نویسنده: سعید بهمنی
این مقاله به بیان شاخصهای اساسی قرآنی بودن یک پژوهش میپردازد.دراین نوشتاربرای نخستینبار کاربرگی برای ارزیابی قرآنی بودن پژوهش طراحی و عرضه میشود. پس از بیان مفاهیم و تعریف پژوهشِ قرآنی،مراحل سهگانه تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که مطالعه ارزیابی میزان قرآنی بودن پژوهش بیش از همه در مرحله آغازین پژوهش ضرورت دارد که همان مرحله طرح ایده،بیانِ عنوان یا تبیین مسئله یا مسائل پژوهش است؛ زیرا مدیران پژوهش دراین مرحله بیش از هر مرحله دیگری به ارزیابی و تشخیص قرآنی بودن پژوهش نیازمندند تا بتوانند براساس آن در تخصیص منابع انسانی و علمی پژوهش به گونهای دقیقتر و مؤثرتر به مدیریت پژوهش بپردازند. کاربرگ موردنظر نیز براساس سه شاخص اصلی تنظیم و برای هر شاخص یک طیف پنجفاصلهای درنظر گرفته شده است که در ضریب هریک از شاخصها ضرب میشود. کمترین امتیاز صفرو بالاترین امتیاز بیست و چهار و امتیاز متوسط دوازده است که به عنوان حداقل امتیاز قرآنی بودن پژوهش، تعیین شده است. این کاربرگ به وسیله یک یا چند کارشناس تحقیقات قرآنی تکمیل و معدل امتیاز به عنوان امتیاز نهایی درنظر گرفته میشود. به این ترتیب انتظار میرود با کمّی شدن اندازه نسبیِ قرآنی بودن پژوهش، داوری دراینباره تسهیل و تقسیم کار با دقت بیشتری انجام شود.
بدیهی است نقش مدیریت پژوهشی در جهتدهی و هدایت تحقیقات علمی بسیار تعیینکننده و جدّی است. ساماندهی امور نرمافزاری و پیشبرد برنامههای قرآنی به ویژه برنامههای پژوهشی که به گونهای دانش لازم برای همه فعالیتهای قرآنی را فراهم میکند،بر دوش مدیرانی است که تحقیقات مربوط به شئون قرآن کریم را در قالب مدیریت پروژهها، طرحها، گروهها، پژوهشکدهها و پژوهشگاهها رهبری میکنند.
توسعه کمی و کیفی تحقیقات درباره ابعاد متعدد مسائل دینی تا آنجا بوده است که شاهد پدید آمدن اصطلاحی نو مانند «دین پژوهی» درعرصه پژوهش و تدوین متون علمی هستیم. امروزه مراکز و مؤسسات علمی فراوانی به منظور انجام پژوهش دردین تأسیس شدهاند و دینپژوهان بسیاری درحال تحقیق و بررسی درباره شئون گوناگون دین در این مراکز هستند.البته هنوزکمّ و کیف تحقیقات دینی با وضعیت مطلوب و متناسب با مقتضیات زمان و مکانی که در آن قرار داریم، فاصله بسیاری دارد. حتی در برخی موارد، تحقیقات غیرمسلمانان درباره مسائل اسلامی،از تحقیقات ما پیشی گرفته است؛درعینحال،تحقیقات ما نیز ازنظر کمّی و کیفی درحال گسترش و تعمیق است. به همین دلیل، امید فراوانی به توسعه همه جانبه تحقیقات دینی وجود دارد. انتظار میرود این وضعیت،نویددهنده ی آن باشد که به زودی استعداد پاسخدهی به مسائل مورد نیازجامعه محلّی،ملّی، منطقهای و جهانی درباره دین اسلام،بیش از هر زمان دیگر به فعلیت درآید.
معمولاً درهمه فعالیتهای پژوهشی،فرآیند مشخصی دنبال میشود.این فرآیند،از مجموعه مراحلی تشکیل میشود که از یک نقطه آغازو به یک نقطه مشخص ختم میگردد و به «تولید دانش جدید» یا «گزارش دقیقی از یافتههای علمی» منتهی میشود.باتوجه به این فرآیند،به تحلیل مسئله موردنظر خود پرداخته و به دقت روشن خواهیم ساخت که در بحث «معیار پژوهش قرآنی» باید به چه مسئلهای بپردازیم.
به منظور کمک به حلّ این مسئله، باید به پرسش زیر پاسخ دهیم:
«معیارهای تشخیص میزانی قرآنی بودن پژوهش کدامند؟»
با این همه شاهد هستیم که بسیاری از تحقیقاتی که آنها را قرآنی مینامیم،در ضمن دیگرِ تحقیقات دینی شکل میگیرد. به جزتفسیرکلّی یا جزئی قرآنکریم و برخی مسائل مربوط به علوم قرآن،تقریباً بقیه تحقیقات مرتبط با قرآن در حوزه مشترک میان تحقیقات قرآنی و دیگر تحقیقات حوزه دینپژوهی قراردارند.این مسئله، سبب گردیده تا تفکیک تحقیقات قرآنی با دیگر تحقیقات و سپردن آن به حوزه تخصصی قرآنکریم به ویژه درآن دسته از محیط های پژوهشی که دارای واحدهای(2) خاص تحقیقات قرآنی هستند، با مشکل مواجه شود.از اینرو، تدوین ملاک و ضوابطی که مدیران و کارشناسان،بتوانند به وسیله آن به تفکیک تحقیقات قرآنی از غیرآن پرداخته و به راحتی، بین واحدهای مربوط، تقسیمکار کنند،از ضرورتهای اجتنابناپذیر اینگونه مراکز تحقیقاتی، شمرده میشود.
تعیین ملاک و ضوابط تشخیص تحقیقات قرآنی از غیر آن و نیز تشخیص میزان قرآنی بودن تحقیقات در مواردی که دارای حوزه مشترک با دیگر انواع تحقیقات دینی است،سبب سهولت ارجاع کارهای مربوط به واحدهای تحقیقاتی خواهد بود و نیز قلمرو مشارکت آن را نیز با دیگر واحدهای تحقیقاتی مشخص خواهد کرد. به این ترتیب،اهداف بررسی معیارهای پژوهش قرآنی عبارتند از:1.تعریف پژوهش قرآنی 2. تعیین معیار سنجش میزان قرآنی بودن پژوهش 3. تهیه کاربرگی برای تشخیص قرآنی بودن پژوهش. همچنین، سهولت تقسیمکار بین واحدهای تحقیقاتی را میتوان از کارکردهای این پژوهش برشمرد.
به این ترتیب، تعیین معیارسنجش میزان قرآنی بودن پژوهش در مقایسه با دیگر پژوهشهای دینی در قلمرو دین اسلام به وسیله این مقاله تبیین میشود. البته یادآوری این نکته لازم است که پس از این مرحله باید معیار توزیع پژوهشهای قرآنی میان گروهها،پژوهشکدهها و به طورکلّی، سطوح مختلف درون مجموعه تحقیقات قرآنی نیز تعیین شود.
حقیقت این است که کاربرد واژه ی «قرآنپژوهی» مربوط به دودهه اخیراست؛انتشار کتاب دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، سهم بزرگی در رواج این اصطلاح داشت (همان)؛ زیرا همزمان با انتشار کتاب مذکور درسال1377 کاربرد این اصطلاح در جامعه تحقیقاتی کشور نیز تراکم پیدا کرد و در سطح گستردهای به وسیله دستاندرکاران و محققان بکار گرفته شد؛ به گونهای که امروز،واژه «قرآنپژوهی» به صورت یک اصطلاح شناخته شده و کاملاً معمول درآمده است. مؤلف این کتاب دراثرمذکور چنین مینویسد:
«قرآنپژوهی،اصطلاحی است نوساخته و رایج. پسوند «پژوهی» را در سالهای پس از انقلاب اسلامی، راقم این سطور در ترکیباتی چون «قرآنپژوهی» و «حافظ پژوهی» و «دینپژوهی» و غیره به کار برد که رواج وسیعی یافته است. پسوند «پژوهی» به معنای «شناسی» است؛ ولی اشکال و ایراد آن را ندارد،زیرا در «شناسی» ادعا و احترام به خود نهفته است. یعنی یک محقق قرآن،نمیتواند به راحتی بگوید «من قرآن شناسم». زیرا حمل بر داعیه و ادعا خواهد شد یا همینطور،شاهنامهشناس یا حافظ شناس. حال آنکه شاهنامهپژوه یا حافظ پژوه، فروتنانه است و ادعاهایی در برندارد. حاصلآنکه، امروزهرگونه تحقیق با پژوهش قرآنی را میتوان قرآنپژوهی نامید.راقم این سطورنام یکی از کتابهای خود را نیز قرآنپژوهی نهاده است.» (همان، 15/1)
اگرچه آقای خرمشاهی درضمن دو کتاب خود یعنی دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی و نیزکتاب قرآنپژوهی مصادیق بسیار فراوانی از قرآنپژوهی را به عنوان مدخل مورد توجه قرار داده و درباره آنها گزارشهای مفیدی ارائه کرده است، ولی در هیچیک ازاین دو اثرخود تعریف عملیاتی مشخصی از اصطلاح مذکور ارائه نکرده و مؤلّفههای ابعاد مختلف قرآنپژوهی را مشخص نساخته است.
در قسمت اصول تدوین مدخلها در مقدمه دائرةالمعارف قرآنکریم نیزبه گونهای به پژوهش قرآنی پرداخته شده است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.
مفاهیم (شرح واژهها، اصطلاحات و مفاهیم (Concept) به کاررفته در تحقیق)
درآغاز سخن به تعریف و تحدید مفهومی عناصر عنوان مقاله مورد نظر میپردازیم. تحدید مفهومی سبب میشود مباحث را بادقت بیشتری دنبال کنیم و درپیگیری بحث، قلمروِ روشنی از اصطلاحات موردنظررا داشته باشیم.
معیار،واژه بسیار پرکاربردی است و تقریباً در همه علوم به کاربرده میشود،ولی تعریف اصطلاحی خاصی در علوم ندارد. شاید بتوان علّت اصطلاحناپذیری آن را در غنای معنای لغویِ آن جستجو کرد؛چراکه معنای لغوی آن چنانکه در لغتنامه دهخدا آمده است، -یعنی«وسیلهای که بدانچیز دیگر را بسنجند»- در همه علوم و حوزهها قابل کاربرد است.
با این هدف که فضای مفهوم معیار به گونهای پایدار در طول بررسی و نگارش این رساله تثبیت شود، با کمی پردازش معنای لغوی آن،به تعریف (Definition) مورد نظر خواهیم رسید.مراد ما از معیار در این نوشته عبارت است از: «شاخصهایی که با استفاده از آن بتوانیم پژوهش قرآنی را در همه مراحل تحقیق ازغیرآن ممتاز کنیم.»
واژه پژوهش در فارسی کهن شناخته شده بوده و در اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی چنین آمده است:
اگرچه برخی معتقدند معنی پژوهش با معنی تحقیق که در بردارنده مفهوم حق و به معنای حقیابی است، تفاوت دارد و تحقیق از این نظراخص از پژوهش است،
ولی امروزه معمولاً این دو واژه به جای یکدیگر بکار برده میشوند و گاهی نیز آن دو را به عنوان دو کلمه هممعنی و مترادف درکنار هم میآورند. بنابراین دراین مقاله دو واژه «پژوهش» و «تحقیق» در یک معنی بکار برده میشود که مراد ما ازآن عبارت است از:
«یک عمل منظم که درنتیجه آن پاسخهایی برای سؤالهای موردنظرو مطرح شده پیرامون موضوع تحقیق بدست میآید.» (نادری و دیگران، /34)
1.مرحله پیش از فعالیت
2. مرحله در جریان فعالیت (انجام پژوهش)
3. مرحله پس از فعالیت (نتیجه پژوهش: محصول و خروجی)
اکنون به تحلیل هریک از مراحل سهگانه فوق میپردازیم و سپس مشخص میکنیم که ما باید درصدد تعیین معیارهای قرآنی بودن پژوهش درکدام مرحله از مراحل تحقیق باشیم.
