آيا فرزندتان از اعتماد به نفس بالايي برخوردار است؟
خواهشمنداست به سئوالات زير با دقت پاسخ دهيد و سپس نتيجه را مشاهده کنيد.(فقط يک گزينه انتخاب گردد.)
1. زماني كه صحبت از رعايت بهداشت فردي و رسيدگي به ظاهر فرزندتان به ميان ميآيد:
شما هميشه مجبوريد با چرب زباني، فرزندتان را به حمام بفرستيد و دائما بابت رسيدگي بهسر و وضع ظاهرياش، با او سر و كله بزنيد.
او سعي دارد كه به سر و وضع ظاهرش برسد و نكات بهداشتي را رعايت كند، ولي، گاهياوقات، لازم است كه شما سرش غر بزنيد و به او تذكراتي بدهيد.
او به سر و وضع ظاهرش، اهميت زيادي ميدهد و براي اين كه، هميشه، احساس خوبي داشتهباشد، نكات بهداشتي را با دقت و به طور كامل رعايت ميكند و به ندرت اوقاتي پيش ميآيند كه لازمباشد شما تذكري در اين رابطه به او بدهيد.
2. قرار است هفته آينده، فرزندتان اولين جلسه اجرا و تك نوازي پيانويش را انجام دهد. او:
تقريبا از فرط نگراني بابت فرا رسيدن روز مقرر، از خواب و خوراك ميافتد و نگراني و دلشورهيك لحظه هم دست از سرش بر نميدارند، چرا كه، از اين وحشت دارد كه مبادا در هنگام تمرين و اجرا بامشكلي مواجه گردد. او دائما از شما ميپرسد كه اگر نتواند تك نوازياش را درست و به نحو احسنانجام دهد، چه اتفاقي ميافتد.
آن طور كه بايد و شايد، وقتش را به تمرين پيانو اختصاص نميدهد، ولي، آنقدرها هم اضطرابو دلشوره ندارد.
با وجود آن كه، كاملا مشخص است كه اضطراب دارد و اعصابش خرد است، ولي، دست ازتمرين و تلاش بر نميدارد و مدام از شما ميپرسد كه تك نوازي را بايد به چه شكلي انجام دهد تا آن رابه بهترين نحو ايفا كرده باشد.
3. اگر فرزندتان در يك امتحان يا مسابقه ورزشي، بالاترين و بهترين نمره يا امتياز را به خودشاختصاص دهد، واكنش او بعداز پايان چگونه خواهد بود؟
دائما از خودش تعريف ميكند و اذعان ميدارد كه آن همه سختكوشي، تمرين، ممارست،پشتكار و تلاش كه از خودش به خرج داده بود، بينتيجه نمانده و باعث شدند كه او بهترين امتياز و نمرهرا بگيرد.
بدون اين كه صحبتي از پيشرفت و موفقيتش به ميان بياورد، مدام از دروس يا مسابقاتي صحبتميكند كه در ايفاي آنها با مشكل مواجه است.
مدام به نمره و امتياز بالايش ميبالد و فخر ميفروشد و شما را وا ميدارد كه بابت آن به او جايزهبدهيد و به تمجيد و تحسين از او بپردازيد.
4. زماني كه، دانشآموز جديدي به كلاس فرزندتان ميآيد، فرزند شما:
با خوشحالي و رويي باز به دانش آموز جديد خوش آمد ميگويد و به استقبال او ميرود و ايندر حالي است كه شايد شما در خانه تذكراتي در اين رابطه به او داده باشيد.
نسبت به او بياعتنا و بيتفاوت است و منتظر ميماند تا ببيند كه بقيه دانشآموزان كلاس،چگونه پذيراي دانش آموز جديد ميشوند و چه واكنشي از خود نشان ميدهند.
پيش ميرود و خودش را به دانشآموز جديد معرفي ميكند و كمي با او گپ ميزند، ولي، بيشتراز آن با او صميمي نميشود تا مبادا احساس راحتي و آرامش به فرد تازه وارد دست دهد!
5. زماني كه فرزندتان مرتكب خطايي ميشود، مثلا، پاسخ يكي از سؤالات امتحانياش را به اشتباهمينويسد و يا شانس و فرصت كسب امتيازي را در يك مسابقه ورزشي از دست ميدهد، او:
درصدد كسب كمك بر ميآيد، بعد از اطلاعاتي كه در اختيارش قرار ميگيرد براي رفع خطا واشتباهش در امتحان يا مسابقه بعدي بهره ميگيرد.
بلافاصله سرخورده، خشمگين و مأيوس ميشود و اكثر اوقات، ديگران را مقصر قلمداد ميكندو يا به تحقير خودش ميپردازد و عباراتي توهينآميز و خوار كننده نثار خودش ميكند، مثل: «من احمقيبيش نيستم!» و يا «من فردي بيبرنامه، به هم ريخته و خارج از كنترل هستم!»
دوباره سعي و تلاشش را به كار ميبندد، ولي يأس، دلسردي و نااميدي، به وضوح، در او هويدااست.
6. وقتي فرزندتان و دوستش، در زمينه به توافق رسيدن بر سر يك بازي مشترك با هم اختلاف پيداميكنند، فرزند شما:
به سرعت با دوستش قهر ميكند و به سراغ بچههاي ديگر ميرود.
تلاش خودش را به كار ميبندد تا با دوستش به توافقي برسد و اگر لازم باشد او كوتاه ميآيد تابتوانند با هم بازي كنند و مدتي سرگرم باشند.
تسليم نظر دوستش نميشود و آنقدر روي خواستهاش اصرار و پافشاري ميكند كه او را وادار بهتسليم كند، در غير اين صورت، او را به حال خودش رها ميكند و يك بازي تك نفره را انجام ميدهد.
7. فرض كنيد كه فرزندتان در زمينه ورزش، مباحثه، گفتگو، بازي و عملكرد يك نابغه است. حالابگوييد كه او در زمينه مسلط شدن بر كارها و فعاليت هايي كه از انجام آنها، به شدت، لذت ميبرد، وليدر كسب مهارت در انجام آنها، خيلي خوب عمل نميكند، چگونه واكنشي از خود نشان ميدهد؟
او هر طور شده، در هر زمان و در هر مكان به انجام آنها ميپردازد، آن هم به صورت تفنني وتفريحي و آنها را به عنوان سرگرميهايي در نظر ميگيرد كه در انجام آنها خيلي ماهر و ورزيده نيست و بهنقصانها و كاستيهاي خودش ميخندد و از آنها درس عبرت ميگيرد.
او از انجام آنها اجتناب ميورزد، چرا كه اصلا دوست ندارد مسخره و مضحكه ديگران شود. اوترجيح ميدهد كه وقت و حواسش را روي انجام كارهايي متمركز نمايد كه در آنها خبره و ماهر است.
به هر حال، او سعي ميكند به انجام آنها بپردازد، ولي اگر متوجه شود كه فردي او را زير نظر داردو حواسش به او است، فورا متوقف ميشود و عقب گرد ميكند، چرا كه، احساس خجالت و شرمندگيبه سراغش ميآيد.
8. شما و فرزندتان مشغول حل يك معما يا چيستان هستيد و مشخص است كه او پاسخ صحيح رانميداند. او:
به ذهنش فشار ميآورد و فكرش را به كار مياندازد، ولي از اين كه نميتواند پاسخ را پيدا كند،مأيوس، دلسرد و نااميد ميشود.
به راحتي و به سرعت اعتراف ميكند كه پاسخ صحيح را نميداند، و بعد با دقت و هوشياريفراوان به پاسخ صحيحي كه شما ميدهيد، گوش فرا ميدهد و شايد حتي بعد از شنيدن آن، برايدستيابي به كليد اصلي و جزييات بيشتر، پرسشهايي زيركانه از شما به عمل آورد.
درصدد است تا بلوف بزند و جوابهايي به شما بدهد و در عين حال، اصرار دارد كه پاسخ صحيحهماني است كه او ارايه ميدهد
9. وقتي فرزندتان با فعاليتي جديد مواجه ميشود، مثلا، يادگيري دوچرخه سواري يا در هنگاماولين جلسه درس هنرياش، او:
آن را همچون كار بسيار آساني مثل آب خوردن در نظر ميگيرد و شروع به خودستايي و لافزني ميكند كه قادر است به راحتي از پس آن برآيد، بعد زماني كه در هنگام اولين مرتبه تمرين با مشكليمواجه ميشود، احساس عجز، سرخوردگي، يأس و ناتواني شديد و محض به سراغش ميآيد و از آندست ميكشد.
از اين كه مهارت جديدي ياد ميگيرد، خيلي خوشحال و ذوق زده است، ولي زماني كه متوجهميشود كه براي ماهر شدن در آن بايستي تلاش و كوشش فراواني به خرج دهد، كمي سرخورده و نااميدميشود.
به خوبي ميداند كه لازمه يادگيري و ماهر شدن در هر زمينهاي، تلاش، جديت، اراده وسختكوشي است، به همين دليل، با عزمي جزم و راسخ براي يادگيري پيش ميرود و از هر علامتكوچكي دال بر پيشرفت و موفقيتش به وجد ميآيد و لذت ميبرد.
10. فرزندتان در درس رياضيات با مشكل مواجه است. در هنگام يادگيري يك درس جديد رياضي،او:
ميگويد كه قادر به حل مسايل رياضي نيست و بدون اين كه سعي و تلاشي از خودش صورتدهد، نااميد ميشود و نسبت به آن درس، حالت تنفر و بيزاري پيدا ميكند.
ابتدا، نهايت سعي و تلاشش را براي حل مسايل رياضي به كار ميبندد، ولي زماني كه متوجهميشود كه به راحتي از پس حل آنها بر نميآيد، سرخورده ميشود و دست از كوشش بر ميدارد.
با اراده و پشتكاري مثال زدني و تحسين برانگيز، نهايت سعي و تلاشش را براي حل مسايلرياضي به كار ميبندد و كمكم و با كمك شما و آموزگارش، بر مشكل خود فايق ميآيد.
شما با جمع بندي امتياز، مي توانيد نتيجه مربوط به خود را مشاهده نماييد.
گزينه ي اول 0 امتياز
گزينه ي دوم 1امتياز
گزينه ي سوم 2 امتياز
بايد بدانيد كه فرزندتان اصلا احساس خوبي در مورد خودش ندارد! او به خاطر احساس وحشت ازشكست خوردن يا مسخره شدن به هيچ وجه، مايل نيست دست به كارهاي خلاقانه و مبتكرانه بزند و ازامتحان چيزهاي جديد بيزار است. در ضمن، در هنگام مواجهه با هر شكست، او يا ديگران را بابتخطاها و اشتباهاتش مقصر قلمداد ميكند و يا به نحو غير معقولانه و غير منطقياي به چاخان گويي،لاف زني و خودستايي ميپردازد، مثلا، به بيان جملاتي پرطمطراق و تحسين برانگيزي روي ميآورد تاشما و خانوادهاش را متقاعد سازد: «در مسابقه فوتبال فردا، سه گل خواهم زد!» و زماني كه به توقعات وخواستههاي بزرگ و پرطمطراق خود نميرسد، به شدت سرخورده، مأيوس و دلسرد ميشود و بهسرعت دست از سعي و تلاش ميكشد. حتي ممكن است مشكلات مراقبت از خود و رسيدگي به سر ووضع ظاهري فرزندتان تا سنين جوانياش ادامه داشته باشند و او به خاطر عدم توانايي در رسيدن بهاهداف غيرواقعي و غير منطقياش با ناكاميها و حرمانهاي بسيار بزرگتري روبهرو گردد. پس، لازماست با كمك يك مشاور، اعتماد به نفس فرزندتان را تقويت نماييد و به استقلال و خودكفايي فردياشتوجه بيشتري مبذول داريد.
*اگر امتيازتان بين 7 تا 13 است:
اگر چنين فر زندي داريد، لازم است كه روي پيامهاي منفياي كار كنيد كه او براي خودش ميفرستد!هم چنين، بايستي تجديد نظري سريع روي شيوههايي داشته باشيد كه از طريق آنها به تشويق و انتقاد ازفرزندتان ميپردازيد. زماني كه فرزندتان در تلاش است تا كار يا فعاليتي جديد را فرا بگيرد، بايستي، ازنزديك اعمالش را نظاره كنيد و تا پايان آن پروسه همراهش باشيد و در مواقع لازم به يارياش بشتابيد ودائما به او يادآوري كنيد كه هر بچهاي براي دستيابي به موفقيت و پيشرفت و جامه عمل پوشاندن بهاهداف و خواستههايش، بايد جديت و سخت كوشي به خرج دهد، نااميد نشود و دست از تلاش وكوشش برندارد. لازم است كه با مشاهده هر گونه علامتي دال بر پيشرفت يا بروز اعمال مثبت از سويفرزندتان، به او جايزه دهيد و تشويقش نماييد. ميتوانيد در هنگام مسابقات ورزشي او، به عنوان يكتماشاچي، ناظر تلاشهايش باشيد و در كنارش باقي بمانيد تا تمرينات لازم را انجام دهد. به اين شكل، بهفرزندتان نشان ميدهيد كه تلاشها و پشتكارش را ميستاييد، او را به عنوان فردي مستقل و خودكفا باورداريد و همواره يار و ياورش هستيد.
