سال شمار وقايع جنوب ايران(4)

يک واحد پليس جنوب که در کازرون مستقر بود از جانب ناصرالديوان کازروني کلانتر آن جا مورد حمله قرار گرفت و پس از خلع سلاح از شهر بيرون رانده شدند. حاکم شهر کازرون نيز که گرايشات انگليسي داشت به وسيله ناصرالديوان زنداني گرديد.
سه‌شنبه، 24 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سال شمار وقايع جنوب ايران(4)

سال شمار وقايع جنوب ايران(4)
سال شمار وقايع جنوب ايران(4)


 





 
سال شمار وقايع جنوب ايران (از 1114ه.ش/1735ميلادي تا 1308ه. ش/1927ميلادي)

26آذر 1295/ 17دسامبر1916
 

يک واحد پليس جنوب که در کازرون مستقر بود از جانب ناصرالديوان کازروني کلانتر آن جا مورد حمله قرار گرفت و پس از خلع سلاح از شهر بيرون رانده شدند. حاکم شهر کازرون نيز که گرايشات انگليسي داشت به وسيله ناصرالديوان زنداني گرديد.

30آذر1295/ 21دسامبر1916
 

نيروهاي مخالف انگليسي ها پس از يک رشته زد و خوردها پاسگاه پليس جنوب در دشت ارژن تصرف کرده و نيروهاي مستقر در آن را به اسارت گرفتند. برخلاف انتظار سرپرسي سايکس تشکيل دهنده پليس جنوب، عمليات دشت ارژن براي انگليس ها موفقيت آميز نبود و تلفات فراواني متحمل گرديدند.

ارديبهشت 1296/آوريل1917
 

سر چارلز مارلينگ به ميجر تريور در بوشهر دستور داد که طرح حمايت از احمد خان دريابيگي در اعزام قوايي بر ضد رهبران قيام چاه کوتاه، تنگستان و برازجان را به مرحله اجراء گذارد.

ارديبهشت 1297/مه 1918
 

ظاهراً قيام کازرون به تحريک صولت الدوله انجام گرفته و يکي از دلايل اين شورش اختلافاتي بود که بين صولت الدوله و فرمان فرما به وجود آمد. صولت الدوله تصميم گرفت سر بر دستور العمل هاي تهران نهاده براي انهدام پليس جنوب و اخراج انگليسي ها وارد عمل شود.

29ارديبهشت 1297/مه1918
 

فرمان فرما از صولت الدوله نامه اي دريافت کرد که در آن آمده بود اگر دستور ديگري از دولت ايران نرسد ايلات جنوب ايران و به ويژه ايل قشقايي بر ضد نيروهاي هند و پليس جنوب که به گفته او نيروي خارجي هستند و از سوي دولت به رسميت شناخته نشده بود وارد کارزار خواهند شد.

31 ارديبهشت 1297/مه 1918
 

سرپرسي سايکس ضمن ارسال گزارش اظهار داشت که حدود 6000 نفر قشقائي در اطراف خان زنيان و احتمالا 600 نفر در دشت ارژن مستقر شده اند. روحانيون و صولت الدوله به تبليغ جهاد برخاسته (آيت الله محلاتي) و کل ايل قشقايي به صورتي متحد آماده کارزار است.

2خرداد 1297/ 23مه 1918
 

فرمان فرما والي فارس نامه اي از صولت الدوله دريافت داشت که به منزله اعلام جنگ عليه پليس جنوب و نيروهاي هندي به شمار مي رفت.

4خرداد 1297/ 25مه 1918
 

عشاير فارس به فرماندهي صولت الدوله عمليات محيرالعقولي، عليه قواي انگليس انجام دادند که در تاريخ عمليات نظامي به «عمليات ده شيخ» معروف است قشقائي ها با 4500 نفر جنگجو شجاعانه بر عليه متجاوزان انگليس جنگيدند و ضمن وارد آوردن تلفات فراوان بر آن ها خود نيز در حدود 600الي 700 کشته برجاي گذاشتند. در اين جنگ ناصر ديوان کازروني نيز به همراه مجاهدان کازروني قشقائي ها را کمک نمودند و در خاتمه جنگ که با پيروزي مجاهدان توأم بود. سردار عشاير صولت الدوله مکتوبي براي ناصرالديوان کازروني فرستاد و از جوانمردي و رشادت وي در مبارزه با انگليسي ها تشکر و قدرداني کرد.

4خرداد 1297/ 25مه 1918
 

نيروي پليس جنوب در خان زنيان دست به شورش زده و کاپيتان ويل سرجنت کومبر را به هلاکت رسانيده و پاسگاه را نيز به قشقائي ها و کازروني ها تحويل دادند.

5خرداد1297/ 25 مه 1918
 

سرپرسي سايکس طي تلگراف هاي 16و27 که به هندوستان مخابره کرد اوضاع را بعد از پيروزي نيروهاي صولت الدوله در خان زنيان بر قواي انگليس وخيم توصيف کرد.

25خرداد1297/ 5ژوئن 1918
 

حکومت هند نظر خود را در مورد اوضاع فارس به اطلاع وزارت امور خارجه هندوستان رساند. به عقيده حکومت هند قيام صولت الدوله بيانگر آشکار انزجار ملي ايرانيان از دخالت هاي انگليسي ها بود.

25خرداد1297/ 5ژوئن 1918
 

حدود 1300تفنگچي که اکثراً کازروني بودند در حومه شيراز در امتداد محور احمد آباد -کشن-مسجد بردي مستقر شده اند و حد ود 300الي 400 نفر تحت فرماندهي ناصر ديوان کازروني در چنار-راهدار موضع گرفته، حدود3000 نفر قشقائي نيز به فرماندهي صولت الدوله در ده شيخ مستقر شدند.
در شيراز روحانيون دست به کار شده و قصد داشتند مردم را بر ضد انگليسي ها و تمام ايرانياني که در خدمت آن ها بودند بشورانند.

14مرداد1297/ 5اوت1918
 

صمصام السلطنه استعفاء داد و کابينه جديدي به رياست وثوق الدوله تشکيل گرديد.
در طول ماه اوت سرچارلز مارلينگ گزارش کرد با آن که وثوق الدوله از ما نخواهد خواست که در جاده بوشهر- شيراز دست به عمليات پاکسازي بزنيم ولي از اجراي آن خشنود خواهد شد.

شهريور 1297/سپتامبر1918
 

اوضاع شيراز آرام بود سردار احتشام رقيب صولت الدوله در اوايل سپتامبر در تعقيب صولت الدوله فيروز آباد را ترک گفت و در حوالي 15سپتامبر /24شهريور در جنوب قير برنيروهاي صوت الدوله حمله آورد.
صولت الدوله وادار به عقب نشيني شد ولي براثر ايستادگي صولت الدوله عرصه بر احتشام تنگ شد.

30شهريور 1297/ 21سپتامبر1918
 

غضنفرالسلطنه برازجاني همراه با 400تفنگچي به چاه کوتاه آمد. مستربيل توصيه کرد که حاکم بوشهر طي ديداري از غضنفرالسلطنه از او بخواهد که افرادش را برگرداند. و در صورت امتناع غضنفرالسلطنه نيروهاي انگليسي چاه کوتاه را تصرف کنند. در 22سپتامبر/31 شهريور زائر خضرخان با سي تفنگچي به نيروهاي شيخ حسين خان و غضنفرالسلطنه در چاه کوتاه پيوست. اندکي بعد از شروع تلاش هايي که براي مذاکرات آغاز گرديد روشن شد که سران مجاهدين به هيچ وجه قصد سازش ندارند و نيرويي معادل 600 تفنگچي به اتخاذ مواضع دفاعي در اطراف چغادک مشغول شدند.

7مهر 1297/ 29سپتامبر1918
 

نيروهاي انگليسي مواضع مبارزين دشتستاني، چاه کوتاهي، دشتي و تنگستاني را زير آتش گرفته نيروهاي رزمنده ايراني بعد از ساعاتي مقاومت به علت شکست جناح چپ مجاهدين به فرماندهي زائرخضرخان چون امکان داشت قشون انگليسي بقيه مبارزان را در حلقه محاصره گازانبري قرار دهد غضنفرالسلطنه و شيخ حسين چاه کوتاهي راضي به عقب نشيني شدند و چغادک به تصرف نيروهاي انگليسي درآمد.

مهر 1297/اکتبر1918
 

غضنفرالسلطنه با تمام افرادش به ارتفاعات اطراف کوه گيسکان پناه برده، شيخ حسين خان، چاه کوتاه را ترک گفته و به بوشکان پناه برد و زائرخضرخان در شب هاي 14و15مهر همراه افرادش به اردوي انگليسي ها در عالي چنگي شبيخون زد.

23مهر1297/ 15اکتبر1918
 

شيخ عبدالله چاه کوتاهي برادر شيخ حسين خان به جاي او به سرپرستي چاه کوتاه منصوب شد و پادگان انگليس چاه کوتاه برچيده شد. در شب 27مهر ستون کوچکي از نيروهاي انگليسي به سوي اهرم پيشروي کرد.
زائر خضرخان چند روز قبل به آن جا رفته بود. ستون مزبور پس از يک روز راهپيمايي طولاني و تقريباً بدون رو به رو شدن با هيچ گونه مقاومتي وارد اهرم شد ولي زائر خضرخان و واسموس هر دو آن جا را ترک گفته بودند. انگليسي ها پس از تخريب بخشي از بناي قلعه (کلات اهرم)عصر همان روز به عالي چنگي بازگشتند.

29مهر 1297/ 21اکتبر 1918
 

غضنفرالسلطنه در لرده واقع در ارتفاعات شرق برازجان همراه با گروهي از تفنگچيانش موضع گرفته ژنرال السمي تصميم گرفت پيش از آن که نيروهاي غضنفرالسلطنه افزايش يافته و خط مواصلاتي را در معرض خطر قرار دهند آن ها را پراکنده سازند.

1آبان 1297/ 23اکتبر1918
 

ژنرال السمي در اول آبان به برازجان وارد و آن جا را متصرف شد.

6آبان 1297/ 31اکتبر 1918
 

ژنرال السمي براساس اطلاعات موجود و شناسايي کاپيتان والاس افسر ستاد فرماندهي تنها راه پيروزي را غافلگيري کامل نيروهاي غضنفرالسلطنه دانست. نيروهاي انگليسي با عده زيادي بعد از راهپيمايي شبانه به قله بلندي مشرف بر لرده رسيد و عليرغم غافلگيري مجاهدين برازجاني با مقاومت فزاينده آن ها رو به رو گرديد. نيروهاي دشمن در دو گروه به فرماندهي ژنرال والاس و ميجر فرنگز نيروهاي طرفدار غضنفرالسلطنه را مورد حمله قرار دادند، و عليرغم آتش توپخانه سنگين خود متوچه گرديدند که عشاير با استقرار در مواضعي مشرف بر مسير عقب نشيني نيروهاي انگليسي آن ها را در محاصره گرفته اند. نيروهاي انگليسي بعد از دادن تلفات زياد مجبور به عقب نشيني گرديده و به هدف هاي از پيش تعيين شده دست نيافتند.

1297ه. ش/1918م
 

انگليس ها پس از تسلط بر برازجان و پناهندگي غضنفرالسلطنه به کوه هاي گيسکان، ضابطي برازجاني را به آقاخان زيارتي ملقب به ضرغام السلطنه از مخالفان وي واگذر کردند. وي مقبوليت غضنفرالسلطنه را نداشت و در دوره تسلط خود بر برازجان که از حمايت انگليسي ها برخوردار بود با استبداد و خشونت با مردم رفتار نمود.

17دي 1297/ 31دسامبر1918م
 

نيروهاي انگليسي براي حمايت از نيروهاي تحت فرمان دريابيگي به اهرم رفتند. يکي از اهداف اين لشکرکشي تعيين يک حاکم جديد براي آن جا بود. دريابيگي از مقابله با زائرخضرخان فرومانده بود، خواستار پشتيباني نظامي نيروهاي انگليسي شد. از سوي واحدهاي انگليسي مستقر در اهرم ستوني به کمک دريابيگي اعزام شد. زائر خضرخان به خائيز پناه برد، و ستون انگليسي فراخوانده شد.

1298ه.ش/1918م
 

واسموس و اورتل که با لباس مبدل فارس را ترک گفته بودند توسط ژاندارمري ايران دستگير و به انگليسي ها تحويل داده شدند.
انگليسي ها آن ها را از طريق باکو به آلمان فرستادند.

1298ه. ش/1918م
 

قوايي مرکب از 100پياده،50 سوار و يک عراده توپ اتريشي شبانه حرکت کرد و در سپيده دم به شيخ حسين خان هجوم آوردند. اين عمليات به فرماندهي کاپيتان مون انگليسي و افراد پليس جنوب انجام گرفت که در نتيجه آن شيخ حسين خان چاه کوتاهي سالار اسلام ضابط و کدخداي چاه کوتاه(هم رزم رئيس علي دلواري و زائر خضرخان اهرمي) بعد از سال ها مبارزه پيگير با انگليس ها سرانجام به همراه فرزند رشيدش شيخ خزعل خان به شهادت رسيدند.

