سلوكيان

با شكست داريوش سوم به دست اسكندر مقدونى در 320 ق .م . و استقرار دولت يونانى - سلوكيان 312 تا 62 ق .م . - يكى از مهم ترين وقايع تاريخى آن زمان در خاور نزديك ، در اين بخش از جهان روى داده و به تعبيرى انقراض امپراتورى هخامنشى ، پايان تاريخ باستان و آغاز دوران تازه اى است كه در آن فرهنگى مادى كه آن را فرهنگى هلنى مى نامند بر جهان چيره گشت . از
شنبه، 26 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سلوكيان
سلوكيان
سلوكيان

نویسنده : عزت الله نوذری




تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت ( قسمت ششم )

6 . سلوكيان

با شكست داريوش سوم به دست اسكندر مقدونى در 320 ق .م . و استقرار دولت يونانى - سلوكيان 312 تا 62 ق .م . - يكى از مهم ترين وقايع تاريخى آن زمان در خاور نزديك ، در اين بخش از جهان روى داده و به تعبيرى انقراض امپراتورى هخامنشى ، پايان تاريخ باستان و آغاز دوران تازه اى است كه در آن فرهنگى مادى كه آن را فرهنگى هلنى مى نامند بر جهان چيره گشت . از نظر تاريخ ايران ، اسكندر سبب پايان يافتن دورانى بزرگ و آغاز فرمانروايى بيگانه و چندگانگى در كشور بود. (62)
با سقوط امپراتورى هخامنشى ، دوران جديدى در زندگى اقتصادى و اجتماعى مردم ايران آغاز گرديد، بدين ترتيب كه روش نوينى كه آميزه اى از تاثير عنصر يونانى و ميراث تمدن هخامنشى بود برقرار گرديد.

تشكيلات ادارى سلوكيان

در دوران سلطه ى مقدونيان با اين كه مركزيت امپراتورى از ميان رفته و ايرانيان مغلوب يونيان شده بودند، ولى در بسيارى از شئون زندگى و روش ‍ معيشتى رويه خود را حفظ و آن را به فاتحين تحميل نموده و حتى آنان را تابع راه و رسم خود نمودند.
گريشمن مى نويسد:
پس از فتح ايران ، از همان ابتدا يونانيان متوجه شدند كه اداره ى چنين امپراتورى وسيع ، بدون استفاده از همكارى ايرانيان بسيار مشكل خواهد بود به همين دليل ، بسيارى از سازمان هاى ادارى و شاهنشاهى ايران را به حال سابق خود گذاردند. عده زيادى از امرا و شاهزادگان ، و روساى ايرانى در مشاغل سابق باقى ماندند. خود اسكندر و فرماندهان وى شيوه ى زندگى و زرق و برق دستگاه حكومت هخامنشى را تقليد كردند گروه زيادى از ايرانيان از راه ازدواج با يونانيان پيوند فاميلى و خانوادگى استوار كردند.(63)
گوتشميد مى نويسد:
سلوكيان از لحاظ ادارى به ساتراپ نشين هاى مختلف تقسيم مى شد و حكام منصوب از طرف شاه كه استراتژ (64) خوانده مى شدند در راس آن قرار داشتند، محققين هفتاد و دو ساتراپ نشين را در اين دوران حدس ‍ مى زنند. (65)
اگرچه اين رقم اغراق آميز است ولى بى شك در اين دوره 25 تا 28 ساتراپ نشين وجود داشته است . ساتراپ نشين ها به آپارخى و آپارخى ها به هيپارخى تقسيم مى شدند و هيپارخى خود به بخش هاى كوچك ترى تقسيم مى گشته كه به نام استانما خوانده مى شد. استانما در آغاز ايستگاه هاى پستى هخامنشى بوده كه بعدها به صورت كوچك ترين واحد ادارى درآمده است . هر ساتراپ نشين پايگاهى داشت كه مقر استراتژ و ادارات مركزى بود، از قبيل خزانه و بايگانى شاهى كه شعب هايى از آن در تمام شهرهاى ساتراپ نشين وجود داشت . در هر ساتراپ نشين قدرت نظامى و ادارى در دست استراتژ بود و امور مالى توسط مامورى كه اكوتوم خوانده مى شد و مستقيما زير نظر شاه بود اداره مى شد. (66)
اراضى كشور به دو دسته اراضى شاهى و اراضى شهرى تقسيم مى شد. اراضى شاهى بسيار وسيع بود و بيش تر زمين هاى كشاورزى جزو اين اراضى محسوب مى شد. نيمى از اراضى كشاورزى شاهى را روستاييان كشت مى كردند، و ملزم بودند كه ماليات اراضى نقدى و يا جنسى به پادشاه پرداخت نمايند.
در اراضى شاهى ، كلنى هاى نظامى مستقر مى شد. افراد اين كلنى ها قطعات زمين يا سهميه هاى ارضى كه كلر خوانده مى شد دريافت مى داشتند و موظف بودند خدمت نظامى انجام دهند و از اين نوع افراد، فالانژها كه اساس ارتش سلوكى را تشكيل مى دادند به وجود مى آمد.
عايدات خانه را تنها درآمد ساليانه اراضى تشكيل نمى داد، بلكه انواع عوارض و ماليات هاى ديگر نيز تحت عنوان كلنى (ماليات هاى شاهى ) از مردم اخذ مى شد، كه در سراسر كشور سلوكى يكنواخت بود از جمله اين ماليات ها باج و ماليات بر معاملات بود. در نزد سلوكيان ماليات هاى دسته جمعى نيز متداول بود كه به آن (فوروس ) مى گفتند. در زمان سلوكيان شهرسازى رونق فراوان داشت . شهرهاى سلوكى داراى سازمان پوليس بود يعنى مجمع ملى مركب از افراد متساوى الحقوق جامعه ، و شوراى انتخابى شهر و دادرسان انتخابى مردم حق داشتند درباره مسايل اجتماعى شهر خود اظهارنظر كنند و در حل آن با دستگاه ادارى مشاركت نمايند.
خودمختارى پوليس هاى سلوكى كامل نبود و از حدود امور داخلى شهر تجاوز نمى كرد، بسيارى از شهرها علاوه بر مقامات انتخابى (اپيستات ) نيز داشتند كه بنابر قاعده عمومى از اهل محل و اعيان شهرها تشكيل مى شد.
ايپستات ها ممكن بود انتخابى باشند ولى به هر حال نماينده قدرت پادشاه بودند، شهرهاى سلوكى تابع پادشاه بوده و ساتراپ ها مى توانستند در صورت بروز اختلاف مستقيما به پادشاه مراجعه كنند. (67)
پادشاه سلوكى ، هيچ گاه فرمانى خطاب به شهرها صادر نمى كرد بلكه نامه يى به شهر مى نوشت ؛ خطاب به مردم شهر و دادرسان كل . اين نامه بايد از لحاظ تشريفاتى مورد تصويب مجلس شهر و دادرسان قرار گيرد غالبا نامه هاى پادشاه به مثابه اسناد مهم بر سنگى نقش مى شد و در ميدان شهر اگورا نصب مى گرديد.
به طور كلى گرچه دوران سلطه مقدونيان از نظر سياسى به دليل از بين رفتن استقلال ايران به ضرر اين كشور بود ولى در مقابل ، يك سلسله ارزش هاى نوين اقتصادى و اجتماعى كه ناشى از تمدن دريايى و بازرگانى يونانى بود به نظام جامعه ايرانى وارد گرديد اما همگام با ضعيف شدن قدرت مركزى سلوكيان و نيرو گرفتن اقوام محلى در شرق ايران جامعه ى ايرانى تدريجا از روش بازرگانى و دريايى و تمدن يونانى دورى گرفت .

شهرسازى و بازرگانى

يكى از مشخصات بارز اقتصادى و اجتماعى ايران در دوران مقدونى و يونانى ، توسعه ى شهرها و بوجود آمدن مراكز تازه جمعيت بود. آنان در كنار دجله چندين شهر ايجاد نمودند.
در اين دوران توسعه شهرسازى در ناحيه سوريه و (ميان رودان) بين النهرين بيش از ساير نواحى بود؛ مع ذالك در فلات ايران در ناحيه كرمانشاه ، همدان ، بروجرد و نهاوند شهرهاى تازه بوجود آمد. تنها در كنار خليج فارس ‍ چندين بندر و شهر تازه ايجاد شد. با ظهور شهرهاى جديد بعضى از مراكز تمدن قديمى نظير بابل و شاهراه هاى فينيقى و سورى گرفتار انحطاط شدند. در اين دوره مراكز تازه جمعيت با اصول شهرسازى جديد بنا مى گرديد كه در آن داد و ستد به طور قابل توجهى ملاحظه توسعه يافت و يك سرمايه دارى محدود تشكيل شد علاوه بر اين داد و ستدها، بسيارى از سرمايه داران ، ساختمان هاى چند طبقه براى فروش و يا اجاره مى ساختند.
غير از شهرسازى ، اقدامات مهمى در زمينه ى توسعه جاده ها و راه هاى ارتباطى انجام گرفت .
كوشش در راه توسعه بيش تر، ارتباط و نزديك ساختن نواحى مختلف امپراتورى ، از همان زمان اسكندر آغاز گرديد و در حقيقت مقدونيان ، اقدامات اوليه ى شاهان هخامنشى را در اين زمينه دنبال كردند. اين عوامل كه ناشى از اقتصاد تجارتى و دريايى و به وجود آمدن اقتصاد جهانى آن دوره بود خود تاثير به سزايى در توسعه ى تجارت و تسهيل داد و ستد داشت .
فراى درباره شهرنشينى سلوكيان مى نويسد:
شهرها داراى زمين ها و املاكى بود كه روستاييان در آن محل ها سكونت داشتند و به كار كشاورزى مشغول و بدان املاك وابسته بودند. روستاييان ، گاه از سعه ى صدر جوامع شهرى استفاده مى كردند و به توسعه ى اجتماعات خود پرداخته به صورت دهكده هايى كه نوعى استقلال داخلى داشتند در مى آمدند.
... چنان كه از فهرست شهرهاى افكنده به دست سلوكيان بر مى آيد، ايشان بيش تر در پى نگاهدارى راه هاى ارتباطى و بازرگانى با جاهاى دوردست مشرق و باختر بودند و شهرهايى چون نهاوند كه در آن جا كتيبه هايى از آنتيوكوس سوم نيز يافت شده است . در هكمتانه (همدان) و بيستون و نقاط ديگر بر سر راه سلوكيه شواهدى بر حكومت سلوكيان مى باشد. (68)

پی نوشت ها :

62- تاريخ ايران ، ص 40 - 41
63- ايران از آغاز تا اسلام ، ص 255، و ميراث باستانى ايران ، ص 226
64- در يونان قديم به سرداران سپاه استراتژ مى گفتند (فرهنگ معين ). - و.
65- تاريخ ايران و كشورهاى همجوار، ص 242.
66- اشكانيان ، ص 20
67- اشكانيان ، ص 21
68- ميراث باستانى ايران ، ص 326 - 327

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : sm1372




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط