چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

براي رشد فرهنگ جامعه (رعايت نظم، بهداشت و حق تقدّم و...) چه راه‏كارهايي پيشنهاد مي‏كنيد؟


پاسخ :
رشد و تعالى فرهنگ يك جامعه، به مسائل فرهنگى و تربيت فردى و اجتماعى بر مى‏گردد و مهم‏ترين سرمايه هر كشور، مردم مستعد و با فرهنگ آن است. به عبارت ديگر، كليدى‏ترين عنصر در توسعه هر جامعه، مردم آن جامعه هستند كه بايد از فرهنگ و آگاهى و مهارت‏هاى گوناگون برخوردار باشند.
راه‏هاى تقويت فرهنگ اجتماعى
الف. آموزش
يكى از مؤثرترين راه‏ها، عنصر آموزش است و اصولًا فرهنگ تا حد بسيارى، برآيند آموزش است زيرا آموزش، مهم‏ترين ركن برنامه‏ريزى جامعه است و در پرتو «هويت ملى» همراه با عناصر فرهنگى شكل مى‏گيرد. البته اين فرآيند آموزشى، يك نظام آموزشى قوى را نيز مى‏طلبد نظامى كه پويا و محرك و پيام‏آور خلاقيت، نوآورى و صلح و دوستى باشد. بديهى است كه در پرتو نظام آموزشى پويا، مى‏توان نهال مسئوليت‏پذيرى، نظم، بهداشت، حق تقدم، حسن برخورد و را در جامعه كاشت و از طريق نهادهاى مرتبط، آنها را بارور كرد. به اين ترتيب، مى‏توان از راه آموزش و تعليم و تربيت اجتماعى، به اهداف اجتماعى زير دست يافت:
1. آشنايى با فرهنگ و سنن جامعه اسلامى و شكوفا ساختن ذوق هنرى و حس زيبايى‏شناسى
2. تربيت روحيه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكر به عنوان وظيفه‏اى همگانى و متقابل
3. احترام به قانون و ايجاد عادت مطلوب براى رعايت آن و حمايت از برخوردارى عموم از حقوق قانونى خويش
4. آگاه ساختن عموم مردم، نسبت به رعايت اصول بهداشت و حفاظت از محيط زيست به عنوان وظيفه‏اى عمومى
5. آموزش منطق و شيوه‏هاى كار جمعى به عموم مردم، از طريق دستگاه‏هاى فرهنگى.
ب. نهادهاى فرهنگى
در هر جامعه‏اى برخى دستگاه‏ها و نهادها هستند كه در فرايند آموزش، مسئوليت گسترش فرهنگ و نهادينه كردن آن را بر عهده دارند از جمله: 1. آموزش عمومى درهمه مقاطع، 2. آموزش غيررسمى به ويژه در نهاد خانواده، 3. رسانه‏هاى جمعى (مانند: سينما تلويزيون راديو و روزنامه)، 4. آموزش دانشگاهى، 5. متوليان فرهنگ و انتشارات ويژه، 6. دستگاه كارآمد ديوانى كه براى توسعه علمى برنامه‏ريزى مى‏كند.
ج. قانون، قانون‏گرايى
قانون در همه كشورها، چهارچوب كار و روند تصميم‏سازى‏ها و جهت‏گيرى‏ها را تعيين مى‏كند و مبناى مشروعيت امور است. همه مردم حتى صاحبان مناصب سياسى قدرت خود را از قانون دريافت مى‏كنند. بر اين اساس، مى‏توان با تصويب قوانين لازم و اجراى صحيح آنها و با تحريك وجدان اجتماعى، زمينه‏هاى رشد فرهنگ در جامعه را فراهم كرد. در مقابل، نبود قانون عدم اجراى صحيح آن، احترام نگذاشتن به قانون، تفسير خودسرانه از آن، نابرابرى در مقابل آن، وجود فاصله ميان قانون و واقعيات و به طور كلى قانون گريزى و قانون‏ستيزى، عامل بازدارنده براى رشد جامعه و تهديد كنندة فرهنگ اجتماعى و منافع و مصالح ملى است.
د. برخورد با قانون ستيزان
معمولًا در هر جامعه‏اى، عده‏اى اندك نظم و انضباط را بر نمى‏تابند و همواره در صدد زير پا گذاشتن قانون و تضييع حقوق ديگران هستند. ادامه اين روند، ممكن است اعتقاد مردم به كارآمدى قانون را مخدوش كند و ناهنجارى‏هاى عمومى، به تدريج فرهنگ اجتماعى را تحت تأثير خويش قرار دهد. بنابراين، نهادهاى متولى امنيت و فرهنگ بايد از روند رو به رشد هنجار شكنى‏ها جلوگيرى كنند و با هنجار شكنان، برخورد جدى نمايند.
ه. بهره گيرى از صاحبان فكر و دانش
بايد انتخاب مديران، برنامه‏ريزان، مجريان و ناظران، بر اساس رقابت و توانايى لياقت و شناخت صورت بگيرد و در پى آن، محققان، متفكران و كارشناسان، در تصميم‏گيرى‏هاى مربوط به بخش فرهنگ جامعه و در همه بخش‏هاى ديگر جامعه، نقش كليدى داشته باشند.
و. تعميم قداست خانواده به جامعه
نهاد خانواده تاكنون در كشور ما مقدس مانده و داراى كاركردهاى مثبت فراوانى است و امور فرهنگى (مانند: نظم، پاكيزگى، حسن برخورد و) در آن تا حد بسيارى رعايت مى‏شود. بايد به افراد جامعه بباورانيم كه ما به خانواده بزرگ‏ترى به نام اجتماع تعلّق داريم و خود را براى روابط اجتماعى آماده كنيم. پس همان طور كه در مقابل خانواده مسئوليتى داريم و با كنار گذاشتن خودمحورى، در صدد رفع مشكلات اعضاى خانواده برمى‏آييم و نيز نظم و بهداشت و را در حد بالايى رعايت مى‏كنيم، آن را به جامعه نيز تعميم و سرايت بدهيم و از خود محورى‏هاى خويش در جامعه بكاهيم و به حقوق ديگران احترام بگذاريم. به عنوان مثال، در مسئله رعايت حق تقدم، هنگامى كه در روابط فردى، محلى و ادارى، براى ورود به مكانى زمان زيادى به يكديگر تعارف مى‏كنيم و لحظاتى را پشت در، سرگردان
مى‏مانيم در جاهاى ديگر از جمله در پشت چراغ قرمز نيز حق تقدم و حقوق ديگران را رعايت كنيم.
ز. اجراى صحيح هنجارهاى دينى
بخش‏هاى زيادى از دستورهاى دينى، ناظر به امور اجتماعى است: مانند رعايت بهداشت و پاكيزگى (تأكيد بر وضو وغسل، بهداشت مو و دندان و ناخن، بهداشت در خانه و خانواده و اجتماع)، رعايت نظم در امور، حسن برخورد در تعامل و ارتباط با ديگران، تعاون با يكديگر و اگر بتوانيم علاوه بر مباحث تئورى دينى، الگوهاى عملى در سيرة پيشوايان معصوم دين را نيز به جامعه منتقل كنيم، تا حد بسيارى به رشد و ارتقاى فرهنگ اجتماعى كمك كرده‏ايم و با توجه به نقش و كاركرد دين در جامعه، مى‏توانيم به رشد و ارتقاى فرهنگى و نهادينه شدن فرهنگ در جامعه اميدوار باشيم.
به هر حال، كار فرهنگى كارى آرام و بى‏سر و صدا است و احتياج به زمان دارد گرچه فاصله زيادى تا تثبيت فرهنگ صحيح و كامل در اجتماع هست اما به يقين، شدنى است و دور از دسترس نيست.(1)
پى‏نوشت‏
(1) ر. ك: الف. على قائمى اميرى، حدود آزادى در تربيت،) تهران: انتشارات سازمان انجمن اوليا و مربيان، زمستان 79) ب. محمد حسن آموزگار، اسلام و تربيت عقلانى و اجتماعى،) تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان، تهران، بهار 1376) پ. على اصغر احمدى، كند و كاو،) تهران: انتشارات سازمان انجمن اوليا و مربیان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.