داستانهایی از کودکی امام سجاد علیه‌السلام

عبدالله مبارک در یکی از سالهایی که به سفر حج می رفت ، در میان راه ، کودک هفت یا هشت ساله ای را بدون توشه و مرکب دید . بر او سلام کرد و گفت : «با چه کسی بیابانها را پیموده ای ؟» . گفت : «با خدای متعال »
سه‌شنبه، 15 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
داستانهایی از کودکی امام سجاد علیه‌السلام
داستانهایی از کودکی امام سجاد (علیه السلام)
 
 


 

کودکی در سفر

عبدالله مبارک در یکی از سالهایی که به سفر حج می رفت ، در میان راه ، کودک هفت یا هشت ساله ای را بدون توشه و مرکب دید . بر او سلام کرد و گفت : «با چه کسی بیابانها را پیموده ای ؟» . گفت : «با خدای متعال ». سخن کودک که نشانه ی نیکی مقام او بود ، در نظر عبدالله جالب بود . سپس درباره ی زاد و توشه اش پرسید. کودک پاسخ داد : «توشه ام تقوا و مرکبم ، پاهایم و مقصدم پیشگاه مولاست » . تعجب عبدالله بیشتر شد و بزرگی مقام و عظمت معنوی او بر وی آشکار گشت و بر آن شد که از نسب وی سئوال کند ، لذا از آن کودک پرسید : «از چه طایفه ای ؟» گفت : «از خاندان مطلب». از او خواست توضیح بیشتری بدهد. گفت : «هاشمی هستم » از او خواست تا بیشتر خود را معرفی کند. گفت : «از خاندان علی (ع) و فاطمه (س) هستم».
عبدالله که علاوه بر آگاهی یافتن به نسب آن کودک ، شاهد ادب و فن بیان آن کودک نیز بود ، از این رو در موردی شعری از او خواست . فورا شعری سرود : «ما آب دهندگان بر سر حوض کوثریم و وارد شوندگان به آن را سیراب می کنیم . هر کس رستگار شد ، به وسیله ما رستگار شد ، و هر کس توشه ای دوستی با ما باشد ، زیانی نمی بیند . هر کس ما را مسرور کند ، از ما مسرور خواهد شد ، و کسی که با ما بدی کند ، برای او بدی است و هر کس حق ما را غصب کند ، وعده گاه او روز قیامت است ». عبدالله از او جدا شد و دیگر او را ندید تا در مکه ، او را با حالتی غیر از وضع میان راه مشاهده کرد . او را دید که نشسته است و اطراف او عده ای جمع شده اند و از او سئوال می کنند. وقتی تحقیق کرد ، فهمید او امام زین العابدین (ع) است .(1)

معرفی جانشینان

وقتی علی (ع) در مسجد کوفه ضربت خورد ، امام حسن را به امامت معرفی کرد ، فرزندانش را به گواهی گرفت و به امام حسین (ع) فرمود : «تو پس از برادرت ، به امامت قیام می کنی.» بعد هم دست امام سجاد را که سه ساله بود ، گرفت و گفت : «تو را نیز رسول خدا (ص) امر می کند که برای بعد از خود ، فرزندت محمد باقر (ع) را به امامت برگزینی . سلام من و رسول خدا (ص) را به او برسان .» (2)

شوخی

صحابی بزرگ پیامبر (ص) جابر بن عبدالله انصاری می گوید : در خدمت رسول خدا (ص) نشسته بودم ، در حالی که امام حسین (ع) نیز در دامن آن حضرت بود و با او شوخی می کرد . فرمود : «ای جابر ، از این پسرم فرزندی به نام علی به دنیا می آید. وقتی که روز قیامت شود ، منادی ندا می دهد : «سرور عابدان از جا برخیزد. پسر او از جا بر می خیزد. بعد از او نیز پسری به نام محمد (ص) متولد می شود که تو ای جابر ، اگر او را درک کردی ، سلام مرا به او برسان .» (3)

جانشین

زهری می گوید در خدمت حضرت حسین (ع) بودم. ناگهان امام سجاد (ع) که خردسال بود ، وارد شد. امام حسین (ع) او را به سینه چسبانید و پیشانی اش را بوسید. من رو به امام حسین (ع) کرده عرض کردم : «یابن رسول الله ! پناه بر خدا ، اگر دستمان به تو نرسید ، به چه کسی مراجعه می کنیم ؟». امام حسین (ع) فرمود : «به این پسرم مراجعه کنید ، که او امام و پدر دیگر امامان است ». (4)

کناسه کوفه

ابوحمزه ثمالی می گوید : سالی یک بار در موسم حج ، خدمت امام سجاد (ع) می رسیدم . سالی خدمت آن حضرت رسیدم ، در حالی که کودکی را بر روی زانویش نشانده بود . وقتی من وارد شدم ، کودک از جا برخاست و می خواست از در خانه بیرون برود ، که پایش به در خورد و بر زمین افتاد و خون از صورت مبارکش جاری شد. امام سجاد (ع) با عجله جلو رفت و خون از سر و صورت او پاک کرد و فرمود : «تو را به خدا می سپارم و پناه به خدا ، از آن که تو را در کناسه به دار آویزند.»
ابوحمزه می گوید : عرض کردم : «کدام کناسه؟». فرمود : «کناسه کوفه . اگر تو پس از من زنده بمانی ، خواهی دید که این پسرم در ناحیه ی کوفه کشته اند و بعد از دفن قبر او را شکافته ، بدنش را در کناسه کوفه به دار می آویزند و بعد او را می سوزانند ». گفت : «فدایت شوم ، نام این پسر بچه چیست ؟ امام (ع) فرمود : «نام او زید است ».

شکافنده علوم

جابر به در خانه امام زین العابدین (ع) آمد و در آنجا امام باقر (ع) را در میان جمعی از نوجوانان بنی هاشم دید.
با خود گفت راه رفتن او ، مانند رسول خدا (ص) است و از نامش پرسید . گفت : «من محمد بن علی بن الحسین هستم». جابرگریست و گفت : «به خدا قسم ، تو شکافنده ی علوم هستی . پدر و مادرم فدایت ، نزدیک بیا» . جلو آمد . جابر پیراهن او را باز کرد و سینه اش را بوسید و گونه اش را بر آن نهاد و گفت : «از طرف جدت رسول خدا (ص) به تو سلام می گویم . او به من امر کرده که با تو چنین کنم . جدت به من فرموده امید است زنده بمانی ، تا وقتی که فرزندی از فرزندانم را ملاقات کنی که نامش ، نام من است ، دانشها را می شکافد ، شکافتنی ، و تو باقی می مانی تا وقتی که بینا شوی و سپس بینایی ات بازخواهد گشت ». (5)
سپس جابر به امام باقر (ع) عرض کرد : «از پدرت برای من اجازه ی ورود بگیر». امام باقر (ع) وارد شد و به پدر خود خبر داد که پیرمردی بر در خانه ایستاده و با من چنین و چنان کرد . امام سجاد (ع) فرمود : «او جابر انصاری است ». سپس فرمود : «آیا از میان بچه ها ، فقط با تو چنین کرد ؟» . فرمود : «بله » فرمود : «او قصد بدی ندارد ، اما آنچنان تو را معرفی کرده ، دشمنان را آماده ی قتل تو ساخته است ». سپس جابر به حضور امام سجاد (ع) رسید . (6)

پی نوشت :

1. زندگانی امام زین العابدین ، عبدالرزاق مقرم ، ترجمه ی حبیب روحانی ، ص 357 (به نقل از : من لا یحضره الفقیه ، ص 148) .
2. بحار الانوار ، ج 46، ص 91 .
3. همان ، ص63 (به نقل از : بصائر الدرجات ، ص108).
4. در حاشیه کتاب مقرم که جابر دو مرتبه نابینا شد ، اول قبل از واقعه کربلا ، لذا با امام حسین در کربلا حاضر نشد . بعد خدا منت نهاد و شفایش داد ، و دیگری در سال 77 هجری که 94 ساله بود و در مدینه ، در حال نابینایی از دنیا بشاره المصطفی ، ص80 ).
5. تحلیلی از زندگانی امام سجاد ، (به نقل از: وسیله الآمال فی مناقب الآمال ، ص7).
6. همان ، ص 173 (به نقل از : وسیله الآمال فی مناقب الآمال ، ص 7.)

منبع: حکایات کودکی معصومین علیهم السلام



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
شب چله در بین بزرگترین ایل عشایر کشور در اردبیل
play_arrow
شب چله در بین بزرگترین ایل عشایر کشور در اردبیل
غافل‌گیریِ بدون تعارف برای مادرانی که سال‌ها از فرزندانشان دور مانده‌اند
play_arrow
غافل‌گیریِ بدون تعارف برای مادرانی که سال‌ها از فرزندانشان دور مانده‌اند
شوی تبلیغاتی حجاب در سوریه توسط تروریست ها
play_arrow
شوی تبلیغاتی حجاب در سوریه توسط تروریست ها
تغییر چهره نیروهای امنیتی دولت سابق سوریه برای شناسایی مخالفین
play_arrow
تغییر چهره نیروهای امنیتی دولت سابق سوریه برای شناسایی مخالفین
صدور ۳ قطعنامه ضد رژیم اسرائیل در یک روز
play_arrow
صدور ۳ قطعنامه ضد رژیم اسرائیل در یک روز
پاسخ جولانی به سوال مجری BBC در مصاحبه پیرامون نظرش درباره تحصیل زنان و نوشیدنی‌های الکلی
play_arrow
پاسخ جولانی به سوال مجری BBC در مصاحبه پیرامون نظرش درباره تحصیل زنان و نوشیدنی‌های الکلی
فرصت سوزی عجیب مهدی طارمی در شرایط عالی گلزنی
play_arrow
فرصت سوزی عجیب مهدی طارمی در شرایط عالی گلزنی
حرکات موزون وینیسیوس جونیور، بعد از فتح جایزه The Best از طرف فیفا
play_arrow
حرکات موزون وینیسیوس جونیور، بعد از فتح جایزه The Best از طرف فیفا
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
میلاد حضرت زهرا/فاطمه قهرمانه
music_note
میلاد حضرت زهرا/فاطمه قهرمانه
میلاد حضرت زهرا/مهر خدا/گروه سرود سراج مازندران
music_note
میلاد حضرت زهرا/مهر خدا/گروه سرود سراج مازندران
میلاد حضرت زهرا/جل الخالق/محمود کریمی
music_note
میلاد حضرت زهرا/جل الخالق/محمود کریمی
میلاد خضرت زهرا/میلاد امانی/گروه سرود نجم الثاقب
music_note
میلاد خضرت زهرا/میلاد امانی/گروه سرود نجم الثاقب
میلاد خضرت زهرا/آیه عشق/میلاد امانی
music_note
میلاد خضرت زهرا/آیه عشق/میلاد امانی
پیش نمایش مصاحبه احمد الجولانی با خبرنگار بی بی سی
play_arrow
پیش نمایش مصاحبه احمد الجولانی با خبرنگار بی بی سی