کودکان و ارزشهای سازنده بازی

بدون تردید می‏توان گفت که بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب می‏شود و در زندگی کودک دارای اهمیت خاصی است، بازی برای هر کودک در حال رشد از ارزشهای مختلفی برخوردار است. همه نظریه‏پردازان، صرف‏نظر از گرایشهای گوناگونی که دارند، بر این عقیده‏اند که بازی نقش مهمی در رشد و تکامل کودک ایفا می‏کند. روانکاوان معتقدند که بازی
چهارشنبه، 20 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کودکان و ارزشهای سازنده بازی
کودکان و ارزشهای سازندهبازی
کودکان و ارزشهای سازنده بازی

نويسنده: محمدرضا مطهری

ارزشهای بازی

بدون تردید می‏توان گفت که بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب می‏شود و در زندگی کودک دارای اهمیت خاصی است، بازی برای هر کودک در حال رشد از ارزشهای مختلفی برخوردار است.
همه نظریه‏پردازان، صرف‏نظر از گرایشهای گوناگونی که دارند، بر این عقیده‏اند که بازی نقش مهمی در رشد و تکامل کودک ایفا می‏کند. روانکاوان معتقدند که بازی برای غلبه بر آسیبها یا ناراحتیهای عاطفی ضروری است.
روانشناسان اجتماعی اعتقاد دارند که بازی برای کنترل خود و یادگیری شیوه‏های زندگی کردن با تجربه‏های معمول روزانه ضرورت دارد.
ساخت‏گراها عقیده دارند که بازی برای رشد و نمو شناخت لازم است. و تکوین‏گراها می‏گویند بازی در همه فرهنگهای دنیا برای ارتقای کفایتها و اجتماعی کردن کارکردها امری ضروری است.

ارزش جسمانی بازی:

از آنجا که بازی غالبا با فعالیت بدنی همراه است، ارتباط نزدیکی با رشد و تربیت اندام بچه‏ها و مهارتهای جنبشی مناسب و آمادگی بدنی آنها دارد. بچه‏ها بدنشان را با علاقه و لذت به کارهای جسمی وا می‏دارند و همزمان با آن به مهارتهایی می‏رسند که آنها را قادر می‏سازد تا از نظر بدنی احساس اطمینان، ایمنی و اتکا به نفس پیدا کنند.(1)
فعالیتهایی که کودک به عنوان بازی انجام می‏دهد در پرورش نیروی بدنی و حواس او تأثیر زیادی دارند، کودک می‏پرد، می‏دود، از پله‏ها بالا و پایین می‏رود، لی لی می‏کند، خم و راست می‏شود، نشست و برخاست می‏کند، دوچرخه‏سواری می‏کند، توپ‏بازی و طناب‏بازی می‏کند و ... در تمام این فعالیتها عضلات و اندامهای مختلف خود را به کار می‏گیرد و موجبات تقویت آنها را فراهم می‏سازد.
از نظر حسی و حرکتی می‏توان گفت از طریق بازی حس بینایی، شنوایی و لامسه کودک پرورش می‏یابند. چشم و دست او از هماهنگی بیشتر و بهتری برخوردار می‏گردند و عضلات انگشتان و دست و پای او ورزیده می‏شوند.
معمولاً کودکان سالم از انرژی زیادی برخوردار هستند که به وسیله بازی آن را مصرف می‏کنند. اگر انرژیهای اضافی کودک از طریق صحیح (بازی) مصرف نشود و به حالت سرکوب شده در جسم کودک ذخیره شود، موجب ناآرامی، عصبانیت، بدخلقی و پرخاشگری او می‏شود.(2)

ارزش اجتماعی بازی:

انسان به عنوان موجودی اجتماعی نیاز دارد که به گروهی تعلق داشته باشد و خود را بخشی از آن بداند، از طریق بازی نخستین گامها را برای اجتماعی شدن برمی‏دارد.
کودک از طریق بازی مفاهیم همکاری، پیروزی، شکست، هم‏چشمی و برتری‏طلبی، رقابت و ایجاد رابطه انسانی و دوستانه را یاد می‏گیرد، همچنین یاد می‏گیرد که چگونه در استفاده از وسایل بازی با دیگران سهیم شود و از این طریق حس تعاون و احترام به دیگران را در خود رشد می‏دهد. مثلاً کودکی که برای اولین بار از تاب استفاده می‏کند، بسیار خودخواهانه برخورد می‏کند ولی به مرور یاد می‏گیرد که دیگر کودکان نیز مشتاقانه انتظار می‏کشند. با بزرگتر شدن کودک این اصل پذیرفته می‏شود که شرط اساسی بازی با دیگران همکاری است. در حدود سه سالگی نسبت به کودکان دیگر و بازی با آنها علاقه‏مند می‏شود و به تدریج آمادگی پیدا می‏کند که حقوق دیگران را درک کند. وقتی کودک به این مرحله رسید، زمان برای آشنایی و سپس آموختن بازیهای گروهی فرا می‏رسد.(3)
روح فرمانبرداری از مقررات وضع شده در بازیها او را به فرمانبرداری از مقررات اجتماعی عادت می‏دهد، قدرت سازماندهی، مدیریت و سلسله مراتب را به او می‏آموزد.
همان طور که در (4)Fein (1986) گزارش شده است، بررسیهای بسیاری نشان می‏دهد که بازی با دیگران به بچه‏ها فرصت می‏دهد تا رفتار خودشان را با رفتار دیگران هماهنگ کنند و دیدگاههایی را که با نقطه نظرهای خودشان فرق دارد، به حساب بیاورند.
بنابراین، بازی تجربه‏هایی غنی در اختیار بچه‏ها می‏گذارد، تجربه‏هایی که بچه‏ها به آنها نیاز دارند تا مهارتهای اجتماعی را فرا گیرند، تحریم و سلطه‏گری را به کار برند و در قدرت، مکان زیست و عقیده با دیگران شریک شوند.(5)

ارزش اخلاقی بازی:

بازی یکی از مهمترین عوامل در تربیت اخلاقی کودک به حساب می‏آید. کودک در خانه و مدرسه یاد می‏گیرد که چه چیز خوب و چه چیز بد است، ولی تثبیت معیارهای اخلاقی در این دو محل هرگز به اندازه بازی قوی نیست.
کودک در می‏یابد اگر بخواهد در بازی، یک فرد قابل قبول به حساب آید باید درستکار، باحقیقت، مسلط به خود، عادل صادق، وفادار، مسؤولیت‏پذیر و رفتاری قابل قبول داشته باشد.
اگر خواسته باشد در گروه حاشا کند، جِر بزند و به حساب خودش کلاه سر دیگران بگذارد به زودی از طرف همبازیها طرد خواهد شد و جایگاهی در گروه نخواهد داشت. او در بازی کم کم درک می‏کند که همبازیهایش نسبت به خطاهای وی در بازی نسبت به اعضای خانواده‏اش (والدین، برادران، خواهران) کمتر شکیبا و صابرند. بنابراین او یاد می‏گیرد که اصول اخلاقی را به هنگام بازی نسبت به محیط خانه و مدرسه به طور کاملتر رعایت کند.(6)

ارزش عقلانی بازی:

بخشی از آشنایی کودکان با جهان خارج، از طریق بازیها انجام می‏شود. کودک از راه عمل و تجربه در محیط به ابداع می‏پردازد. با پدیده‏ها و مسایل جدید آشنا می‏شود. به هنگام مشاهده دقت خود را به کار می‏اندازد و با استفاده از این زمینه‏ها (یعنی مشاهده، تجربه، دقت و ابداع) قدرت انتخاب بهترین راه حل را به دست می‏آورد و قادر می‏شود که شناخت صحیح‏تری از پدیده‏های محیط خود کسب کند. کودک به هنگام بازی به استدلال می‏پردازد، قضاوت می‏کند، به حل مسایل می‏پردازد و نهایتا از فعالیتهای خود نتیجه‏گیری می‏کند و این فعالیتها به او کمک می‏کند تا در آینده بتواند متکی به نفس، مستقل و در حل مشکلات توانمند باشد.(7)
شواهد نشان می‏دهد که بین بازی و رشد شناختی رابطه‏ای نیرومند وجود دارد. بررسیهای انجام شده نشان دهنده رابطه‏ای مثبت بین بازی و نمره آزمونهای هوشی میزان شده است. این بررسیها به نکات زیر اشاره دارد: افزایش مهارتها در برنامه‏ریزی، توانایی حل مشکل، مهارت در وضعیت تحصیلی، آفرینندگی و تفکر واگرا، دست یافتن به دوراندیشی، حافظه و رشد زبان. بنابراین، این ارتباط بازی با رشد شناختی موضوع مهمی است، زیرا در جایی بازی می‏تواند به رفتارهایی پیچیده‏تر بیانجامد.
بدین لحاظ است که انجمن جهانی تعلیم و تربیت دوران کودکی (ACEI) عقیده دارد بازی رفتاری طبیعی و توانمند است که در رشد کودک نقش ایفا می‏کند و تأکید دارد که هیچ یک از برنامه‏های آموزش بزرگسالان نمی‏تواند جایگزین مشاهده، فعالیت و دانش مستقیم خود کودک شود.(8)

ارزش درمانی بازی:

برای درک بیشتر دنیای کودکان، می‏توان آنها را در هنگام بازی مورد مشاهده قرار داد. کودکان از طریق بازی، احساسات، ناکامیها و اضطرابها و ترسهای خود را بیان می‏دارند. از این‏رو بازی برای درمان‏گران وسیله مناسبی است تا به دنیای کودکان راه پیدا نمایند و آنها را بیشتر و بهتر بشناسند و به مشکلات پی ببرند.
امروزه به کمک این تکنیک و تدارک اسباب‏بازیهای ضروری و تشکیل جلسات بازی برای کودکان، رفتارهای آنان را زیر نظر گرفته و ضمن دسترسی به ریشه‏های مشکلات کودکان به درمان آنان می‏پردازند.(9)
بازی به عنوان یک کاتارسیس (catharsis)برای از میان بردن انرژی سرکوب شده و زیر فشار قرار گرفته، عمل می‏کند. در زندگی روزمره کودک نیاز دارد از تنشهایی که توسط محدودیتهای محیطی به او تحمیل می‏شود رهایی یابد.
بازی به او فرصت می‏دهد که احساسات خود را به طریقی قابل قبول در اجتماع بیان کند و به وی اجازه می‏دهد انرژی تحت فشار خود را به طریقی بیرون بریزد که از نظر دیگران و کلاً اجتماع منعی نداشته باشد.
بازی و اسباب‏بازیها بهترین ابزار برای شناخت تمایلات و احساسات کودکان می‏باشند زیرا کودک به هنگام بازیهای خلاق خود، خواسته‏ها و تمایلات خود را بیان می‏کند و نشان می‏دهد که از چه چیزی محروم شده است، به چه چیزهایی بیشتر گرایش دارد و از چه چیزهایی رنج می‏برد.(10)
مثلاً بچه‏ای که می‏خواهد نقش یک رهبر را بازی کند چون در زندگی واقعی برآوردن چنین خواستی همیشه ممکن نیست، او در زندگی می‏تواند پدر، معلم یا ژنرال سرباز عروسکی خود باشد. به گفته اکسلاین بازی وسیله طبیعی کودک برای بیان خود است. بازی موقعیتی است که به کودک داده می‏شود تا احساسات و مشکلات خود را عرضه کند. درست همان طور که در مورد بزرگسالان مصداق پیدا می‏کند و شخص مشکلات خود را با گفتگو عنوان و مطرح می‏کند مثلاً وقتی کودک با عروسکهایی بازی می‏کند که معرف اعضای خانواده او هستند امکان دارد کلیدی به درمانگر بدهد که از آن طریق بتواند به چگونگی احساسات او نسبت به اعضای خانواده‏اش پی ببرد. اگر او عروسکی را که به جای یک نوزاد یا خواهر و برادر کوچکترش است کتک بزند یا عروسک مادر به عروسک خواهر و برادر بزرگتر سیلی بزند، می‏توان دریافت که او نسبت به اعضای خانواده‏اش چه احساسی دارد.(11)
کودکان در حین بازی با صداقت، صراحت، روشن و زنده خود را بیان می‏کنند، احساسات، نگرشها و افکار متلاطم آنها آشکار شده و خود را نشان می‏دهند(12) یک ناظر (درمانگر) می‏تواند مشکلات کودک را درک کند، خود کودک نیز به مرور می‏تواند مشکلات خود را بفهمد و طریق روبه‏رو شدن با آنان را فرا گیرد.

پی نوشت:

1 ـ نویسندگان و مؤلفان کشورهای جهان، نگاهی به آموزش و پرورش پیش از دبستان در جهان امروز (ج1)، ص147 ـ 146.
2 ـ احمدوند، محمدعلی، روان‏شناسی بازی، ص12 ـ 11.
3 ـ جمعی از مؤلفان، روان‏شناسی رشد (1)، ص270.
4 ـ Fein, G (1981) the play of children. in G.fein m. Rivkin (Eds).
5 ـ احمدوند، محمدعلی، روان‏شناسی بازی، ص146.
6 ـ هارلوک الیزابت، بازی، ص16، ترجمه وحید روان‏دوست.
7 ـ ترکمان، منوچهر، مقدم، مصطفی، بازیهای آموزشی، ص10.
8 ـ منبع شماره 1، ص146.
9 ـ منبع شماره 2، ص133 و 17.
10 ـ بهرامی، هادی، روان‏شناسی کودک، ص113.
11 ـ منبع شماره 6، ص13.
12 ـ اکسلاین ویرجینیا، بازی‏درمانی (ترجمه احمد حجاران)، ص12.

منبع: پیام زن




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط