پرسش :
سياست كشف حجاب رضاخان به تحريك چه كساني اعمال شد؟ اين سياست قبلا كجا امتحان شده بود و اصولا مبارزه با حجاب مسلمانان چه علتي داشت؟
پاسخ :
سياست كشف حجاب
كشف حجاب كه يك تهاجم بنيادى به فرهنگ اسلامى محسوب مىشود طرحى استعمارى بود كه رضاخان مجرى آن بود. استعمار در پى يافتن راههاى تهاجم به فرهنگ غنى و انسان ساز اسلام و مقابله با گسترش تعاليم مقدس اين آيين الهى، سياست شيطانى «اسلام زدايى» را در سه كشور افغانستان، تركيه و ايران به مورد اجرا گذاشت و مبارزه اى جدى و پى گير را با مظاهر اسلام و هرچه كه رنگ و صبغه دين و دين باورى داشت، آغاز كرد امان الله خان در افغانستان مأموريت يافت با فرهنگ اسلامى مبارزه و راه را براى ترويج و گسترش جلوههاى مبتذل فرهنگ غرب هموار كند. در تركيه اين ماموريت استعمارى به مصطفى كمال پاشا معروف به آتاتورك سپرده شد و او با عزمى جزم ضمن مقابله مستقيم با اسلام، كشورش را براساس الگوهاى از قبل تعيين شدة غربى اصلاح كرد و فساد هرزگى و لاقيدى را به بدترين وجه گسترش داد.
رضاخان نيز در ايران مأمور اسلام زدايى و آماده سازى زمينهها و شرايط ترويج و رونق فرهنگ مبتذل غرب شده. به دنبال طرح هاى از قبل پيش بينى شده، آتاتورك رئيس جمهور تركيه رسما از رضاخان دعوت به عمل آورد و رضاخان با مسافرت به تركيه بيش از پيش شيفته و فريفته فرهنگ و مظاهر غربى گرديد و اقدامات آتاتورك به شدت در روح او تأثير نهاد و در همان جا تصميم گرفت كه پس از بازگشت به ايران، با شدّت هرچه تمام تر به تغيير و تحول در آداب و رسوم و لباس مردم ايران بپردازد و كشور را سرتاسر همه غربى كند. «رضا شاه با مطرح كردن تغيير لباس و كلاه، مبارزه آشكار و علنى خود را با اسلام آغاز كرد او پس از اجبارى كردن استفاده از كلاه اروپايى (شاپو)، به مسئله تغيير لباس و كشف حجاب پرداخت.
با مطرح شدن كشف حجاب و از سر برداشتن چادر كه نشانة عفاف و پاكى و وسيله صيانت و پاسدارى از ناموس و شرف زن مسلمان محسوب مىشد مخالفت مردم متدين آغاز شد. مخالفت ها و مبارزات مردم مسلمان با دستگيرى روحانيون و كشتار مردم سركوب گرديد و بدين ترتيب زمينههاى مناسب بر مطرح كردن علنى و گستردة منع حجاب آماده شد. با اين وصف رضاخان و دار و دسته اش، تصميم مىگيرند ابتدا از دربار شروع كنند و باكشف حجاب خانوادة سلطنتى و وزيران، راه را براى گسترش بىحجابى و فحشاى عمومى هموار سازند. محمود جم نخست وزير مزدور و خاين وقت، در پاسخ به رضا شاه كه مىپرسد: «چطور است اين تحول را از اندرون دربار شروع كنيم» گفت:
«اگر اجازه بفرماييد در روز افتتاح دانشسراى مقدماتى تهران علياحضرت ملكه و عليا حضرت شاهدختها به اتفاق اعلى حضرت در محل جشن حاضر شوند. ضمنا به همه بانوان وزرا و رجال نيز دستور خواهيم داد كه بدون حجاب در اين جشن حضور يابند».
رضاشاه اين طرح را پذيرفت و قرار شد كه آن را در هيأت دولت مطرح و به تصويب برسانند. او در جلسه هيأت دولت گفت: «شركت همسر و دختران من در جشن افتتاح دانشسراى مقدماتى، بايد سرمشقى براى همه زنان و دختران ايرانى به خصوص خانم هاى شما وزراى مملكت باشد. ممكن است ابتدا اين عمل سروصدا و جنجال زيادى به پا كند، ولى به هرحال كارى است كه بايد انجام بشود. ما با هوچى بازى و تعصّبهاى خشك نمىتوانيم كاروان ترقّيات مملكت را عقب نگه داريم. زن بايد از اين چادر سياه آزاد بشود»
روز موعود فرا رسيد. 17 دى ماه 1314 رضاشاه با همسرش و شمس و اشرف پهلوى كه براى اولين بار حجاب از سر برداشته و با شكل جديد غربى در اجتماع ظاهر مىشدند وارد دانشسراى مقدماتى گشتند. بانوان وزيران نيز براى اولين بار بدون پوشش در مراسم افتتاح دانشسراى مقدماتى شركت كردند.
پس از توزيع جوايز فارغ التحصيلان، رضاشاه به سخنرانى پرداخت و در بخشى از سخنانش اعلام كرد: «بى نهايت مسرورم كه مىبينم خانم ها در نتيجه دانايى و معرفت، به وضعيت خود آشنا شده و پى به حقوق و مزاياى خود برده اند شما خانم ها اين روز را يك روز بزرگ بدانيد و از فرصتهايى كه داريد، براى ترقى كشور استفاده كنيد شما خواهران و دختران من: شما تربيت كننده نسلهاى آينده خواهيد بود و شما هستيد كه مىتوانيد آموزگاران خوبى باشيد و افراد خوبى از زير دست شما بيايند»
بدين سان حجاب و
نجابت زن ايرانى به وسيلة رضاشاه هتك گرديد و به جاى دروازة تمدن، دروازه فساد، هرزگى و بى بندوبارى بروى مردم ايران گشوده شد و غيرت و شرف مردان منكوب و ناموسشان در معرض ديد و تماشاى ديگران قرار گرفت اين آغاز كار و ابتداى راه بود. مراحل بعدى تأسيس عشرتكدهها، مراكز عيش و نوش و رقص و آواز و برهنگى و آزادى جنسى زنان و مردان بود و اين سوغات بزرگ تمدن غرب، چه زود فراگير شد و زنان و مردان ايرانى با ولع و اشتياق تمام، حتى مشتاق تر از زنان و مردان دنياى متعفن غرب، در سراشيبى سقوط در منجلاب فساد و فحشا قرارگرفته و به ابتذال و بى هويتى و شهوت گرايى محض مأنوس شدند
در اين ميان تنها زنان و مردان با ايمان بودند كه از شرف و ناموس خويش در آن شرايط سخت و رنج زا صيانت و پاسدارى كرده و تحت تأثير جاذبههاى فريبنده جنسى كه كارگزاران استعمار به تبليغ و ترويج آن همت مىگماشتند قرار نگرفتند و پرورش دهنده نسل هايى شدند كه امروز در اوج ايمان، صلابت و قدرت در مقابل همه دنياى كفر و الحاد ايستاده و هر روز جبهة جديدى فتح مىكنند.
رضاخان به روش «استعمار كهنه» يعنى، مقابله مستقيم و آشكار با فرهنگ اسلام به مبارزه پرداخت و چادر را از سر زنان برگرفت و فساد و بى بندوبارى را گسترش داد و. پس از وى پسرش محمدرضا با روش «استعمار نو» يعنى نه با حمله آشكار و علنى به مقدسات و حجاب و عفاف زنان، كه استفاده از حجاب را آزاد گذاشت و در عين حال به طور مخفى و غيرمستقيم، با حجاب مبارزه كرد بايد اذعان داشت كه اين روش بسيار مؤثّر و كارآمد و نتيجه بخش بود، به گونهاى كه در طول دوران مرموز روشنفكران غرب زده و با استفاده از حربة «هنر» (قصه، شعر، نقاشى، موسيقى، فيلم، مجله، كتاب و حقايق آن سان بر مردم ايران مشتبه گرديد كه فساد جنسى، بىغيرتى، فحشا و تن فروشى زنان و دختران، «ارزش» و «آزادى» و «تمدن» و «پيشرفت» نام گرفت و ابتذال و پوچى و بىهويتى و از خودبيگانگى فراگير شد(1)
پىنوشت
(1) ر. ك: روزنامه جمهورى، به نقل ازwww.eresaneh.com.
سياست كشف حجاب
كشف حجاب كه يك تهاجم بنيادى به فرهنگ اسلامى محسوب مىشود طرحى استعمارى بود كه رضاخان مجرى آن بود. استعمار در پى يافتن راههاى تهاجم به فرهنگ غنى و انسان ساز اسلام و مقابله با گسترش تعاليم مقدس اين آيين الهى، سياست شيطانى «اسلام زدايى» را در سه كشور افغانستان، تركيه و ايران به مورد اجرا گذاشت و مبارزه اى جدى و پى گير را با مظاهر اسلام و هرچه كه رنگ و صبغه دين و دين باورى داشت، آغاز كرد امان الله خان در افغانستان مأموريت يافت با فرهنگ اسلامى مبارزه و راه را براى ترويج و گسترش جلوههاى مبتذل فرهنگ غرب هموار كند. در تركيه اين ماموريت استعمارى به مصطفى كمال پاشا معروف به آتاتورك سپرده شد و او با عزمى جزم ضمن مقابله مستقيم با اسلام، كشورش را براساس الگوهاى از قبل تعيين شدة غربى اصلاح كرد و فساد هرزگى و لاقيدى را به بدترين وجه گسترش داد.
رضاخان نيز در ايران مأمور اسلام زدايى و آماده سازى زمينهها و شرايط ترويج و رونق فرهنگ مبتذل غرب شده. به دنبال طرح هاى از قبل پيش بينى شده، آتاتورك رئيس جمهور تركيه رسما از رضاخان دعوت به عمل آورد و رضاخان با مسافرت به تركيه بيش از پيش شيفته و فريفته فرهنگ و مظاهر غربى گرديد و اقدامات آتاتورك به شدت در روح او تأثير نهاد و در همان جا تصميم گرفت كه پس از بازگشت به ايران، با شدّت هرچه تمام تر به تغيير و تحول در آداب و رسوم و لباس مردم ايران بپردازد و كشور را سرتاسر همه غربى كند. «رضا شاه با مطرح كردن تغيير لباس و كلاه، مبارزه آشكار و علنى خود را با اسلام آغاز كرد او پس از اجبارى كردن استفاده از كلاه اروپايى (شاپو)، به مسئله تغيير لباس و كشف حجاب پرداخت.
با مطرح شدن كشف حجاب و از سر برداشتن چادر كه نشانة عفاف و پاكى و وسيله صيانت و پاسدارى از ناموس و شرف زن مسلمان محسوب مىشد مخالفت مردم متدين آغاز شد. مخالفت ها و مبارزات مردم مسلمان با دستگيرى روحانيون و كشتار مردم سركوب گرديد و بدين ترتيب زمينههاى مناسب بر مطرح كردن علنى و گستردة منع حجاب آماده شد. با اين وصف رضاخان و دار و دسته اش، تصميم مىگيرند ابتدا از دربار شروع كنند و باكشف حجاب خانوادة سلطنتى و وزيران، راه را براى گسترش بىحجابى و فحشاى عمومى هموار سازند. محمود جم نخست وزير مزدور و خاين وقت، در پاسخ به رضا شاه كه مىپرسد: «چطور است اين تحول را از اندرون دربار شروع كنيم» گفت:
«اگر اجازه بفرماييد در روز افتتاح دانشسراى مقدماتى تهران علياحضرت ملكه و عليا حضرت شاهدختها به اتفاق اعلى حضرت در محل جشن حاضر شوند. ضمنا به همه بانوان وزرا و رجال نيز دستور خواهيم داد كه بدون حجاب در اين جشن حضور يابند».
رضاشاه اين طرح را پذيرفت و قرار شد كه آن را در هيأت دولت مطرح و به تصويب برسانند. او در جلسه هيأت دولت گفت: «شركت همسر و دختران من در جشن افتتاح دانشسراى مقدماتى، بايد سرمشقى براى همه زنان و دختران ايرانى به خصوص خانم هاى شما وزراى مملكت باشد. ممكن است ابتدا اين عمل سروصدا و جنجال زيادى به پا كند، ولى به هرحال كارى است كه بايد انجام بشود. ما با هوچى بازى و تعصّبهاى خشك نمىتوانيم كاروان ترقّيات مملكت را عقب نگه داريم. زن بايد از اين چادر سياه آزاد بشود»
روز موعود فرا رسيد. 17 دى ماه 1314 رضاشاه با همسرش و شمس و اشرف پهلوى كه براى اولين بار حجاب از سر برداشته و با شكل جديد غربى در اجتماع ظاهر مىشدند وارد دانشسراى مقدماتى گشتند. بانوان وزيران نيز براى اولين بار بدون پوشش در مراسم افتتاح دانشسراى مقدماتى شركت كردند.
پس از توزيع جوايز فارغ التحصيلان، رضاشاه به سخنرانى پرداخت و در بخشى از سخنانش اعلام كرد: «بى نهايت مسرورم كه مىبينم خانم ها در نتيجه دانايى و معرفت، به وضعيت خود آشنا شده و پى به حقوق و مزاياى خود برده اند شما خانم ها اين روز را يك روز بزرگ بدانيد و از فرصتهايى كه داريد، براى ترقى كشور استفاده كنيد شما خواهران و دختران من: شما تربيت كننده نسلهاى آينده خواهيد بود و شما هستيد كه مىتوانيد آموزگاران خوبى باشيد و افراد خوبى از زير دست شما بيايند»
بدين سان حجاب و
نجابت زن ايرانى به وسيلة رضاشاه هتك گرديد و به جاى دروازة تمدن، دروازه فساد، هرزگى و بى بندوبارى بروى مردم ايران گشوده شد و غيرت و شرف مردان منكوب و ناموسشان در معرض ديد و تماشاى ديگران قرار گرفت اين آغاز كار و ابتداى راه بود. مراحل بعدى تأسيس عشرتكدهها، مراكز عيش و نوش و رقص و آواز و برهنگى و آزادى جنسى زنان و مردان بود و اين سوغات بزرگ تمدن غرب، چه زود فراگير شد و زنان و مردان ايرانى با ولع و اشتياق تمام، حتى مشتاق تر از زنان و مردان دنياى متعفن غرب، در سراشيبى سقوط در منجلاب فساد و فحشا قرارگرفته و به ابتذال و بى هويتى و شهوت گرايى محض مأنوس شدند
در اين ميان تنها زنان و مردان با ايمان بودند كه از شرف و ناموس خويش در آن شرايط سخت و رنج زا صيانت و پاسدارى كرده و تحت تأثير جاذبههاى فريبنده جنسى كه كارگزاران استعمار به تبليغ و ترويج آن همت مىگماشتند قرار نگرفتند و پرورش دهنده نسل هايى شدند كه امروز در اوج ايمان، صلابت و قدرت در مقابل همه دنياى كفر و الحاد ايستاده و هر روز جبهة جديدى فتح مىكنند.
رضاخان به روش «استعمار كهنه» يعنى، مقابله مستقيم و آشكار با فرهنگ اسلام به مبارزه پرداخت و چادر را از سر زنان برگرفت و فساد و بى بندوبارى را گسترش داد و. پس از وى پسرش محمدرضا با روش «استعمار نو» يعنى نه با حمله آشكار و علنى به مقدسات و حجاب و عفاف زنان، كه استفاده از حجاب را آزاد گذاشت و در عين حال به طور مخفى و غيرمستقيم، با حجاب مبارزه كرد بايد اذعان داشت كه اين روش بسيار مؤثّر و كارآمد و نتيجه بخش بود، به گونهاى كه در طول دوران مرموز روشنفكران غرب زده و با استفاده از حربة «هنر» (قصه، شعر، نقاشى، موسيقى، فيلم، مجله، كتاب و حقايق آن سان بر مردم ايران مشتبه گرديد كه فساد جنسى، بىغيرتى، فحشا و تن فروشى زنان و دختران، «ارزش» و «آزادى» و «تمدن» و «پيشرفت» نام گرفت و ابتذال و پوچى و بىهويتى و از خودبيگانگى فراگير شد(1)
پىنوشت
(1) ر. ك: روزنامه جمهورى، به نقل ازwww.eresaneh.com.