خليج فارس و جاذبه هاي گردشگري(1)
تهيه كنندگان : عبدالامير كربلايي و ف. مدرك
منبع:راسخون
منبع:راسخون
خلیج فارس یا خلیج پارس آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان قرار دارد. مساحت آن ۲۳۳٬۰۰۰ کیلومتر مربع است، و پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان بشمار میآید. خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد، و از غرب به دلتای رودخانه اروندرود، که حاصل پیوند دو رودخانهٔ دجله و فرات و پیوستن رود کارون به آن است، ختم میشود.
کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در کناره خلیج فارس هستند.
به سبب وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بینالمللی، منطقهای مهم و راهبردی بشمار میآید. خليج فارس در سدة اخير بدون ترديد يكي از مهمترين و حساسترين مناطق جهان در نگرشهاي ژئوپولتيك بوده است. با توجه به تحولات و دگرگونيهاي عميق و جاري در عرضه مناسبات بينالمللي در آغاز قرن 21 به عنوان مهمترين كانون توجه قرار گرفته و به تعبير كلاسيك ژئوپولتيك «هارتلند» يا «قلب زمين» نام ميگيرد.
به نگارش تاريخ، خليج فارس پيوسته بخش پر اهميتي از جهان بوده و همانطور كه تاريخ نويسان به ما ميگويند تمدن بشر در نزديكي آبهاي اين دريا پديد آمد. خليج فارس نقش خود را به عنوان شاهراه بازرگاني از روزگاران باستان آغاز كرد. 1
كتيبههاي كشف شده در جزاير بحرين نشان ميدهد كه فنيقيها اولين اقوام تاجرپيشه دنيا در خليج فارس بودهاند. بعد از آنان تجارت منطقه مدتي به دست بابليها و سپس ايرانيها افتاد. 2 با گسترش امپراتوريهاي بزرگ مانند هخامنشيان، پارتيان، ساسانيان، نقش خليج فارس اهميت بيشتري يافت. داريوش هخامنشي با اعزام نمايندهاي به خليج فارس دربارة آن به تحقيق پرداخت. ساسانيان نيز در سواحل جنوبي نيرو پياده كرده و يمن و مسقط را به تصرف خود درآوردند. 3
پس از سلطه اعراب بر ايران و بينالنهرين در قرن هفتم ميلادي، ارتباط با هندوستان از راه خليج فارس براي مسلمانان ميسر شد و تجارت منطقه در اختيار آنان قرار گرفت. بدين ترتيب از آن زمان به بعد خليج فارس به مهمترين راه ارتباطي بين بازارهاي شرق و غرب تبديل شد از ابتداي قرن شانزدهم تا (1971 م) دولتهاي استعماري چندي به منظور هدفهاي استعماري و استفاده از امكانات متنوع و غني منطقه با يكديگر به چالش قدرت و رقابت شديدي قرار داشتند كه اولين آنها پرتغاليها و سپس عثمانيها، هلنديها، فرانسويها، روسهاي تزاري و آخرين آنها انگليسيها بودند كه حضور وسيعتر و طولانيتري در منطقه داشتهاند.
چنين بود كه رقابت و حضور استعمارگران در خليج فارس مداوم و بي وقفه نزديك به 4 قرن يا (370 سال) به طور انجاميد. اهميت جهاني خليج فارس در دورة نوين از سال (1908 م) هنگامي آغاز شد كه نخستين چاه نفت در مسجد سليمان حفر شد. امروزه به جهت وجود ذخاير گسترده انرژي منطقه كه گستردهترين ذخاير جهان است اهميت جهاني دارد و اين در حالي است كه ذخاير موجود انرژي در ديگر بخشهاي جهان رو به پايان است.
غناي فرهنگي منطقه نيز بينظير بوده و سابقه تمدن و مدنيتي كه جهان در اين بخش از خود شاهد آن بوده در ديگر مكانها كمتر وجود دارد. جمهوري اسلامي ايران نيز كه از ديدگاه مذهبي بزرگترين و مستقلترين كشور اسلامي و شيعه مذهب در منطقه است پس از ظهور شكوهمند انقلاب اسلامي و پيروزي آن مؤثرترين عامل اثرگذار بر تحولات سياسي و فرهنگي منطقه ميباشد. 5 امروزه اهميت خليج فارس بر هيچ دولتي پوشيده نيست و هر قدرتي كه خواهان تسلط بر جهان است نظري هم به خليج فارس دارد. در چنين حالي كشورهاي منطقه نيز بايد به خود آيند و با حفظ همگوني سياسي و فرهنگي منافع خود را در منطقه حفظ و پاس بدارند.
این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است. جزایر مهم آن عبارتاند از: قشم، بحرین، کیش، خارک، پورموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک و لاوان که تمامی آنها به جز بحرین به ایران تعلق دارد.
خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان و امارات متحده عربی است، و به همین سبب، منطقهای مهم و راهبردی به شمار میآید. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها میتوان بندرعباس، بوشهر، بندرلنگه و بندر ماهشهر در ایران، و شارجه، دوبی و ابوظبی را در امارات متحده عربی نام برد.
اين خليج در محدوده 23 الي 30 درجه عرض شمالي و 48 الي 56 درجه طول شرقي واقع شده است. عمق آن بندرت از 2/73 تا 5/91 متر تجاوز ميكند و عمق متوسط آن بين 25 تا 35 متر است كه در دهانه تنگه هرمز به بيش از100متر ميرسد. خليج فارس 226 هزار كيلومتر مربع مساحت دارد و 62% آبهاي سطح كره زمين را شامل ميشود.
آبهاي خليج فارس از ساير آبهاي جهان شورتر است چون آب رودهاي آن نمك و املاح فراوان دارد و همچنين تبخير آن نيز بيشتر از آب دريافتي از باران و رودخانههاست.
