پرسش :
نظر اسلام در مورد غريزه جنسي چيست؟ راه درست برخورد با اين غريزه در شرايط كنوني كدام است؟
پاسخ :
غريزة جنسى
اسلام به طور اصولى با سركوب نيازهاى طبيعى و مشروع انسان و از جمله غريزه جنسى، به شدّت مخالف است. قرآن كريم مىفرمايد: «از نشانههاى او اين است كه از نوع خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى در اين نعمت، براى مردمى كه مىانديشند، قطعا نشانههايى است».(1) در اين آيه خداوند از محبت همسرى به عنوان نعمت و يكى از نشانههاى حكمت الهى ياد مىكند. پيامبر اكرم (ص) باتوجه به وجود انديشه رهبانيت در اديان گذشته و شايد تا حدودى سرايت آن به برخى از مسلمانان به شدت با اين نگرش به مبارزه برخاسته، فرمودند: «خداوند مرا براى رهبانيت و رياضت نفرستاده است بلكه مرا براى شريعتى آسان و با گذشت مبعوث كرده است».
با توجه به اين مطلب، بطلان و نادرستى رهبانيت و سركوب غريزة جنسى، از ديدگاه اسلام آشكارتر از آن است كه شرح بيشترى را بطلبد.
آزادى جنسى
طرفداران آزادى گستردة جنسى به چند مطلب معتقدند:
1. ارضاى انواع غرايز، موجب سعادت آدمى است و تمامى بيمارىها و آشفتگىهاى روانى، ناشى از عدم ارضاى آنها است براى مثال فرويد، روانشناس و روانكاو مشهور اطريشى، با تكيه بر روان ناخود آگاه آدمى، معتقد است همه بيمارىهاى روانى، در نتيجه واپس زدن و سركوب غريزه جنسى است و حتى عشق مادرى و محبت فرزندى و برادرى، رفاقت و دوستى و احساسات مذهبى و هنرى، همه برخاسته از غريزة جنسى است.(2)
2. ايجاد هر گونه منع و محدوديت در مقابل غريزة جنسى، موجب شعله ورتر شدن آن و حرص بيشتر انسان نسبت به آن مىگردد.
3. بهرهورى از غريزة جنسى، بايد از هر گونه قيد و بندى آزاد باشد و لذا بايد با رفع هر گونه مانع وايجاد كمونيسم جنسى، با تحريك و ترويج غريزة جنسى، مانع بيمارىهاى روانى و حرص ورزى مردم در اين زمينه شد.
اما در مقام بررسى و نقد اين ادعاها، گفتنى است: درست است كه سركوب و ايجاد محدوديتهاى شديدى كه موجب عدم بهرهورى كافى از غريزة جنسى شود، مىتواند موجب بروز برخى آشفتگىها و امراض روانى شود اما اين ادعا كه همه بيمارهاى روانى ناشى از اين امر است، دليلى ندارد بلكه وجود گستردة آشفتگىها و بيمارىهاى جسمانى در افرادى كه در ارضاى غريزه جنسى خود محدويتى ندارند، دليلى بر بطلان آن است. از طرفى، اسلام به هيچ روى با سركوبى غريزه جنسى موافق نيست بلكه آن را ضد ارزش مىداند.
انسان به دليل فطرت كمال جويى مطلق خود، ظرفيت تنوعطلبى و سيرى ناپذيرى دارد كه لذتجويى انسان، يكى از مصاديق آن است. اگر اين ميل درونى انسان به سوى غرايز مختلف از جمله غريزة جنسى هدايت شود، هرگز از برخوردارى و بهره ورى جنسى احساس سيرى و بىنيازى نخواهد كرد و اين امر عواقب بسيار زشت و خطرناكى از جمله انحراف جنسى و تجاوز را در پى دارد. به همين جهت با آموزش و تبيين منطقى محدويتهاى لازم، بايد اين حساسيتها و حرص و ولع انسان را از بين برد.
ديدگاه اسلام
تا اينجا روشن شد كه اسلام نه با رهبانيت و سركوب غريزه جنسى موافق است و نه با آزادى گسترده و بهرهورى لجام گسيخته و ليبراليسم جنسى. سياست راهبردى اسلام نسبت به غريزه جنسى، بهرهورى هدايت يافته و مهار شده است. بنابراين، اسلام در اين مورد همانند بسيارى از موارد ديگر آدمى را به اعتدال و ميانه روى در استفاده از غريزه جنسى فرا مىخواند و افراط و تفريط در بهرهورى از غريزة جنسى را نشانة جهالت و نادانى انسان مىداند. اما تدابير عملى اسلام در بهره ورى حكيمانه از غريزه جنسى را مىتوان در دو دسته جاى داد:
1. تدابير هدايتگرانه شاخصترين اين تدابير، سه چيز است: تقديس ازدواج دائم، تجويز تعدد زوجات و تجويز ازدواج موقت. از جمله تعاليم انكارناپذير اسلام كه همواره شيعه بر آن اصرار ورزيده مشروعيت ازدواج موقت است يعنى، اسلام براى ارضاى غريزه جنسى، تنها به الگوى ازدواج دائم اكتفا نكرده است بلكه هر گاه فردى نتواند به هر دليلى از جمله هزينههاى مالى، وضعيت شغلى و تحصيلى و از همسر دائم برخوردار گردد، اسلام الگوى ديگرى از بهرهورى جنسى را با عنوان «ازدواج موقت» پيشنهاد و تجويز كرده است. بدين ترتيب، از بروز بسيارى انحرافات جنسى پيشگيرى مىكند. بنابراين در مشروعيت ازدواج موقت حرفى نيست اما در مقبوليت آن به دليل ذهنيتهاى بدى كه در جامعه وجود دارد و نيز به دليل سوء استفاده برخى
احتياج به كار فرهنگى زيادى هست تا هم آن ذهنيتهاى بد از بين برود و هم جلوى سوء استفاده عدهاى گرفته شود. بنابراين مخالفت با قانونى شدن ازدواج موقت، عين جهالت و بىخبرى است.
2. دستورهاى بازدارنده شامل مجموعهاى از احكام فقهى و اخلاقى درباره روابط زن و مرد، و پيشبينى برخى مجازاتها در اين باره است.
در مورد شرايط كنونى جامعه وچگونگى كنترل اين غريزه گفتنى است: هر چند مسائل اقتصادى در ايجاد اين شرايط نقش دارد اما بخش مهمى از مشكلات، فرهنگى و ناشى از بىتوجهى به دستورهاى اسلام است. در وضعيت كنونى، به نظر ما توجه به امور زير تا حدى كار ساز است:
الف. جلوگيرى از خيالات و انديشههاى باطل جنسى و منحرف كردن آنها با مطالعه روزنامه، كتاب، مجله و گفتن ذكر و كارهايى از اين دست.
ب. ايجاد حريمهاى خاص ميان افراد نامحرم بارزترين تدابير اسلام در اين باره بدين قرار است: 1. منع نگاه شهوتانگيز به نامحرم 2. وجوب پوشش و عدم تجمل و خودنمايى 3. منع تماسهاى فيزيكى با نامحرم 4. عدم گفتوگوى شهوتانگيز با نامحرم 5. پرهيز از استعمال بوهاى خوش براى نامحرم 6. خلوت نكردن با نامحرم.
ج. گوش نكردن به موسيقىهاى تحريك كننده جنسى چرا كه اين گونه موسيقىها موجب ميل و اشتهاى سيرى ناپذير و نامعقول غريزه جنسى و در واقع ايجاد نوعى جنون جنسى مىشود.
د. توصيه به عفت و حياى جنسى چرا كه نقش عفت و حيا در پيشگيرى از گناه و انحراف جنسى بسيار كار آمد است.
ه. ازدواج دائم به تأخير انداختن ازدواج براى كسانى كه آماده ازدواج هستند، باعث به وجود آمدن مشكلاتى براى خود آنها و نيز جامعه مىشود. پس گاهى ازدواج كردن براى افراد، واجب و ضرورى مىشود و آن زمانى است كه آنها قادر به حفظ دل و ديده خود از گناه نباشند. پرهيز از تشريفات دست و پاگير، ازدواج را آسان مىكند و نيز به آنان اميد مىدهد كه مسئله فقر را مطرح نكنند زيرا با اتخاذ شيوه صحيح و منطقى در زندگى، اين مشكل به راحتى قابل حل است.
بنابراين، در مرحله اول، توصيه به ازدواج ساده و بدون تشريفات است. در مرحله دوم، كسى كه امكانات ازدواج براى او فراهم نيست، مىتواند با انتخاب همسر و اجراى صيغه عقد، ازدواج را به تأخير بيندازد و مدتى را به صورت نامزد باقى بماند، و در مرحله سوم، در صورت نبود امكانات ازدواج، دستور قرآن عفاف و عفت نفس است: مىفرمايد: « وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحًا حَتّى يُغْنِيَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمىيابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود، آنها را بىنياز گرداند».(3) بنابراين، براى حل مشكل ازدواج، بايد هم مشكلات فرهنگى و هم مشكلات اقتصادى از قبيل مشكل مسكن، اشتغال و را حل كرد و اين هم نياز به جهاد و برنامهريزى همه جانبة دراز مدت و كوتاه مدت دارد.
پىنوشت
(1) روم، آية 12
(2) نگ: فيليسين شاله، فرويد و فرويديسم، ترجمه اسحاق وكيلى
(3) نور (24)، آية 33
غريزة جنسى
اسلام به طور اصولى با سركوب نيازهاى طبيعى و مشروع انسان و از جمله غريزه جنسى، به شدّت مخالف است. قرآن كريم مىفرمايد: «از نشانههاى او اين است كه از نوع خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى در اين نعمت، براى مردمى كه مىانديشند، قطعا نشانههايى است».(1) در اين آيه خداوند از محبت همسرى به عنوان نعمت و يكى از نشانههاى حكمت الهى ياد مىكند. پيامبر اكرم (ص) باتوجه به وجود انديشه رهبانيت در اديان گذشته و شايد تا حدودى سرايت آن به برخى از مسلمانان به شدت با اين نگرش به مبارزه برخاسته، فرمودند: «خداوند مرا براى رهبانيت و رياضت نفرستاده است بلكه مرا براى شريعتى آسان و با گذشت مبعوث كرده است».
با توجه به اين مطلب، بطلان و نادرستى رهبانيت و سركوب غريزة جنسى، از ديدگاه اسلام آشكارتر از آن است كه شرح بيشترى را بطلبد.
آزادى جنسى
طرفداران آزادى گستردة جنسى به چند مطلب معتقدند:
1. ارضاى انواع غرايز، موجب سعادت آدمى است و تمامى بيمارىها و آشفتگىهاى روانى، ناشى از عدم ارضاى آنها است براى مثال فرويد، روانشناس و روانكاو مشهور اطريشى، با تكيه بر روان ناخود آگاه آدمى، معتقد است همه بيمارىهاى روانى، در نتيجه واپس زدن و سركوب غريزه جنسى است و حتى عشق مادرى و محبت فرزندى و برادرى، رفاقت و دوستى و احساسات مذهبى و هنرى، همه برخاسته از غريزة جنسى است.(2)
2. ايجاد هر گونه منع و محدوديت در مقابل غريزة جنسى، موجب شعله ورتر شدن آن و حرص بيشتر انسان نسبت به آن مىگردد.
3. بهرهورى از غريزة جنسى، بايد از هر گونه قيد و بندى آزاد باشد و لذا بايد با رفع هر گونه مانع وايجاد كمونيسم جنسى، با تحريك و ترويج غريزة جنسى، مانع بيمارىهاى روانى و حرص ورزى مردم در اين زمينه شد.
اما در مقام بررسى و نقد اين ادعاها، گفتنى است: درست است كه سركوب و ايجاد محدوديتهاى شديدى كه موجب عدم بهرهورى كافى از غريزة جنسى شود، مىتواند موجب بروز برخى آشفتگىها و امراض روانى شود اما اين ادعا كه همه بيمارهاى روانى ناشى از اين امر است، دليلى ندارد بلكه وجود گستردة آشفتگىها و بيمارىهاى جسمانى در افرادى كه در ارضاى غريزه جنسى خود محدويتى ندارند، دليلى بر بطلان آن است. از طرفى، اسلام به هيچ روى با سركوبى غريزه جنسى موافق نيست بلكه آن را ضد ارزش مىداند.
انسان به دليل فطرت كمال جويى مطلق خود، ظرفيت تنوعطلبى و سيرى ناپذيرى دارد كه لذتجويى انسان، يكى از مصاديق آن است. اگر اين ميل درونى انسان به سوى غرايز مختلف از جمله غريزة جنسى هدايت شود، هرگز از برخوردارى و بهره ورى جنسى احساس سيرى و بىنيازى نخواهد كرد و اين امر عواقب بسيار زشت و خطرناكى از جمله انحراف جنسى و تجاوز را در پى دارد. به همين جهت با آموزش و تبيين منطقى محدويتهاى لازم، بايد اين حساسيتها و حرص و ولع انسان را از بين برد.
ديدگاه اسلام
تا اينجا روشن شد كه اسلام نه با رهبانيت و سركوب غريزه جنسى موافق است و نه با آزادى گسترده و بهرهورى لجام گسيخته و ليبراليسم جنسى. سياست راهبردى اسلام نسبت به غريزه جنسى، بهرهورى هدايت يافته و مهار شده است. بنابراين، اسلام در اين مورد همانند بسيارى از موارد ديگر آدمى را به اعتدال و ميانه روى در استفاده از غريزه جنسى فرا مىخواند و افراط و تفريط در بهرهورى از غريزة جنسى را نشانة جهالت و نادانى انسان مىداند. اما تدابير عملى اسلام در بهره ورى حكيمانه از غريزه جنسى را مىتوان در دو دسته جاى داد:
1. تدابير هدايتگرانه شاخصترين اين تدابير، سه چيز است: تقديس ازدواج دائم، تجويز تعدد زوجات و تجويز ازدواج موقت. از جمله تعاليم انكارناپذير اسلام كه همواره شيعه بر آن اصرار ورزيده مشروعيت ازدواج موقت است يعنى، اسلام براى ارضاى غريزه جنسى، تنها به الگوى ازدواج دائم اكتفا نكرده است بلكه هر گاه فردى نتواند به هر دليلى از جمله هزينههاى مالى، وضعيت شغلى و تحصيلى و از همسر دائم برخوردار گردد، اسلام الگوى ديگرى از بهرهورى جنسى را با عنوان «ازدواج موقت» پيشنهاد و تجويز كرده است. بدين ترتيب، از بروز بسيارى انحرافات جنسى پيشگيرى مىكند. بنابراين در مشروعيت ازدواج موقت حرفى نيست اما در مقبوليت آن به دليل ذهنيتهاى بدى كه در جامعه وجود دارد و نيز به دليل سوء استفاده برخى
احتياج به كار فرهنگى زيادى هست تا هم آن ذهنيتهاى بد از بين برود و هم جلوى سوء استفاده عدهاى گرفته شود. بنابراين مخالفت با قانونى شدن ازدواج موقت، عين جهالت و بىخبرى است.
2. دستورهاى بازدارنده شامل مجموعهاى از احكام فقهى و اخلاقى درباره روابط زن و مرد، و پيشبينى برخى مجازاتها در اين باره است.
در مورد شرايط كنونى جامعه وچگونگى كنترل اين غريزه گفتنى است: هر چند مسائل اقتصادى در ايجاد اين شرايط نقش دارد اما بخش مهمى از مشكلات، فرهنگى و ناشى از بىتوجهى به دستورهاى اسلام است. در وضعيت كنونى، به نظر ما توجه به امور زير تا حدى كار ساز است:
الف. جلوگيرى از خيالات و انديشههاى باطل جنسى و منحرف كردن آنها با مطالعه روزنامه، كتاب، مجله و گفتن ذكر و كارهايى از اين دست.
ب. ايجاد حريمهاى خاص ميان افراد نامحرم بارزترين تدابير اسلام در اين باره بدين قرار است: 1. منع نگاه شهوتانگيز به نامحرم 2. وجوب پوشش و عدم تجمل و خودنمايى 3. منع تماسهاى فيزيكى با نامحرم 4. عدم گفتوگوى شهوتانگيز با نامحرم 5. پرهيز از استعمال بوهاى خوش براى نامحرم 6. خلوت نكردن با نامحرم.
ج. گوش نكردن به موسيقىهاى تحريك كننده جنسى چرا كه اين گونه موسيقىها موجب ميل و اشتهاى سيرى ناپذير و نامعقول غريزه جنسى و در واقع ايجاد نوعى جنون جنسى مىشود.
د. توصيه به عفت و حياى جنسى چرا كه نقش عفت و حيا در پيشگيرى از گناه و انحراف جنسى بسيار كار آمد است.
ه. ازدواج دائم به تأخير انداختن ازدواج براى كسانى كه آماده ازدواج هستند، باعث به وجود آمدن مشكلاتى براى خود آنها و نيز جامعه مىشود. پس گاهى ازدواج كردن براى افراد، واجب و ضرورى مىشود و آن زمانى است كه آنها قادر به حفظ دل و ديده خود از گناه نباشند. پرهيز از تشريفات دست و پاگير، ازدواج را آسان مىكند و نيز به آنان اميد مىدهد كه مسئله فقر را مطرح نكنند زيرا با اتخاذ شيوه صحيح و منطقى در زندگى، اين مشكل به راحتى قابل حل است.
بنابراين، در مرحله اول، توصيه به ازدواج ساده و بدون تشريفات است. در مرحله دوم، كسى كه امكانات ازدواج براى او فراهم نيست، مىتواند با انتخاب همسر و اجراى صيغه عقد، ازدواج را به تأخير بيندازد و مدتى را به صورت نامزد باقى بماند، و در مرحله سوم، در صورت نبود امكانات ازدواج، دستور قرآن عفاف و عفت نفس است: مىفرمايد: « وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحًا حَتّى يُغْنِيَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمىيابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود، آنها را بىنياز گرداند».(3) بنابراين، براى حل مشكل ازدواج، بايد هم مشكلات فرهنگى و هم مشكلات اقتصادى از قبيل مشكل مسكن، اشتغال و را حل كرد و اين هم نياز به جهاد و برنامهريزى همه جانبة دراز مدت و كوتاه مدت دارد.
پىنوشت
(1) روم، آية 12
(2) نگ: فيليسين شاله، فرويد و فرويديسم، ترجمه اسحاق وكيلى
(3) نور (24)، آية 33