تولید داخلی سوخت هستهای
اما در قضیهى هستهاى، چرخهى تولید سوخت حق ماست و ما از این حق کوتاه نخواهیم آمد و دست برنخواهیم داشت؛ این حق ماست. ما میخواهیم سوخت را تولید کنیم. چندین هزار مگاوات، ما به سوخت هستهاى نیاز داریم. نیروگاههاى هستهاى باید به وجود بیاید. خوراک این نیروگاهها باید در داخل تولید بشود. اگر قرار شد براى خوراک این نیروگاهها به خارج متوسل بشویم و محتاج باشیم، امور کشور نخواهد گذشت؛ باید داخل بتواند خودش تولید کند. بنابراین حق ماست و دنبال این را خواهیم گرفت. آنها در جواب میگویند خوب، ایران احتیاج دارد به سوخت هستهاى، ما برایش تأمین میکنیم؛ بانک جهانى درست بکنیم، چه میکنیم، تأمین میکنیم. این حرف، حرف مهملى است، حرف بىمعنا و بى وجهى است. در همین ماجراى جریان تبادل سوخت بیست درصد، معلوم شد که چقدر اینها صادقند(!) ما امروز تولیدات داخلى زیادى داریم؛ هم در زمینهى صنعت، هم در زمینهى کشاورزى؛ باید به کیفیت اینها اهمیت بدهیم، کیفیت اینها را بالا ببریم. باید جورى باشد که مصرفکننده احساس کند آنچه که در کشورش تولید مىشود، به دست کارگر ایرانى تولید مىشود، از لحاظ کیفیت، یا بهتر از نوع خارجى است یا لااقل همسطح آن است. ما نیاز داشتیم براى این نیروگاه کوچک و آزمایشى، به سوخت بیست درصد. خوب، این چیز معمولى هم هست، در دنیا میگیرند، ما هم قبلها، چندین سال قبل از این، پانزده شانزده سال قبل از این خودمان گرفته بودیم؛ این را خریده بودیم و هیچ مشکلى هم وجود ندارد. اینها بمجرد اینکه حس کردند ایران به این احتیاج دارد، شروع کردند به بازى درآوردن و این را تبدیل کردند به یک مسئله. خود این به نظر من اشتباه بزرگى بود از طرف آمریکا و غرب؛ اشتباه کردند در قضیهى سوخت بیست درصد اینجورى عمل کردند.... ما باید تولید ملى را افزایش بدهیم، تقویت کنیم؛ عادت کنیم به مصرف تولیدات داخلى؛ عادت کنیم به بالا بردن کیفیت تولیدات داخلى، که البته در این مورد مسئولین دولتى و همچنین قانونگذاران وظائف سنگینى دارند. من نسبت به مسئلهى مدیریت واردات به دولتىها سفارش کردم؛ الان هم تأکید میکنم. من نمیگویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائى لازم است که واردات انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائى واردات مطلقاً نباید بشود؛ یک جاهائى باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته مسئولین محترم دولتى به من گفتند که قوانینى که مجلس تصویب کرده، به ما اجازه نمیدهد جلوى واردات را بگیریم؛ من خواهش میکنم این قضیه را حل کنند. اگر واقعاً قانونى وجود دارد که دولت را ممنوع میکند از جلوگیرى از واردات، این قانون را اصلاح کنند؛ جورى باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملى بالا برود. (1)
فیلم و سریال تولید داخلی
حالا این توصیه ها را ما باید به آقاى ضرغامى عرض کنیم. از ایشان و از بقیه ى مدیران بخشهاى مختلف صدا و سیما، بخصوص همین بخش هنر نمایشى، واقعاً باید تشکر کنیم. اگر نقش مدیران و فعالیت مدیران نباشد، مطمئناً کار هنرمندان دشوار یا دشوارتر خواهد شد. ما از همهى شما تشکر و تقدیر مىکنیم؛ منتها این را عرض مىکنیم که ما زمینهى کار خیلى داریم، ظرفیت کار خیلى داریم. سى و سه هزار ساعت اثر نمایشى در طول سال که ایشان آمار دادند، در حالى که در بخش سریال مثلًا شصت و چند درصدش تولید داخل است، در بخش فیلم حدود چهل درصد گفتند تولید داخل است، این خیلى رقم بالائى است؛ این نشاندهندهى وجود ظرفیتهاى عجیبى در کشور است. خیلى از کشورهاى دنیا این ظرفیتها را ندارند، جز تعداد معدودى کشورهاى معروف دنیا. در واقع آنتنهاى کشورهاى مختلف را چند تا کشور معدود اداره مىکنند؛ عمدتاً هم آمریکا و هالیوود. ما این همه امکانات داریم، این همه نیروى انسانىِ خوب، این همه امکانات سختافزارى، و بعد امکان عظیم نرمافزارى؛ این تاریخ پرحادثه. بنابراین ما براى کار کردن، خیلى امکان داریم. (2)اتخاذ سیاست های لازمه برای بالابردن کیفیت تولید داخلی
ما اگر اهمیت مىدهیم به صنعت داخلى- حالا در زمینهى خودرو که فعلًا محل کلام ماست و یا زمینههاى دیگر- بایستى سیاست تعدیل بازرگانى خودمان را در این زمینه حتماً تنظیم کنیم. یعنى واردات بىرویه قطعاً ضرر خواهد زد. دستگاههاى سیاستگذار کشور و کسانى که سیاستهاى اجرائى را تنظیم مىکنند، به این نکته باید توجه کنند. فراوانى و ارزانى چیز خیلى خوبى است، اما از آن مهمتر و بهتر، رشد صنعت داخلى است؛ قوام گرفتن صنعت داخلى است. این درست نیست که ما به دلائل گوناگونى که غالباً هم دلائل واهى است، دروازه را به روى واردات باز کنیم. من بارها به مسئولین- مسئولین گوناگون در بخشهاى مختلف دولتى- گفتم: اگر فلسفهى شما، منطق شما براى افزایش واردات و تسهیل وارداتِ ساختههاى صنعتى این است که مىگوئید کیفیت مصنوعات داخلى باید بالا برود، خب فشار را روى این بخش بگذارید. سیاستهائى وجود دارد که مىشود وادار کرد، مجبور کرد تولیدکنندهى داخلى را به اینکه کیفیت را ارتقاء بدهد. بدترین گزینه براى بالا بردن کیفیت داخلى این است که ما راه را براى مصنوعات خارجى باز کنیم؛ این، بدترین گزینه است. گزینههاى بهترى وجود دارد براى اینکه ما کیفیت را بالا ببریم. (3)کیفیت بخشی به تولیدات داخلى
همت مضاعف و کار بیشتر در کیفیت بخشیدن به تولیدات داخلى؛ یکى از کارهاى اساسى این است. ما امروز تولیدات داخلى زیادى داریم؛ هم در زمینهى صنعت، هم در زمینهى کشاورزى؛ باید به کیفیت اینها اهمیت بدهیم، کیفیت اینها را بالا ببریم. باید جورى باشد که مصرفکننده احساس کند آنچه که در کشورش تولید مىشود، به دست کارگر ایرانى تولید مىشود، از لحاظ کیفیت، یا بهتر از نوع خارجى است یا لااقل همسطح آن است.(4)نقش همه مردم و مسئولین در ارزشگذاری تولید داخلی
ما باید فرهنگ کشور خودمان را به سمت ترویج تولید داخلى تنسیق و تنظیم کنیم و پیش ببریم؛ این خیلى چیز مهمى است. در گذشته، سالهاى متمادى این فرهنگ به ملت ما تزریق شده است که به دنبال مصنوعات و ساختههاى بیگانه و خارجى بروند. وقتى گفته مىشد این جنس خارجى است، این یک استدلال تام و تمامى بود براى بهتر بودن و مرغوبتر بودن این جنس. این فرهنگ باید عوض شود. البته کیفیت تولید داخل در این مؤثر است، تبلیغ نکردن بیجا و بىرویهى تولیدات خارجى در این مؤثر است، تشویق کارآفرین داخلى در این مؤثر است، وجدان کارى در کنندهى کار- چه کارگر ساده یا کارگر مجرب یا مهندس کار- در این مؤثر است، دولت نقش دارد، مسئولین نقش دارند، خود کارگر نقش دارد، کارآفرین نقش دارد، تاجر واردکنندهى کالاى خارجى نقش دارد. همه باید دست به دست هم بدهند تا تولید داخل رجحان پیدا کند؛ ارزش پیدا کند و فرهنگى بر جامعهى ما و بر ذهنهاى ما حاکم شود که مصرف کردن تولید داخلى را ارزش بدانیم. ما به قیمت به کار واداشتنِ یک کارگر بیگانه که تولید او را مصرف مىکنیم، یک کارگر داخل کشور را بیکار مىکنیم. همهى مسئولین کشور، سیاستگذاران کشور، مسئولان تبلیغات کشور، خودِ کارآفرینان، خودِ کارگران، دولت، بخشهاى مربوطه به این نکته باید اهمیت بدهند.
بیشتر بخوانید: مزیتِهای تولید ملی و حمایت از کالای ایرانی
امروز خوشبختانه بسیارى از محصولات و مصنوعات داخل کشور برتر و گاهى بسیار برتر از مشابههاى بیرونى و خارجى است. چرا ما باید نسبت به مصنوعات خودمان بىاعتناء باشیم؟ گذشت آن روزى که وابستگان به دستگاه قدرت به دست خودشان، با بیانات مقام معظم رهبری زهرآگین خودشان تلقین مىکردند که ایرانى قادر به تولید و ساخت نیست. آنها ایران را عقب انداختند. آنها به روح ابتکار و شوق کار در کشور لطمه زدند. انقلاب آمد وضع را عوض کرد. امروز جوانان ما پیچیدهترین کارها را دارند انجام مىدهند. این همه زیرساخت در کشور به وجود آمده است براى کارهاى بزرگ، این همه کارهاى پیچیدهى فنى با ذهن و ابتکار جوان ایرانى دارد انجام مىگیرد. مسئولین دنبال این کارند. امروز باید رو بیاورند همه به سمت مصنوعات و تولیدات داخلى؛ این باید یک فرهنگ شود. البته یک بخش مهم از این هم مربوط مىشود به امنیت شغلى کارگران، که این هم بایستى همه به آن توجه داشته باشند؛ کارگر فارغالبال باشد؛ مطمئن باشد؛ امنیت شغلى داشته باشد. و کارفرما و کارگر، سرمایهگذار و کارگر، مدیر کارگاه و کارگر دست به دست هم بدهند برادروار، کارها را پیش ببرند. این مربوط به مسئلهى کار. (5)
نوآوری اقتصادی و جذب ثروت برای تولید داخلی
ممکن است بعضى از صاحبنظران و به اصطلاح تئوریسینهاى اقتصادى بگویند: آقا نمىشود؛ اگر بخواهید به پیشرفت اقتصادى دست پیدا کنید، ناچار باید فاصلهى طبقاتى را قبول کنید و بپذیرید! اینجاست که ما عرض مىکنیم «نوآورى». نباید خیال کنیم که نسخههاى اقتصادى غرب، آخرین حد دستاورد بشرى است؛ نه، این هم یک نسخهاى است، دوره اى دارد؛ آن دوره طى مىشود و فکر تازه و فکر نویى به میدان وارد مىشود؛ بگردید آن فکر نو را پیدا کنید؛ شاخص باید این باشد. ما مىخواهیم کشور ثروتمند بشود؛ ما مىخواهیم سرمایهگذارى در بخشهاى تولیدى در کشور عمومیت پیدا کند. امروز ثروتمندان زیادى در کشور ما هستند که برخوردار از ثروتند؛ این ثروت را مىتوانند در سرمایهگذاریهاى سودمند و افتخارآفرین به کار بزنند؛ هم براى خودشان سود دارد، هم براى مردم سود دارد و هم مایهى رضاى خدا مىشود؛ سرمایهگذارى ثروتمندان در کارهایى که به تولید کشور و به افزایش محصول در درون کشور- با بهرهدهى بالا- منتهى مىشود، یک عبادت و یک ثواب است. این راه باز است؛ مىتوانند سرمایهگذارى کنند، تولید ثروت کنند؛ مدیریت کشور هم مراقبت کند که همهى طبقات برخوردار بشوند و طبقات ضعیف هم بتوانند از فرصتها استفاده کنند تا از ضعف خارج بشوند؛ همه توانایى پیدا بکنند. ما در این سى سال خیلى جلو رفتیم. تا اینجا دشمن ما مغلوب شده است؛ تا این ساعت و این روز دشمنان ملت ایران- یعنى شبکهى شیطانى صهیونیسم و رژیم مستکبر امریکا- از ملت ایران شکست خوردهاند. (6)مبارزه با ترجیح کالاى خارجى بر کالاى ساخت داخل
شما مىروید یک جنسى را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهى خانه؛ یک ظرف- نوع داخلىاش هست، نوع خارجىاش هم هست؛ یک مقدارى به خاطر تبلیغات خارجى، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجى است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگى قبلى که جنس داخلى فایدهاى ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجى- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکى از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیینکننده نیست- شما آن را انتخاب مىکنید. یعنى چه کار مىکنید: یک کارگر ایرانى را بیکار مىکنید و یک کارگر غیر ایرانى را به کار وادار مىکنید. خوب، مگر بیکارى امروز، مشکل عمدهى جامعهى ما نیست. وقتى شما اینطور کردید، بنده اینطور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکىیکى از این روش پیروى کردیم، نتیجه چه مىشود؟ نتیجه، ورشکستگى کارخانهى داخلى، بیکارى کارگر داخلى و در نهایت باعث ناامیدى سرمایهگذار داخلى مىشود. بیکارى هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگى مىآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسى و اجتماعى فراوان به وجود مىآید. بنابراین، از یک چیز کوچکى شروع مىشود؛ از یک ارادهى شخصى من و شما. پس ارادهى شخصى افراد هم حتّى در تحولات اجتماعى، مىتواند اثرگذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. هوس مىکند از دست رفیقش سیگار بگیرد بکشد؛ گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، هوسهاى زودگذر؛ اینها همان چیزهایى است که به دنبال خودش یک جریان عظیم، طولانى و تمام نشدنى از تحولات اجتماعى را- که پسرفت هست- به وجود مىآورد. عکسش هم صادق است..... در بارهى مشکلات اجتماعىاى که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کن کردن اینها را پیدا کنیمو به دنبال این برویم که راه مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیمارى اجتماعى است.راه مبارزه با مصرفگرایى چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالاى خارجى بر کالاى ساخت داخل چیست؟ اینها تحقیق مىخواهد. در دانشگاهها پروژههاى تحقیقى بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجهى تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانهها بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازى شود. این، مىشود پیشرفت. (7)
مبارزه با قاچاق، ثبات مقررات اقتصادی و بازاریابى جهانى
رسیدگى به زندگى مردم است و رسیدگى به اقتصاد کشور. ما احتیاج داریم که از سرمایه گذارى حمایت بشود؛ کارآفرینى بشود؛ تولید داخلى ترویج بشود؛ با قاچاق و فساد مجدّانه مبارزه بشود؛ اشتغال به عنوان یک مبناى اصلى و یک هدف مهم دنبال بشود؛ ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادى انجام بشود- مقررات اقتصادىاى که امروز یک چیزى بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایدهاى ندارد- مقررات اقتصادى و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روى آن برنامهریزى کنند، هم باید منسجم باشد و باهم بخواند و شفاف باشد. بازاریابى جهانى، یکى از مهمترین وظایف براى رونق اقتصادى کشور است- که جزوِ کارهایى است که ما نکردهایم و جزوِ کمکاریهاى ماست- و اطلاعرسانى کامل از فعالیتها و برنامهها؛ ما بایستى اینها را در نظر داشته باشیم. البته برنامههاى راهبردى اساسى کشور نباید از نظر دور بماند. (8)نمایش پی نوشت ها:
1) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام، در تاریخ 1389/05/27
2) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما در تاریخ 1389/04/12
3) بیانات مقام معظم رهبری در بازدید از توانمندیهاى صنعت خودروسازى، در تاریخ 1389/01/09
4) بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1389/01/01
5) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از معلمان، پرستاران و کارگران، در تاریخ 1388/02/09
6) بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1387/01/01
7) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشگاهیان سمنان، در تاریخ 1385/08/18
8) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، در تاریخ 1385/09/23
/ج