چگونگی ارتباط با دیگران
نويسنده:مژگان محبوبی مطبوع
امروزه به دلیل تغییرشرایط زندگی و افزایش تکنولوژی، روابط انسانی نیزدست خوش تغییرهائی شده است. شاید در یک نگاهعجولانه و سریع، فکر کنیم که تمام تکنولوژیهایموجود، به خدمت انسان در آمدهاند؛ ولی در نگاهیدقیقتر در مییابیم این انسان است که اسیر فناوری شدهاست.
ارتباط، یک رخداد و حادثه نیست؛ بلکه یک فرآیند استکه در روابط انسانی، یک نقطهٔ آغازین و تکوینی دارد وبه مرور شکل میگیرد و به مرحله رشد و اوج میرسد.فرآیند ارتباط و اعتماد علاوه بر روابط انسان با انسان، درروابط انسان با حیوان نیز قابل مشاهده است البته نوع شکلگیری هر یک با هم متفاوت است کافی است کهانسان به حیوان دستآموز و یا حتی حیوان وحشی، کمیآب و غذا بدهد تا او به کمک یادگیری وسیلهای بتواندرفتار خاصی را از خود بروز بدهد و به انسان عادت کند.ولی برای شکلگیری روابط بین انسانی، به امکاناتی بیشاز آب و غذا احتیاج است؛ امکاناتی که به مفاهیم و واژههای انسانی مربوط است. امروزه به دلیل تغییرشرایط زندگی و افزایش تکنولوژی، روابط انسانی نیزدست خوش تغییرهائی شده است. شاید در یک نگاهعجولانه و سریع، فکر کنیم که تمام تکنولوژیهایموجود، به خدمت انسان در آمدهاند؛ ولی در نگاهیدقیقتر در مییابیم این انسان است که اسیر فناوری شدهاست. انسان امروزی، ترجیح میدهد با کامپیوتر باشخص دیگری در یک نقطه از جهان، ساعتها صحبتکند و یا پست الکترونکی بفرستد.
واضح است که تمام این امکانات و پیشرفتها، موجبرفاه زندگی بشر شده است و کارها با سرعت زیادی انجاممیشود و ارزش وقت و زمان، بسیار بالا رفته است؛ ولیدر عین حال، به دلیل کاهش روابط انسانی، به خصوصروابط چهره به چهره، ما هر روز شاهد گسترش سوءظن،عدم ارتباط صحیح، عدم اعتماد و افزایش بیماریهایروانی هستیم؛ زیرا انسان امروزی، تکیهگاه محکمی ازنظر عاطفی ندارد، چرا که دوستان و حتی خانوادهاش بهدلیل مشکلهای خاص خودشان، قادر به تامین این خلاء عاطفی نمیباشند. عدم ارتباط صحیح و واقع بینانه دربسیاری از خانوادهها موجب فروپاشی نهاد خانواده میشود. شکاف بین نسل فعلی و نسل پدر و مادر آنان نیزط در نتیجهٔ عدم ارتباط خردمندانه است. عدم اعتماد میتواند از یک خانواده نیز فراتر رفته و بر محیط مدرسه و محیط کار نیز تاثیر سوء بگذارد. کشور ما دریک دوره انتقالی از جامعه سنتی به جامعه مدرنمیباشد و به طور حتم، این انتقال موجب تغییرهائی درروابط بین فردی خواهد شد. برای شروع یک ارتباط، بایدشخاتی کلی از طرف مقابل به دست آوریم که شاملخصوصیتهای ظاهری، موقعیتهای تحصیلی و شغلی، موقعیت خانوادگی و اجتماعی او است. هم چنین داشتناطلاعاتی از پیشینه فرد نیز برای ایجاد اعتماد یا عدماعتماد موثر خواهد بود. شاید یکی از دلیلهائی کهمجرمان و بزهکاران بعد از آزادی از زندان، دوباره بهزندان باز میگردند، همین باشد که جامعه و اشخاصی کهدر ارتباط با او هستند. نمیتوانند به او اعتماد کنند و یاشغلی برای او بیابند. پس فردی که در گذشته سابقهٔ بزهکاری داشته دوباره در یک دور تسلسلی از عدم ارتباط درست و عدم ارتباط جامعه به او، دچار بیکاری شده و بازگرفتار زندان خواهد شد.
برای شکلگیری یک ارتباط صحیح و منطقی، هر شخصمیتواند با ابزارهائی که در زیر فهرست شدهاند. رابطهایشایسته با دیگران داشته باشد.
ارتباط، یک رخداد و حادثه نیست؛ بلکه یک فرآیند استکه در روابط انسانی، یک نقطهٔ آغازین و تکوینی دارد وبه مرور شکل میگیرد و به مرحله رشد و اوج میرسد.فرآیند ارتباط و اعتماد علاوه بر روابط انسان با انسان، درروابط انسان با حیوان نیز قابل مشاهده است البته نوع شکلگیری هر یک با هم متفاوت است کافی است کهانسان به حیوان دستآموز و یا حتی حیوان وحشی، کمیآب و غذا بدهد تا او به کمک یادگیری وسیلهای بتواندرفتار خاصی را از خود بروز بدهد و به انسان عادت کند.ولی برای شکلگیری روابط بین انسانی، به امکاناتی بیشاز آب و غذا احتیاج است؛ امکاناتی که به مفاهیم و واژههای انسانی مربوط است. امروزه به دلیل تغییرشرایط زندگی و افزایش تکنولوژی، روابط انسانی نیزدست خوش تغییرهائی شده است. شاید در یک نگاهعجولانه و سریع، فکر کنیم که تمام تکنولوژیهایموجود، به خدمت انسان در آمدهاند؛ ولی در نگاهیدقیقتر در مییابیم این انسان است که اسیر فناوری شدهاست. انسان امروزی، ترجیح میدهد با کامپیوتر باشخص دیگری در یک نقطه از جهان، ساعتها صحبتکند و یا پست الکترونکی بفرستد.
واضح است که تمام این امکانات و پیشرفتها، موجبرفاه زندگی بشر شده است و کارها با سرعت زیادی انجاممیشود و ارزش وقت و زمان، بسیار بالا رفته است؛ ولیدر عین حال، به دلیل کاهش روابط انسانی، به خصوصروابط چهره به چهره، ما هر روز شاهد گسترش سوءظن،عدم ارتباط صحیح، عدم اعتماد و افزایش بیماریهایروانی هستیم؛ زیرا انسان امروزی، تکیهگاه محکمی ازنظر عاطفی ندارد، چرا که دوستان و حتی خانوادهاش بهدلیل مشکلهای خاص خودشان، قادر به تامین این خلاء عاطفی نمیباشند. عدم ارتباط صحیح و واقع بینانه دربسیاری از خانوادهها موجب فروپاشی نهاد خانواده میشود. شکاف بین نسل فعلی و نسل پدر و مادر آنان نیزط در نتیجهٔ عدم ارتباط خردمندانه است. عدم اعتماد میتواند از یک خانواده نیز فراتر رفته و بر محیط مدرسه و محیط کار نیز تاثیر سوء بگذارد. کشور ما دریک دوره انتقالی از جامعه سنتی به جامعه مدرنمیباشد و به طور حتم، این انتقال موجب تغییرهائی درروابط بین فردی خواهد شد. برای شروع یک ارتباط، بایدشخاتی کلی از طرف مقابل به دست آوریم که شاملخصوصیتهای ظاهری، موقعیتهای تحصیلی و شغلی، موقعیت خانوادگی و اجتماعی او است. هم چنین داشتناطلاعاتی از پیشینه فرد نیز برای ایجاد اعتماد یا عدماعتماد موثر خواهد بود. شاید یکی از دلیلهائی کهمجرمان و بزهکاران بعد از آزادی از زندان، دوباره بهزندان باز میگردند، همین باشد که جامعه و اشخاصی کهدر ارتباط با او هستند. نمیتوانند به او اعتماد کنند و یاشغلی برای او بیابند. پس فردی که در گذشته سابقهٔ بزهکاری داشته دوباره در یک دور تسلسلی از عدم ارتباط درست و عدم ارتباط جامعه به او، دچار بیکاری شده و بازگرفتار زندان خواهد شد.
برای شکلگیری یک ارتباط صحیح و منطقی، هر شخصمیتواند با ابزارهائی که در زیر فهرست شدهاند. رابطهایشایسته با دیگران داشته باشد.
۱) توانائی گوش دادن داشته باشیم.
۲) به موقع احساسهای خود را ابراز کنیم.
۳) به دیگران احترام بگذاریم.
۴) انعطافپذیر باشیم.
۵) دیگران را تحقیر نکنیم.
۶) انتظارهای نامعقول و نابه جا نداشته باشیم.
۷) در مقابل انتظارهای نابه جای دیگران “نه” بگوئیم.
۸) توانائی بخشیدن داشته باشیم.
۹) قضاوت و پیش داوری نکنیم.
۱۰) مغرور و خودخواه نباشیم.
۱۱) انتقادپذیر باشیم و توانائی انتقاد از دیگران را داشتهباشیم.
۱۲) حد و مرز را در رابطه با دیگران رعایت کنیم.
۱۳) رازدار باشیم.
۱۴) خودشناسی را فراموش نکنیم.
۲) به موقع احساسهای خود را ابراز کنیم.
۳) به دیگران احترام بگذاریم.
۴) انعطافپذیر باشیم.
۵) دیگران را تحقیر نکنیم.
۶) انتظارهای نامعقول و نابه جا نداشته باشیم.
۷) در مقابل انتظارهای نابه جای دیگران “نه” بگوئیم.
۸) توانائی بخشیدن داشته باشیم.
۹) قضاوت و پیش داوری نکنیم.
۱۰) مغرور و خودخواه نباشیم.
۱۱) انتقادپذیر باشیم و توانائی انتقاد از دیگران را داشتهباشیم.
۱۲) حد و مرز را در رابطه با دیگران رعایت کنیم.
۱۳) رازدار باشیم.
۱۴) خودشناسی را فراموش نکنیم.