*اگر امتيازتان بين 14 تا 20 است:
فرزند شما، از آن دسته كودكاني است كه او هم از عزت نفس پايين رنج ميبرد، ولي، شناسايي وتشخيص او كمي دشوارتر است و در وهله اول، نميتوان او را بچهاي با اعتماد به نفس و جسارت پاييندر نظر گرفت! كودكي كه در سنين پايين، يك كمال طلب و ايدهآليست بزرگ است و ميخواهد در هرزمينهاي، بهترينها را از آن خود كند، ممكن است در سنين بالاتر، دچار مشكلات عديدهاي گردد واعتماد به نفسش خدشهدار گردد. او در نهان و از درون، تمايلات و خواستههايي غيرمنطقي وغيرمعقولانه را در سر ميپروراند و همواره درصدد كسب تأييد شما است، و اگر در دنياي خود به آنهانرسد، به شدت سرخورده و نااميد ميشود و همين نشان دهنده كمبود اعتماد به نفس و جسارت در اواست! در هر حال، اعتماد به نفس پايين در بچهها ميتوانند نمايانگر بروز مشكلاتي بزرگ و جديترباشند، مثل افسردگي كودكان. اگرچه، بايد بدانيد كه اعتماد به نفس پايين به اين معنا نيست كه فرزندتاناحساساتي سركوب شده يا فرو خورده دارد. با اين حال، اگر فرزندتان، طي اكثر روزهاي سال، چنينعلايمي را از خود بروز داده بايستي درصدد كسب كمكهاي حرفهاي و تخصصي برآييد:
- بيخوابي يا پرخوابي بيش از حد
- كمبود انرژي يا خستگي مفرط
- كمبود تمركز حواس و گسيختگي افكار
- احساس درماندگي، عجز، ناتواني، بيقراري، استيصال و عدم قابليت
- كم اشتهايي يا پرخوري
منبع:www.rahezendegi.com
/خ
1. زماني كه صحبت از رعايت بهداشت فردي و رسيدگي به ظاهر فرزندتان به ميان ميآيد:
شما هميشه مجبوريد با چرب زباني، فرزندتان را به حمام بفرستيد و دائما بابت رسيدگي بهسر و وضع ظاهرياش، با او سر و كله بزنيد.
او سعي دارد كه به سر و وضع ظاهرش برسد و نكات بهداشتي را رعايت كند، ولي، گاهياوقات، لازم است كه شما سرش غر بزنيد و به او تذكراتي بدهيد.
او به سر و وضع ظاهرش، اهميت زيادي ميدهد و براي اين كه، هميشه، احساس خوبي داشتهباشد، نكات بهداشتي را با دقت و به طور كامل رعايت ميكند و به ندرت اوقاتي پيش ميآيند كه لازمباشد شما تذكري در اين رابطه به او بدهيد.
2. قرار است هفته آينده، فرزندتان اولين جلسه اجرا و تك نوازي پيانويش را انجام دهد. او:
تقريبا از فرط نگراني بابت فرا رسيدن روز مقرر، از خواب و خوراك ميافتد و نگراني و دلشورهيك لحظه هم دست از سرش بر نميدارند، چرا كه، از اين وحشت دارد كه مبادا در هنگام تمرين و اجرا بامشكلي مواجه گردد. او دائما از شما ميپرسد كه اگر نتواند تك نوازياش را درست و به نحو احسنانجام دهد، چه اتفاقي ميافتد.
آن طور كه بايد و شايد، وقتش را به تمرين پيانو اختصاص نميدهد، ولي، آنقدرها هم اضطرابو دلشوره ندارد.
با وجود آن كه، كاملا مشخص است كه اضطراب دارد و اعصابش خرد است، ولي، دست ازتمرين و تلاش بر نميدارد و مدام از شما ميپرسد كه تك نوازي را بايد به چه شكلي انجام دهد تا آن رابه بهترين نحو ايفا كرده باشد.
3. اگر فرزندتان در يك امتحان يا مسابقه ورزشي، بالاترين و بهترين نمره يا امتياز را به خودشاختصاص دهد، واكنش او بعداز پايان چگونه خواهد بود؟
دائما از خودش تعريف ميكند و اذعان ميدارد كه آن همه سختكوشي، تمرين، ممارست،پشتكار و تلاش كه از خودش به خرج داده بود، بينتيجه نمانده و باعث شدند كه او بهترين امتياز و نمرهرا بگيرد.
بدون اين كه صحبتي از پيشرفت و موفقيتش به ميان بياورد، مدام از دروس يا مسابقاتي صحبتميكند كه در ايفاي آنها با مشكل مواجه است.
مدام به نمره و امتياز بالايش ميبالد و فخر ميفروشد و شما را وا ميدارد كه بابت آن به او جايزهبدهيد و به تمجيد و تحسين از او بپردازيد.
4. زماني كه، دانشآموز جديدي به كلاس فرزندتان ميآيد، فرزند شما:
با خوشحالي و رويي باز به دانش آموز جديد خوش آمد ميگويد و به استقبال او ميرود و ايندر حالي است كه شايد شما در خانه تذكراتي در اين رابطه به او داده باشيد.
نسبت به او بياعتنا و بيتفاوت است و منتظر ميماند تا ببيند كه بقيه دانشآموزان كلاس،چگونه پذيراي دانش آموز جديد ميشوند و چه واكنشي از خود نشان ميدهند.
پيش ميرود و خودش را به دانشآموز جديد معرفي ميكند و كمي با او گپ ميزند، ولي، بيشتراز آن با او صميمي نميشود تا مبادا احساس راحتي و آرامش به فرد تازه وارد دست دهد!
5. زماني كه فرزندتان مرتكب خطايي ميشود، مثلا، پاسخ يكي از سؤالات امتحانياش را به اشتباهمينويسد و يا شانس و فرصت كسب امتيازي را در يك مسابقه ورزشي از دست ميدهد، او:
درصدد كسب كمك بر ميآيد، بعد از اطلاعاتي كه در اختيارش قرار ميگيرد براي رفع خطا واشتباهش در امتحان يا مسابقه بعدي بهره ميگيرد.
بلافاصله سرخورده، خشمگين و مأيوس ميشود و اكثر اوقات، ديگران را مقصر قلمداد ميكندو يا به تحقير خودش ميپردازد و عباراتي توهينآميز و خوار كننده نثار خودش ميكند، مثل: «من احمقيبيش نيستم!» و يا «من فردي بيبرنامه، به هم ريخته و خارج از كنترل هستم!»
دوباره سعي و تلاشش را به كار ميبندد، ولي يأس، دلسردي و نااميدي، به وضوح، در او هويدااست.
6. وقتي فرزندتان و دوستش، در زمينه به توافق رسيدن بر سر يك بازي مشترك با هم اختلاف پيداميكنند، فرزند شما:
به سرعت با دوستش قهر ميكند و به سراغ بچههاي ديگر ميرود.
تلاش خودش را به كار ميبندد تا با دوستش به توافقي برسد و اگر لازم باشد او كوتاه ميآيد تابتوانند با هم بازي كنند و مدتي سرگرم باشند.
تسليم نظر دوستش نميشود و آنقدر روي خواستهاش اصرار و پافشاري ميكند كه او را وادار بهتسليم كند، در غير اين صورت، او را به حال خودش رها ميكند و يك بازي تك نفره را انجام ميدهد.
7. فرض كنيد كه فرزندتان در زمينه ورزش، مباحثه، گفتگو، بازي و عملكرد يك نابغه است. حالابگوييد كه او در زمينه مسلط شدن بر كارها و فعاليت هايي كه از انجام آنها، به شدت، لذت ميبرد، وليدر كسب مهارت در انجام آنها، خيلي خوب عمل نميكند، چگونه واكنشي از خود نشان ميدهد؟
او هر طور شده، در هر زمان و در هر مكان به انجام آنها ميپردازد، آن هم به صورت تفنني وتفريحي و آنها را به عنوان سرگرميهايي در نظر ميگيرد كه در انجام آنها خيلي ماهر و ورزيده نيست و بهنقصانها و كاستيهاي خودش ميخندد و از آنها درس عبرت ميگيرد.
او از انجام آنها اجتناب ميورزد، چرا كه اصلا دوست ندارد مسخره و مضحكه ديگران شود. اوترجيح ميدهد كه وقت و حواسش را روي انجام كارهايي متمركز نمايد كه در آنها خبره و ماهر است.
به هر حال، او سعي ميكند به انجام آنها بپردازد، ولي اگر متوجه شود كه فردي او را زير نظر داردو حواسش به او است، فورا متوقف ميشود و عقب گرد ميكند، چرا كه، احساس خجالت و شرمندگيبه سراغش ميآيد.
8. شما و فرزندتان مشغول حل يك معما يا چيستان هستيد و مشخص است كه او پاسخ صحيح رانميداند. او:
به ذهنش فشار ميآورد و فكرش را به كار مياندازد، ولي از اين كه نميتواند پاسخ را پيدا كند،مأيوس، دلسرد و نااميد ميشود.
به راحتي و به سرعت اعتراف ميكند كه پاسخ صحيح را نميداند، و بعد با دقت و هوشياريفراوان به پاسخ صحيحي كه شما ميدهيد، گوش فرا ميدهد و شايد حتي بعد از شنيدن آن، برايدستيابي به كليد اصلي و جزييات بيشتر، پرسشهايي زيركانه از شما به عمل آورد.
درصدد است تا بلوف بزند و جوابهايي به شما بدهد و در عين حال، اصرار دارد كه پاسخ صحيحهماني است كه او ارايه ميدهد
9. وقتي فرزندتان با فعاليتي جديد مواجه ميشود، مثلا، يادگيري دوچرخه سواري يا در هنگاماولين جلسه درس هنرياش، او:
آن را همچون كار بسيار آساني مثل آب خوردن در نظر ميگيرد و شروع به خودستايي و لافزني ميكند كه قادر است به راحتي از پس آن برآيد، بعد زماني كه در هنگام اولين مرتبه تمرين با مشكليمواجه ميشود، احساس عجز، سرخوردگي، يأس و ناتواني شديد و محض به سراغش ميآيد و از آندست ميكشد.
از اين كه مهارت جديدي ياد ميگيرد، خيلي خوشحال و ذوق زده است، ولي زماني كه متوجهميشود كه براي ماهر شدن در آن بايستي تلاش و كوشش فراواني به خرج دهد، كمي سرخورده و نااميدميشود.
به خوبي ميداند كه لازمه يادگيري و ماهر شدن در هر زمينهاي، تلاش، جديت، اراده وسختكوشي است، به همين دليل، با عزمي جزم و راسخ براي يادگيري پيش ميرود و از هر علامتكوچكي دال بر پيشرفت و موفقيتش به وجد ميآيد و لذت ميبرد.
10. فرزندتان در درس رياضيات با مشكل مواجه است. در هنگام يادگيري يك درس جديد رياضي،او:
ميگويد كه قادر به حل مسايل رياضي نيست و بدون اين كه سعي و تلاشي از خودش صورتدهد، نااميد ميشود و نسبت به آن درس، حالت تنفر و بيزاري پيدا ميكند.
ابتدا، نهايت سعي و تلاشش را براي حل مسايل رياضي به كار ميبندد، ولي زماني كه متوجهميشود كه به راحتي از پس حل آنها بر نميآيد، سرخورده ميشود و دست از كوشش بر ميدارد.
با اراده و پشتكاري مثال زدني و تحسين برانگيز، نهايت سعي و تلاشش را براي حل مسايلرياضي به كار ميبندد و كمكم و با كمك شما و آموزگارش، بر مشكل خود فايق ميآيد.
شما با جمع بندي امتياز، مي توانيد نتيجه مربوط به خود را مشاهده نماييد.
گزينه ي اول 0 امتياز
گزينه ي دوم 1امتياز
گزينه ي سوم 2 امتياز
نتیجه :
بايد بدانيد كه فرزندتان اصلا احساس خوبي در مورد خودش ندارد! او به خاطر احساس وحشت ازشكست خوردن يا مسخره شدن به هيچ وجه، مايل نيست دست به كارهاي خلاقانه و مبتكرانه بزند و ازامتحان چيزهاي جديد بيزار است. در ضمن، در هنگام مواجهه با هر شكست، او يا ديگران را بابتخطاها و اشتباهاتش مقصر قلمداد ميكند و يا به نحو غير معقولانه و غير منطقياي به چاخان گويي،لاف زني و خودستايي ميپردازد، مثلا، به بيان جملاتي پرطمطراق و تحسين برانگيزي روي ميآورد تاشما و خانوادهاش را متقاعد سازد: «در مسابقه فوتبال فردا، سه گل خواهم زد!» و زماني كه به توقعات وخواستههاي بزرگ و پرطمطراق خود نميرسد، به شدت سرخورده، مأيوس و دلسرد ميشود و بهسرعت دست از سعي و تلاش ميكشد. حتي ممكن است مشكلات مراقبت از خود و رسيدگي به سر ووضع ظاهري فرزندتان تا سنين جوانياش ادامه داشته باشند و او به خاطر عدم توانايي در رسيدن بهاهداف غيرواقعي و غير منطقياش با ناكاميها و حرمانهاي بسيار بزرگتري روبهرو گردد. پس، لازماست با كمك يك مشاور، اعتماد به نفس فرزندتان را تقويت نماييد و به استقلال و خودكفايي فردياشتوجه بيشتري مبذول داريد.
*اگر امتيازتان بين 7 تا 13 است:
اگر چنين فر زندي داريد، لازم است كه روي پيامهاي منفياي كار كنيد كه او براي خودش ميفرستد!هم چنين، بايستي تجديد نظري سريع روي شيوههايي داشته باشيد كه از طريق آنها به تشويق و انتقاد ازفرزندتان ميپردازيد. زماني كه فرزندتان در تلاش است تا كار يا فعاليتي جديد را فرا بگيرد، بايستي، ازنزديك اعمالش را نظاره كنيد و تا پايان آن پروسه همراهش باشيد و در مواقع لازم به يارياش بشتابيد ودائما به او يادآوري كنيد كه هر بچهاي براي دستيابي به موفقيت و پيشرفت و جامه عمل پوشاندن بهاهداف و خواستههايش، بايد جديت و سخت كوشي به خرج دهد، نااميد نشود و دست از تلاش وكوشش برندارد. لازم است كه با مشاهده هر گونه علامتي دال بر پيشرفت يا بروز اعمال مثبت از سويفرزندتان، به او جايزه دهيد و تشويقش نماييد. ميتوانيد در هنگام مسابقات ورزشي او، به عنوان يكتماشاچي، ناظر تلاشهايش باشيد و در كنارش باقي بمانيد تا تمرينات لازم را انجام دهد. به اين شكل، بهفرزندتان نشان ميدهيد كه تلاشها و پشتكارش را ميستاييد، او را به عنوان فردي مستقل و خودكفا باورداريد و همواره يار و ياورش هستيد.
*اگر امتيازتان بين 14 تا 20 است:
فرزند شما، از آن دسته كودكاني است كه او هم از عزت نفس پايين رنج ميبرد، ولي، شناسايي وتشخيص او كمي دشوارتر است و در وهله اول، نميتوان او را بچهاي با اعتماد به نفس و جسارت پاييندر نظر گرفت! كودكي كه در سنين پايين، يك كمال طلب و ايدهآليست بزرگ است و ميخواهد در هرزمينهاي، بهترينها را از آن خود كند، ممكن است در سنين بالاتر، دچار مشكلات عديدهاي گردد واعتماد به نفسش خدشهدار گردد. او در نهان و از درون، تمايلات و خواستههايي غيرمنطقي وغيرمعقولانه را در سر ميپروراند و همواره درصدد كسب تأييد شما است، و اگر در دنياي خود به آنهانرسد، به شدت سرخورده و نااميد ميشود و همين نشان دهنده كمبود اعتماد به نفس و جسارت در اواست! در هر حال، اعتماد به نفس پايين در بچهها ميتوانند نمايانگر بروز مشكلاتي بزرگ و جديترباشند، مثل افسردگي كودكان. اگرچه، بايد بدانيد كه اعتماد به نفس پايين به اين معنا نيست كه فرزندتاناحساساتي سركوب شده يا فرو خورده دارد. با اين حال، اگر فرزندتان، طي اكثر روزهاي سال، چنينعلايمي را از خود بروز داده بايستي درصدد كسب كمكهاي حرفهاي و تخصصي برآييد:
- بيخوابي يا پرخوابي بيش از حد
- كمبود انرژي يا خستگي مفرط
- كمبود تمركز حواس و گسيختگي افكار
- احساس درماندگي، عجز، ناتواني، بيقراري، استيصال و عدم قابليت
- كم اشتهايي يا پرخوري
منبع:www.rahezendegi.com
/خ