الف) شکلگیری ایده پژوهشی(12)
ب) تنقیح عنوان پژوهش(13)
ج) تدوین طرح تحقیق
الف) محصول پژوهش(14)
ب) خروجی پژوهش(15)
اکنون که مراحل مورد نظر خود در تحقیقات قرآنی را مشخص ساختیم،نوبت آن است که مشخص سازیم در کدامیک از مراحل اصلی و فرعی فوق بیش از هر مرحله دیگری به معیارهای پژوهش قرآنی و ارزیابی میزان قرآنی بودن پژوهش نیازمندیم. پس ازتعیین نقطه ضروریتر در این مسئله به معیارهای موردنظر و سپس طراحی شناسه و کاربرگ لازم برای آن میپردازیم و به این ترتیب پابهپای همان مرحله مورد ابتلا به بررسی معیارهای پژوهش قرآنی خواهیم پرداخت.
ضرورت ارزیابی میزان قرآنی بودن پژوهش در مرحله پیش از فعالیت برای تعیین مرحله مورد نظر از میان مراحل سهگانه فوق، باید این مسئله را مورد بررسی قراردهیم که در تصمیمگیری کدامیک از مراحل به معیارهای پژوهش قرآنی و سنجش میزان قرآنی بودن آن نیازبیشتری داریم.
طبعاً درمرحله پس از فعالیت که اثر پژوهشی شکل گرفته است، مشکل چندانی جز طبقهبندی اثر پدید آمده باقی نمیماند. همچنین در مرحله در جریان فعالیت که مدیران پژوهشی تصمیمات لازم برای تحقیق درباره عنوان موردنظر براساس طرح مربوط را اتخاذ و عملیات پژوهش را آغاز کردهاند نیز مشکل خاصّی وجود ندارد.
بیشترین ابتلای مدیران در تشخیص پژوهش قرآنی در مرحله پیش از فعالیت است؛ زیرا در همین مرحله است که باید مدیران نوع پژوهش را مشخص سازند تا بتوانند به گونهای مؤثردرباره منابع انسانی پژوهشگر و منابع علمی مورد نیاز آن تصمیمگیری کنند. بدینمعنی که اساساً در این مرحله است که لازم است مشخص سازند قرآنی بودن پژوهش به چه میزان است تا بدینوسیله بتوانند در محیط پژوهشی ساز و کار مدیریت آن را به گونهای مناسبتر،پیشبینی کنند.
سه عنصردرقرآنی شمردن یک پژوهش در مرحله پیش از فعالیت نقش اساسی دارد. به دیگر سخن مؤلفههای پژوهش قرآنی به شرح زیر است:
1.خاستگاه قرآنی عنوان و مسئله تحقیق
2. نیازبه مطالعه قرآن و منابع قرآنی از آنجهت که به توضیح آیات کلام الهی پرداختهاند.
3.نقش تحقیق بر توسعه و تعمیق علوم و معارف قرآنی
این مؤلفهها درمرحله پیش از فعالیت پژوهش باتوجه و نظر به مراحل سهگانه تحقیق دراین مرحله، در جدول زیر مشخص شده است:
پیش از پژوهش(مرحله ایده و تنقیح عنوان): برخاسته از قرآن باشد.
در جریان فعالیت پژوهش با نظر به مقتضیات حین انجام پژوهش: نیازمند به مطالعه قرآن و منابع قرآنی از آنجهت که به توضیح آیات کلام الهی پرداختهاند باشد.
پس از فعالیت پژوهش با نظر به کارکرد و نتایج بعد از انجام پژوهش: توسعهدهنده علوم و معارف قرآنی و عمل به قرآن کریم باشد.
عنصر «خاستگاه قرآنی عنوان» به پیش از انتخاب عنوان یا به مبدأ شکلگیری ایده، عنوان یا مسئله پژوهش نظر دارد. بدینمعنی که هرگاه متن قرآن سبب شکلگیری ایده، عنوان یا مسئلهای پژوهشی شده باشد، خاستگاه آن را قرآنی خواهیم دانست که درباره قرآن و موضوعات طرح شده در قرآن، بحث و بررسی میشود.
عنصر«نیاز به مطالعه قرآن و منابع قرآنی» با نظر به عملیات پژوهش و مرحله در جریان فعالیت پژوهش نظر دارد و مقصود آن است که معیار اخذ و رفض گزارهها و نظریهها در آن مدلول آیات قرآن است و ما برای انجام تحقیق، ناگزیر از مطالعه قرآنکریم خواهیم بود.
عنصر«نقش تحقیق بر توسعه و تعمیق علوم و معارف قرآنی»به نتایج و کارکرد پژوهش نظردارد و بدین معنی است که اگر نتیجه و کارکرد یک پژوهش توسعه و تعمیق علوم یا معارف قرآنی باشد، اقتضای قرآنی بودن پژوهش را خواهد داشت.
در پیشگفتار دائرةالمعارف قرآنکریم مرکز فرهنگ و معارف قرآن، به ویژه در بخش «مدخلیابی»، اصولی برای این امر درنظرگرفته شده است. جا داشت همینجا اصطلاحِ «مدخل قرآنی» که قابل انطباق بر «عنوان قرآنی» است، تعریف میشد و مراد از آن بیان میگردید. اگرچه برخی ضوابط طرح شده دراین بخش را میتوان بیانگر عناصری از قرآنپژوهی دانست که به تبیین این اصطلاح کمک خواهد کرد. به لحاظ اهمیت خاص دائرةالمعارف قرآنکریم و نقش این اثر در گسترش معارف قرآنی،آن قسمت از مطالب بخش «مدخلیابی» که در بردارنده عناصری از مفهوم «قرآنپژوهی» است را مورد توجه قرار میدهیم. درقسمتی از این بخش، چنین آمده است:
«مهمترین اصولی که به طور خاص در گزینش و تدوین مدخلها مراعات شدهاند،از این قرارند:
1.مدخلها از سه حوزه اصلی برگزیده میشوند: «موضوعات و مفاهیم قرآنی»، «اعلام قرآنی» و «علوم قرآنی.»
این اصل از اصول تدوین مدخلها، به مؤلفه موردنظر ما مربوط است؛یعنی خاستگاه قرآنی عنوان تحقیق. البته در این اصل مطلب قابل ملاحظهای وجود دارد؛ زیرا روشن است که مراد از مدخل همان موضوع یا عنوان ملاک موضوع قرآنی بیان شده، که مستلزم نوعی دوراست؛ زیرا طبق این اصل، برای شناخت موضوع قرآنی نیازمند «موضوعات قرآنی» خواهیم بود.
به اعتقاد نگارنده این مشکل به دلیل تعریف نشدن «موضوع یا مدخل قرآنی» ایجاد شده است. اگرچه میتوان این اشکال را با تغییرعبارت «موضوعات و مفاهیم قرآنی» به «مفاهیم قرآنی» تا اندازهای رفع کرد.
یکی دیگرازمطالبی که میتوان آن را در بردارنده عناصری دراین رابطه دانست،بند سوم این بخش است که میگوید:
3.مفاهیم و موضوعاتی که به طور مستقیم در قرآن شریف آمدهاند،لزوماً مدخل قرار میگیرند. مفاهیم انتزاعی نیز چنانچه به آیهای از قرآن مستند باشند، مدخل میشوند، مانند آثار باستانی.»
اصل سوم نیز از آنجهت که مفاهیم و موضوعاتی را که به طورمستقیم در قرآن شریف مورد نظر قرار داده و آن را نیازمند مستند قرآنی دانسته است، به مؤلفه خاستگاه قرآنی عنوان پژوهش مربوط است.
شمارگان10، 11، 13 و14 این بخش (اصول تدوین مدخلها) نیزدربردارنده عناصری است که به نوعی قلمرو موضوعی پژوهش قرآن در این اثر را تعیین کرده است؛
10.اعلامی که در این دائرةالمعارف مدخل قرار میگیرند، شامل اشخاص،اشیاء، مکانها، زمانها، حوادث و گروههای خاص هستند.
11.هم اعلام مصرّح در قرآن مدخل قرار میگیرند و هم اعلام غیرمصرح که براساس روایات و کتابهای تفسیر و اسباب نزول،مراد اشارههای قرآن هستند؛مانند ابوجهل که «کانالکافر» (فرقان/55) به او اشاره دارد.
12.به موضوعات علوم قرآن در این دائرةالمعارف پرداخته میشود؛چه آنهایی که در قرآنکریم به آنها اشاره شده باشد و از مفاهیم قرآنی قلمداد شوند؛مانند محکم و متشابه، نسخ و...، و چه موضوعاتی که درقرآن به آن اشاره نشده، ولی به فهم یا شناخت قرآن کمک میکند؛ مانند اسباب نزول، تاریخ قرآن، حجیت ظواهر قرآن و... .
13.اسماء و صفات خداوند،چون غفور و حلیم، چنانچه در قرآن شریف به آنها تصریح شده باشد،مدخل میشوند. اسماء و صفات غیرمصرح مثل آمِر نیز اگر ازافعال منسوب به خداوند در قرآن انتزاع یابند،مشروط به اینکه دربیان معصوم«ع» به آنها تصریح شده باشد یا در کتابهای کلامی ازآنها بحث شده باشد؛مانند متکلّم، مدخل قرار میگیرند. شایان ذکراست که مقصود از اسما و صفات در این بخش،اصطلاحی است؛ یعنی تحقق ملاک اسم و صفت که «واجد بودن کمال» است، مدّنظر است، پس به هیچ وجه قصد نامگذاری خداوند درکار نیست و به این ترتیب ، طرح اسماء و صفاتی از قبیل آخذ، با مبنای «توقیفیت اسماء» ناسازگار نخواهد بود.(16)
اصل یازدهم نیز به همان مؤلّفه اول قرآنی بودن پژوهش اشاره شده است،ولی در فقره دوم بند سیزدهم به مؤلفه سوم قرآنی بودن پژوهش، یعنی کارکرد و نتیجه پژوهش توجه شده است. بدینمعنی که حتی موضوعاتی را که خاستگاه قرآنی ندارند، ولی به فهم یا شناخت قرآن کمک میکنند، مدخل قرآنی شمرده است.به این ترتیب، درنظر تدوینکنندگان دائرةالمعارف قرآنکریم،اگر موضوعی سبب توسعه علوم و معارف قرآن گردید،میتواند به عنوان یک موضوع قرآنی، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
دراصل چهاردهم نیز تنها محدودهای از مطالب اصول گذشته،یعنی قلمرو اسماء و صفات الهی مورد بحث قرار گرفته و میتوان آن را یک مسئله فرعی دانست.
باید به این نکته توجه داشت که اگرچه دراین اصول به دو مؤلفه از مؤلفههایی که برشمردیم اشاره شده است، ولی مؤلفه دوم مورد نظرما نیز، یعنی نیاز به مطالعه قرآن و منابع قرآنی ازآنجهت که به توضیح آیات الهی پرداختهاند، در همه اصول مبنی علیه و مفروض درنظر گرفته شده است. به هرحال باید اذعان داشت که اصطلاح «قرآنپژوهی» به طور مشخص درآثار قرآنی موجود،تعریف نشده و مؤلفههای آن تبیین نگردیده است.
منبع:نشریه پژوهشهای قرآنی،شماره 57.
کلید واژهها:
قرآن/ معیار/ پژوهش/ تحقیق/ پژوهش قرآنی/ ایده/عنوان/ مسئله پژوهش
پیشگفتار
بدیهی است نقش مدیریت پژوهشی در جهتدهی و هدایت تحقیقات علمی بسیار تعیینکننده و جدّی است. ساماندهی امور نرمافزاری و پیشبرد برنامههای قرآنی به ویژه برنامههای پژوهشی که به گونهای دانش لازم برای همه فعالیتهای قرآنی را فراهم میکند،بر دوش مدیرانی است که تحقیقات مربوط به شئون قرآن کریم را در قالب مدیریت پروژهها، طرحها، گروهها، پژوهشکدهها و پژوهشگاهها رهبری میکنند.
توسعه کمی و کیفی تحقیقات درباره ابعاد متعدد مسائل دینی تا آنجا بوده است که شاهد پدید آمدن اصطلاحی نو مانند «دین پژوهی» درعرصه پژوهش و تدوین متون علمی هستیم. امروزه مراکز و مؤسسات علمی فراوانی به منظور انجام پژوهش دردین تأسیس شدهاند و دینپژوهان بسیاری درحال تحقیق و بررسی درباره شئون گوناگون دین در این مراکز هستند.البته هنوزکمّ و کیف تحقیقات دینی با وضعیت مطلوب و متناسب با مقتضیات زمان و مکانی که در آن قرار داریم، فاصله بسیاری دارد. حتی در برخی موارد، تحقیقات غیرمسلمانان درباره مسائل اسلامی،از تحقیقات ما پیشی گرفته است؛درعینحال،تحقیقات ما نیز ازنظر کمّی و کیفی درحال گسترش و تعمیق است. به همین دلیل، امید فراوانی به توسعه همه جانبه تحقیقات دینی وجود دارد. انتظار میرود این وضعیت،نویددهنده ی آن باشد که به زودی استعداد پاسخدهی به مسائل مورد نیازجامعه محلّی،ملّی، منطقهای و جهانی درباره دین اسلام،بیش از هر زمان دیگر به فعلیت درآید.
معمولاً درهمه فعالیتهای پژوهشی،فرآیند مشخصی دنبال میشود.این فرآیند،از مجموعه مراحلی تشکیل میشود که از یک نقطه آغازو به یک نقطه مشخص ختم میگردد و به «تولید دانش جدید» یا «گزارش دقیقی از یافتههای علمی» منتهی میشود.باتوجه به این فرآیند،به تحلیل مسئله موردنظر خود پرداخته و به دقت روشن خواهیم ساخت که در بحث «معیار پژوهش قرآنی» باید به چه مسئلهای بپردازیم.
بیان مسئله
به منظور کمک به حلّ این مسئله، باید به پرسش زیر پاسخ دهیم:
«معیارهای تشخیص میزانی قرآنی بودن پژوهش کدامند؟»
اهمیت،ضرورت و اهداف
با این همه شاهد هستیم که بسیاری از تحقیقاتی که آنها را قرآنی مینامیم،در ضمن دیگرِ تحقیقات دینی شکل میگیرد. به جزتفسیرکلّی یا جزئی قرآنکریم و برخی مسائل مربوط به علوم قرآن،تقریباً بقیه تحقیقات مرتبط با قرآن در حوزه مشترک میان تحقیقات قرآنی و دیگر تحقیقات حوزه دینپژوهی قراردارند.این مسئله، سبب گردیده تا تفکیک تحقیقات قرآنی با دیگر تحقیقات و سپردن آن به حوزه تخصصی قرآنکریم به ویژه درآن دسته از محیط های پژوهشی که دارای واحدهای(2) خاص تحقیقات قرآنی هستند، با مشکل مواجه شود.از اینرو، تدوین ملاک و ضوابطی که مدیران و کارشناسان،بتوانند به وسیله آن به تفکیک تحقیقات قرآنی از غیرآن پرداخته و به راحتی، بین واحدهای مربوط، تقسیمکار کنند،از ضرورتهای اجتنابناپذیر اینگونه مراکز تحقیقاتی، شمرده میشود.
تعیین ملاک و ضوابط تشخیص تحقیقات قرآنی از غیر آن و نیز تشخیص میزان قرآنی بودن تحقیقات در مواردی که دارای حوزه مشترک با دیگر انواع تحقیقات دینی است،سبب سهولت ارجاع کارهای مربوط به واحدهای تحقیقاتی خواهد بود و نیز قلمرو مشارکت آن را نیز با دیگر واحدهای تحقیقاتی مشخص خواهد کرد. به این ترتیب،اهداف بررسی معیارهای پژوهش قرآنی عبارتند از:1.تعریف پژوهش قرآنی 2. تعیین معیار سنجش میزان قرآنی بودن پژوهش 3. تهیه کاربرگی برای تشخیص قرآنی بودن پژوهش. همچنین، سهولت تقسیمکار بین واحدهای تحقیقاتی را میتوان از کارکردهای این پژوهش برشمرد.
به این ترتیب، تعیین معیارسنجش میزان قرآنی بودن پژوهش در مقایسه با دیگر پژوهشهای دینی در قلمرو دین اسلام به وسیله این مقاله تبیین میشود. البته یادآوری این نکته لازم است که پس از این مرحله باید معیار توزیع پژوهشهای قرآنی میان گروهها،پژوهشکدهها و به طورکلّی، سطوح مختلف درون مجموعه تحقیقات قرآنی نیز تعیین شود.
پیشینه
حقیقت این است که کاربرد واژه ی «قرآنپژوهی» مربوط به دودهه اخیراست؛انتشار کتاب دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، سهم بزرگی در رواج این اصطلاح داشت (همان)؛ زیرا همزمان با انتشار کتاب مذکور درسال1377 کاربرد این اصطلاح در جامعه تحقیقاتی کشور نیز تراکم پیدا کرد و در سطح گستردهای به وسیله دستاندرکاران و محققان بکار گرفته شد؛ به گونهای که امروز،واژه «قرآنپژوهی» به صورت یک اصطلاح شناخته شده و کاملاً معمول درآمده است. مؤلف این کتاب دراثرمذکور چنین مینویسد:
«قرآنپژوهی،اصطلاحی است نوساخته و رایج. پسوند «پژوهی» را در سالهای پس از انقلاب اسلامی، راقم این سطور در ترکیباتی چون «قرآنپژوهی» و «حافظ پژوهی» و «دینپژوهی» و غیره به کار برد که رواج وسیعی یافته است. پسوند «پژوهی» به معنای «شناسی» است؛ ولی اشکال و ایراد آن را ندارد،زیرا در «شناسی» ادعا و احترام به خود نهفته است. یعنی یک محقق قرآن،نمیتواند به راحتی بگوید «من قرآن شناسم». زیرا حمل بر داعیه و ادعا خواهد شد یا همینطور،شاهنامهشناس یا حافظ شناس. حال آنکه شاهنامهپژوه یا حافظ پژوه، فروتنانه است و ادعاهایی در برندارد. حاصلآنکه، امروزهرگونه تحقیق با پژوهش قرآنی را میتوان قرآنپژوهی نامید.راقم این سطورنام یکی از کتابهای خود را نیز قرآنپژوهی نهاده است.» (همان، 15/1)
اگرچه آقای خرمشاهی درضمن دو کتاب خود یعنی دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی و نیزکتاب قرآنپژوهی مصادیق بسیار فراوانی از قرآنپژوهی را به عنوان مدخل مورد توجه قرار داده و درباره آنها گزارشهای مفیدی ارائه کرده است، ولی در هیچیک ازاین دو اثرخود تعریف عملیاتی مشخصی از اصطلاح مذکور ارائه نکرده و مؤلّفههای ابعاد مختلف قرآنپژوهی را مشخص نساخته است.
در قسمت اصول تدوین مدخلها در مقدمه دائرةالمعارف قرآنکریم نیزبه گونهای به پژوهش قرآنی پرداخته شده است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.
مفاهیم (شرح واژهها، اصطلاحات و مفاهیم (Concept) به کاررفته در تحقیق)
درآغاز سخن به تعریف و تحدید مفهومی عناصر عنوان مقاله مورد نظر میپردازیم. تحدید مفهومی سبب میشود مباحث را بادقت بیشتری دنبال کنیم و درپیگیری بحث، قلمروِ روشنی از اصطلاحات موردنظررا داشته باشیم.
واژه شناسی «معیار»
معیار،واژه بسیار پرکاربردی است و تقریباً در همه علوم به کاربرده میشود،ولی تعریف اصطلاحی خاصی در علوم ندارد. شاید بتوان علّت اصطلاحناپذیری آن را در غنای معنای لغویِ آن جستجو کرد؛چراکه معنای لغوی آن چنانکه در لغتنامه دهخدا آمده است، -یعنی«وسیلهای که بدانچیز دیگر را بسنجند»- در همه علوم و حوزهها قابل کاربرد است.
با این هدف که فضای مفهوم معیار به گونهای پایدار در طول بررسی و نگارش این رساله تثبیت شود، با کمی پردازش معنای لغوی آن،به تعریف (Definition) مورد نظر خواهیم رسید.مراد ما از معیار در این نوشته عبارت است از: «شاخصهایی که با استفاده از آن بتوانیم پژوهش قرآنی را در همه مراحل تحقیق ازغیرآن ممتاز کنیم.»
واژهشناسی «پژوهش» و «تحقیق»
واژه پژوهش در فارسی کهن شناخته شده بوده و در اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی چنین آمده است:
زهرکشوری گرد کن مهتران
از اخترشناسان و افسونگران
سخن سر بسر مهتران را بگوی
پژوهش کن و راستی بازجوی (همان)
همچنین دهخدا واژه تحقیق را در فرهنگ خود به نقل از فرهنگ نظام به معنی «به کنه مطلب رسیدن و واقع چیزی را بدست آوردن» بیان کرده است. (همان)
معنای اصطلاحی تحقیق
اگرچه برخی معتقدند معنی پژوهش با معنی تحقیق که در بردارنده مفهوم حق و به معنای حقیابی است، تفاوت دارد و تحقیق از این نظراخص از پژوهش است،
ولی امروزه معمولاً این دو واژه به جای یکدیگر بکار برده میشوند و گاهی نیز آن دو را به عنوان دو کلمه هممعنی و مترادف درکنار هم میآورند. بنابراین دراین مقاله دو واژه «پژوهش» و «تحقیق» در یک معنی بکار برده میشود که مراد ما ازآن عبارت است از:
«یک عمل منظم که درنتیجه آن پاسخهایی برای سؤالهای موردنظرو مطرح شده پیرامون موضوع تحقیق بدست میآید.» (نادری و دیگران، /34)
مراد از واژه «قرآنی»
مراحل سهگانه تحقیقات قرآنی
1.مرحله پیش از فعالیت
2. مرحله در جریان فعالیت (انجام پژوهش)
3. مرحله پس از فعالیت (نتیجه پژوهش: محصول و خروجی)
اکنون به تحلیل هریک از مراحل سهگانه فوق میپردازیم و سپس مشخص میکنیم که ما باید درصدد تعیین معیارهای قرآنی بودن پژوهش درکدام مرحله از مراحل تحقیق باشیم.
