عرفان از نگاه امام خمینی
همچنین در آیات متعددی به ژرفنگری در قرآن دعوت شده و جهان و جهانیان، آیت و نشانه الهی دانسته شدهاند. براساس این گونه دادههای وحیانی، اگر کسی با چشم حقیقت به چهرهی جهان و جهانیان نگاه کند، چیزی جز زیبایی و دل ربایی نامتناهی نخواهد دید؛ از این رو کسانی که زمینهای مستعد برای شکوفایی معنوی دارند در پی این نگاه، خرمن هستی خویش را به تاراج داده و دل به محبت حضرت حق میسپارند. (1)
بنابراین آموزههای عرفان اسلامی در واقع مستند به متون اسلامی (قرآن، سنّت و سیرهی عملی اهل بیت (علیهمالسلام)) است؛ یعنی عرفان ناب اسلامی پدیدهی معرفتی کاملاً درون دینی است و سرچشمهی اصلی آن را در آموزهها و معارف دینی باید یافت.
نمیتوان انکار کرد که این پدیدهی معرفتی - همانند برخی دیگر از آموزههای دینی - در طول تاریخ دستخوش تحولات و تفسیرهای گوناگون و احیاناً ناصوابی شده است؛ اما هرگز نمیتوان انکار کرد که عرفان ناب اسلام در شمار معارف بنیادین اسلام محسوب میشود. در میان بزرگانی که در تبیین حقایق عرفانی اهتمام فراوانی مبذول داشتهاند فقیه مجاهد، حکیم ژرف اندیش، عارف حماسه آفرین و مصلح بزرگ قرن بیستم، حضرت امام خمینی (رحمةالله) است ایشان با استناد به مناجات و احادیث اهل بیت (علیهمالسلام) فرمودهاند:
از امور مهمهای که تنبّه به آن لازم است و اخوان مؤمنین، خصوصاً اهل علم، کثّر الله امثالهم باید در نظر داشته باشند آن است که اگر کلامی از بعض علمای نفس و اهل معرفت دیدند یا شنیدند، به مجرد آن که به گوش آنها آشنا نیست یا مبنی بر اصطلاحی است که آنها را از آن حظّی نیست، بدون حجت شرعیه رَمی به فساد و بطلان نکنند و از اهل آن توهین و تحقیر ننمایند... آیا مناجات شعبانیه را که از حضرت امیر و اولاد معصومین او سلام الله علیهم وارد شده... تفکر و تدبر در فقرات آن کردی؟ که غایة القصوای آمال عارفان و منتهای آرزوی سالکان همین فقره... است:
«إلهی هل لی کمال الانقطاع إلیک، و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیک، حتی تخرق أبصار القلوب حُجب النور، فتصل إلی معدن العظمة و تصیر أرواحنا مُعلّقةً بعزّ قدسک»؛ (2)... بالجمله شواهد بیش از آن است که بتوان در این مختصرات گنجاند و مقصود ما... آن است که... این بدبینی را که در آنها نسبت به علماء بزرگ اسلام تولید شده... بزداییم...
ای عزیز، شیطان تو را وسوسه نکند و به آنچه داری قانع ننماید؛ قدری حرکت کن و از صورت بیمغز... تجاوز نما و ذمائم اخلاق خود را و حالات نفسانیهی خویش را تحت مطالعه و مداقّه قرار بده و با کلمات ائمهی هدی (علیهمالسلام) و کلمات بزرگان علماء اُنس بگیر، که در آن برکاتی است... اگر نفهمیدی از اهلش سؤال کن که در آن کنزهائی از معرفت است... شاید انشاءالله از این تأبّی و تعسّف خارج شوی و... عمر را به بطالت نگذرانی؛ که خدای نخواسته اگر با این حال از این عالم منتقل شوی، دنبال آن حسرتها و پشیمانیهائی است. (3)
در این کلام نکتههای درس آموزی مطرح شده که به برخی اشاره میشود:
1. حضرت امام همگان را از بدبینی و ستیزه با معارف معنوی و عرفانی برحذر میدارد. آن حضرت در جایی دیگر خطاب به یکی از بستگانش میگوید:
"دخترم، سعی کن اگر اهلش نیستی و نشدی، انکار مقامات عارفین و صالحین را نکنی و معاندت با آنان را از وظایف دینی نشمری... آنان که انکار مقامات عارفان و منازل سالکان کنند چون خودخواه و خودپسند هستند، هرچه را ندانستند حمل به جهل خود نکنند و انکار آن کنند تا به خودخواهی و خودبینیشان خدشه وارد نشود. (4)"
2. به باور حضرت امام، ریشهی بسیاری از حقایق عرفانی در معارف و آموزههای دینی نهفته است و این مسأله یکی از ویژگیهای بنیادین عرفان امام خمینی و بیانگر چیستی عرفان از نگاه او است.
ایشان به مناسبتهای مختلف بر این نکته تأکید کردهاند؛ از جمله میفرماید:
"بسیاری از آنچه آنان گفتهاند در قرآن کریم به طور رمز و سربسته و در ادعیه و مناجات اهل عصمت، بازتر آمده است. (5)"
3. در کلام یاد شده و دیگر آثار گفتاری و نوشتاری ایشان بر این نکته تأکید شده است که جریان ستیز با آموزههای عرفان ناب اسلامی، موجب تضعیف و مهجوریت معارف الهی و محرومیت مردم از زمزم زلال آن حقایق میشود؛ (6) لذا همگان را از تأثیرپذیری برخی تبلیغات ناسالم ضد عرفان شدیداً برحذر میدارد. ایشان خطاب به فرزندش میفرماید:
"پسرم، آنچه در درجهی اول به تو وصیت میکنم آن است که انکار مقامات اهل معرفت نکنی که این شیوهی جُهّال است، و از معاشرت با منکرین مقامات اولیا بپرهیزی که اینان قطّاع طریق حق هستند. (7)"
حضرت امام در فرصتهای مناسب به نشر، تبلیغ و دفاع از حقایق عرفانی پرداخته و بر این باور بوده است که عرفان ناب اسلامی باید احیا شود؛ از جمله میفرماید:
"عرفا... و فلاسفه هم همه یک مطلب میگویند... تعبیرات مختلفه است... و نباید از این برکات، مردم را دور کرد... این مقدمه بود برای همهی مسائلی که بعدها هم اگر پیش بیاید و عمری باشد که اگر ما هم یک وقتی یک احتمال دادیم، نگویید که این تعبیرات را شما آوردید دوباره در میدان مثلاً، دوباره [تعبیرات] عرفا [را آوردید] خیر، باید بیاید. (8)"
از مجموع آنچه بیان شد گذشته از توجه خاص حضرت امام بر احیای عرفان اسلامی، چیستی عرفانی که امام بدان باور داشته است نیز معلوم میشود. به اعتقاد حضرت امام عرفان اسلامی، تفسیر انفسی آیات، روایات و مناجات اهل بیت (علیهمالسلام) است. به دیگر سخن، عرفان حضرت امام عبارت است از عرفان ناب اسلامی که ریشه در معارف و آموزههای دینی دارد.
عنصر دیگری که در ماهیت عرفان امام خمینی نقش مهمی دارد و اساساً در عرفان اسلامی، تحول و انقلاب بزرگی پدید آورده است، هماهنگی عرفان و حماسه مقدس است.
جهاد اکبر زمینهساز عرفان ناب و جهاد اصغر پدید آورندهی حماسهی مقدس است. عارف حقیقی و مجاهد واقعی، هر دو سالک مسیر توحیدند؛ بنابراین میان عرفان ناب و حماسهی مقدس نه تنها هماهنگی، بلکه پیوند مستحکم و استواری برقرار است و اساساً ماهیت عرفان ناب اسلامی آمیخته با تهذیب نفس و کسب کمالات نفسانی، از جمله شجاعت است. حکیم بزرگ ابنسینا در تبیین ویژگی عارف راستین میگوید:
«العارف شجاع؛ و کیف لا و هو بمعزلٍ عن تقیّة الموت»؛ (9) عارف دلیر و نترس است؛ چگونه چنین نباشد در حالی که او هیچ ترس و هراسی از مرگ ندارد.
این سخن جلوهای از کلام نورانی امام عارفان امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) است که فرمود:
«و الله لابن أبیطالب آنس بالموت من الطفل بثدی اُمّه»؛ (10) به خدا سوگند، اُنس و علاقهی پسر ابوطالب به مرگ، از انس طفل شیرخوار به پستان مادر بیشتر است.
از این نظر، شجاعت که عنصر بنیادین حماسه آفرینی است به عنوان برجستهترین ویژگی عارف راستین شمرده میشود. عرفان پویا و اصیل اسلامی هرگز با گوشهگیری و دوری از مسئولیتهای اجتماعی و جهاد و مبارزه در راه خدا سازگار نیست.
امام خمینی فقاهت، حکمت فلسفی، معرفت عرفانی، سیاست و مدیریت اسلامی را در خدمت شناخت آموزههای وحیانی و پیاده کردن آن قرار داد و این حقیقت را به اثبات رساند که عرفان برخاسته از آموزههای وحیانی نه تنها حماسه آفرین است، بلکه جهاد اکبر - که عرفان زاییده و نتیجه آن است - بدون جهاد اصغر در محورهای مختلف سیاسی، اجتماعی و... ناقص و احیاناً بیحاصل است.
حضرت امام در تحلیل سیر و سلوک راستین بدین مضمون فرموده است:
در سیر الهی لازم نیست که انسان در یک گوشه بنشیند و بگوید که من میخواهم سیر الی الله داشته باشم، خیر، سیر الی الله همان سیره و روش انبیا و خصوصاً پیغمبر اسلام و ائمه معصومین (علیهمالسلام) است که در عین حال که در جنگ وارد میشدند و میکشتند و کشته میدادند و حکومت میکردند همه چیز سیر الی الله بود. (11)
اما خمینی با بهرهمندی از چنین عرفان پویایی و با آگاهی از ژرفای معارف دینی توانست با ایجاد رستاخیز بزرگ اسلامی، امت اسلامی را بیدار کند و بر مبنای آموزههای دینی، نظام سیاسی نوینی تشکیل دهد که برای جهان معاصر پدیدهای ناشناخته و غیرقابل پیشبینی بود.
بیشک درک کامل ژرفای اندیشههای امام خمینی؛ به ویژه رهآورد عرفان پویای او را باید از سدههای آینده انتظار داشت؛ زیرا:
عصر من دانندهی اسرار نیست *** یوسف من بهر این بازار نیست (12)
پینوشتها:
1. شیعه در اسلام، ص 64-67؛ معنویت تشیع، ص 202؛ شیعه، ص 238-253؛ آشنایی با علوم اسلامی، (کلام و عرفان) ج 2، ص 97.
2. قسمتی از مناجات شعبانیه، بارالها، بریدگی همه جانبه (از متعلقات دنیوی) برای توجه به خودت را ارزانیم فرما، و چشم دلهایمان را به فروغ نظر کردن به خودت روشن گردان؛ تا دیدگان دل، پردههای نور را دریده به معدن عظمت و جلال برسد و جانهایمان به عزّ قدس تو تعلق یابند؛ بحارالانوار، ج 91، ص 97، ح 12؛ مفاتیح الجنان، دعای ماه شعبان، ص 272.
3. سرّالصلوة، ص 38-40.
4. صحیفه امام، ج 18، ص 453-454.
5. همان، ص 453.
6. ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 187-193.
7. صحیفه امام، ج 20، ص 155.
8. تفسیر سوره حمد، ص 192-193.
9. الاشارات و التنبیهات،ص 393.
10. نهجالبلاغه، خطبه 5.
11. ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص 174.
12. کلیات اشعار فارسی، ص 6.
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}