خون شهيدان كربلا در رگهاي شهید سيد عباس موسوی
سخنان سيد حسن نصرالله دبيركل حزبالله پس از شهادت سيد عباس موسوي
درآمد:
سيد عباس موسوي سيد شهداي مقاومت اسلامي لبنان، براي كربلا تولد يافت، و در قلب او عشق حسين جوانه زد.خشم و خروش انقلابي در رگهاي او ميجوشيد، اشك يتيمان و پابرهنگان و درماندگان در چشم او حلقه زد به اميد پيروزي كه با آمدن امام زمان(ع) تحقق مييابد چشم دوخت.
ابوياسر نواده رسول خدا بود، و براي مكتب اسلام گام برداشت.او از نسل بزرگمردان پاك صفت و مادران پاك دامن بود.او عالمي زاهد، تلاشگري عابد، و انقلابي مجاهد و فقيري از خانواده مستمندان بود.جز مقداري اثاثيه و وسايل زندگي ساده و فرسوده، خانه و املاك و مستغلاتي از خود بر جاي نگذاشت.به گونهاي كه براي اداي دين و بدهيهاي او كفايت نميكرد.بسيار فروتن بود و درماندگان را دوست داشت، و با فقيران انس ميگرفت، و به مجاهدان عشق ميورزيد، و براي پيوستن به خيل شهيدان با اشتياق لحظهشماري ميكرد.خدمتگزار يتيمان و التيامبخش مجروحان بود و همواره به آزادي اسيران و بازداشت شدگان ميانديشيد و او پيشوايي پيشتاز و از رفاه طلبي گريزان بود و خود را شريك غم و اندوه و زندگي طاقت فرساي محرومان ميدانست.
سيد عباس موسوي براي كربلا زاده شده و حسين گونه همراه همسر و فرزندش به سوي كربلا شتافت.او با نثار خون سرخ خود گواهي داد كه كربلاي مسلمانان معاصر ادامه كربلاي صدر اسلام است. او با شهادت سرخ نشانههاي پيروزي شكوهمند را نويد داد... به زخم خوردگان تاريخ، ارادهاي خللناپذير بخشيد.به سركوبشدگان، توان بخشيد، تا تاج و تخت طاغوتيان را سرنگون كنند. كربلا همواره اين گونه بوده است.با شهادت بزرگمردان، امتي بزرگ و سربلند ساخته مي شود.با سوخته شدن پيكر جان بر كفان، ملتها يك پارچه ميشوند.با آه و ناله دردمندان اميدها زنده ميگردد.با اشك چشم افسردگان، كينه ها از دلها شسته مي شود و محبت و دوستي جايگزين ميگردد. با يكپارچگي، بزرگمنشي و وحدت كلمه و اميدواري و تداوم جهاد، خون بر شمشير پيروز ميشود.
شهيد بزرگوار ما دبيركل يك جنبش جهادي و رهايي بخش بود كه اين جنبش به هدف آزادسازي سرزمينهاي اشغالي و رهايي انسان و جنگ با اشغالگران صهيونيست و تحقق صلح و آسايش براي مردم كشورمان در سال 1982 تأسيس شد.اين جنبش هيچوقت از كسي انتظار پاداش و قدرداني نداشت.در دهه گذشته صدها تن از بهترين جوانان اين جنبش به ويژه رهبرشان سيد عباس موسوي، در راه تحقق اهداف والاي خود به شهادت رسيده اند.با گشايش عصر عمليات شهادت طلبانه، روح جهاد و ايثارگري را در امت برانگيخت.همگام و همراه با ساير رزمندگان شريف مقاومت، توانست شكست تاريخي را بر دشمن تحميل كند.با تلفات انساني و خسارتهاي مادي سنگيني كه بر دشمن وارد آمد دشمن در سايه ضربات سهمگين مجاهدان به ناچار بدون قيد و شرط از بخشهاي وسيعي از سرزمينهاي اشغالي جنوب لبنان عقبنشيني كرد.اين عقبنشيني بر اثر فشارهاي بينالمللي كه هرگز روزي اعمال نشده، صورت نگرفته است.همچنان كه در نتيجه گفتوگوهاي مستقيم دوران رياست جمهوري امين جميل نيز نبوده است.چه در نتيجه گفتوگوهاي سازش، موافقت نامه خيانتبار 17 مه سال 1983 را به ارمغان داشته است. اين جنبش جهادگر هيچ روزي نسبت به سلامتي گزينه خود و درستي راه خود ترديد نداشته است.اطمينان كامل دارد كه روز هم گرايي و پيوستن همه افراد امت به اين گزينه منطقي نزديك است.جنايت ترور شهيد مجاهد سيد عباس موسوي و همسر مجاهد و دانشمندش شهيد ام ياسر و شش سالهشان به فهرست جنايات و كشتارهاي رژيم صهيونيستي افزوده شده است.
سرورم، لقاءالله را دوست داشتي و خداوند نيز تو را پذيرفت.زود هنگام از ميان ما رفتي و به آرزوي خود رسيدي، هم نشيني با خدا و رسول خدا بر تو گوارا باد.احساس ميكنم فرشتگان و عرشيان سرگرم استقبال از تو هستند.پيامبران تو را در آغوش دارند، از آغوش پيامبران به آغوش علي (ع)و به آغوش زهرا (س) و به آغوش حسن و حسين و ساير امامان معصوم جابجا مي شوي.سپس امام خميني(ره)و شهيد صدر و شيخ راغب حرب و كاروان شهداي مقاومت اسلامي تو را در آغوش ميگيرند.اين جنايت وحشيانه بر سياست نژادپرستانه و درندهخويي دشمن صهيونيستي گواهي ميدهد، اين جنايت را به سلسله جنايات زشت دشمن بر ضد مردممان و روستاهايمان و شهرهايمان و ارزشهاي مقدسمان اضافه ميكنيم.اين جنايت گواهي جديد است بر همدستي و توطئه قدرتهاي استكباري با دشمن صهيونيستي.قدرتهاي بزرگ را مسئول اين جنايت ميدانيم.سيد عباس نماد همه مردان آزاده و شهيدان راه حق است، ام ياسر نماد زنان شهيد است حسين نوزاد، نماد كودكان شهيد است.اين سه تن نماد همه خانوادههايي هستند كه در كشورهاي اسلامي با سركوب و بيعدالتي دست و پنجه نرم ميكنند و ما دولت امريكا، آقا بالا سر و مدافع امنيت اسرائيل را مسئول اين جنايت خونين ميدانيم.همه كشتارها، ويرانيها و آوارگيها كه اسرائيل مرتكب آن ميشود، مسئول اصلي آن امريكا است، همه ميدانند اگر پشتيباني غرب و امريكا در كار نبود، اسرائيل توان ادامه حيات در اين منطقه را نداشت.دشمنان با ترور سيد عباس موسوي خواستند ما را بشكنند و شكست دهند، اراده مقاومت و جهادمان را بشكنند.من به آنان ميگويم كه خون سيد عباس همچنان در رگهايمان ميجوشد. اراده و عشقمان را براي تداوم اين راه ميافزايد.شهادت دبير كل حزبالله نشانگر رشد و عظمت راهكار حزبالله در لبنان است و بيانگر ميزان وفاداري و اخلاص مردممان به اهداف الهي است. نماد ميزان حضور مردم در صحنه است. نشانگر سرآغاز تحول روحي، معنوي و جهاد بزرگي كه قاتلان سيد عباس نيز انتظار آن را ندارند و پشتيباني را نيز نميكنند، اكنون كه با شهيدان بزرگ و همسر و كودكشان خداحافظي ميكنيم، با روح پاك او و با امت و مردم مظلوممان عهد ميبنديم كه راهش را ادامه خواهيم داد، چنانچه ما را تكه پاره كنند و بدترين كشتارها را در حق ما مرتكب شوند، هرگز از اصول ثابتمان عدول نخواهيم كرد.
از زماني كه باندهاي تبهكار و تروريست صهيونيسم به سرزمين مقدس فلسطين يورش آوردند، كشتار كودكان و مردان و پاره كردن شكم مادران و تجاوز به ناموس مردم، آتش زدن خانهها را آغاز نموده و با اين اقدامات جنايتكارانه بخش اعظم صاحبان اصلي اين سرزمين را به ناحق از ميهنشان بيرون كردند، همه اين اقدامات در برابر سمع و نظر و پشتيباني قدرتهاي بزرگ جهان صورت گرفت.اسرائيل با تحميل جنگهاي متعدد بر ملتها و كشورهاي منطقه راه تجاوزگري را ادامه داده و امروز نيز با بمباران و تخريب بخشي از لبنان و آوارگي مردم جنوب، اين تجاوزگري را ادامه ميدهد.اين تجاوزگري واكنشي به عمليات مقاومت مردم لبنان و انتفاضه فلسطين نيست، بلكه، از سياست تجاوزگري در پرتو آوارگي ساكنان اصلي اين سرزمين و چپاول منابع طبيعي و ثروت هاي منطقه ناشي ميشود.به درستي كه اسرائيل با حمايت و پشتيباني امريكا و با سلاح امريكايي و وتو قطعنامههاي شوراي امنيت امريكايي، اقدامات تروريستي سازمان يافته را ادامه ميدهد.آنچه در اين منطقه جريان دارد، به طور قاطع نشان ميدهد كه مصدر اصلي تروريسم دولتي و بينالمللي در جهان، در درجه اول امريكا است و اسرائيل اين رژيم ساختگي در درجه دوم قرار دارد.
آيا حق نداريم بپرسيم كه محافل و مجامع بينالمللي به چه عنوان قتل سربازان متجاوز و اشغالگر را اقدام تروريستي ميخواندند اما، در برابر كشتار زنان و كودكان و غير نظاميان لبناني سكوت اختيار ميكنند؟ آيا اين نشانگر اين است كه اين معيارها بر اساس خواستهها و ملاكها و منافع ابرقدرتها وضع شده و نه بر اساس معيار ملتهاي مستضعف؟ صهيونيستها، طرحها و روياهايي را تدارك ديدهاند كه هرگز در مراحل ضعف و پراكندگي از آن چشمپوشي نكردهاند. چگونه امروزه برخي افراد ساده لوح و فريب خورده گمان ميكنند كه صهيونيست ها در مرحله قدرت و فروپاشي موازنه بينالمللي قدرت، از رؤياهاي خود صرفنظر ميكنند؟ اسرائيل فقط جنوب لبنان را تهديد نميكند، بلكه تماميت ارضي لبنان و سرتاسر جهان عرب و جهان اسلام را تهديد ميكند، چشم داشتهاي اسرائيل حد و مرزي نميشناسد، طرح يهودي كردن منطقه انكارناپذير است.اسرائيل خطري است كه مسلمانان و مسيحيان منطقه را تهديد ميكند.لازم ميدانم به برخي مسيحيان لبنان هشدار دهم كه از اميدواري و شرطبندي برخي رهبران شان به اسرائيل عبرت بگيرند، همكاري برخي رهبران مسيحي لبنان با اسرائيل براي جامعه مسيحي لبنان فاجعه بار بوده است، چرا كه دشمن فقط براي تحقق اهداف و طرحهاي خود حاضر به فداكاري است. هرگاه ماموريت مزدوران پايان يابد و نيازي به آنها نداشته باشد، آنها را به گوشهاي پرتاب ميكند.
ملت، دولت، احزاب، شخصيتها و همه اقشار لبنان كه دسته جمعي جنايت ترور سيد عباس موسوي و خانوادهاش را محكوم كردند، وظيفه دارند به اتفاق آراء گزينه هاي اسرائيل و هر گونه همكاري با دشمن را رد كنند.مزدوران و جنايتكاران را كه عامل تهديد جدي براي لبنان هستند از ميان خود طرد كنند.شكي نيست كه پشتيباني ملت و دولت از طرح مقاومت، به آزادسازي سرزمينهاي اشغالي و تحقق صلح و دوستي در لبنان عزيز منجر ميگردد.چنين صلحي زمينه همزيستي داخلي و ثبات و پايداري لبنان را فراهم ميكند.چنانچه افرادي بخواهند همكاري با دشمن را ادامه دهند، صلح و همزيستي مسالمتآميز داخلي سست خواهد شد. بنابراين خودداري شهروندان از مزدوري براي اسرائيل و دستيابي به توافق پيرامون طرح آزادسازي جنوب، و خودداري از توان گرفتن از امريكا و غرب بر ضد كشورهاي عربي و اسلامي منطقه،مهمترين شرط پايان جنگ داخلي لبنان است.چرا كه ملت لبنان در اين منطقه زندگي ميكند و با ملتهاي عرب و مسلمان تاريخ مشترك و سرنوشت مشترك دارد.بنابراين، هرگاه برخي از لبنانيها ارتباطشان را با امريكا و غرب قطع كردند، آن گاه ميتوانيم كشورمان را براساس همزيستي مشترك و با اراده مستقل مردم بسازيم.
موجوديت اسرائيل در قلب جهان عرب و جهان اسلام، مهمترين عامل دامن زدن به جنگ و خشونت در منطقه است.رژيمي كه ماهيت تجاوزكارانه و فسادانگيز و ميل به خونريزي دارد، امكان ندارد براي صلح گام بردارد.اين رژيم براي جنگهاي آينده آماده سازي ميكند و براي زير پا گذاشتن موافقتنامه و معاهدات بينالمللي لحظهشماري ميكند.ما با دشمني روبهرو هستيم كه همه پيمانها و عهد و ميثاقها با خداوند و پيامبرش حضرت موسي(ع) را نقض كرده است.
اگر محافل جهاني به پايان يافتن جنگ و خشونت در منطقه علاقهمندند، به آنها ميگويم كه براي برقراري ثبات و امنيت در خاورميانه تنها يك راه وجود دارد، و آن راه اين است كه يهوديان اشغالگر به سرزمينهايي بازگردند، كه از آن آمدهاند، و ملت فلسطين به سرزمين خود بازگردد اما، راه چشم پوشي از يك قطعه زمين به منظور برقراري صلح پوچ، شيوه كارآمد نيست و دشمن را به ادامه تجاوزگري و اشغالگري تشويق ميكند.
امروزه لبنان كشور پشتيبان كشورهاي خط مقدم جبهه رويارويي اعراب با اسرائيل نيست، بلكه لبنان امروزه به سرزمين رويارويي بزرگ و مستقيم با دشمن تبديل شده و بزرگترين حماسههاي دلير مردانه و بينظير را رقم ميزند.منطقي كه لبنانيها را به آرام نشستن و عاقلانه رفتار كردن فرا ميخواند، به اين اميد كه جهان عرب حركتي از خود نشان خواهد داد، از نظر ما پذيرفتني نيست.براي همه روشن است كه عقل و منطق به ما ميآموزد كه مقاومت و جهاد را در كنار سوريه كه همواره پشتيبان مقاومت لبنان و انتفاضه مردم فلسطين بوده ادامه دهيم.انتفاضه فلسطين براي همه ملتهاي منطقه و جهان عرب و جهان اسلام ثابت كرده است كه امكان رويارويي و سازندگي پيروزي وجود دارد، بنابر اين ضروري است كه مقاومت لبنان و انتفاضه فلسطين عامل رستاخيز ملتهاي تحت ستم باشند.اميدواري و روحيه جهاد را در دلها زنده كند تا طرح و راهكار مقاومت در برگيرنده همه فرزندان امت بشود، آن گاه امت قويتر از اسرائيل و قويتر از مدافعان اسرائيل جلوه گر مي شود.
دشمن با جنايت زشت ترور سيد عباس موسوي خواست مقاومت را نابود كند، اما، به ياري خدا، موقعيت مردمي مقاومت بزرگ تر و گستردهتر شد.در وجدان بيدار امت رسوخ كرد.با اين اقدام خواستند ما را تضعيف كنند، اما، خدا اراده كرد كه ما قوي و نيرومند باشيم... سيد عباس و همسر و كودكش را كشتند اما، شهادت او مانند دوران حيات او بزرگ و درخشان بود من بر اين باورم كه شهادت سرورم و خانوادهاش، قدرت و امكانات امت را براي قيام همگاني دو چندان كرد كه تحقق اين دستاورد هرگز با انبوه عمليات مقاومت امكان پذير نبود.من در شهادت سيد عباس موسوي دورنماي پيروزيهاي بزرگي را پيشبيني مي کنم، که برتر از شکستي است که دشمن براي مقاومت پيش بيني کرده است.من به سران دشمن صهيونيستي كه به تسويه حساب و ترور رهبران مقاومت تهديد كردهاند، هشدار ميدهم كه ما براي بازگشايي اين گونه حسابها آمادهايم، به ياري خداوند در اين جنگ برنده خواهيم شد من به سران دشمن ميگويم شما به افراد خوار و ذليل درون جامعهمان نگاه نكنيد، به رزمندگان قهرمان و شهادت جو بنگريد كه با شما حساب باز ميكنند و در اين محاسبات به پيروزي ميرسند.
در اين مناسبت به ايران اسلامي و انقلابي ميگويم.به سوريه مقاوم ميگويم.به همه جنبشهاي اسلامي و ملي لبنان و فلسطين ميگويم كه حزب الله در سنگر جهاد و پايداري در كنارتان خواهد بود سستي و انعطاف نشان نخواهد داد زيرا، راهكارمان با خونمان تداوم مييابد.اين راهكار ثابت و استوار است.اين جنگ را با همراهي و همكاري يكديگر به پايان ميرسانيم.امكان دارد در اين راه برخي به شهادت برسند ولي، طبيعي است كه جنگ تلفاتي دارد اما، به ياري خداوند پيروز خواهيم شد با شما مردم مقاوم عهد مي بندم كه به مكتب، به امت، به جنوب، به قدس و به خون سيد عباس موسوي و ام ياسر و كودك خردسال شان حسين، وفادار خواهم بود.با شما عهد ميبندم كه از ميراث بزرگ و گرانبهاي شهيد موسوي پاسداري خواهم كرد.
به حوزه علميه كه شهيد سيد عباس موسوي آن را تأسيس كرد.به مسجدي كه نمازگزاران آن را امامت ميكرد درود ميفرستم و در چنين شرايطي دردناك لازم ميدانم موضع خود را روشن كنم بيترديد ما هر لحظه و هر روز شهادت دبير كل حزب الله را پيشبيني ميكرديم.خود شهيد نيز پيشبيني پيوستن به لقاءالله را داشت. همسرش امياسر نيز هميشه دعا ميكرد كه با او شهيد شود.چرا كه شهادت فرزند حضرت ابا عبدالله الحسين(ع)و پاره شدن بدنش يك امر بديهي است اما، مرگ سيد عباس در رختخواب هرگز زيبنده او نبود.
هنگامي كه راه مقاومت اسلامي را آغاز كرديم، تعدادمان بسيار اندك بود.برخي افراد ساده لوح اين راه را خودكشي توصيف كردند ولي، ما آن را راه شهادت و پيروزي ميديدم.امروز درگير جنگ روحي و معنوي با دشمن هستيم.دشمني كه گمان ميكند با ترور رهبران و علماي شجاعمان ميتواند مسير جهاد را در لبنان از بين ببرد.ولي، اين شيوه تروريستي هيچگاه خللي در اراده حزب الله وارد نميكند.چرا كه ما از روز عاشورا گفته ايم:كشته شدن برايمان عادت است و كرامت ما نزد خدا شهادت است.
هر چند كه شهادت سيد عباس موسوي تقدير الهي است اما، سيد را در ميان خود همچنان زنده ميدانيم.با شهادت او هرگز به سازش تن نميدهيم.هرگز در مسيري كه انتخاب كردهايم، تجديد نظر نميكنيم. ذلت و خواري را نميپذيريم.چرا كه با عقبنشيني شكست ميخوريم.هنگامي كه سيد عباس به شهادت ميرسد و خون او در رگهايمان به جوش ميآيد،كشته شدن او به پيروزي تبديل مي شود.عزم ما براي ادامه راه او راسختر ميگردد.به خداي آفريدگار اطمينان داشته باشيد كه او حافظ و ياريرسان اين امت است.من نميخواهم از تاريخ سخن بگويم ولي، همين ديروز بود كه امام خميني رحلت كرد ولي، رحلت او براي ما انقلاب جديدي به وجود آورد.
امروز حزبالله دوباره برانگيخته مي شود.روز قيام مقاومت اسلامي است. روز فداكاري و وفاداري به خون سيدعباس و همه شهدا است.بايد روشهايي را كه از جاهليت به ارث بردهايم كنار بگذاريم. وفاداري در اين است كه برادران مقاوم و رزمندگان مقاومت را در اين شرايط سخت كه در پايگاهها و سنگرهاي جنوب مستقر هستند پشتيباني كنيم.ما انتقام نميگيريم و انتقام در منطق ما جاي ندارد.نبرد ما با اسرائيل نبرد زندگي و مرگ است.مبارزه با اين رژيم را ادامه خواهيم داد.خواه سيد عباس را ترور كند يا نكند، اسرائيل غده سرطاني است كه بايد با آن بجنگيم و آن را از عالم وجود محو كنيم اگر همه ما شهيد شويم و حتي، اگر خانههايمان را روي سرمان خراب كنند، هيچگاه از گزينه مقاومت اسلامي دست نخواهيم كشيد.به شما اطمينان ميدهم كه آينده از آن مقاومت اسلامي است و نه مذاكرات سازش.امروز همچنان در دوره اسلام و مقاومت زندگي ميكنيم، آن گونه كه امام خامنهاي به خواست خدا اين دوره را دوره امام خميني(ره)نام نهاده نه دوره امريكا ما با امام زمان (عج)و امام خميني(ره)و دبيركل شهيدمان پيمان مي بنديم درس آنان را پي خواهيم گرفت و اسرائيل خواهد فهميد كه با اقدام خود در ترور سيد عباس موسوي بزرگترين حماقت تاريخي را مرتكب شده است.
امريكا، شيطان بزرگ، همواره دشمن اصلي امت ماست.اسرائيل غده سرطاني است كه بايد ريشهكن شود.اين رژيم ساختگي بايد ريشهكن شود، هرچند كه همه دولتهاي جهان آن را به رسميت بشناسند ولي امر مسلمين آيتالله خامنه اي همچنان امام و پيشوا و سرور و الگوي ما در جهاد و اراده و عزم و مقاومت خواهد بود. اسلام ناب محمدي،دين ما و مصدر انديشه ما و راهنماي ما باقي خواهد بود.به آن افتخار ميكنيم و در راه آن جهاد ميكنيم. مردم را به آن فرا ميخوانيم.مقاومت اسلامي، تنها گزينه و راهكار هميشگي ما باقي خواهد بود و هرگز از آن صرفنظر نخواهيم كرد.
اگر همه جهانيان تسليم شوند، ما نبرد با دشمن صهيونيستي را ادامه خواهيم داد. شهيد بزرگ ما كه به مردم مظلوم لبنان عشق ميورزيد همواره در وجدان و روح ما زنده و جاويدان است.براي عزت و آزادي و سربلندي ملت لبنان و تحقق اراده مستقل و رفع بيعدالتي و محروميتزدايي و تحقق امنيت و صلح واقعي براي ملت تلاش و فداكاري خواهيم كرد.قدس عزيز همواره در اذهان و اهدافمان زنده خواهد بود.براي تحقق رؤياي آزادي قدس حد و مرزي نميشناسيم، آزادي سرتاسر فلسطين و بدون چشمپوشي از يك وجب خاك آن در دستور كار ما باقي خواهد بود.جنبش جهادگر فلسطين و مقاومت اسلامي لبنان همچنان دستان همه افراد مخلص را كه نسبت به ابعاد و اهداف دشمن شناخت دارند مي فشرند.
و تو اي سيد شهداي مقاومت، همچنان در ميان ما زنده خواهي بود.من سخن تو را تكرار ميكنم و به صهيونيستها ميگويم:از سرزمين ما بيرون برويد.جاي شما ميان ما نيست.با شما صلح و سازش نخواهيم كرد.هيچ زباني با شما كارساز نيست جز زبان گلوله در سرزمين خويش باقي خواهيم ماند و شما ريشهكن خواهيد شد.عصر حاضر عصر امريكا نيست، عصر پيروزي مستضعفان بر مستكبران است، عصر اسلام و عصر خميني(ره)است.