1299ه.ش/1919م
 

غضنفرالسلطنه که از طرف انگليسي ها به شيراز تبعيد شده بود با انتخاب مصدق السلطنه به سمت والي فارس مجدداً به عنوان ضابط خطه برازجان تعيين و زمام امور آن ناحيه را به عهده گرفت.

1301ه.ش/1291م
 

به هنگام مراجعت احمد شاه قاجار از اروپا به ايران از طريق بوشهر کليه خوانين از جمله صولت الدوله و غضنفرالسلطنه به همراه عده کثيري سوار به حضور او رسيدند. بنا به گفته باقرخان تنگستاني غضنفرالسلطنه يک جفت قالي ابريشمي ممتاز به احمد شاه تقديم داشت شاه هم با اعطاء يک قبضه تفنگ سه تير آلماني متقابلاً به وي احترام گذاشت. پدر شهيد رئيس علي نيز مورد قدرداني قرار گرفت.

فروردين 1301ه.ش/1921م
 

زائر خضرخان تنگستاني امير اسلام ضابط و کدخداي اهرم که از آغاز جنگ بين الملل اول و تصرف بوشهر به وسيله قواي متجاوز انگليس دليرانه با آن ها جنگيده بود. سرانجام در سال 13141قمري /1301شمسي به تحريک انگليسي ها همراه با پسرش سام خان به شهادت رسيد.

1308ه.ش/1927م
 

غضنفرالسلطنه که سال ها بر عليه استعمارگران مبارزه نموده با توطئه اي حساب شده با همياري اولياء دولت موقت (رضاخان) به شهادت رسيد.

1372/10/19
 

منابع و مآخذ
1ـ سايکس، کريستوفر، فعاليت هاي جاسوسي واسموس لارنس آلماني در ايران، حسين سعادت نوري.
2ـ سايکس، سرپرسي، تاريخ ايران،2جلد ترجمه محمد تقي فخر داعي گيلاني
3ـ رايت، دنيس، انگليسيان در ميان ايرانيان، ترجمه لطفعلي خنجي
4ـ رايت، دنيس، ايرانيان در ميان انگليس ها، ترجمه منوچهر طاهرنيا
5ـ بامداد، مهدي، تاريخ رجال ايران 6جلد
6ـ سپهر، مورخ الدوله (احمد علي)ايران در جنگ بزرگ 18-1914
7ـ ذوقي، دکتر ايرج، تاريخ روابط سياسي ايران و قدرت هاي بزرگ1925-1900
8ـ مايرلي، جيمز، عمليات در ايران، ترجمه کاوه بيات
9ـ هدايت، مهدي قلي، خاطرات و خطرات
10ـ رکن زاده آدميت، محمد حسين، دليران تنگستاني
11ـ بيات، کاوه، ايران و جنگ جهاني اول(اسناد وزارت خارجه)
12ـ رکن زاده آدميت، محمد حسين، فارس و جنگ بين الملل
13ـ سفيري، فلوريدا، پليس جنوب ايران (اس. پي. ار)
14ـ فراش بندي، علي مراد، گوشه اي از تاريخ مبارزات مسلحانه مردم، دشتي، دشتستان و تنگستان
15ـ شميم، علي اصغر، تاريخ ايران در دوره سلطنت قاجار
16ـ وادلار، ر، خليج فارس در عصر استعمار ترجمه پرفسور شفيع جوادي
17ـ فراش بندي، علي مراد، خاندان تنگستاني
18ـ کلي. جي. بي، هجوم انگليس به جنوب ايران، ترجمه حسن زنگنه
19ـ داد، گرني، لشکرکشي به ايران، حسن زنگنه
20ـ خورموجي، محمد جعفر، حقايق الاخبار ناصري، به کوشش حسين خديو جم
21ـ اخگر، احمد زندگي، من در طول هفتاد سال تاريخ معاصر ايران
22ـ احرار، احمد، طوفان در ايران
23ـ فراش بندي، علي مراد، جنوب ايران در مبارزات ضد استعماري
24ـ کيانفر، عين الله، استخري، پروين، کشف تلبيس
25ـ بيات، کاوه يادداشت هاي ده ساله کنسول انگليس در بوشهر
26ـ قطبي، بهروز، اسناد جنگ اول جهاني در ايران
27ـ ياحسيني، سيد قاسم، دلير مردان خطه جنوب (مقاله روزنامه کيهان مورخ 22دي 1372).
28ـ آوري، پيتر، تاريخ معاصرايران، محمد رفيعي مهر آبادي.
ماهنامه شاهد یاران، شماره 52




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط