پروازي شرافتمندانه در راه نبرد رهايي
ويژگيهاي عرفاني شهيد سيد عباس موسوي از زبان شيخ حسين كوراني روحاني مبارز لبناني
درآمد:
پاسخ كوتاه ايشان به پرسشي كه درباره ويژگيهاي آن شهيد مي شود و همچنين سوگنامهاي را كه براي او سروده ميخوانيد.
در حقيقت ويژگيهاي معنوي و ابعاد عرفاني شخصيت شهيد سيد عباس موسوي فراوانند و در اين مقوله كوتاه به برخي از اين ويژگيها كه از نزديك شاهد آن بودهام اشاره ميكنم.شهيد موسوي در دوران انقلاب اسلامي ايران كه حضرت امام خميني مدتي در فرانسه اقامت داشتند، حوزه علميه شهر بعلبك در شرق لبنان را بر پا داشت، من و او در يك طبقه ساختمان حوزه سكونت داشتيم.او مردم را به حمايت از انقلاب اسلامي تشويق ميكرد، و پس از پيروزي انقلاب نيز به پرورش نسلي با استعداد و طرفدار امام خميني در بيروت و مناطق جنوب و بقاع مبادرت نمود.
بر پا داشتن نماز و نيايش ركن اساسي همه تلاشها و كارهاي او را تشكيل ميداد.او بر لزوم مشاركت عمومي در نماز جمعه و نمازهاي يوميه تأكيد ميكرد و نماز جمعه او در مسجد امام علي(ع)در شهر بعلبك ترك نمي شد.در سفرهاي خارجي و يا هنگام شركت در همايشهاي بينالمللي و يا ديدار با مقامهاي سياسي و وزيران دولتي، برپايي نماز براي او بسيار اهميت داشت. از نيايشهاي مورد علاقه او اين دعا بود: «أصحبت اللهم معتصماً بايمانك المنيع الذي لا يحاول و لا يقاوم من شر كل غاشم و طارق».هرگاه با جوانان مقاومت خداحافظي ميكرد اين آيه را تلاوت ميكرد:«ان الذي فرض عليك القرآن لرادك إلي معاد».او همواره در اوقات فراغت، قرآن ميخواند تا جايي كه بسياري از سورهها را حفظ كرده بود، و گاهي اوقات اگر اوضاع امنيتي چندان مساعد نبود، و نميتوانست قرآن به دست گيرد، سورههاي حفظ كرده را زمزمه ميكرد.
مدتي از تكميل ساختمان حوزه علميه امام منتظر در شهر بعلبك نگذشته بود، كه كلنگ ساختمان اولين حوزه علميه بانوان در لبنان را به زمين زد.چرا كه براي آموزش مسايل ديني و احكام شرعي بانوان اهميت فراوان قايل بود، و همسرش ام ياسر در اين زمينه به او كمك كرد.در عين حال توانمندي او در زمينه هماهنگي ميان رزمندگان مقاومت و مردم از يك طرف و ميان دولت و احزاب گوناگون سياسي زبانزد همگان بود.
سوگنامه سيد عباس موسوي از زبان شيخ حسين كوراني
معمولاً، در اين گونه بحثها مبالغهگويي نيز وجود دارد اما، سعي خواهم كرد بدون مبالغهگويي هجرت تو را از دنياي فاني خلاصه كنم.من به عنوان دوست در مدت كوتاهي نيز همسايه تو بودم.به همه مراحل پرهيزكاريت ارج مينهم.همه قيد و بندهاي مشكلات شخصي را كنار گذاشتي، تا در سنگر رسيدگي به امور مسلمين موضع بگيري.اينها امتيازات كم نظير شخصيت تو بودند كه در عشق به مردم و سازندگي ساختار خانواده صميمي و تداوم زندگي ساده و برپايي نمازهاي خاشعانه، تجسم يافت.
عباس موسوي كيست؟
سيراب شدن از نور هدايت
شهيد سيد عباس در حوزه نجف اشرف گمشدهاش را يافت و به جست و جوي نور هدايت و بارقهاي اميد پرداخت.«الله نور السموات و الارض»اين نور در طور سيناء و در سرزمين وحي و در مدينه العلم مولاي متقيان در مقابل ديدگانش به روشني درخشيد و تجلي يافت.سيد عباس تشنگي خود را در مدينه العلم نجف برطرف ميكرد.از سرچشمه زلال و حقيقي نور الهي سيراب گشت.و آيا علم حقيقي جز نور خداست كه «يقذفه الله في قلب من يشاء».گرچه زمان حضور سيد در مدينه العلم نجف كوتاه بود اما، تابش نور الهي در قلب سيد شتابان و فراگير بود.
بازگشت به ميهن
نسيم صبحگاهي تهران نفس تازه به او دميد
سيد عباس زود هنگام در امام مسلمانان امام خميني(ره)ذوب شد آن گونه كه پيش از او آيتالله سيد محمدباقر صدر ذوب شده بود.(اشارهاي به گفتار شهيد صدر كه توصيه كرده بود:«در امام خميني ذوب شويد آنگونه كه ايشان در اسلام ذوب شده است»).
زبان ابا ياسر، همواره زبان امام خميني(ره)بود.سخنان امام را تكرار ميكرد: «ما بر خط اماممان خميني و بر اصولي كه بنا نهادهاند حركت ميكنيم.ما را بكشيد.ملت ما بيش از پيش بيدار ميشوند».طلال سلمان سردبير روزنامه السفير كه يك روزنامهنگار سرشناس و انقلابي است روزي پرسيد:«با شگفتي به سخنان سيد گوش ميدادم.اين پرسش در ذهنم نقش بست كه آيا هنوز كسي ميان ما هست كه با اين زبان سخن بگويد؟».
پيروي از مقام رهبري
شوق وصال
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 40