بازيگران برگزيده سينماي دفاع مقدس
نويسنده:مازيار فکري ارشاد
بيش از دو دهه از پايان جنگ تحميلي مي گذرد . جنگي 8ساله که تأثير زيادي روي تاريخ اين سرزمين گذاشته است. تأثير اين جنگ روي سينماي ايران نيز مثال زدني است. بخش قابل توجهي از تاريخ سينماي ايران در سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي را فيلم هاي مرتبط با جنگ و تبعات آن تشکيل مي دهد. سينمايي که به سينماي دفاع مقدس شهرت يافت و توجه جهانيان را نيز به آنچه در خلال و پس از اين جنگ گذشت جلب کرد . آنچه در ادامه مي خوانيد مروري است گذرا بر بازيگران و نقش هاي شاخصي که در تاريخچه سينماي دفاع مقدس ماندگار شدند. ملاک و معيار اين ماندگاري دريافت سيمرغ بلورين بازيگري از جشنواره فيلم فجر و يا ديپلم افتخار از اين ويترين سالانه سينماي ايران است. به جز اينها قطعا بوده اند نقش ها و نقش آفريني هاي ماندگاري که در ذهن و دل علاقه مندان سينما باقي مانده و گوشه اي از رشادت ها و رنج هاي مردم اين سرزمين را در طي سال هاي دفاع مقدس و پس از آن بازتاب داده اند.
تا پيش از «ديار عاشقان»که در سال 1362ساخته شد،اغلب فيلم هاي مرتبط با جنگ تحميلي را مستندهاي خبري و يا فيلم هايي تشکيل مي دادند که بيشتر به ظواهر جنگ مي پرداختند. اما «ديار عاشقان»و يکي دو فيلم ديگر که همزمان ساخته شدند، درک تازه فيلمسازان از مقوله دفاع مقدس لايه هاي زيرين جنگ و دفاع از ارزش ها را به نمايش گذاردند . بازي روان و ساده پرويز پرستويي در قالب آدمي ساده که با حضور در ميدان جنگ به تعريف تازه اي از مبارزه و دفاع مي رسد، در جذابيت اين فيلم تأثير گذار بود . بعد ها بازي و حضور مقتدر پرويز پرستويي به شمايل ماندگار سينماي دفاع مقدس بدل شد. پرستويي براي بازي در فيلم «ديار عاشقان »برنده لوح زرين بازيگر نقش مکمل مرد از دومين جشنواره فيلم فجر شد. جايزه اي که به نوعي نخستين جايزه بازيگري در جشنواره فجر به حساب مي آيد.چرا که در اولين دوره جشنواره اصلا جايزه اي اهدا نشد و در دومين دوره هم جايزه بازيگر نقش اول به هيچ بازيگري تعلق نگرفت.
در آغاز جنگ تحميلي، همسر رضا(شکيبايي)باردار است و بايد مورد عمل جراحي قرار گيرد. رضا او را به بيمارستان مي رساند و خود به اسارت قواي دشمن در مي آيد . همسر رضا حين عمل جراحي مي ميرد و شکوه جراحِ فرزند رضا را نجات مي دهد. پس از گذشت 10سال وقتي رضا از اسارت آزاد مي شود پي مي برد که همه اعضاي خانواده اش را از دست داده . حال او در جست و جوي تنها بازمانده خود يعني فرزندش است . کيميا فرزند رضا نزد شکوه در مشهد زندگي مي کند و مشکل اينجاست که شکوه به طور کامل به کيميا وابسته شده است. پس از کش و قوس هاي فراوان عاقبت رضا از حق خود مي گذرد.
بازي بي نظير شکيبايي در نقش رضا، يک فرد عامي اهل خرمشهر در اين فيلم مثال زدني است . در نيمه اول فيلم همچون ديگر نقش آفريني هاي شکيبايي شاهد کاراکتري پر جنب و جوش هستيم که تند حرف مي زند. اما پس از بازگشت از اسارت با شخصيتي کاملا دگرگون شده مواجهيم. شخصيتي آرام که به کندي و سختي حرف مي زند و کمترين تحرکي ندارد . زنده ياد شکيبايي براي ايفاي اين نقش دشوار از ويژگي هاي منحصر به فرد صداي خود نيز بهره فراوان گرفت. حاصل کار سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد از سيزدهمين دوره جشنواره فيلم فجر در سال 1373بود.
صادق مشکيني (پرستويي )فيلمبردار تلويزيون به دليل مشکلات مالي نياز شديدي به وام دارد. از طرفي همکارش توصيه مي کند در صورت سفري کوتاه به جبهه وام مورد نيازش را به راحتي دريافت خواهد کرد. صادق به رغم ترس از حضور در مناطق جنگي، اين مأموريت را مي پذيرد و ناخواسته لحظه به لحظه به خط مقدم نزديک تر مي شود. او به تدريج با روحيات آدم هاي جبهه آشنا مي شود و در پايان داوطلبانه به جنگ اعزام مي شود.
مهم ترين نکته فيلم پس از تابوشکني هاي عرفي فيلمساز، بازي درخشان پرستويي است که با درکي صحيح از ويژگي هاي نقش و اجرايي متناسب، يکي از به يادماندني ترين شخصيت هاي سينماي ايران را خلق مي کند. لرزش هاي دست و بدن نمايش عمق ترس در صدا و دوگانگي لحن و احساس واقعي که صادق در پنهان کردنش مي کوشد، لحظات جذاب و مفرحي را در فيلم ايجاد کرده است پس از درخشش در اين فيلم بود که پرستويي -که تا آن زمان تنها به عنوان بازيگري متناسب نقش هاي جدي و دراماتيک شناخته مي شد -به سمت و سوي سينما ي کمدي هم گرايش پيدا کرد و چندين نقش آفريني به ياد ماندني در حوزه کمدي نيز از خود به يادگار گذاشت . اين نقش آفريني درخشان ديپلم افتخار بازيگر نقش اول مرد از چهاردهمين دوره جشنواره فيلم فجر را براي پرستويي به ارمغان آورد.
«مردي شبيه باران »نخستين فيلم بلند سينمايي سعيد سهيلي را مي توان از جمله آخرين نقش آفريني هاي قابل توجه پورعرب دانست . «مردي شبيه باران »در سال 1375ساخته شد. زماني که پورعرب هنوز هم بازيگر پولساز به شمار مي آمد و هنوز افت وحشتناک خود را به سوي محو شدن آغاز نکرده بود. بسياري سنت شکني او و بازي در فيلمي غير تجاري و متعلق به جريان سينماي دفاع مقدس را اشتباهي استراتژيک براي او که به جوان اول فيلم هاي تجاري و عاشقانه و جوان پسند بدل شده بود تلقي کردند. اما تجربه نشان داد که پورعرب پس از ارائه يک بازي قابل تأمل در اين فيلم، سقوط خود را آغاز کرد. گويي سيمرغ بلورين جشنواره فجر براي او آمد نداشت.
«مردي شبيه باران» داستان منصور قاسمي از فرماندهان برون مرزي سپاه را بيان مي کند که در جبهه به اسارت نيروهاي دشمن در مي آيد . عراقي ها نيز تلاش گسترده اي را براي شناسايي اين فرمانده آغاز مي کنند که در نهايت با رشادت هاي او، همرزمان و همسر اسيرش ناکام مي ماند. پورعرب در اين فيلم کليشه جا افتاده و پرسوناي شناخته شده بازيگري اش را شکست و شخصيتي تازه از يک فرمانده دفاع مقدس ارائه داد . برخلاف پيش بين ها بازي او در اين نقش آن قدر قانع کننده بود که سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد جشنواره پانزدهم فيلم فجر را از آن خود کند. به جرأت مي توان گفت اين آخرين بازي درخشان ابوالفضل پورعرب در سينماي ايران بوده است.
«سرزمين خورشيد»داستان تصرف خرمشهر به دست نيروهاي دشمن را بازگو مي کند . گروهي از مجروحان همراه با پزشکان و پرستاران، سوار بر يک آمبولانس مي کوشند از مهلکه بگريزند . در ميانه راه مسير اين گروه شش نفره از يکديگر جدا شده و هر يک به سويي مي روند. گلچهره سجاديه در اين فيلم نقش هانيه، يک امدادگر شجاع را بر عهده دارد. بازي سجاديه در اين نقش همچون اکثر نقش آفريني هايش داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است. همان ويژگي هايي که هر چند سجاديه در ساليان اخير بسيار کم کار شده اما همچنان نام او را در فهرست نه چندان بلند بهترين بازيگران زن سينماي ايران پس از انقلاب قرار مي دهد. سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن از پانزدهمين جشنواره فيلم فجر دستاورد سجاديه از حضور در يکي ازفيلم هاي ماندگار ژانر دفاع مقدس سينماي ايران است.
شخصيت سلحشور که کيانيان آن را بازي کرد، به مانند حاج کاظم در مرحله نگارش فيلمنامه به دقت و ظرافت پرداخت شده بود و کيانيان نيز به مانند پرستويي با درک صحيح از مقتضيات نقش آن را به بهترين وجه ممکن بازي کرد. سلحشور مأمور امنيتي، نماينده تيپي از نيروهايي بود که در زمان ساخت فيلم و حاکم شدن گفتماني تازه در کشور، سرلوحه کار قرار دادند و البته اشتباهاتي نيز داشتند. کيانيان در ايفاي نقش اين تيپ سنگ تمام گذاشت. کامل کردن حرف هاي آمرانه و نمايش مقصود خود با حرکات توضيح دهنده دست و سر وبدن، زبان تند و تيز و طعنه زدن و تحرک بدني کيانيان در فضايي بسته و محدود، در کنار چهره پردازي و طراحي مناسب لباس، اين شخصيت را کامل مي کرد.
کيانيان با خم کردن سر و نگاه نافذ رو به جلو و حلقه کردن دو دست در جلوي بدن، اقتدار اين شخصيت را به نمايش گذاشت . رويارويي هاي کلامي و حرکت هاي فيزيکي او و پرستويي در نقش حاج کاظم، بسيار خوب و درست از کار درآمد و اين زوج به يکي از موفق ترين زوج هاي بازيگري در سينماي ايران بدل شدند.
هرچند کيانيان هوشمندتر از آن بود که اين تيپ را در فيلمي ديگر تکرار کند و همين امر به ماندگاري اين نقش و نقش آفريني افزوده است. کيانيان براي بازي در نقش سلحشور سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد جشنواره شانزدهم را از آن خود ساخت و دوران تازه اي از حضور موفق در سينماي ايران را آغاز کرد.
يکي از فيلمسازاني که قابليت هاي هاشم پور را شناخت و از آنها بهره درستي گرفت، زنده ياد رسول ملاقلي پور بود که در چند فيلم خود، نقش هايي اغلب محوري را به هاشم پور سپرد و نتيجه کار نيز رضايت بخش و قابل دفاع بود.
هيوا از جمله فيلم هايي است که هاشم پور در آن با درک صحيحي از مختصات نقش بازي مناسبي ارائه داده است. «هيوا»پس از پانزده سال از مفقود الاثر شدن همسرش در جنگ تصميم مي گيرد از مناطق جنگي و خانه اي که با همسرش در آن زندگي مي کرده ديدن کند.يکي از همرزمان همسر هيوا از او خواستگاري مي کند اما جواب رد مي شنود . در اين ميان رحيم که نقش او را جمشيد هاشم پور بر عهده دارد، مسئول کميته تفحص مفقودين است که هيوا را به منطقه جنگي مي برد و او را مطمئن مي سازد که همسرش شهيد شده است.
بازي هاشم پور در نقش رزمنده اي قديمي که اکنون زخم هاي روحي و جسمي دوران جنگ را همچنان همراه دارد به اندازه کافي چشمگيربود که حضور همبازياني مقتدر چون آتيلا پسياني را کمرنگ سازد . او با بهره گيري از نگاه هاي خشن و مردانه و صداي رسا و اندام درشتش به خوبي از پس ريزه کاري هاي ايفاي اين نقش بر آمد وبي هيچ ترديدي مستحق دريافت ديپلم افتخار بازيگر نقش اول مرد از هفدهمين دوره جشنواره فيلم فجر بود.
مهتاب نصير پور از جمله بازيگران صاحب سبک و اعتبار تئاتر است که هر گاه به سينما آمده با توجه به تربيت و انضباط تئاتري و همچنين توانايي هاي ذاتي، اجراهاي قابل تاملي را ارائه داده است. نصير پور در «به نام پدر »نقش همسر پرويز پرستويي را بازي مي کند . يک استاد دانشگاه که سال ها با نبودن همسرش زندگي کرده و ساخته است. همسري که در دوران جنگ همواره ساکن جبهه ها بوده و پس از جنگ نيز به دنبال کشف معادن در کوه و بيابان سرکرده و همسرش به تنهايي فرزندشان را بزرگ کرده و به عرصه رسانده است . نصير پور بي آنکه به اغراق ها و درشت نمايي هاي رايج براي اجراي نقش چنين شخصيت هايي متوسل شود، تنها با نگاه و بهره گيري از صداي خسته اش، رنج ها و مرارت هاي همسران رزمندگان را به تصوير مي کشد و آنجا که بايد با اقتدار و تسلط از کيان خانواده و همسر هميشه غايبش دفاع مي کند. نصير پور در اغلب نماهاي حضورش در فيلم خود را بر صحنه و بر ذهن تماشاگر تحميل مي کند، بي آنکه اين حضور مقتدرانه آزار دهنده باشد حتي در اندک حضورهاي مشترک نصير پور و پرستويي بر پرده نيز شاهديم که در مقابل جذابيت هاي بصري و فيزيکي حضور سنگين پرستويي در صحنه نيز کم نمي آورد و در جايگاهي برابر با پارتنر قدرتمندش قرار مي گيرد. اهداي جايزه سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن به مهتاب نصير پور براي ايفاي نقش در فيلم «به نام پدر»در جشنواره بيست و چهارم فجر از معدود مواردي بود که در بخش بازيگري زنان کمترين بحث و ترديد را برانگيخت.
او اين موفقيت را يک سال بعد با درخشش در فيلم «فرزند خاک »و دريافت سيمرغ بلورين بازيگر نقش مکمل زن تکرار کرد.
شکيبايي در اين فيلم همچون هميشه از ويژگي هاي صدا و نحوه منحصر به فرد جويده حرف زدنش استفاده اي درست و به جا مي کند. او دائم با خودش زير لب حرف مي زند. عينک ته استکاني و پاي عليلش نشانه اي از ضعف فيزيکي اوست . اما در مواقع لزوم اين پير مرد سرخورده به ظاهر ضعيف اقتدار و توانايي خود را به رخ مي کشد و بابازي بي نظيرش صحنه را تسخير مي کند. کافي است به نحوه نگاه کردنش از پشت شيشه هاي آن عينک ضخيم و يا راه رفتنش با يک پاي به ظاهر عليل نگاه کنيم، يا شيوه پشت فرمان اتوبوس نشستن و رانندگي اش را به ياد آوريم تا بدانيم که شکيبايي براي ايفاي اين نقش دشوار و کم تحرک چه مايه اي از خود گذاشته است.
ديپلم افتخار بازيگر نقش اول مرد از بيست وپنجمين دوره جشنواره فيلم فجر کمترين ستايش بود که مي شد از خسرو شکيبايي در سال هاي پاياني عمرش به عمل آورد.
منبع: نشريه نقش آفرينان شماره 58
پرويز پرستويي
ديار عاشقان
تا پيش از «ديار عاشقان»که در سال 1362ساخته شد،اغلب فيلم هاي مرتبط با جنگ تحميلي را مستندهاي خبري و يا فيلم هايي تشکيل مي دادند که بيشتر به ظواهر جنگ مي پرداختند. اما «ديار عاشقان»و يکي دو فيلم ديگر که همزمان ساخته شدند، درک تازه فيلمسازان از مقوله دفاع مقدس لايه هاي زيرين جنگ و دفاع از ارزش ها را به نمايش گذاردند . بازي روان و ساده پرويز پرستويي در قالب آدمي ساده که با حضور در ميدان جنگ به تعريف تازه اي از مبارزه و دفاع مي رسد، در جذابيت اين فيلم تأثير گذار بود . بعد ها بازي و حضور مقتدر پرويز پرستويي به شمايل ماندگار سينماي دفاع مقدس بدل شد. پرستويي براي بازي در فيلم «ديار عاشقان »برنده لوح زرين بازيگر نقش مکمل مرد از دومين جشنواره فيلم فجر شد. جايزه اي که به نوعي نخستين جايزه بازيگري در جشنواره فجر به حساب مي آيد.چرا که در اولين دوره جشنواره اصلا جايزه اي اهدا نشد و در دومين دوره هم جايزه بازيگر نقش اول به هيچ بازيگري تعلق نگرفت.
خسرو شکيبايي
کيميا
در آغاز جنگ تحميلي، همسر رضا(شکيبايي)باردار است و بايد مورد عمل جراحي قرار گيرد. رضا او را به بيمارستان مي رساند و خود به اسارت قواي دشمن در مي آيد . همسر رضا حين عمل جراحي مي ميرد و شکوه جراحِ فرزند رضا را نجات مي دهد. پس از گذشت 10سال وقتي رضا از اسارت آزاد مي شود پي مي برد که همه اعضاي خانواده اش را از دست داده . حال او در جست و جوي تنها بازمانده خود يعني فرزندش است . کيميا فرزند رضا نزد شکوه در مشهد زندگي مي کند و مشکل اينجاست که شکوه به طور کامل به کيميا وابسته شده است. پس از کش و قوس هاي فراوان عاقبت رضا از حق خود مي گذرد.
بازي بي نظير شکيبايي در نقش رضا، يک فرد عامي اهل خرمشهر در اين فيلم مثال زدني است . در نيمه اول فيلم همچون ديگر نقش آفريني هاي شکيبايي شاهد کاراکتري پر جنب و جوش هستيم که تند حرف مي زند. اما پس از بازگشت از اسارت با شخصيتي کاملا دگرگون شده مواجهيم. شخصيتي آرام که به کندي و سختي حرف مي زند و کمترين تحرکي ندارد . زنده ياد شکيبايي براي ايفاي اين نقش دشوار از ويژگي هاي منحصر به فرد صداي خود نيز بهره فراوان گرفت. حاصل کار سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد از سيزدهمين دوره جشنواره فيلم فجر در سال 1373بود.
پرويز پرستويي
(ليلي با من است )
صادق مشکيني (پرستويي )فيلمبردار تلويزيون به دليل مشکلات مالي نياز شديدي به وام دارد. از طرفي همکارش توصيه مي کند در صورت سفري کوتاه به جبهه وام مورد نيازش را به راحتي دريافت خواهد کرد. صادق به رغم ترس از حضور در مناطق جنگي، اين مأموريت را مي پذيرد و ناخواسته لحظه به لحظه به خط مقدم نزديک تر مي شود. او به تدريج با روحيات آدم هاي جبهه آشنا مي شود و در پايان داوطلبانه به جنگ اعزام مي شود.
مهم ترين نکته فيلم پس از تابوشکني هاي عرفي فيلمساز، بازي درخشان پرستويي است که با درکي صحيح از ويژگي هاي نقش و اجرايي متناسب، يکي از به يادماندني ترين شخصيت هاي سينماي ايران را خلق مي کند. لرزش هاي دست و بدن نمايش عمق ترس در صدا و دوگانگي لحن و احساس واقعي که صادق در پنهان کردنش مي کوشد، لحظات جذاب و مفرحي را در فيلم ايجاد کرده است پس از درخشش در اين فيلم بود که پرستويي -که تا آن زمان تنها به عنوان بازيگري متناسب نقش هاي جدي و دراماتيک شناخته مي شد -به سمت و سوي سينما ي کمدي هم گرايش پيدا کرد و چندين نقش آفريني به ياد ماندني در حوزه کمدي نيز از خود به يادگار گذاشت . اين نقش آفريني درخشان ديپلم افتخار بازيگر نقش اول مرد از چهاردهمين دوره جشنواره فيلم فجر را براي پرستويي به ارمغان آورد.
ابوالفضل پورعرب
(مردي شبيه باران )
«مردي شبيه باران »نخستين فيلم بلند سينمايي سعيد سهيلي را مي توان از جمله آخرين نقش آفريني هاي قابل توجه پورعرب دانست . «مردي شبيه باران »در سال 1375ساخته شد. زماني که پورعرب هنوز هم بازيگر پولساز به شمار مي آمد و هنوز افت وحشتناک خود را به سوي محو شدن آغاز نکرده بود. بسياري سنت شکني او و بازي در فيلمي غير تجاري و متعلق به جريان سينماي دفاع مقدس را اشتباهي استراتژيک براي او که به جوان اول فيلم هاي تجاري و عاشقانه و جوان پسند بدل شده بود تلقي کردند. اما تجربه نشان داد که پورعرب پس از ارائه يک بازي قابل تأمل در اين فيلم، سقوط خود را آغاز کرد. گويي سيمرغ بلورين جشنواره فجر براي او آمد نداشت.
