پرسش :
مصاديق روايت «قرآن بخوان و بالا برو» چه كسانىاند؟
پاسخ :
1. حضرت موسى بن جعفرعليه السلام به حفص مىفرمايد: «اى حفص هر كه از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن را خوب نداند، در قبر به او ياد مىدهند تا خداوند بدان وسيله درجهاش را بالا برد زيرا درجات بهشت برابر با آيات قرآن است. به او گفته مىشود: بخوان و بالا برو. سپس مىخواند و بالا مىرود».(1)
2. امام صادقعليه السلام مىفرمايد: «هر كس در حال جوانى، قرآن بخواند و با ايمان هم باشد به او گفته مىشود: بخوان و يك درجه بالا برو». سپس به قرآن مىگويند: آيا آنچه تو خواستى به او رسانديم و تو را خشنود كرديم؟ مىگويد: آرى».(2)
3. از ديگر مصاديق روايت مذكور، حافظان حقيقى قرآناند. بدين معنى كه اگر رفتار انسان با آيات الهى همخوانى داشته باشد، قرآن و مفاهيم آن با گوشت و خون او آميختگى مىيابد. چنين انسانى به طور طبيعى هنگام تلاوت قرآن يك نوع تخاطب و همسخنى را با خداى خويش خواهد يافت. رسول خداصلى الله عليه وآله فرموده است: در روز قيامت قرآن به انسان گويد: منم كه شب تو را به
بيدارى به پايان بردم، روزهاى داغ تو را به تشنگى به سر آوردم و آب دهانت را خشك كردم و اشكت را روان ساختم [اكنون] هر كجا بروى، من هم با تو باشم آن گاه به او گفته شود: بخوان و بالا برو. سپس هر يك آيه كه بخواند، يك درجه بالا مىرود». به عبارت دقيق، قرآن خواندن و بالا رفتن در آخرت، تجسّم عينى حقيقت عمل در اين دنيا است و با توجه به اينكه حفظ قرآن مراتبى
دارد و مرتبه عالى آن، حفظ در همه ابعاد است، ميزان ترقى در آن عالم نيز متناسب با مراتب حفظ است. بنابراين كسى كه روح و حقيقت قرآن را حفظ كرده و آن را با جان و دل آميخته و مورد فهم و عمل قرار داده است، مراتب بسيار بالايى را كسب خواهد كرد. و همچنان كه خواندن و عمل كردن به آيات قرآن در دنيا، انسان را از نظر روحى و معنوى بالا مىبرد در قيامت نيز اين واقعيت در
ارتقاى به مقامات والاى بهشت، تجلى مىيابد.
پىنوشت
(1) اصول كافى، ج 4، ص 408.
(2) همان، ص 406.
1. حضرت موسى بن جعفرعليه السلام به حفص مىفرمايد: «اى حفص هر كه از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن را خوب نداند، در قبر به او ياد مىدهند تا خداوند بدان وسيله درجهاش را بالا برد زيرا درجات بهشت برابر با آيات قرآن است. به او گفته مىشود: بخوان و بالا برو. سپس مىخواند و بالا مىرود».(1)
2. امام صادقعليه السلام مىفرمايد: «هر كس در حال جوانى، قرآن بخواند و با ايمان هم باشد به او گفته مىشود: بخوان و يك درجه بالا برو». سپس به قرآن مىگويند: آيا آنچه تو خواستى به او رسانديم و تو را خشنود كرديم؟ مىگويد: آرى».(2)
3. از ديگر مصاديق روايت مذكور، حافظان حقيقى قرآناند. بدين معنى كه اگر رفتار انسان با آيات الهى همخوانى داشته باشد، قرآن و مفاهيم آن با گوشت و خون او آميختگى مىيابد. چنين انسانى به طور طبيعى هنگام تلاوت قرآن يك نوع تخاطب و همسخنى را با خداى خويش خواهد يافت. رسول خداصلى الله عليه وآله فرموده است: در روز قيامت قرآن به انسان گويد: منم كه شب تو را به
بيدارى به پايان بردم، روزهاى داغ تو را به تشنگى به سر آوردم و آب دهانت را خشك كردم و اشكت را روان ساختم [اكنون] هر كجا بروى، من هم با تو باشم آن گاه به او گفته شود: بخوان و بالا برو. سپس هر يك آيه كه بخواند، يك درجه بالا مىرود». به عبارت دقيق، قرآن خواندن و بالا رفتن در آخرت، تجسّم عينى حقيقت عمل در اين دنيا است و با توجه به اينكه حفظ قرآن مراتبى
دارد و مرتبه عالى آن، حفظ در همه ابعاد است، ميزان ترقى در آن عالم نيز متناسب با مراتب حفظ است. بنابراين كسى كه روح و حقيقت قرآن را حفظ كرده و آن را با جان و دل آميخته و مورد فهم و عمل قرار داده است، مراتب بسيار بالايى را كسب خواهد كرد. و همچنان كه خواندن و عمل كردن به آيات قرآن در دنيا، انسان را از نظر روحى و معنوى بالا مىبرد در قيامت نيز اين واقعيت در
ارتقاى به مقامات والاى بهشت، تجلى مىيابد.
پىنوشت
(1) اصول كافى، ج 4، ص 408.
(2) همان، ص 406.