درجه حرارت در تابستان 32 تا 34 درجه سانتيگراد و در زمستان 15 درجه ميباشد. خيلج فارس با ويژگيهاي خود، يعني عمق كم، شوري آب، ارتباط محدود با آبهاي آزاد جهان، اكوسيستم ويژهاي را تشكيل داده و مجموعه حياتي وابسته و پيوستهاي را در كف، داخل، بالا و سطوح سواحل خليج فارس بوجود آورده است. بروز «مه» از ويژگيهاي اقليمي خليج فارس است كه در تابستان و اوايل صبح روي ميدهد و ميزان ديد را تا 3 كيلومتر و گاه تا 800 متر كاهش ميدهد. 7
حدود 400 كيلومتر از سواحل خليج فارس جزء قلمرو عربستان سعودي است كه در گذشته «احسا» خوانده ميشد و ساحل غربي خليج «سالوا» بخشي از آن است. ساحل شرقي «سالوا» را قطر با 563 كيلومتر ساحل، تشكيل ميدهد. بعد از قطر امارات متحده عربي متشكل از هفت شيخ نشين قرار دارد كه بجز «فجيره» شش شيخ نشين ديگر آن در آبهاي خليج فارس واقع شدهاند.
بطور كلي خليج فارس را هشت كشور ساحلي دربر گرفته است كه در اين ميان ايران با طولانيترين ساحل بيشترين جمعيت و كهنترين تمدن در ساحل شمال آن واقع شده و عربستان بزرگترين همسايه خليج فارس و بحرين كوچكترين و قطر كم جمعيتترين همسايه آن است.
زمين شناسان معتقدند كه در حدود پانصد هزار سال پيش، صورت اوليه خليج فارس در كنار دشت هاي جنوبي ايران تشكيل شد و به مرور زمان، بر اثر تغيير و تحول در ساختار دروني و بيروني زمين، شكل ثابت كنوني خود را يافت. قدمت خليج فارس با همين نام چندان ديرينه است كه عده اي معتقدند: -خليج فارس گهواره تمدن عالم يا مبدا پيرائي نوع بشر است. ساكنان باستاني اين منطقه، نخستين انسان هايي بودند كه روش دريانوردي را آموخته و كشتي اختراع كرده و خاور و باختر را به يكديگر پيوند داده اند. اما دريانوردي ايرانيان در خليج فارس، قريب پانصد سال قبل از ميلاد مسيح و در دوران سلطنت داريوش اول آغاز شد. داريوش بزرگ، نخستين ناوگان دريايي جهان را به وجود آورد. كشتي هاي او طول رودخانه سند را تا سواحل اقيانوس هند و درياي عمان و خليج فارس پيمودند، و سپس شبه جزيره عربستان را دور زده و تا انتهاي درياي سرخ و بحر احمر كنوني رسيدند. او براي نخستين بار در محل كنوني كانال سوئز فرمان كندن ترعه اي را داد و كشتي هايش از طريق همين ترعه به درياي مديترانه راه يافتند. در كتيبه اي كه در محل اين كانال به دست آمده نوشته شده است: -من پارسي هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان كندن اين ترعه را داده ام از رودي كه از مصر روان است به دريايي كه از پارس آيد پس اين جوي كنده شد چنان كه فرمان داده ام و ناوها آيند از مصر از اين آبراه به پارس چنان كه خواست من بود.»
داريوش در اين كتيبه از خليج فارس به نام دريايي كه از پارس مي آيد نام برده است و اين نخستين مدرك تاريخي است كه درباره خليج فارس موجود است.
اولين بار يوناني ها بودند كه اين خليج را -پرسيكوس سينوس يا «سينوس پرسيكوس كه همان خليج فارس است، ناميده اند. از آنجا كه اين نام براي اولين بار در منابع درست و معتبر تاريخي كه غير ايرانيان نوشته اند آمده است، هيچ گونه شائبه نژادي در وضع آن وجود ندارد. چنان كه يونانيان بودند كه نخستين بار، سرزمين ايران را نيز -پارسه و -پرسپوليس يعني شهر يا كشور پارسيان ناميدند. استرابن جغرافيدان قرن اول ميلادي نيز به كرات در كتاب خود از خليج فارس نام برده است. وي محل سكونت اعراب را بين درياي سرخ و خليج فارس عنوان مي كند. همچنين -فلاريوس آريانوس مورخ ديگر يوناني در كتاب تاريخ سفرهاي جنگي اسكندر از اين خليج به نام -پرسيكون كيت- كه چيزي جز خليج فارس، نيست نام مي برد.
البته جست و جو در سفرنامه ها يا كتاب هاي تاريخي بر حجم سندهاي خدشه ناپذيري كه خليج فارس را -خليج فارس- گفته اند، مي افزايد. اين منطقه آبي همواره براي ايرانيان كه صاحب حكومت مقتدر بوده اند و امپراطوري آنها در قرن هاي متوالي بسيار گسترده بود هم از نظر اقتصادي و هم از نظر نظامي اهميت خارق العاده اي داشت. آنها از اين طريق مي توانستند با كشتي هاي خود به درياي بزرگ دسترسي پيدا كنند.
از آن به بعد خلیج فارس از نظر ناهمواری تغییر اساسی نداشت ولی از نظر آب و هوا در هر دوره یخبندان كه سطح آبهای آزاد جهان پایین میرفت، خالی از آب میشد. در 18 هزار سال پیش كه پایان آخرین یخبندان بود و سطح آبهای دریاهای آزاد حدود 120 متر پایین رفته بود، آب و خلیجی وجود نداشت و چه بسا انسانهای دوران پارینه سنگی در بیشتر بستر آن زندگی هم میكردند. با گرم شدن هوا كمكم سطح آب بالا آمد و به حد امروزی رسید و احتمالاً بالا آمدن همچنان ادامه دارد(2).
از 9000 سال پیش انسانهای دوران میانسنگی و نوسنگی و عصر فلزات در سواحل شمالی از بینالنهرین، سومر و عیلام به طرف شرق تا هلیلرود جیرفت تمدنهای درخشانی را پشت سر نهاده بودند(3). این مردم كه از نژاد سفید قدیمی تیره رنگ بودند، در بیش از 5000 سال پیش با اختراع خط وارد دوران تاریخی شدند و علاوه بر نواحی ساحلی با نواحی مركزی ایران نیز ارتباطهایی داشتند(4) و در حواشی سواحل و جزایر نزدیك رفت و آمد میكردند.
از دوره طاهریان از شروع سده سوم كه كم كم امرا و سپس پادشاهان محلی و بالاخره دولتهای بزرگ مانند دیلمیان، سلجوقیان، اتابكان فارس، تیموریان، صفویان، نادرشاه، كریمخان زند و حتی آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار، تمام حكام و شیوخ محلی سواحل جنوبی تابع حاكم ایالت فارس بودند و با دادن باج و خراج و هدایا خدمتگزاری خویش را اعلام میكردند.
بیشتر درآمد این حكام از تجارت بود كه دامنه آن از یك سو به شرق آفریقا و از سوی دیگر تا چین میرسید و بیشتر بازرگانان بنادر فارس و بحرین بزرگ ثروتهای سرشاری را نصیب موطن خود مینمودند.
جزیره هرمز – در اواخر قرن یاد شده حاكم بندر هرموز برای امنیت بیشتر تمام تشكیلات حكومتی و تجاری شهر هرموز را به «جزیره جرون» منتقل كرد و نام آن را هم به هرمز تغییر داد و جزیره هرمز هم مشهور شد و مهمترین مركز تجاری خلیجفارس شد.
بندرعباس – در قدیم دهكده ماهیگیری به نام «شهرو» بود. در اوایل قرن هشتم كه جزیره جرون به جزیره هرمز تغییر نام داد، واژه «جرون» به «شهرو» انتقال داده شد یعنی شهرو، جرون شد. با رونق تجاری جزیره هرمز و نقل و انتقال كالا از دریا به داخل خشكی ایران و برعكس از طریق جرون، كمكم این شهر كوچك هم ترقی كرد و نامش از جرون «گمرو» و بعد به «گمرون» (گامبرون) تغییر پیدا كرد. بعدها با آمدن پرتغالیها و تصرف هرمز در زمان شاه اسماعیل، این جزیره تابع دولت پرتغال گردید. در زمان شاه عباس بزرگ صفوی در سال 1031 ﻫ ق/ 1622 م «امامقلی خان» سردار شاه عباس و حاكم ایالت فارس با همكاری شركت هند شرقی بریتانیا، پرتغالیها را شكست داد و گمرون جای هرمز را گرفت و نامش هم به افتخار شاه عباس «بندرعباس» شد و همانند سایر بنادر فارس بر شهرت و اعتبار ایالت فارس افزود (در آن زمان استان هرمزگانی وجود نداشت)(8).
تابعیت شیوخ و حكام عرب سواحل جنوبی خلیجفارس تا زمان فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت از آن به بعد عوامل زیادی باعث شد جزایر و سواحل جنوبی خلیجفارس از حاكمیت ایران خارج شود و به دست انگلیسیها بیفتد. از جمله: تصرف ولایات قفقاز و شروان (جمهوری آذربایجان)، تسخیر ازبكستان و تركمنستان توسط روسها، شورشهای هراتیها، قندهاریها (افغانستان بعدی) به تحریك انگلیسها و ندادن اجازه به دولت ایران برای فرونشاندن آنها به بهانه حریم هندوستان بودن، كه هند را تابع بریتانیا میدانستند. انگلیسیها همچنین افراد دست نشانده خود را بر مصادر امور مهم ایران میگماردند و در ضمن بین شیوخ تفرقه میافكندند و آن را به تجاوز نواحی تابع ایران تشویق میكردند، و به مرور طبق قراردادهایی شیوخ را تابع دولت انگلستان نمودند و دولتهای ایران به خصوص در زمان ناصرالدین شاه آن قدر درگیر مسایل یاد شده بودند كه حتی فرصت اعتراض هم نداشتند.
دارسی انگلیسی امتیاز نفت را گرفت و با به نفت رسیدن اكتشافات و نیاز ناوگان دریایی انگلستان به نفت، دولت انگلیس خود را رسماً وارد صحنه كرد و انگلیسیها به تقلید روسها كه قزاقها را در شمال داشتند، در جنوب تفنگداران جنوب ایران را دایر كردند و كشور ایران را بین خود و روسیه تقسیم نمودند. با انقلاب 1917 روسها از صحنه ایران بیرون رفتند... و انگلیسها بر آن شدند تا ایران را تماماً خود مالك شوند، اما لقمه آنقدر بزرگ بود كه آزادیخواهان خود جوش در سراسر جنوب به ویژه در تنگستان و دشتستان و در اكثر روستاها و شهرها بر علیه انگلیسها و عوامل آنها قیام و لقمه را در گلوی آنها گیر دادند.
انگلیسیان ناچار با تغییر سیاست مزورانه و با سپردن كارها به دست عوامل خود فروخته ایرانی و منافع كمتر تن در دادند.
بعدها ایرانیان توانستند با خردمندی و اتحاد و اتفاق در مبارزات ملی كردن صنعت نفت، كمر بریتانیایی كبیر را بشكنند و از ابهت و قدرت جهانی آنها بكاهند...
اما جمال عبدالناصر در اثر اختلاف با شاه در رابطه با اسرائیل و اتهام دخالت شاه ایران علیه ملی كردن كانال سوئز و همدستی با استعمارگران ... در 3 مرداد 1339 با ایران قطع رابطه كرد و سفیر ایران و اعضای سفارت را از قاهره اخراج نمود و به دستور او «اتحادیه عرب» در 23 مرداد همان سال برابر 14 اوت 1960 اعلام كرد: «از این پس خلیج عربی به جای خلیج فارس به كار برده خواهد شد....»(9).
عبدالناصر میپنداشت محمدرضا شاه مالك تمام ایران و خلیجفارس است و مردم ایران هم برده او هستند و برخلاف تمام موازین اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی و تاریخ و چشم بستن بر حدود 2550 سال از تاریخ جهان، دست به چنین عملی زد و برای ملت ایران كه رادیو قاهره هر شب از مظلومیت آنان سخن میگفت ارزشی قائل نشد.
7. پیامدهای نامناسب اختلاف در بین اعراب، اعراب و ایران و عوارض آن در منطقه:
میدانیم برخی از كشورهای سرمایهدار و ابرقدرت برای حفظ منافع بیشتر خود از سیاست تفرقه افكنانه و تضعیف كشورهای منطقه بهره میبرند. بنابراین برای خنثی كردن این ترفند باید سعی كنیم هر چه بیشتر ارتباط و دوستی و باب رفت و آمد و عرضه داشتن امكانات پرشمار خود را به اعراب بگشاییم و همت كنیم اتحادیهای منسجم از كشورهای ساحلی خلیجفارس ایجاد كنیم و در آن محیط دوستی و صمیمیت، خود به خود كار «تغییر نام» حل خواهد شد به خصوص كه دیگر آن مسایل دوره جمال عبدالناصر هم وجود ندارد و روابط به سوی «حسنه شدن» پیش میرود.
بيشترين ميدانهاي نفت و گاز ايران در جنوب غربي و در امتداد سواحل شمالي خليج فارس واقع شدهاند كه از بازار داخلي كه در شمال كشور هستند فاصله زيادي دارند هرچند كه ايران داراي ذخاير طبيعي عظيمي است اما سيستم توزيع گاز غير پيشرفته است در حقيقت كليه نفت خروجي ايران به بازار از راه تنگه هرمز صورت ميگيرد.
كليه منابع نفت و گاز عمان در ساحل واقع شدهاند در حاليكه بسياري از منابع نفت امارات متحده عربي دور از ساحل هستند.
ميدان بزرگ عربستان سعودي واقع در «قوار» تقريباً حدود 250 مايل طول و بين 25-20 مايل عرض دارد كه بزرگترين ميدان نفتي جهان است عربستان همچنين داراي شبكه خطوط صادرات پيچيده و گستردهاي است از جمله خطوط لوله نفت و گاز به پايانههاي درياي سرخ كه نياز به تنگه هرمز را از بين برده است اين كشور همچنين از خطوط لوله بين عربي استفاده ميكند كه از راه اردن به سوريه ميرسد.
از طرف ديگر تمامي ميدانهاي نفتي و گازي عراق در موقعيت ساحل در جنوب و شمال شرق كشور قرار دارد. عراق پيش از جنگ خليج فارس نفت را از راه دريا و از طريق خطوط لوله جنوب از عربستان و نفت و گاز شمال و غرب كشور را از طريق تركيه به مديترانه صادر ميكرد.
پيشنهادهاي چندي براي ساخت خط لولههاي بيشتر بويژه براي گاز طبيعي وجود دارد از جمله يكي از جنوب ايران- پاكستان و هند
چندين ميدان جنگ نفتي در حد فاصل مرزهاي بينالمللي و مناطق انحصاري دريايي وجود دارند از جمله روميله، رانگار (عراق و كويت) اختلافات برسد. استخراج از اين ميادين يكي از علل تجاوز عراق به كويت در سال (1990 م) بود
هرمز- لارك- قشم- هنگام- تنب بزرگ- تنب كوچك- ابوموسي- فرور بزرگ- فرور كوچك- سيري- كيش- هندورابي- لاوان- ام الكريم- نخيلو- خارك- خارگو- ام مسيله- دوبه- حاج صلبوخ- دارا- مينو و جزيره فارسي و ...
اين جزاير متعلق به سه استان جنوبي ايران يعني خوزستان، بوشهر و هرمزگان ميباشند كه در اينجا به شرح مختصر هر يك ميپردازيم.
با اكتشاف نفت در خليج فارس و فعال شدن شركت آيپک در سال ١٣٣٨ در اين جزيره استخراج نفت در اين منطقه نفتی، عملياتی گرديد.
اکتشاف و توليد در اين ناحيه توسط شرکت ايپاڨ در سال ١٣٣٨ پس از عقد قرارداد بين شرکت ملی نفت ايران (طرف اول) و شرکت آموکو (طرف دوم) شروع گرديد که تا سال ١٣٥٧ ادامه داشت و در طی سال فعاليت خود، چهار حوزه نفتی شامل ابوذر، فروزان، دورود ١ و سروش کشف و پس از تجارتی شماخته شدن، توليد از هر ميدان شروع گرديد. پس از تشکيل شرکت نفت فلات قاره، تاسيسات دورود ٢ که در حوزه فعاليتهای شرکت نفت مناطق نفت خيز جنوب بود به شرکت نفت فلات قاره محول گرديد. اخيرا پس از بازسازی تاسيسات نفتی ميادين نوروز و سروش مسئوليت ميدان سروش بعهده ناحيه بهرگان قرار گرفت. چاههای ميدان سروش به پمپهای درون چاهی مجهز ميباشند و برنامه تزريق آب دردست مطالعه ميباشد.
ادامه دارد... /س
کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در کناره خلیج فارس هستند.
به سبب وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بینالمللی، منطقهای مهم و راهبردی بشمار میآید. خليج فارس در سدة اخير بدون ترديد يكي از مهمترين و حساسترين مناطق جهان در نگرشهاي ژئوپولتيك بوده است. با توجه به تحولات و دگرگونيهاي عميق و جاري در عرضه مناسبات بينالمللي در آغاز قرن 21 به عنوان مهمترين كانون توجه قرار گرفته و به تعبير كلاسيك ژئوپولتيك «هارتلند» يا «قلب زمين» نام ميگيرد.
به نگارش تاريخ، خليج فارس پيوسته بخش پر اهميتي از جهان بوده و همانطور كه تاريخ نويسان به ما ميگويند تمدن بشر در نزديكي آبهاي اين دريا پديد آمد. خليج فارس نقش خود را به عنوان شاهراه بازرگاني از روزگاران باستان آغاز كرد. 1
كتيبههاي كشف شده در جزاير بحرين نشان ميدهد كه فنيقيها اولين اقوام تاجرپيشه دنيا در خليج فارس بودهاند. بعد از آنان تجارت منطقه مدتي به دست بابليها و سپس ايرانيها افتاد. 2 با گسترش امپراتوريهاي بزرگ مانند هخامنشيان، پارتيان، ساسانيان، نقش خليج فارس اهميت بيشتري يافت. داريوش هخامنشي با اعزام نمايندهاي به خليج فارس دربارة آن به تحقيق پرداخت. ساسانيان نيز در سواحل جنوبي نيرو پياده كرده و يمن و مسقط را به تصرف خود درآوردند. 3
پس از سلطه اعراب بر ايران و بينالنهرين در قرن هفتم ميلادي، ارتباط با هندوستان از راه خليج فارس براي مسلمانان ميسر شد و تجارت منطقه در اختيار آنان قرار گرفت. بدين ترتيب از آن زمان به بعد خليج فارس به مهمترين راه ارتباطي بين بازارهاي شرق و غرب تبديل شد از ابتداي قرن شانزدهم تا (1971 م) دولتهاي استعماري چندي به منظور هدفهاي استعماري و استفاده از امكانات متنوع و غني منطقه با يكديگر به چالش قدرت و رقابت شديدي قرار داشتند كه اولين آنها پرتغاليها و سپس عثمانيها، هلنديها، فرانسويها، روسهاي تزاري و آخرين آنها انگليسيها بودند كه حضور وسيعتر و طولانيتري در منطقه داشتهاند.
چنين بود كه رقابت و حضور استعمارگران در خليج فارس مداوم و بي وقفه نزديك به 4 قرن يا (370 سال) به طور انجاميد. اهميت جهاني خليج فارس در دورة نوين از سال (1908 م) هنگامي آغاز شد كه نخستين چاه نفت در مسجد سليمان حفر شد. امروزه به جهت وجود ذخاير گسترده انرژي منطقه كه گستردهترين ذخاير جهان است اهميت جهاني دارد و اين در حالي است كه ذخاير موجود انرژي در ديگر بخشهاي جهان رو به پايان است.
غناي فرهنگي منطقه نيز بينظير بوده و سابقه تمدن و مدنيتي كه جهان در اين بخش از خود شاهد آن بوده در ديگر مكانها كمتر وجود دارد. جمهوري اسلامي ايران نيز كه از ديدگاه مذهبي بزرگترين و مستقلترين كشور اسلامي و شيعه مذهب در منطقه است پس از ظهور شكوهمند انقلاب اسلامي و پيروزي آن مؤثرترين عامل اثرگذار بر تحولات سياسي و فرهنگي منطقه ميباشد. 5 امروزه اهميت خليج فارس بر هيچ دولتي پوشيده نيست و هر قدرتي كه خواهان تسلط بر جهان است نظري هم به خليج فارس دارد. در چنين حالي كشورهاي منطقه نيز بايد به خود آيند و با حفظ همگوني سياسي و فرهنگي منافع خود را در منطقه حفظ و پاس بدارند.
ویژگیهای خلیج فارس
این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است. جزایر مهم آن عبارتاند از: قشم، بحرین، کیش، خارک، پورموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک و لاوان که تمامی آنها به جز بحرین به ایران تعلق دارد.
خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان و امارات متحده عربی است، و به همین سبب، منطقهای مهم و راهبردی به شمار میآید. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها میتوان بندرعباس، بوشهر، بندرلنگه و بندر ماهشهر در ایران، و شارجه، دوبی و ابوظبی را در امارات متحده عربی نام برد.
موقعيت و ويژگيهاي جغرافيايي
اين خليج در محدوده 23 الي 30 درجه عرض شمالي و 48 الي 56 درجه طول شرقي واقع شده است. عمق آن بندرت از 2/73 تا 5/91 متر تجاوز ميكند و عمق متوسط آن بين 25 تا 35 متر است كه در دهانه تنگه هرمز به بيش از100متر ميرسد. خليج فارس 226 هزار كيلومتر مربع مساحت دارد و 62% آبهاي سطح كره زمين را شامل ميشود.
آبهاي خليج فارس از ساير آبهاي جهان شورتر است چون آب رودهاي آن نمك و املاح فراوان دارد و همچنين تبخير آن نيز بيشتر از آب دريافتي از باران و رودخانههاست.
