شكنجه در ساواك به روایت اسناد
كودتای 28 مرداد 32 ، تأثیرات زیادی در اوضاع سیاسی و امنیتی ایران بر جای گذاشت كه از جمله آنها می توان به ارائه تعریف جدیدی از " امنیت " ، " اطلاعات " و " ضد اطلاعات " اشاره كرد . آنچه كه آمریكا را برای مشاركت در كودتا در كنار انگلستان قرار داد ، خطر سلطه كمونیسم بر ایران بود كه توسط انگلستان بزرگ نمایی شده بود .
تا پیش از كودتای 28 مرداد ، در حكومت پهلوی تعریف دقیقی از امنیت ملی وجود نداشت . پس از كودتا به تدریج تعریفی از امنیت ملی شكل گرفت و آمریكا تلاش خود را برای تقویت پایه های امنیت حكومت پهلوی به كار گرفت . در این زمینه در درجه اول دستگاه ضد اطلاعات ارتش را تقویت كرد . (1) سپس با تشكیل فرمانداری نظامی تهران وظیفه كشف ، شناسایی و تعقیب مخالفان نظامی و غیر نظامی به آن فرمانداری محول شد . (2)
فرمانداری نظامی كه به دستور آمریكایی ها ایجاد شده بود ، در حقیقت صورت تقویت شده ركن دوم ارتش بود (3) و ریاست آن بر عهده یكی از عوامل مؤثر در كودتا یعنی تیمور بختیار قرار داشت . فرمانداری نظامی تا زمان تأسیس ساواك به مدت سه سال و نیم با عملیات ویژه به كشف و شناسایی سازمانها و گروههای مخالف و دستگیری اعضای آنها پرداخت . در این مدت ، سازمان افسران حزب توده و سازمان فدائیان اسلام كشف و شناسایی شد ، و اعضا و هواداران آنها تحت تعقیب قرار گرفته و زندانی شدند.
شدت عمل فرمانداری نظامی در برخورد با مخالفان سیاسی حكومت ، مورد توجه و تشویق آمریكایی ها بود. (4)
قانون تشكیل سازمان اطلاعات و امنیت كشور ( ساواك ) در اسفند 1335 به تصویب مجلسین شورای ملی و سنا و سپس به اعضای شاه رسید . بر اساس ماده اول قانون مذكور ، هدف از تأسیس ساواك ، حفاظت از امنیت كشور و جلوگیری از هر گونه توطئه علیه مصالح عمومی كشور ، بود . ساواك از نظر تشكیلاتی وابسته به نخست وزیری بود و رئیس آن سمت معاونت نخست وزیر را داشت و با فرمان شاه منصوب می شد . (5)
در فروردین 1336 ، فرمانداری نظامی منحل شد . ساواك به عنوان دستگاه امنیتی كشور ، رسما فعالیت خود را آغاز كرد . ساواك زائیده شرایط خفقان آور دوران حاكمیت فرمانداری نظامی بود . به همان شكل كه آمریكایی ها در ایجاد فرمانداری نظامی نقش اساسی داشتند ، ساواك نیز با طرح و برنامه ریزی مستشاران آمریكایی تأسیس شده بود . تیمور بختیار كه تا آن زمان ریاست فرمانداری نظامی را بر عهده داشت و نزد مستشاران آمریكایی شاغل در اداره دوم ارتش محبوبیت زیادی بدست آورده بود ، با نظر آمریكایی ها به ریاست ساواك منصوب شد . (6) به همراه بختیار تعدادی از افسرانی كه در فرمانداری نظامی خدمت می كردند ، وارد تشكیلات ساواك شدند .
سازماندهی ساواك توسط مستشاران آمریكایی و بر اساس سازمان " سیا " (7) انجام گرفته بود ، با این تفاوت كه " سیا " تنها وظیفه بررسی اطلاعات خارجی را بر عهده دارد و وظیفه امنیت داخلی آمریكا بر عهده اف . بی . آی (8) است ، اما ساواك هم اطلاعات خارجی و هم امنیت داخلی را در حیطه وظیفه و اختیار خود داشت. در حقیقت ساواك از نظر كاركرد ، تركیبی از وظایف دو سازمان " سیا " و اف . بی . آی را بر عهده داشت .
با تأسیس ساواك فعالیت های ضد براندازی و ضد جاسوسی از عهده شهربانی خارج شد و اداره كل سوم ساواك مشمول ضد براندازی و اداره كل هشتم آن مسئول عملیات ضد جاسوسی شد . گردآوری اطلاعات غیرنظامی از كشورهای همسایه و كشورهای هدف ، از عهده ركن دوم ستاد ارتش خارج و به اداره كل دوم ساواك محول شد و اداره كل هفتم ساواك مسئول بررسی اینگونه اطلاعات گردآوری شده ، قرار گرفت . (9)
یكی از دلایل تشكیل ساواك ، بدنامی فرمانداری نظامی تهران در بكارگیری روش های خشن علیه متهمان بود ؛ اما با ورود پرسنل فرمانداری نظامی به ساواك ، خشونت و شكنجه های رایج در فرمانداری نظامی ، در سازمان جدیدالتأسیس ساواك تداوم پیدا كرد . هر چند در دوره ریاست بختیار بر ساواك هنوز شكنجه سیستماتیك نشده بود ، اما استفاده از خشونت برای اقرار گرفتن از متهمان ، شكنجه را به یك اصل پذیرفته شده در آن سازمان ، تبدیل كرد . این امر موجب شد كه نام ساواك تداعی كننده بدرفتاری ، خشونت و رفتارهای غیرانسانی باشد . با این حال روش های شكنجه و شدت و ضعف آن در طول فعالیت ساواك یكسان نبوده است . نكته دیگر در این رابطه تفاوت در دامنه افرادی است كه مسئول شكنجه می شدند.
در دوره ریاست بختیار بر ساواك ، بیشتر كسانی مورد شكنجه قرار می گرفتند كه اطلاعاتی در مورد سازمانهای مخالف حكومت داشتند ، نه كسانی كه به جرم خواندن كتب و اوراق ممنوعه دستگیر می شدند. (10) در دوره ریاست بختیار ، بازجویی هنوز علمی نشده بود و برای اقرار گرفتن از شكنجه استفاده
می شد . فردوست مسئولیت اعمال شكنجه بر متهمان را متوجه تیمور بختیار و مصطفی امجدی ( مدیر كل اداره سوم ساواك ) می داند . اشاره فردوست به عدم مخالفت شاه با شكنجه متهمان گویای این واقعیت است كه شاه از اعمال شكنجه بی اطلاع نبوده است . (11) شكنجه به دستور بختیار انجام می گرفت و زدن ضربات متعدد با شلاق سیمی از جمله این شكنجه ها بود . (12) سرهنگ زیبایی و مصطفی امجدی از جمله بازجوهای طراز اول ساواك در این دوره محسوب می شوند كه با استفاده از " شلاق و چوب و كتك " از متهمان اعتراف می گرفتند . (13)
پس از بركناری بختیار ، ریاست ساواك بر عهده پاكروان قرار گرفت و حسین فردوست با عنوان قائم مقام ساواك وارد آن سازمان شد . در این دوره مأموران ساواك توسط یكی از اساتید سازمان جاسوسی اسرائیل ( موساد ) ، تحت آموزش " بازجویی " قرار گرفتند . حاصل برگزاری این دوره آموزش تربیت تعدادی بازجوی متخصص بود . (14) اما متخصص شدن بازجوها در امر بازجویی ، به معنی حذف شكنجه در بازجویی ها نبود . نه تنها نمونه های زیادی از اعمال شكنجه های جسمانی ازاین دوره در دست است ، بلكه شكنجه روحی نیز به شكنجه های قبلی اضافه شد . موساد در حقیقت از طریق این آموزش استفاده از جنبه های روانشناختی برای تضعیف روحی و درهم شكستن مقاومت متهمان را به مأموران ساواك ، منتقل كرد . (15) منزوی كردن ، تحمیل زندان انفرادی ، منتظر گذاشتن متهمان در اتاق بازجویی ، طرح پرسش های مكرر و بستن چشم ها از جمله روش های جدیدی بود كه مأموران ساواك از آموزش های موساد آموخته بودند. (16) علاوه بر آن ، پاكروان خود توسط آمریكایی ها به عنوان متخصص جنگ های روانی تربیت یافته بود . به همین خاطر استفاده از فشار روانی بر متهمان در دوره ریاست او به عنوان یك روش جدید به كار گرفته شد . (17)
به دنبال وقوع قیام 15 خرداد 42 و آشكار شدن ضعف دستگاه امنیتی كشور كه منجر به پاكسازی ساواك از وجود آخرین بازمانده های دوره ریاست بختیار گردید ، در تهران حكومت نظامی اعلام و نعمت الله نصیری به عنوان فرماندار نظامی منصوب گردید . با برقراری حكومت نظامی ، تعداد زیادی از مبارزان و مخالفان حكومت دستگیر شدند . شلاق زدن ، ممانعت از خواب و دستبند قپانی زدن از جمله شكنجه هایی بود كه بر روی دستگیرشدگان اعمال می شد . طیب حاج رضایی ، حاج اسماعیل رضایی و لطف الله میثمی از جمله كسانی بودند كه در این مقطع زمانی شكنجه شدند . (18)
با قرار گرفتن نعمت الله نصیری در ریاست ساواك در بهمن ماه 1343 ، شدت برخورد با متهمان و زندانیان بیشتر شد . در این دوره نیز شكنجه در دستور كار بازجوها قرار داشت و شاه نیز با وجود اطلاعی كه از شكنجه داشته است ، با این شیوه مخالفتی نكرده است . (19) اوایل ریاست نصیری بر ساواك با ترور حسنعلی منصور و بازداشت اعضا و هواداران جمعیت مؤتلفه اسلامی مصادف بود . توكلی قمی و هاشمی رفسنجانی از جمله این گروه بودند . هاشمی رفسنجانی اتهام ارتباط با مؤتلفه شب های متوالی شكنجه كردند . روش شكنجه چنین بود كه او را روی تخت می خواباندند ؛ پاهایش را می بستند و به كف پاهایش شلاق می زدند . روش دیگر او را دمر می خواباند و به پشت او شلاق می زدند . سیلی زدن و پیچاندن دست ها یك روش بسیار معمول بود . متهم را پس از مدتی شكنجه كردن به سلول برمی گرداندند و پس از اینكه كمی دردش آرام و بدنش سرد می شد ، دوباره به اتاق بازجویی برمی گرداندند و شكنجه می كردند . ازغندی و استوار ساقی از جمله بازجوهای این مقطع بودند و متهمان را در زندان قزل قلعه بازجویی و شكنجه می كردند . (20)
تهدید بستگان از جمله روش های شكنجه در این دوران به شمار می رفت . گاهی یكی از بستگان نزدیك متهم را در هنگام بازجویی حاضر می كردند و بازجو تهدید می كرد كه اگر متهم اقرار نكند ، فرد مورد نظر را تحت آزار قرار خواهند داد . بی خواب نگه داشتن متهمان در این دوره نیز رواج داشت . بازجویی های توأم با شكنجه گاهی تا حدود 20 ساعت طول می كشید . استفاده از شیوه های روانی برای خرد كردن اعصاب متهمان از دیگر روش های شكنجه بود . از جمله شیوه های روانی این بود كه متهم را تهدید می كردند كه در صورت اعتراف نكردن ، او را بدست سیاحتگر شكنجه گر معروف ساواك خواهند سپرد . چنانچه متهم اعتراف نمی كرد ، چند روز بعد از این تهدید ، بازجویی او توسط سیاحتگر شروع می شد.
سیاحتگر متهم را روی تخت می خواباند ؛ دو نفر مأمور سر و پای متهم را نگه می داشتند و او با شلاق آنقدر متهم را می زد كه آنچه كه دیكته می شد ، روی كاغذ بنویسد . (21)
به دنبال گسترش اعتصابات و تظاهرات دانشجویان در سالهای 47 تا 49 ، ناصر مقدم مدیر كل وقت اداره كل سوم ساواك برای پیشگیری از تظاهرات دانشجویان در سال تحصیلی 50-49 ، دستور داد كمیته ای متشكل از مأموران و بازجویان اداره كل سوم ساواك در محل زندان اوین تشكیل گردد . (22) پیش از تشكیل این كمیته ، تعدادی از كاركنان ساواك كه در زندان قزل قلعه مستقر بودند ، دانشجویان مشكوك به فعالیت های سیاسی را دستگیر می كردند . (23) در بازجویی از دانشجویان بازداشت شده ، آنها را با استفاده از كابل سیمی شكنجه می كردند . این بازداشت ها منجر به كشف ارتباط فعالیت های دانشجویان با زندانیان سیاسی شد . (24) همچنین گروههای ماركسیستی نیز شناسایی و اعضای آنها دستگیر شدند .
كثرت بازداشت شدگان به حدی بود كه در زندان اوین سلولهای جدیدی برای جا دادن آنها ساخته شد .
گروه طوفان ، گروه فلسطین و سازمان آزادیبخش خلق ایران ( سازمان رهایی بخش خلق ایران ) از جمله گروههایی بودند كه در نتیجه فعالیت كمیته اوین و كمیته قزل قلعه شناسایی شدند . به تدریج تعداد دیگری از مأموران و بازجویان كاركشته ساواك به كمیته اوین پیوستند . این اطلاعات منجر به كشف و شناسایی گروه سیاهكل در زمستان 49 شد .
اعضای دستگیر شده گروه مذكور به تهران منتقل شدند و در اوین تحت بازجویی و شكنجه قرار گرفتند و در نتیجه شكنجه های اعمال شد . دو تن از آنها در زیر شكنجه كشته شدند . (25)
در مقابل فشاری كه ساواك بر دستگیرشدگان وارد می كرد ، عناصر باقیمانده گروههای مذكور حمله به اماكن دولتی ، ترور مقامات و ربودن بستگان مقامات حكومتی را در دستور كار خود قرار دادند . حكومت پهلوی برای مقابله با اینگونه برنامه ها درصدد ایجاد هماهنگی بین شهربانی و ساواك برآمد كه این امر نهایتا منجر به شكل گیری كمیته مشترك ضد خرابكاری شد . (26) هر چند در اوایل ریاست كمیته مشترك بر عهده سپهبد صدری رئیس شهربانی كل كشور قرار گرفت ، اما به تدریج ساواك بر مقدرات كمیته مشترك مسلط شد .
گردآوری اطلاعات و گرفتن اقرار از متهمین از وظایف و اختیارات واحد اطلاعاتی كمیته مشترك ضد خرابكاری بود . دوره شش ساله فعالیت كمیته مشترك یعنی از اواخر سال 1350 تا اوایل سال 1357 یكی از سخت ترین و وحشتناك ترین مقاطع زمانی برای مبارزان و مخالفان حكومت پهلوی به شمار می رود . واحد اطلاعاتی از چهار دایره تشكیل شده بود كه یكی از آنها دایره بازجویی بود . دایره بازجویی از هشت تیم بازجویی تشكیل شده بود كه با روش های مختلف به آزار و شكنجه متهمان می پرداخت ، تا از آنها در مورد فعالیت ها ، سازمان متبوع و همدستانشان اطلاعات بدست آورد .
بازجوهای كمیته مشترك از نظر اداری تحت تابعیت واحد اطلاعاتی و زیرمجموعه دایره بازجویی بودند . (27) اكثر بازجوهای كمیته مشترك را مأمورانی تشكیل می دادند كه در زمان شكل گیری كمیته های پیش از كمیته مشترك ( كمیته اوین و كمیته قزل قلعه ) به بازجویی از اعضای گروههای مخالف پرداخته بودند. (28)
برخی از بازجوها ، پیش از شروع فعالیت در دایره بازجویی ، دوره 9 ماهه ای را در اداره آموزش ساواك طی می كردند كه در خلال آن با شیوه های بازجویی آشنا می شدند . (29)
پس از طی این دوره ، آنها به عنوان بازجوی متخصص شناخته می شدند . بازجوها در اوایل كار خود ، در كنار بازجوهای كاركشته و با تجربه ، جنبه های عملی بازجویی را فرا می گرفتند . بازجوها در اعمال فشار و شكنجه از مقامات بالا دست خود دستور می گرفته اند و مقامات مافوق آنها ، از شكنجه ها اطلاع داشته اند . (30) سلسله مراتبی كه بازجوها را به مقامات مافوق ربط می داد عبارت بود از : سربازجو ، معاون اطلاعاتی كمیته مشترك ، رئیس كمیته مشترك ، مدیر كل اداره سوم ، رئیس ساواك و شاه . مستندات بیانگر این واقعیت است كه بازجویی توأم با شكنجه با اطلاع معاون اطلاعاتی كمیته مشترك انجام می گرفته است . (31) علاوه بر آن ، در بولتن های دایره جمع آوری اطلاعات ، گزارش فعالیت روزانه دایره بازجویی درج می شد . در این بولتن ها روند كار واحد اطلاعاتی كمیته كه شامل فعالیت بازجوها و گزارش آنها از اعتراف متهمان بود ، نوشته می شد . بولتن ها در هر هفته دوبار تهیه می شد و غیر از رئیس واحد اطلاعاتی ، رئیس كمیته مشترك ، مدیر كل اداره سوم ساواك ، رئیس ساواك ، دفتر ویژه اطلاعات و شاه نیز آن را دریافت می كردند . (32) در این بولتن ها در قسمت گزارش بازجویی از متهمان ، نوشته می شد كه متهم پس از مدتی مقاومت سرانجام اعتراف كرد . درج این جمله به معنای استفاده از شكنجه برای گرفتن اعتراف از متهم بود . (33)
در هنگام دستگیری متهم اطلاعات اولیه در مورد فعالیت های او و سازمان متبوعش وجود داشت . این اطلاعات اولیه مبنای كار بازجویی قرار می گرفت . بازجو در مرحله مقدماتی بازجویی ، پس از بررسی پرونده اطلاعاتی متهم از او بازجویی به عمل می آورد و در صورت مغایرت پاسخ های متهم با اطلاعات مندرج در پرونده ، موضوع را به سربازجو گزارش می كرد . سربازجو پس از دریافت گزارش بازجو ، دستور شكنجه كردن متهم را صادر می كرد . (34)
در فاصله بازجویی مقدماتی تا مرحله دوم بازجویی و اعمال شكنجه ، متهم در سلول نگهداری می شد . سپس او را از سلول خارج می كردند و به اتاق تمشیت كه همان اتاق شكنجه بود انتقال می دادند .
مسئولان اتاق شكنجه ، حسینی شكنجه گر معروف ساواك بود . در اتاق تمشیت پیش از هر كاری دست و پای متهم را می بستند . بازجو در كنار متهم قرار می گرفت و شروع به طرح سؤالات خود می كرد و چنانچه متهم پاسخ نمی داد یا پاسخ هایش بازجو را قانع نمی كرد ، با اشاره بازجو شكنجه متهم آغاز
می شد . در بسیار از موارد ، بازجو نیز همراه شكنجه گر به ضرب و شتم و شكنجه متهم می پرداخت .
در مورد برخی متهمان ، كار بازجویی به صورت تیمی انجام می شد و چند نفر بازجو و شكنجه گر ، كار بازجویی و شكنجه را انجام می دادند . تعیین مرز بین عنوان " بازجو " و " شكنجه گر " مشكل است و می توان گفت كه همه بازجوهای كمیته مشترك به این دلیل كه در شكنجه متهمان دست داشته اند ، شكنجه گر نیز بوده اند . (35)
در كمیته مشترك شیوه و نوع شكنجه ها محدود نبود ؛ بلكه از انواع روش های شكنجه استفاده می شد . شخصیت فردی بازجو ، نوع اتهام فرد بازداشت شده ، سابقه فعالیت و درجه وابستگی حزبی یا گروهی او ، شرایط سیاسی و موقعیت زمانی دستگیری ، در تعیین نوع و میزان شكنجه تأثیر داشت . علاوه بر این ، اعترافات متهمانی كه قبلا دستگیر شده بودند ، عملیات آینده حزب با گروه متبوع متهم و نیز ماهیت اطلاعاتی كه بازجو از متهم انتظار گفتن آن را داشت ، نیز در شدت و نوع شكنجه نقش داشت .
استفاده از شوك الكتریكی ، استعمال بطری و تخم مرغ ، سوزاندن قسمت های مختلف بدن ، آویزان كردن به مدت طولانی ، بی خوابی دادن ، استفاده از دستگاه آپولو و بستن دستها و پاها و زدن ضربات متعدد كابل بر كف پاها ، ادرار كردن در دهان متهمان ، كشیدن ناخن ، فرو كردن سوزن به زیر ناخن و داغ كردن سوزن با شعله فندك ، ریختن قطرات آب به طور متوالی روی پیشانی متهم ، به صلیب كشیدن ، تجاوز جنسی ، دستبند قپانی زدن و آویزان كردن متهم و زدن او با كابل ، مجبور كردن متهم به دویدن بعد از شكنجه پاها و لگد كردن پاهای شكنجه شده ، ضربه زدن بر پاها و دستهای شكنجه شده ، تهدید به قتل ، فحاشی و هتك حرمت متهمان در حضور خانواده هایشان ، منزوی كردن متهم ، نگهداری در سلول انفرادی ، وارد كردن به دویدن و در آوردن صدای سگ ، بستن چشم ها و قرار دادن در كنار هشتی بندهای كمیته مشترك ، فرو كردن سر متهمان در آب سرد در فصل سرما از جمله شكنجه های رایج در كمیته مشترك ضد خرابكاری بود . (36)
آپولو مجموعه ای از چند دستگاه فلزی بود كه در اتاق تمشیت ( اتاق شكنجه ) قرار داشت و نحوه استفاده از آن چنین بود كه متهم را روی تخت فلزی می خواباندند ، سپس با استفاده از گیره هایی كه روی دسته های تخت قرار داشت ، دست ها و پاهای او را می بستند و به وسیله دستگیره ای كه روی دستگاه وجود داشت ، پاهای متهم را به سمت بالا می آوردند تا كف پاها رو به بالا قرار گیرد . " كلاه خود " فلزی را كه از سقف آویزان بود ، به سمت پایین می كشیدند تا سر و شانه های متهم را بپوشاند . سپس با كابل كف پاهای او را می زدند (37) و یا با آتش سیگار قسمت های بدنش را می سوزاندند و یا اینكه سوزن در زیر ناخن هایش فرو می كردند و با شعله فندك سوزن را داغ می كردند . در این لحظات دردآور صدای فریاد متهم بلند می شد و داخل " كلاخود " می پیچید . هر چه بر شدت شكنجه افزوده می شد ، صدای فریاد ناشی از درد بیشتر در گوش متهم می پیچید و شكنجه گران بدون اینكه صدای متهم را بشنوند به شكنجه او ادامه می دادند .
در اتاق تمشیت حسینی مخصوص اعمال انواع شكنجه ها و مخصوصا تبحر خاصی در شكنجه پاها داشت . كف پاها را به چهل قسمت مساوی تقسیم می كرد و با پائین آوردن شلاق هر بار قسمتی از كف پا را می زد به طوری كه هیچ قسمتی از كف پاها از ضربات شلاق و كابل در امان نمی ماند . جز در مواردی كه متهم در بازجویی مقدماتی اعتراف می كرد ، از یك روش شكنجه استفاده نمی شد ؛ بلكه انواع شكنجه را چندین مرحله بر متهمان اعمال می كردند و چندین بار آنها را به سلول برمی گرداندند و در وضعیتی دلهره آور در انتظار مرحله بعدی بازجویی و شكنجه نگه می داشتند .
پی نوشت ها:
1- حسین فردوست ، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، ج 1 ، تهران ، انتشارات اطلاعات ، چاپ اول 1370 ، صص 382-381.
2- عمویی ، محمدعلی ، درد زمانه ( خاطرات 1357-1320) ، تهران ، انتشارات آتراق ، چاپ اول 1377 ، صص 47و 84
3- فردوست ، پیشین ، ص 417.
4- همان ، ص 410.
5- پیترآوری ، تاریخ معاصر ایران ، ج 3 ، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی ، عطایی ، چاپ دوم 1371 ، بخش ضمایم ، ص آ90
6- فردوست ، پیشین ، صص 417-416و423.
7- C. I. A
8- F. B. A
9- فردوست ، پیشین ، صص 410-409 و 494-493.
10- كریستین دلانوآ ، ساواك ، ترجمه عبدالحسین نیك شهر ، طرح نو ، چاپ اول 1371 ، ص 102.
11- فردوست ، پیشین ، ص 450.
12- مهین دولتشاه فیروز ، شاهزاده مظفرالدین میرزا فیروز بر پایه یادداشت های خود او ، پاریس ، بی نا 1990 ، ص 471.
13- فردوست ، پیشین ، ص 449.
14- همان ، صص 450-449.
15- دلانوآ ، پیشین ، ص 234.
16- همان ، ص 334.
17- هارالد ایرانبرگر ، درباره ساواك ، جمعیت آزادی ، 1978 ، ص 17.
18- لطف الله میثمی ، از نهضت آزادی تا مجاهدین ، ج 1 ، نشر صمدیه ، چاپ سوم ، صص 178-177 و 182-181.
19- فردوست ، پیشین ، ص 450.
20- غلامرضا كرباسچی ، " اساسنامه جمعیت سری " ، فصلنامه یاد ، شماره 22 ، سال ششم ، ( بهار 1370 ، صص 54-51. )
21- دلانوآ ، پیشین ، صص 122-121.
22- آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، كد 1/323.
23- همانجا ، كد 2/506.
24- همانجا ، كد 1/323.
25- عمویی ، پیشین ، ص 298.
26- آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، كدهای 2/506 و 1/323.
27- همانجا ، كدهای 71 و 17.
28- همانجا ، كد 401.
29- همانجا ، كد 2/506.
30- همانجا ، كد 1215.
31- همانجا ، كد 401.
32- همانجا ، كدهای 1/506 و 1/323.
33- همانجا ، كد 1/323.
34- همانجا ، كد 71.
35- همانجا ، كدهای 1215 و 2/506.
36- همانجا ، كدهای 5/323 و 1215 ؛ و دلانوآ ، پیشین ، ص 334.
37- آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، كد 1/506.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله