحصيل و تدريس پرداخت . پيش از نهضت ، سال 42 به مبارزه با بهائيت پرداخت . وي در كنار شهيد نواب صفوي در مقابل افكار پوچ كسروي ها مقاومت كرد .
در سال هاي 51 -50 از جانب ساواك تبعيد شد . پس از پيروزي انقلاب اسلامي در اولين انتخابات مجلس خبرگان از طرف مردم همدان به نمايندگي در اين مجلس انتخاب گرديد.
آيت الله مدني هم چنان كه در انقلاب اوّل ( سرنگوني حكومت پهلوي ) ودوّم ( تسخير لانه ي جاسوسي ) تلاشگر خستگي ناپذير صحنه ها بود در انقلاب سوّم ( خنثي ساختن توطئه ي ليبرالها وملّي گراها هم چون بني صدر ) نيز نقش اساسي خود را ايفا كرد .
ايشان بعد از شهادت آيت الله قاضي طباطبايي از طرف امام راحل به امامت جمعه ي تبريز منصوب گرديد.
در آن زمان عناصر ضد انقلابي ( حزب خلق مسلمان ) دست به اقداماتي مخرّب عليه انقلاب و ولايت فقيه زده بودند. عناصر اين حزب روزي به خانه اش مي ريزند وروزي محراب عبادتش را به آتش مي كشند و روزي ديگر قصد جان وي را مي كنند و روزي هم آب دهان به صورتش مي اندازند !
با توجه به تهديد شديد حزبي ها مبني بر ترك نماز جمعه ولي باز هم ايشان اين سنگر الهي را حفظ نمودند و فرمودند : اگر من به مسجد نروم تضعيف روحيه ي مسلمانان كرده ام و من پيش خدا جوابي ندارم ، چه جوابي به خداي خود بدهم كه اگر مسجد نرفتم به خاطر جانم بود مي گويد اسلام وانقلاب از تو عزيز تر بود .
سر انجام در 20 شهريور سال 1360 بعد ازاقامه ي نماز جمعه در محراب مشغول عبادت بود كه منافقي به سوي ایشان هجوم مي برد . سپس صداي انفجار مهيب محراب عبادت را غرق خون مي كند . واين آيت بصيرت تا منزل جانان عروج مي كند .
منبع: گلشن ابرار ،ج2،ص847
حکایت ها و پندها
اجر بوسیدن پدر و مادر
او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: قبر آن ها را ببوس.
هنگامی که حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای دیدار پسرش اسماعیل، از شام به مکه آمد، فرزندش در خانه نبود و حضرت ابراهیم (علیه السلام) به سوی شام برگشت. وقتی اسماعیل به خانه بازگشت، همسرش آمدن حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به اسماعیل خبر داد. اسماعیل به جست و جوی رد پای پدر پرداخت و جای پای پدرش را پیدا کرد و به عنوان احترام به پدر، جای پای ایشان را بوسید.
منبع: الاعلام قطب الدین حنفی ص 24.
معرفی کتاب
شناسنامه کتاب
نویسنده: رضا بسطامی
تاریخ انتشار: آذر 1385
قيمت: 190 تومان
نوبت چاپ: اول
شمارگان: 2000 نسخه
معرفی کتاب:
احکام
پاسخ: اگر شب اول ماه رمضان نیت كند كه یك ماه را روزه بگیرد، كافى است؛ ولى بهتر است (احتیاط مستحب) در هر شب ماه رمضان، براى روزه فرداى آن نیز، نیت كند.
منبع: العروة الوثقى
پرسش: پركردن دندان در ماه رمضان چگونه است؟
پاسخ: پركردن یا جرمگیرى و كشیدن دندان در ماه رمضان، براى پزشكان جایز است و براى شخص روزهدار زمانى جایز است كه مطمئن باشد خون یا آبى كه به وسیله دستگاه وارد فضاى دهان مىشود، فرو نخواهد رفت.
منبع: توضیحالمسائل مراجع
پرسش: در ماه رمضان مدتى روزه نگرفتهام، اما تعداد روزهها را فراموش كردهام وظیفهام چیست؟
پاسخ: مىتوانید به مقدار حداقل اكتفا كنید؛ یعنى، هر مقدار از روزهها را كه یقین دارید كمتر از آن نبوده، قضا كنید و بیش از آن لازم نیست.
منبع: توضیحالمسائل مراجع