1.مرحله «پیش از فعالیت»
الف) شکلگیری ایده پژوهشی(12)
ب) تنقیح عنوان پژوهش(13)
ج) تدوین طرح تحقیق
2. مرحله «در جریان فعالیت»
3. مرحله «پس از فعالیت»
الف) محصول پژوهش(14)
ب) خروجی پژوهش(15)
اکنون که مراحل مورد نظر خود در تحقیقات قرآنی را مشخص ساختیم،نوبت آن است که مشخص سازیم در کدامیک از مراحل اصلی و فرعی فوق بیش از هر مرحله دیگری به معیارهای پژوهش قرآنی و ارزیابی میزان قرآنی بودن پژوهش نیازمندیم. پس ازتعیین نقطه ضروریتر در این مسئله به معیارهای موردنظر و سپس طراحی شناسه و کاربرگ لازم برای آن میپردازیم و به این ترتیب پابهپای همان مرحله مورد ابتلا به بررسی معیارهای پژوهش قرآنی خواهیم پرداخت.
ضرورت ارزیابی میزان قرآنی بودن پژوهش در مرحله پیش از فعالیت برای تعیین مرحله مورد نظر از میان مراحل سهگانه فوق، باید این مسئله را مورد بررسی قراردهیم که در تصمیمگیری کدامیک از مراحل به معیارهای پژوهش قرآنی و سنجش میزان قرآنی بودن آن نیازبیشتری داریم.
طبعاً درمرحله پس از فعالیت که اثر پژوهشی شکل گرفته است، مشکل چندانی جز طبقهبندی اثر پدید آمده باقی نمیماند. همچنین در مرحله در جریان فعالیت که مدیران پژوهشی تصمیمات لازم برای تحقیق درباره عنوان موردنظر براساس طرح مربوط را اتخاذ و عملیات پژوهش را آغاز کردهاند نیز مشکل خاصّی وجود ندارد.
بیشترین ابتلای مدیران در تشخیص پژوهش قرآنی در مرحله پیش از فعالیت است؛ زیرا در همین مرحله است که باید مدیران نوع پژوهش را مشخص سازند تا بتوانند به گونهای مؤثردرباره منابع انسانی پژوهشگر و منابع علمی مورد نیاز آن تصمیمگیری کنند. بدینمعنی که اساساً در این مرحله است که لازم است مشخص سازند قرآنی بودن پژوهش به چه میزان است تا بدینوسیله بتوانند در محیط پژوهشی ساز و کار مدیریت آن را به گونهای مناسبتر،پیشبینی کنند.
مؤلفههای پژوهش قرآنی
سه عنصردرقرآنی شمردن یک پژوهش در مرحله پیش از فعالیت نقش اساسی دارد. به دیگر سخن مؤلفههای پژوهش قرآنی به شرح زیر است:
1.خاستگاه قرآنی عنوان و مسئله تحقیق
2. نیازبه مطالعه قرآن و منابع قرآنی از آنجهت که به توضیح آیات کلام الهی پرداختهاند.
3.نقش تحقیق بر توسعه و تعمیق علوم و معارف قرآنی
این مؤلفهها درمرحله پیش از فعالیت پژوهش باتوجه و نظر به مراحل سهگانه تحقیق دراین مرحله، در جدول زیر مشخص شده است:
پیش از پژوهش(مرحله ایده و تنقیح عنوان): برخاسته از قرآن باشد.
در جریان فعالیت پژوهش با نظر به مقتضیات حین انجام پژوهش: نیازمند به مطالعه قرآن و منابع قرآنی از آنجهت که به توضیح آیات کلام الهی پرداختهاند باشد.
پس از فعالیت پژوهش با نظر به کارکرد و نتایج بعد از انجام پژوهش: توسعهدهنده علوم و معارف قرآنی و عمل به قرآن کریم باشد.
توضیح
عنصر «خاستگاه قرآنی عنوان» به پیش از انتخاب عنوان یا به مبدأ شکلگیری ایده، عنوان یا مسئله پژوهش نظر دارد. بدینمعنی که هرگاه متن قرآن سبب شکلگیری ایده، عنوان یا مسئلهای پژوهشی شده باشد، خاستگاه آن را قرآنی خواهیم دانست که درباره قرآن و موضوعات طرح شده در قرآن، بحث و بررسی میشود.
عنصر«نیاز به مطالعه قرآن و منابع قرآنی» با نظر به عملیات پژوهش و مرحله در جریان فعالیت پژوهش نظر دارد و مقصود آن است که معیار اخذ و رفض گزارهها و نظریهها در آن مدلول آیات قرآن است و ما برای انجام تحقیق، ناگزیر از مطالعه قرآنکریم خواهیم بود.
عنصر«نقش تحقیق بر توسعه و تعمیق علوم و معارف قرآنی»به نتایج و کارکرد پژوهش نظردارد و بدین معنی است که اگر نتیجه و کارکرد یک پژوهش توسعه و تعمیق علوم یا معارف قرآنی باشد، اقتضای قرآنی بودن پژوهش را خواهد داشت.
بررسی ملاکها و اصول مدخلیابی در دائرةالمعارف قرآنکریم
در پیشگفتار دائرةالمعارف قرآنکریم مرکز فرهنگ و معارف قرآن، به ویژه در بخش «مدخلیابی»، اصولی برای این امر درنظرگرفته شده است. جا داشت همینجا اصطلاحِ «مدخل قرآنی» که قابل انطباق بر «عنوان قرآنی» است، تعریف میشد و مراد از آن بیان میگردید. اگرچه برخی ضوابط طرح شده دراین بخش را میتوان بیانگر عناصری از قرآنپژوهی دانست که به تبیین این اصطلاح کمک خواهد کرد. به لحاظ اهمیت خاص دائرةالمعارف قرآنکریم و نقش این اثر در گسترش معارف قرآنی،آن قسمت از مطالب بخش «مدخلیابی» که در بردارنده عناصری از مفهوم «قرآنپژوهی» است را مورد توجه قرار میدهیم. درقسمتی از این بخش، چنین آمده است:
«مهمترین اصولی که به طور خاص در گزینش و تدوین مدخلها مراعات شدهاند،از این قرارند:
1.مدخلها از سه حوزه اصلی برگزیده میشوند: «موضوعات و مفاهیم قرآنی»، «اعلام قرآنی» و «علوم قرآنی.»