درجه حرارت در تابستان 32 تا 34 درجه سانتيگراد و در زمستان 15 درجه ميباشد. خيلج فارس با ويژگيهاي خود، يعني عمق كم، شوري آب، ارتباط محدود با آبهاي آزاد جهان، اكوسيستم ويژهاي را تشكيل داده و مجموعه حياتي وابسته و پيوستهاي را در كف، داخل، بالا و سطوح سواحل خليج فارس بوجود آورده است. بروز «مه» از ويژگيهاي اقليمي خليج فارس است كه در تابستان و اوايل صبح روي ميدهد و ميزان ديد را تا 3 كيلومتر و گاه تا 800 متر كاهش ميدهد. 7
همسايگان خليج فارس
حدود 400 كيلومتر از سواحل خليج فارس جزء قلمرو عربستان سعودي است كه در گذشته «احسا» خوانده ميشد و ساحل غربي خليج «سالوا» بخشي از آن است. ساحل شرقي «سالوا» را قطر با 563 كيلومتر ساحل، تشكيل ميدهد. بعد از قطر امارات متحده عربي متشكل از هفت شيخ نشين قرار دارد كه بجز «فجيره» شش شيخ نشين ديگر آن در آبهاي خليج فارس واقع شدهاند.
بطور كلي خليج فارس را هشت كشور ساحلي دربر گرفته است كه در اين ميان ايران با طولانيترين ساحل بيشترين جمعيت و كهنترين تمدن در ساحل شمال آن واقع شده و عربستان بزرگترين همسايه خليج فارس و بحرين كوچكترين و قطر كم جمعيتترين همسايه آن است.
نام خلیج فارس و تاریخ
زمين شناسان معتقدند كه در حدود پانصد هزار سال پيش، صورت اوليه خليج فارس در كنار دشت هاي جنوبي ايران تشكيل شد و به مرور زمان، بر اثر تغيير و تحول در ساختار دروني و بيروني زمين، شكل ثابت كنوني خود را يافت. قدمت خليج فارس با همين نام چندان ديرينه است كه عده اي معتقدند: -خليج فارس گهواره تمدن عالم يا مبدا پيرائي نوع بشر است. ساكنان باستاني اين منطقه، نخستين انسان هايي بودند كه روش دريانوردي را آموخته و كشتي اختراع كرده و خاور و باختر را به يكديگر پيوند داده اند. اما دريانوردي ايرانيان در خليج فارس، قريب پانصد سال قبل از ميلاد مسيح و در دوران سلطنت داريوش اول آغاز شد. داريوش بزرگ، نخستين ناوگان دريايي جهان را به وجود آورد. كشتي هاي او طول رودخانه سند را تا سواحل اقيانوس هند و درياي عمان و خليج فارس پيمودند، و سپس شبه جزيره عربستان را دور زده و تا انتهاي درياي سرخ و بحر احمر كنوني رسيدند. او براي نخستين بار در محل كنوني كانال سوئز فرمان كندن ترعه اي را داد و كشتي هايش از طريق همين ترعه به درياي مديترانه راه يافتند. در كتيبه اي كه در محل اين كانال به دست آمده نوشته شده است: -من پارسي هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان كندن اين ترعه را داده ام از رودي كه از مصر روان است به دريايي كه از پارس آيد پس اين جوي كنده شد چنان كه فرمان داده ام و ناوها آيند از مصر از اين آبراه به پارس چنان كه خواست من بود.»
داريوش در اين كتيبه از خليج فارس به نام دريايي كه از پارس مي آيد نام برده است و اين نخستين مدرك تاريخي است كه درباره خليج فارس موجود است.
اولين بار يوناني ها بودند كه اين خليج را -پرسيكوس سينوس يا «سينوس پرسيكوس كه همان خليج فارس است، ناميده اند. از آنجا كه اين نام براي اولين بار در منابع درست و معتبر تاريخي كه غير ايرانيان نوشته اند آمده است، هيچ گونه شائبه نژادي در وضع آن وجود ندارد. چنان كه يونانيان بودند كه نخستين بار، سرزمين ايران را نيز -پارسه و -پرسپوليس يعني شهر يا كشور پارسيان ناميدند. استرابن جغرافيدان قرن اول ميلادي نيز به كرات در كتاب خود از خليج فارس نام برده است. وي محل سكونت اعراب را بين درياي سرخ و خليج فارس عنوان مي كند. همچنين -فلاريوس آريانوس مورخ ديگر يوناني در كتاب تاريخ سفرهاي جنگي اسكندر از اين خليج به نام -پرسيكون كيت- كه چيزي جز خليج فارس، نيست نام مي برد.
البته جست و جو در سفرنامه ها يا كتاب هاي تاريخي بر حجم سندهاي خدشه ناپذيري كه خليج فارس را -خليج فارس- گفته اند، مي افزايد. اين منطقه آبي همواره براي ايرانيان كه صاحب حكومت مقتدر بوده اند و امپراطوري آنها در قرن هاي متوالي بسيار گسترده بود هم از نظر اقتصادي و هم از نظر نظامي اهميت خارق العاده اي داشت. آنها از اين طريق مي توانستند با كشتي هاي خود به درياي بزرگ دسترسي پيدا كنند.
1. از پیدایش خلیج فارس تا دوران تاریخی:
از آن به بعد خلیج فارس از نظر ناهمواری تغییر اساسی نداشت ولی از نظر آب و هوا در هر دوره یخبندان كه سطح آبهای آزاد جهان پایین میرفت، خالی از آب میشد. در 18 هزار سال پیش كه پایان آخرین یخبندان بود و سطح آبهای دریاهای آزاد حدود 120 متر پایین رفته بود، آب و خلیجی وجود نداشت و چه بسا انسانهای دوران پارینه سنگی در بیشتر بستر آن زندگی هم میكردند. با گرم شدن هوا كمكم سطح آب بالا آمد و به حد امروزی رسید و احتمالاً بالا آمدن همچنان ادامه دارد(2).
از 9000 سال پیش انسانهای دوران میانسنگی و نوسنگی و عصر فلزات در سواحل شمالی از بینالنهرین، سومر و عیلام به طرف شرق تا هلیلرود جیرفت تمدنهای درخشانی را پشت سر نهاده بودند(3). این مردم كه از نژاد سفید قدیمی تیره رنگ بودند، در بیش از 5000 سال پیش با اختراع خط وارد دوران تاریخی شدند و علاوه بر نواحی ساحلی با نواحی مركزی ایران نیز ارتباطهایی داشتند(4) و در حواشی سواحل و جزایر نزدیك رفت و آمد میكردند.
2. چگونه و كی نام دریای پارس ثبت تاریخ شد:
3. خلیج پارس در دوران باستان و استان پارس:
4. خلیج فارس و دوران تسلط مستقیم مسلمانان (نقل قولی از ابنخلدون):
5. خلیجفارس و حكومتهای مستقل و ایالت فارس:
از دوره طاهریان از شروع سده سوم كه كم كم امرا و سپس پادشاهان محلی و بالاخره دولتهای بزرگ مانند دیلمیان، سلجوقیان، اتابكان فارس، تیموریان، صفویان، نادرشاه، كریمخان زند و حتی آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار، تمام حكام و شیوخ محلی سواحل جنوبی تابع حاكم ایالت فارس بودند و با دادن باج و خراج و هدایا خدمتگزاری خویش را اعلام میكردند.
بیشتر درآمد این حكام از تجارت بود كه دامنه آن از یك سو به شرق آفریقا و از سوی دیگر تا چین میرسید و بیشتر بازرگانان بنادر فارس و بحرین بزرگ ثروتهای سرشاری را نصیب موطن خود مینمودند.
کاربرد نام خليج فارس در دوره هخامنشيان
چند كلمه در مورد بندرعباس
جزیره هرمز – در اواخر قرن یاد شده حاكم بندر هرموز برای امنیت بیشتر تمام تشكیلات حكومتی و تجاری شهر هرموز را به «جزیره جرون» منتقل كرد و نام آن را هم به هرمز تغییر داد و جزیره هرمز هم مشهور شد و مهمترین مركز تجاری خلیجفارس شد.
بندرعباس – در قدیم دهكده ماهیگیری به نام «شهرو» بود. در اوایل قرن هشتم كه جزیره جرون به جزیره هرمز تغییر نام داد، واژه «جرون» به «شهرو» انتقال داده شد یعنی شهرو، جرون شد. با رونق تجاری جزیره هرمز و نقل و انتقال كالا از دریا به داخل خشكی ایران و برعكس از طریق جرون، كمكم این شهر كوچك هم ترقی كرد و نامش از جرون «گمرو» و بعد به «گمرون» (گامبرون) تغییر پیدا كرد. بعدها با آمدن پرتغالیها و تصرف هرمز در زمان شاه اسماعیل، این جزیره تابع دولت پرتغال گردید. در زمان شاه عباس بزرگ صفوی در سال 1031 ﻫ ق/ 1622 م «امامقلی خان» سردار شاه عباس و حاكم ایالت فارس با همكاری شركت هند شرقی بریتانیا، پرتغالیها را شكست داد و گمرون جای هرمز را گرفت و نامش هم به افتخار شاه عباس «بندرعباس» شد و همانند سایر بنادر فارس بر شهرت و اعتبار ایالت فارس افزود (در آن زمان استان هرمزگانی وجود نداشت)(8).
تابعیت شیوخ و حكام عرب سواحل جنوبی خلیجفارس تا زمان فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت از آن به بعد عوامل زیادی باعث شد جزایر و سواحل جنوبی خلیجفارس از حاكمیت ایران خارج شود و به دست انگلیسیها بیفتد. از جمله: تصرف ولایات قفقاز و شروان (جمهوری آذربایجان)، تسخیر ازبكستان و تركمنستان توسط روسها، شورشهای هراتیها، قندهاریها (افغانستان بعدی) به تحریك انگلیسها و ندادن اجازه به دولت ایران برای فرونشاندن آنها به بهانه حریم هندوستان بودن، كه هند را تابع بریتانیا میدانستند. انگلیسیها همچنین افراد دست نشانده خود را بر مصادر امور مهم ایران میگماردند و در ضمن بین شیوخ تفرقه میافكندند و آن را به تجاوز نواحی تابع ایران تشویق میكردند، و به مرور طبق قراردادهایی شیوخ را تابع دولت انگلستان نمودند و دولتهای ایران به خصوص در زمان ناصرالدین شاه آن قدر درگیر مسایل یاد شده بودند كه حتی فرصت اعتراض هم نداشتند.
دارسی انگلیسی امتیاز نفت را گرفت و با به نفت رسیدن اكتشافات و نیاز ناوگان دریایی انگلستان به نفت، دولت انگلیس خود را رسماً وارد صحنه كرد و انگلیسیها به تقلید روسها كه قزاقها را در شمال داشتند، در جنوب تفنگداران جنوب ایران را دایر كردند و كشور ایران را بین خود و روسیه تقسیم نمودند. با انقلاب 1917 روسها از صحنه ایران بیرون رفتند... و انگلیسها بر آن شدند تا ایران را تماماً خود مالك شوند، اما لقمه آنقدر بزرگ بود كه آزادیخواهان خود جوش در سراسر جنوب به ویژه در تنگستان و دشتستان و در اكثر روستاها و شهرها بر علیه انگلیسها و عوامل آنها قیام و لقمه را در گلوی آنها گیر دادند.
انگلیسیان ناچار با تغییر سیاست مزورانه و با سپردن كارها به دست عوامل خود فروخته ایرانی و منافع كمتر تن در دادند.
بعدها ایرانیان توانستند با خردمندی و اتحاد و اتفاق در مبارزات ملی كردن صنعت نفت، كمر بریتانیایی كبیر را بشكنند و از ابهت و قدرت جهانی آنها بكاهند...
6. عبدالكریم قاسم عراقی و جمال عبدالناصر مصری:
اما جمال عبدالناصر در اثر اختلاف با شاه در رابطه با اسرائیل و اتهام دخالت شاه ایران علیه ملی كردن كانال سوئز و همدستی با استعمارگران ... در 3 مرداد 1339 با ایران قطع رابطه كرد و سفیر ایران و اعضای سفارت را از قاهره اخراج نمود و به دستور او «اتحادیه عرب» در 23 مرداد همان سال برابر 14 اوت 1960 اعلام كرد: «از این پس خلیج عربی به جای خلیج فارس به كار برده خواهد شد....»(9).
عبدالناصر میپنداشت محمدرضا شاه مالك تمام ایران و خلیجفارس است و مردم ایران هم برده او هستند و برخلاف تمام موازین اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی و تاریخ و چشم بستن بر حدود 2550 سال از تاریخ جهان، دست به چنین عملی زد و برای ملت ایران كه رادیو قاهره هر شب از مظلومیت آنان سخن میگفت ارزشی قائل نشد.
7. پیامدهای نامناسب اختلاف در بین اعراب، اعراب و ایران و عوارض آن در منطقه:
میدانیم برخی از كشورهای سرمایهدار و ابرقدرت برای حفظ منافع بیشتر خود از سیاست تفرقه افكنانه و تضعیف كشورهای منطقه بهره میبرند. بنابراین برای خنثی كردن این ترفند باید سعی كنیم هر چه بیشتر ارتباط و دوستی و باب رفت و آمد و عرضه داشتن امكانات پرشمار خود را به اعراب بگشاییم و همت كنیم اتحادیهای منسجم از كشورهای ساحلی خلیجفارس ایجاد كنیم و در آن محیط دوستی و صمیمیت، خود به خود كار «تغییر نام» حل خواهد شد به خصوص كه دیگر آن مسایل دوره جمال عبدالناصر هم وجود ندارد و روابط به سوی «حسنه شدن» پیش میرود.
جغرافياي انرژي خليج فارس
بيشترين ميدانهاي نفت و گاز ايران در جنوب غربي و در امتداد سواحل شمالي خليج فارس واقع شدهاند كه از بازار داخلي كه در شمال كشور هستند فاصله زيادي دارند هرچند كه ايران داراي ذخاير طبيعي عظيمي است اما سيستم توزيع گاز غير پيشرفته است در حقيقت كليه نفت خروجي ايران به بازار از راه تنگه هرمز صورت ميگيرد.
كليه منابع نفت و گاز عمان در ساحل واقع شدهاند در حاليكه بسياري از منابع نفت امارات متحده عربي دور از ساحل هستند.
ميدان بزرگ عربستان سعودي واقع در «قوار» تقريباً حدود 250 مايل طول و بين 25-20 مايل عرض دارد كه بزرگترين ميدان نفتي جهان است عربستان همچنين داراي شبكه خطوط صادرات پيچيده و گستردهاي است از جمله خطوط لوله نفت و گاز به پايانههاي درياي سرخ كه نياز به تنگه هرمز را از بين برده است اين كشور همچنين از خطوط لوله بين عربي استفاده ميكند كه از راه اردن به سوريه ميرسد.
از طرف ديگر تمامي ميدانهاي نفتي و گازي عراق در موقعيت ساحل در جنوب و شمال شرق كشور قرار دارد. عراق پيش از جنگ خليج فارس نفت را از راه دريا و از طريق خطوط لوله جنوب از عربستان و نفت و گاز شمال و غرب كشور را از طريق تركيه به مديترانه صادر ميكرد.
پيشنهادهاي چندي براي ساخت خط لولههاي بيشتر بويژه براي گاز طبيعي وجود دارد از جمله يكي از جنوب ايران- پاكستان و هند
چندين ميدان جنگ نفتي در حد فاصل مرزهاي بينالمللي و مناطق انحصاري دريايي وجود دارند از جمله روميله، رانگار (عراق و كويت) اختلافات برسد. استخراج از اين ميادين يكي از علل تجاوز عراق به كويت در سال (1990 م) بود
جزاير خليج فارس
هرمز- لارك- قشم- هنگام- تنب بزرگ- تنب كوچك- ابوموسي- فرور بزرگ- فرور كوچك- سيري- كيش- هندورابي- لاوان- ام الكريم- نخيلو- خارك- خارگو- ام مسيله- دوبه- حاج صلبوخ- دارا- مينو و جزيره فارسي و ...
اين جزاير متعلق به سه استان جنوبي ايران يعني خوزستان، بوشهر و هرمزگان ميباشند كه در اينجا به شرح مختصر هر يك ميپردازيم.
جزيره كيش
جزيره خارگ
با اكتشاف نفت در خليج فارس و فعال شدن شركت آيپک در سال ١٣٣٨ در اين جزيره استخراج نفت در اين منطقه نفتی، عملياتی گرديد.
اکتشاف و توليد در اين ناحيه توسط شرکت ايپاڨ در سال ١٣٣٨ پس از عقد قرارداد بين شرکت ملی نفت ايران (طرف اول) و شرکت آموکو (طرف دوم) شروع گرديد که تا سال ١٣٥٧ ادامه داشت و در طی سال فعاليت خود، چهار حوزه نفتی شامل ابوذر، فروزان، دورود ١ و سروش کشف و پس از تجارتی شماخته شدن، توليد از هر ميدان شروع گرديد. پس از تشکيل شرکت نفت فلات قاره، تاسيسات دورود ٢ که در حوزه فعاليتهای شرکت نفت مناطق نفت خيز جنوب بود به شرکت نفت فلات قاره محول گرديد. اخيرا پس از بازسازی تاسيسات نفتی ميادين نوروز و سروش مسئوليت ميدان سروش بعهده ناحيه بهرگان قرار گرفت. چاههای ميدان سروش به پمپهای درون چاهی مجهز ميباشند و برنامه تزريق آب دردست مطالعه ميباشد.
ادامه دارد... /س