«مردي شبيه باران» داستان منصور قاسمي از فرماندهان برون مرزي سپاه را بيان مي کند که در جبهه به اسارت نيروهاي دشمن در مي آيد . عراقي ها نيز تلاش گسترده اي را براي شناسايي اين فرمانده آغاز مي کنند که در نهايت با رشادت هاي او، همرزمان و همسر اسيرش ناکام مي ماند. پورعرب در اين فيلم کليشه جا افتاده و پرسوناي شناخته شده بازيگري اش را شکست و شخصيتي تازه از يک فرمانده دفاع مقدس ارائه داد . برخلاف پيش بين ها بازي او در اين نقش آن قدر قانع کننده بود که سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد جشنواره پانزدهم فيلم فجر را از آن خود کند. به جرأت مي توان گفت اين آخرين بازي درخشان ابوالفضل پورعرب در سينماي ايران بوده است.
گلچهره سجاديه
(سرزمين خورشيد)
«سرزمين خورشيد»داستان تصرف خرمشهر به دست نيروهاي دشمن را بازگو مي کند . گروهي از مجروحان همراه با پزشکان و پرستاران، سوار بر يک آمبولانس مي کوشند از مهلکه بگريزند . در ميانه راه مسير اين گروه شش نفره از يکديگر جدا شده و هر يک به سويي مي روند. گلچهره سجاديه در اين فيلم نقش هانيه، يک امدادگر شجاع را بر عهده دارد. بازي سجاديه در اين نقش همچون اکثر نقش آفريني هايش داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است. همان ويژگي هايي که هر چند سجاديه در ساليان اخير بسيار کم کار شده اما همچنان نام او را در فهرست نه چندان بلند بهترين بازيگران زن سينماي ايران پس از انقلاب قرار مي دهد. سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن از پانزدهمين جشنواره فيلم فجر دستاورد سجاديه از حضور در يکي ازفيلم هاي ماندگار ژانر دفاع مقدس سينماي ايران است.
پرويز پرستويي
(آژانس شيشه اي )
رضا کيانيان
(آژانس شيشه اي )
شخصيت سلحشور که کيانيان آن را بازي کرد، به مانند حاج کاظم در مرحله نگارش فيلمنامه به دقت و ظرافت پرداخت شده بود و کيانيان نيز به مانند پرستويي با درک صحيح از مقتضيات نقش آن را به بهترين وجه ممکن بازي کرد. سلحشور مأمور امنيتي، نماينده تيپي از نيروهايي بود که در زمان ساخت فيلم و حاکم شدن گفتماني تازه در کشور، سرلوحه کار قرار دادند و البته اشتباهاتي نيز داشتند. کيانيان در ايفاي نقش اين تيپ سنگ تمام گذاشت. کامل کردن حرف هاي آمرانه و نمايش مقصود خود با حرکات توضيح دهنده دست و سر وبدن، زبان تند و تيز و طعنه زدن و تحرک بدني کيانيان در فضايي بسته و محدود، در کنار چهره پردازي و طراحي مناسب لباس، اين شخصيت را کامل مي کرد.
کيانيان با خم کردن سر و نگاه نافذ رو به جلو و حلقه کردن دو دست در جلوي بدن، اقتدار اين شخصيت را به نمايش گذاشت . رويارويي هاي کلامي و حرکت هاي فيزيکي او و پرستويي در نقش حاج کاظم، بسيار خوب و درست از کار درآمد و اين زوج به يکي از موفق ترين زوج هاي بازيگري در سينماي ايران بدل شدند.
هرچند کيانيان هوشمندتر از آن بود که اين تيپ را در فيلمي ديگر تکرار کند و همين امر به ماندگاري اين نقش و نقش آفريني افزوده است. کيانيان براي بازي در نقش سلحشور سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد جشنواره شانزدهم را از آن خود ساخت و دوران تازه اي از حضور موفق در سينماي ايران را آغاز کرد.
جمشيد هاشم پور
(هيوا )
يکي از فيلمسازاني که قابليت هاي هاشم پور را شناخت و از آنها بهره درستي گرفت، زنده ياد رسول ملاقلي پور بود که در چند فيلم خود، نقش هايي اغلب محوري را به هاشم پور سپرد و نتيجه کار نيز رضايت بخش و قابل دفاع بود.
هيوا از جمله فيلم هايي است که هاشم پور در آن با درک صحيحي از مختصات نقش بازي مناسبي ارائه داده است. «هيوا»پس از پانزده سال از مفقود الاثر شدن همسرش در جنگ تصميم مي گيرد از مناطق جنگي و خانه اي که با همسرش در آن زندگي مي کرده ديدن کند.يکي از همرزمان همسر هيوا از او خواستگاري مي کند اما جواب رد مي شنود . در اين ميان رحيم که نقش او را جمشيد هاشم پور بر عهده دارد، مسئول کميته تفحص مفقودين است که هيوا را به منطقه جنگي مي برد و او را مطمئن مي سازد که همسرش شهيد شده است.
