پرسش :
درباره اهميت نذر و سابقه تاريخى آن توضيح دهيد؟
پاسخ :
«يوفون بالنَّذر و يخافون يوماً كان شرُّه مستطيراً» «آنان به نذر خويش وفا مىكنند و از روزى كه شر و عذابش گسترده است (قيامت) مىترسند».(1)
«نذر» در لغت به معناى وعده دادن و پيمان به چيزى است و در اصطلاح پيمان خاصى با خداوند است كه انسان آن را بر خود واجب مىكند. نذر به دو صورت مىتواند انجام گيرد: نذر مشروط و نذر مطلق.
«نذر مشروط» آن است كه شخص به خاطر انجام دادن عمل نيك و يا اجتناب از كار ناشايست، آن را بر خود واجب مىكند تا در نتيجه آن، خداوند متعال حاجت او را برآورد. به عنوان مثال مىگويد: «اگر فرزندم خوب شد و سلامتى خود را بازيافت، هزار تومان به فقير كمك مىكنم».
«نذر مطلق» نذرى است كه هيچ قيد و شرطى در آن مطرح نيست به عنوان مثال مىگويد: «من براى خدا نذر مىكنم كه نماز شب بخوانم».
نذر داراى پيشينه زيادى است و انسان در طول تاريخ از آن سود جسته و با نذر سعى كرده تا رضايت معبود خويش را در جهت تأمين نيازهايش جلب كند. اين امر همواره مورد توجّه پيامبران و امتهاى گذشته بوده(2)(3) و در اسلام نيز مشروعيت يافته است. قرآن كريم در آياتى، داستان نذر حضرت مريمعليها السلام و مادرش را بيان مىكند.(4) همچنين ويژگىهاى بندگان خدا را وفاى به نذر برمىشمارد: «آنان به نذر خويش وفا مىكنند و از روزى كه شرّ و عذابش گسترده است (قيامت) مىترسند».(5)
امام صادقعليه السلام در شأن نزول اين آيه مىفرمايد: «هنگامى كه حسن و حسينعليهم السلام مريض بودند، روزى پيامبر خداصلى الله عليه وآله وسلم به ملاقات آنان آمد و به علىعليه السلام فرمود: خوب است جهت سلامتى فرزندانت نذر كنى. علىعليه السلام فرمود: من نذر مىكنم: «چنانچه اين دو بهبود يابند، سه روز را به جهت تشكر از خداوند روزه بگيرم». سپس فاطمهعليها السلام و فضه (خدمتگزار آنان)، همين نذر را تكرار كردند. خداى متعال نيز لباس عافيت به اندام آن دو امام پوشاند و ايشان نيز روزه گرفتند»(6).
نذر ممكن است حكمتهاى گوناگونى داشته باشد كه مهمترين آنها، رسيدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت و تقويت انگيزش در جهت سير و سلوك معنوى است.
نذر يكى از احكام عملى و جارى اسلام و داراى احكام و شرايطى است. اين عمل نياز به صيغه خاص دارد كه اگر به هر زبانى خوانده شود، كفايت مىكند. البته بايد نام «اللّه» يا ترجمه آن ذكر شود. بدون رعايت اين شرايط، نذر تحقق نمىيابد. پس اگر بگويد: «چنانچه مريض من خوب شود، براى خدا بر من است كه ده تومان به فقير بدهم»، نذر او صحيح است.
پىنوشت
(1) انسان (76)، آيه 7.
(2) فقه القرآن، ج 2، ص 572.
(3)
(4) آل عمران (3)، آيه 36.
(5) انسان (76)، آيه 7.
(6) وسائل الشيعه، ح 23، باب 6 ميزان الحكمه، ح 10، ص 48.
«يوفون بالنَّذر و يخافون يوماً كان شرُّه مستطيراً» «آنان به نذر خويش وفا مىكنند و از روزى كه شر و عذابش گسترده است (قيامت) مىترسند».(1)
«نذر» در لغت به معناى وعده دادن و پيمان به چيزى است و در اصطلاح پيمان خاصى با خداوند است كه انسان آن را بر خود واجب مىكند. نذر به دو صورت مىتواند انجام گيرد: نذر مشروط و نذر مطلق.
«نذر مشروط» آن است كه شخص به خاطر انجام دادن عمل نيك و يا اجتناب از كار ناشايست، آن را بر خود واجب مىكند تا در نتيجه آن، خداوند متعال حاجت او را برآورد. به عنوان مثال مىگويد: «اگر فرزندم خوب شد و سلامتى خود را بازيافت، هزار تومان به فقير كمك مىكنم».
«نذر مطلق» نذرى است كه هيچ قيد و شرطى در آن مطرح نيست به عنوان مثال مىگويد: «من براى خدا نذر مىكنم كه نماز شب بخوانم».
نذر داراى پيشينه زيادى است و انسان در طول تاريخ از آن سود جسته و با نذر سعى كرده تا رضايت معبود خويش را در جهت تأمين نيازهايش جلب كند. اين امر همواره مورد توجّه پيامبران و امتهاى گذشته بوده(2)(3) و در اسلام نيز مشروعيت يافته است. قرآن كريم در آياتى، داستان نذر حضرت مريمعليها السلام و مادرش را بيان مىكند.(4) همچنين ويژگىهاى بندگان خدا را وفاى به نذر برمىشمارد: «آنان به نذر خويش وفا مىكنند و از روزى كه شرّ و عذابش گسترده است (قيامت) مىترسند».(5)
امام صادقعليه السلام در شأن نزول اين آيه مىفرمايد: «هنگامى كه حسن و حسينعليهم السلام مريض بودند، روزى پيامبر خداصلى الله عليه وآله وسلم به ملاقات آنان آمد و به علىعليه السلام فرمود: خوب است جهت سلامتى فرزندانت نذر كنى. علىعليه السلام فرمود: من نذر مىكنم: «چنانچه اين دو بهبود يابند، سه روز را به جهت تشكر از خداوند روزه بگيرم». سپس فاطمهعليها السلام و فضه (خدمتگزار آنان)، همين نذر را تكرار كردند. خداى متعال نيز لباس عافيت به اندام آن دو امام پوشاند و ايشان نيز روزه گرفتند»(6).
نذر ممكن است حكمتهاى گوناگونى داشته باشد كه مهمترين آنها، رسيدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت و تقويت انگيزش در جهت سير و سلوك معنوى است.
نذر يكى از احكام عملى و جارى اسلام و داراى احكام و شرايطى است. اين عمل نياز به صيغه خاص دارد كه اگر به هر زبانى خوانده شود، كفايت مىكند. البته بايد نام «اللّه» يا ترجمه آن ذكر شود. بدون رعايت اين شرايط، نذر تحقق نمىيابد. پس اگر بگويد: «چنانچه مريض من خوب شود، براى خدا بر من است كه ده تومان به فقير بدهم»، نذر او صحيح است.
پىنوشت
(1) انسان (76)، آيه 7.
(2) فقه القرآن، ج 2، ص 572.
(3)
(4) آل عمران (3)، آيه 36.
(5) انسان (76)، آيه 7.
(6) وسائل الشيعه، ح 23، باب 6 ميزان الحكمه، ح 10، ص 48.