پرسش :
فلسفه و حكمت گريه كردن وعزاداري براي پيامبر(ص) و ائمه(ع) چيست؟
پاسخ :
فلسفه گريه و انواع آن:
گريه براى خدا و از ترس عقاب الهى و نيز گريه براى اولياى خدا در شمار برترين عبادتها است به ويژه گريستن بر حضرت ابا عبدالله سالار شهيدان (ع)، چنين گريهاى فلسفههاى سازنده و تربيتى چندى دارد از جمله:
1. پالايش و تزكيه روح، و احساس نزديكى به خدا
2. پيوند عميق عاطفى ميان مردم و الگوهاى راستين امت
3. اعلام وفادارى نسبت به رهبران و پيشوايان دينى و مكتب
4. الهام شدن روح انقلابى و ستم ستيزى به مردم
5. زنده نگاه داشتن ياد و خاطره وقايعى چون نهضت شكوهمند حسينى.
اينكه اشك و گريه، خود به خود به وجود مىآيد، يا بايد با تلقين و برانگيختن احساسات ايجاد شود، مقوله ديگرى است. هر مسلمان پاك طينتى، با به يادآوردن مصائب ابا عبدالله (ع) و عظمتى كه آن حضرت به وجود آورد، به راستى اشك سوز و گاه شوق مىريزد.(1)
تأثيرات عزادارى
در يك تقسيم بندى مىتوان تأثيرات عزادارى بر معصومين (ع) را در جهات ذيل نام برد:
يك. جنبه عاطفى
كسى كه عزيزى را از دست مىدهد، ناخودآگاه حزين و غمناك است و نمىتواند غمگين نباشد. بر پايى مراسم سوگوارى، باعث خالى شدن اين غم و غصهّ مىشود. به علاوه، عزادارى براى بزرگان دين، محبت و رابطة عاطفى مردم با آنان را مىافزايد.
دو. جنبه سياسى
اگر اين عزادارىها نبود، قيام خونين و روشنگر سيدالشهدا (ع) به فراموشى سپرده مىشد و چه بسا اصل قيام و شهادت او نيز تحريفيا حتى انكار مىشد. در زمان صدر اسلام، شرايط اقتضا نكرد كه شيعيان براى حضرت زهرا (س) عزادارى و نوحهخوانى كنند و همين باعث شد كه برخى از تاريخنويسان غرضورز، اصل شهادت آن حضرت را انكار كنند حتى مىگويند: «اگر محسن فاطمه شهيد شده، پس قبرش كجا است؟» لابد اگر مىتوانستند، مىگفتند: «اگر پيامبر دخترى به نام فاطمه داشته و كشته شده، پس قبرش كجا است؟»
سه. جنبه دينى
با برپايى مراسمهاى عزادارى و سخنرانى در ماه محرم، مردم بيش از پيش با معارف الهى واخلاق اسلامى آشنا مىشوند. عاشورا دين ما را حفظ كرده است.
چهار. جنبه تربيتى
كودكان و نوجوانان از برپايى اين مراسم و يادآورى آن واقعة عظيم، دليرى و ايثار و فداكارى را فرا مىگيرند. البته لقاى الهى براى حضرت امام حسين (ع)، زيباترين و باشكوهترين امور است ولى در هنگام مصيبت و حزن و اندوه امامان (ع) از واقعه جانگداز عاشورا، نمىتوانيم شاد باشيم. قطعاً دشمنان ائمه (ع) در اين روز مسرور بودهاند.
به علاوه نقل حماسة عاشورا، روح ايثار و شجاعت و ايمان را در مسلمانان زنده مىكند. در نتيجه آنان در مقابل مسائل جهان اسلام، بهتر حساسيت نشان خواهند داد. انقلاب ضدّطاغوتى و ضدّآمريكايى ايران، پيروزى حزبالله لبنان بر اسرائيل، مقاومت و دفاع هشتسالة ايران در مقابل تهاجم جهانى در قالب جنگ عراق و پيروزىهاى مكررّ لشكر اسلام بر كفر و الحاد جهانى و متأثر از مجالس عزاى سيدالشهدا (ع) است. ضمن اينكه اگر آن واقعه به همان شكل نقل نگردد، اندك اندك به فراموشى سپرده خواهد شد و اسلام، پشتوانهاى تأثيرگذار با اين اهميت را از دست خواهد داد. البته بايد در روضهخوانىها از تحريف و عوض نمودن واقعيت خوددارى كرد و در كنار نقل حادثه عاشورا، بايد به مسائل جهان اسلام در عصر حاضر نيز اهميت داد و وظيفه مسلمانان در اين رابطه را گوشزد كرد.
پىنوشت
(1) براى آگاهى بيشتر ر. ك: مرتضى مطهرى، حماسه حسينى
فلسفه گريه و انواع آن:
گريه براى خدا و از ترس عقاب الهى و نيز گريه براى اولياى خدا در شمار برترين عبادتها است به ويژه گريستن بر حضرت ابا عبدالله سالار شهيدان (ع)، چنين گريهاى فلسفههاى سازنده و تربيتى چندى دارد از جمله:
1. پالايش و تزكيه روح، و احساس نزديكى به خدا
2. پيوند عميق عاطفى ميان مردم و الگوهاى راستين امت
3. اعلام وفادارى نسبت به رهبران و پيشوايان دينى و مكتب
4. الهام شدن روح انقلابى و ستم ستيزى به مردم
5. زنده نگاه داشتن ياد و خاطره وقايعى چون نهضت شكوهمند حسينى.
اينكه اشك و گريه، خود به خود به وجود مىآيد، يا بايد با تلقين و برانگيختن احساسات ايجاد شود، مقوله ديگرى است. هر مسلمان پاك طينتى، با به يادآوردن مصائب ابا عبدالله (ع) و عظمتى كه آن حضرت به وجود آورد، به راستى اشك سوز و گاه شوق مىريزد.(1)
تأثيرات عزادارى
در يك تقسيم بندى مىتوان تأثيرات عزادارى بر معصومين (ع) را در جهات ذيل نام برد:
يك. جنبه عاطفى
كسى كه عزيزى را از دست مىدهد، ناخودآگاه حزين و غمناك است و نمىتواند غمگين نباشد. بر پايى مراسم سوگوارى، باعث خالى شدن اين غم و غصهّ مىشود. به علاوه، عزادارى براى بزرگان دين، محبت و رابطة عاطفى مردم با آنان را مىافزايد.
دو. جنبه سياسى
اگر اين عزادارىها نبود، قيام خونين و روشنگر سيدالشهدا (ع) به فراموشى سپرده مىشد و چه بسا اصل قيام و شهادت او نيز تحريفيا حتى انكار مىشد. در زمان صدر اسلام، شرايط اقتضا نكرد كه شيعيان براى حضرت زهرا (س) عزادارى و نوحهخوانى كنند و همين باعث شد كه برخى از تاريخنويسان غرضورز، اصل شهادت آن حضرت را انكار كنند حتى مىگويند: «اگر محسن فاطمه شهيد شده، پس قبرش كجا است؟» لابد اگر مىتوانستند، مىگفتند: «اگر پيامبر دخترى به نام فاطمه داشته و كشته شده، پس قبرش كجا است؟»
سه. جنبه دينى
با برپايى مراسمهاى عزادارى و سخنرانى در ماه محرم، مردم بيش از پيش با معارف الهى واخلاق اسلامى آشنا مىشوند. عاشورا دين ما را حفظ كرده است.
چهار. جنبه تربيتى
كودكان و نوجوانان از برپايى اين مراسم و يادآورى آن واقعة عظيم، دليرى و ايثار و فداكارى را فرا مىگيرند. البته لقاى الهى براى حضرت امام حسين (ع)، زيباترين و باشكوهترين امور است ولى در هنگام مصيبت و حزن و اندوه امامان (ع) از واقعه جانگداز عاشورا، نمىتوانيم شاد باشيم. قطعاً دشمنان ائمه (ع) در اين روز مسرور بودهاند.
به علاوه نقل حماسة عاشورا، روح ايثار و شجاعت و ايمان را در مسلمانان زنده مىكند. در نتيجه آنان در مقابل مسائل جهان اسلام، بهتر حساسيت نشان خواهند داد. انقلاب ضدّطاغوتى و ضدّآمريكايى ايران، پيروزى حزبالله لبنان بر اسرائيل، مقاومت و دفاع هشتسالة ايران در مقابل تهاجم جهانى در قالب جنگ عراق و پيروزىهاى مكررّ لشكر اسلام بر كفر و الحاد جهانى و متأثر از مجالس عزاى سيدالشهدا (ع) است. ضمن اينكه اگر آن واقعه به همان شكل نقل نگردد، اندك اندك به فراموشى سپرده خواهد شد و اسلام، پشتوانهاى تأثيرگذار با اين اهميت را از دست خواهد داد. البته بايد در روضهخوانىها از تحريف و عوض نمودن واقعيت خوددارى كرد و در كنار نقل حادثه عاشورا، بايد به مسائل جهان اسلام در عصر حاضر نيز اهميت داد و وظيفه مسلمانان در اين رابطه را گوشزد كرد.
پىنوشت
(1) براى آگاهى بيشتر ر. ك: مرتضى مطهرى، حماسه حسينى