بازي هاشم پور در نقش رزمنده اي قديمي که اکنون زخم هاي روحي و جسمي دوران جنگ را همچنان همراه دارد به اندازه کافي چشمگيربود که حضور همبازياني مقتدر چون آتيلا پسياني را کمرنگ سازد . او با بهره گيري از نگاه هاي خشن و مردانه و صداي رسا و اندام درشتش به خوبي از پس ريزه کاري هاي ايفاي اين نقش بر آمد وبي هيچ ترديدي مستحق دريافت ديپلم افتخار بازيگر نقش اول مرد از هفدهمين دوره جشنواره فيلم فجر بود.
مهتاب نصير پور
(به نام پدر )
مهتاب نصير پور از جمله بازيگران صاحب سبک و اعتبار تئاتر است که هر گاه به سينما آمده با توجه به تربيت و انضباط تئاتري و همچنين توانايي هاي ذاتي، اجراهاي قابل تاملي را ارائه داده است. نصير پور در «به نام پدر »نقش همسر پرويز پرستويي را بازي مي کند . يک استاد دانشگاه که سال ها با نبودن همسرش زندگي کرده و ساخته است. همسري که در دوران جنگ همواره ساکن جبهه ها بوده و پس از جنگ نيز به دنبال کشف معادن در کوه و بيابان سرکرده و همسرش به تنهايي فرزندشان را بزرگ کرده و به عرصه رسانده است . نصير پور بي آنکه به اغراق ها و درشت نمايي هاي رايج براي اجراي نقش چنين شخصيت هايي متوسل شود، تنها با نگاه و بهره گيري از صداي خسته اش، رنج ها و مرارت هاي همسران رزمندگان را به تصوير مي کشد و آنجا که بايد با اقتدار و تسلط از کيان خانواده و همسر هميشه غايبش دفاع مي کند. نصير پور در اغلب نماهاي حضورش در فيلم خود را بر صحنه و بر ذهن تماشاگر تحميل مي کند، بي آنکه اين حضور مقتدرانه آزار دهنده باشد حتي در اندک حضورهاي مشترک نصير پور و پرستويي بر پرده نيز شاهديم که در مقابل جذابيت هاي بصري و فيزيکي حضور سنگين پرستويي در صحنه نيز کم نمي آورد و در جايگاهي برابر با پارتنر قدرتمندش قرار مي گيرد. اهداي جايزه سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن به مهتاب نصير پور براي ايفاي نقش در فيلم «به نام پدر»در جشنواره بيست و چهارم فجر از معدود مواردي بود که در بخش بازيگري زنان کمترين بحث و ترديد را برانگيخت.
او اين موفقيت را يک سال بعد با درخشش در فيلم «فرزند خاک »و دريافت سيمرغ بلورين بازيگر نقش مکمل زن تکرار کرد.
خسرو شکيبايي
(اتوبوس شب )
شکيبايي در اين فيلم همچون هميشه از ويژگي هاي صدا و نحوه منحصر به فرد جويده حرف زدنش استفاده اي درست و به جا مي کند. او دائم با خودش زير لب حرف مي زند. عينک ته استکاني و پاي عليلش نشانه اي از ضعف فيزيکي اوست . اما در مواقع لزوم اين پير مرد سرخورده به ظاهر ضعيف اقتدار و توانايي خود را به رخ مي کشد و بابازي بي نظيرش صحنه را تسخير مي کند. کافي است به نحوه نگاه کردنش از پشت شيشه هاي آن عينک ضخيم و يا راه رفتنش با يک پاي به ظاهر عليل نگاه کنيم، يا شيوه پشت فرمان اتوبوس نشستن و رانندگي اش را به ياد آوريم تا بدانيم که شکيبايي براي ايفاي اين نقش دشوار و کم تحرک چه مايه اي از خود گذاشته است.
ديپلم افتخار بازيگر نقش اول مرد از بيست وپنجمين دوره جشنواره فيلم فجر کمترين ستايش بود که مي شد از خسرو شکيبايي در سال هاي پاياني عمرش به عمل آورد.
منبع: نشريه نقش آفرينان شماره 58