این اصل از اصول تدوین مدخلها، به مؤلفه موردنظر ما مربوط است؛یعنی خاستگاه قرآنی عنوان تحقیق. البته در این اصل مطلب قابل ملاحظهای وجود دارد؛ زیرا روشن است که مراد از مدخل همان موضوع یا عنوان ملاک موضوع قرآنی بیان شده، که مستلزم نوعی دوراست؛ زیرا طبق این اصل، برای شناخت موضوع قرآنی نیازمند «موضوعات قرآنی» خواهیم بود.
به اعتقاد نگارنده این مشکل به دلیل تعریف نشدن «موضوع یا مدخل قرآنی» ایجاد شده است. اگرچه میتوان این اشکال را با تغییرعبارت «موضوعات و مفاهیم قرآنی» به «مفاهیم قرآنی» تا اندازهای رفع کرد.
یکی دیگرازمطالبی که میتوان آن را در بردارنده عناصری دراین رابطه دانست،بند سوم این بخش است که میگوید:
3.مفاهیم و موضوعاتی که به طور مستقیم در قرآن شریف آمدهاند،لزوماً مدخل قرار میگیرند. مفاهیم انتزاعی نیز چنانچه به آیهای از قرآن مستند باشند، مدخل میشوند، مانند آثار باستانی.»
اصل سوم نیز از آنجهت که مفاهیم و موضوعاتی را که به طورمستقیم در قرآن شریف مورد نظر قرار داده و آن را نیازمند مستند قرآنی دانسته است، به مؤلفه خاستگاه قرآنی عنوان پژوهش مربوط است.
شمارگان10، 11، 13 و14 این بخش (اصول تدوین مدخلها) نیزدربردارنده عناصری است که به نوعی قلمرو موضوعی پژوهش قرآن در این اثر را تعیین کرده است؛
10.اعلامی که در این دائرةالمعارف مدخل قرار میگیرند، شامل اشخاص،اشیاء، مکانها، زمانها، حوادث و گروههای خاص هستند.
11.هم اعلام مصرّح در قرآن مدخل قرار میگیرند و هم اعلام غیرمصرح که براساس روایات و کتابهای تفسیر و اسباب نزول،مراد اشارههای قرآن هستند؛مانند ابوجهل که «کانالکافر» (فرقان/55) به او اشاره دارد.
12.به موضوعات علوم قرآن در این دائرةالمعارف پرداخته میشود؛چه آنهایی که در قرآنکریم به آنها اشاره شده باشد و از مفاهیم قرآنی قلمداد شوند؛مانند محکم و متشابه، نسخ و...، و چه موضوعاتی که درقرآن به آن اشاره نشده، ولی به فهم یا شناخت قرآن کمک میکند؛ مانند اسباب نزول، تاریخ قرآن، حجیت ظواهر قرآن و... .
13.اسماء و صفات خداوند،چون غفور و حلیم، چنانچه در قرآن شریف به آنها تصریح شده باشد،مدخل میشوند. اسماء و صفات غیرمصرح مثل آمِر نیز اگر ازافعال منسوب به خداوند در قرآن انتزاع یابند،مشروط به اینکه دربیان معصوم«ع» به آنها تصریح شده باشد یا در کتابهای کلامی ازآنها بحث شده باشد؛مانند متکلّم، مدخل قرار میگیرند. شایان ذکراست که مقصود از اسما و صفات در این بخش،اصطلاحی است؛ یعنی تحقق ملاک اسم و صفت که «واجد بودن کمال» است، مدّنظر است، پس به هیچ وجه قصد نامگذاری خداوند درکار نیست و به این ترتیب ، طرح اسماء و صفاتی از قبیل آخذ، با مبنای «توقیفیت اسماء» ناسازگار نخواهد بود.(16)
اصل یازدهم نیز به همان مؤلّفه اول قرآنی بودن پژوهش اشاره شده است،ولی در فقره دوم بند سیزدهم به مؤلفه سوم قرآنی بودن پژوهش، یعنی کارکرد و نتیجه پژوهش توجه شده است. بدینمعنی که حتی موضوعاتی را که خاستگاه قرآنی ندارند، ولی به فهم یا شناخت قرآن کمک میکنند، مدخل قرآنی شمرده است.به این ترتیب، درنظر تدوینکنندگان دائرةالمعارف قرآنکریم،اگر موضوعی سبب توسعه علوم و معارف قرآن گردید،میتواند به عنوان یک موضوع قرآنی، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
دراصل چهاردهم نیز تنها محدودهای از مطالب اصول گذشته،یعنی قلمرو اسماء و صفات الهی مورد بحث قرار گرفته و میتوان آن را یک مسئله فرعی دانست.
باید به این نکته توجه داشت که اگرچه دراین اصول به دو مؤلفه از مؤلفههایی که برشمردیم اشاره شده است، ولی مؤلفه دوم مورد نظرما نیز، یعنی نیاز به مطالعه قرآن و منابع قرآنی ازآنجهت که به توضیح آیات الهی پرداختهاند، در همه اصول مبنی علیه و مفروض درنظر گرفته شده است. به هرحال باید اذعان داشت که اصطلاح «قرآنپژوهی» به طور مشخص درآثار قرآنی موجود،تعریف نشده و مؤلفههای آن تبیین نگردیده است.
منبع:نشریه پژوهشهای قرآنی،شماره 57.