تو اي موسوي شهيد چه با شكوه جهاد كردي و چه با شكوه شهيد شدي.حجت را براي مجاهدان تمام كردي.مگر امام ما، خميني مقدس درباره مسير پر رهرو شهادت، چنين نگفته است:جهاد حزبالله حجت است بر علماي جهان!و تو فرمانده و آموزگار و الهامبخش اين جوانان جهادگر هستي.تو همنشين دل آنها هستي.تو آن عالم دانا هستي كه مسئوليت ابلاغ رسالت را بر دوش داشتي.نسل عالمان مبارز و متعهد در حوزههاي علميه به دست تو ساخته شدهاند.هرگاه به مسجد شهر و روستا، محلههاي فقيرنشين و محورهاي جنگ با اشغالگران قدم گذاشتي با نفس پاك خويش آيات كلام الله مجيد را تلاوت كردي.هر سخني كه از روح و جان تو جاري ميشد، بيدرنگ مانند نور درخشان در درون مردم تشنه حقيقت مينشست.
تو استاد آموزگار، آرامبخش دل دردمندان، فرمانده جهادگران، راهنماي رزمندگان، نشانه راه.و آن بزرگ مردي هستي كه اسلام و امت را در قلب خود جايگزين كردي.از بقاع تا جنوب بر وفاداري مردم بقاع به علما و شهدا و مجاهدان و ساير مردم پاك اين منطقه و ميزان حضور آنان در اين نبرد مقدس گواه بودي.وجود تو از لبنان به همه جبهههاي حق در ايران، افغانستان، پاكستان، كشمير و عراق فراتر رفت.
هنگامي كه خون پاك تو را بر زمين ريختند، مردم لبنان و فلسطين و همه فرزندان امت گريستند، شهادت با عظمت تو بر اراده و شكوه زندگي و ارزشهاي امت گواهي داد.اين شهادت در مرحله حساس و دقيقي اتفاق افتاد كه امت به يك مرد الهامبخش نياز داشت.خون تو به امت انگيزه داد تا راهش را ادامه دهد. امروزه در جهان جنگ و رقابت ميان ارادهها حاكم است، در اين جنگ كسي به پيروزي ميرسد كه از اراده قوي و عزمي راسخ برخوردار باشد.فروپاشي اتحاد جماهيرشوروي، نتيجه طبيعي و حتمي نظامهايي است كه ملتها را سركوب ميكردند، امكان ندارد نظامهاي الحادي تداوم يابند، خلقهاي جهان از نظر غريزي به آزادي و صلح و حق و عدالت گرايش دارند.اما، قدرتهاي استكباري و طغيانگر كه آزاديهاي اجتماعي را مصادره ميكنند، و ملتهاي جهان را به بند ميكشند، هر اندازه قوي باشند بيترديد روزي سقوط خواهند كرد.
بر اساس اين ديدگاه اعلام ميكنم كه سرنوشت حتمي ملتها پيروزي است. سلطهجويي و غارتگري در حال فروپاشي است.اين فروپاشي به تدريج آغاز شده است.عقل و منطق و قانون و سنتهاي الهي و تاريخ نشان ميدهند كه امريكا متلاشي خواهد شد.روز سقوط همه مزدوران و بيگانگان كه بر اين امت تحميل شدهاند نزديك است..اگر ضعف و درماندگي نظامهاي حاكم منطقه در برابر امريكا و اسرائيل غاصب را ناديده بگيريم، بيترديد ملاحظه خواهيم كرد كه به پيروزي نزديكتر شده ايم.تا چند سال پيش ايران ژاندارم خليج فارس، پايگاه غرب در منطقه و پشتيبان اسرائيل غاصب بود.ولي، امروز به سنگر اسلام و امالقري و قلب تپنده جهان اسلام و پناهگاه انقلابيون و مجاهدان جهان تبديل شده است.امروزه افغانستان در پي سالهاي طولاني جهاد، دورنماي پيروزي نهايي را ترسيم ميكند.
امروزه ملتهاي جهان اسلام بيدار شده و اراده مستقل شان را به دست گرفته اند. هم اينك مسجدالاقصي، در روز جهاني قدس دويست هزار نمازگزار را در آغوش ميگيرد.هنوز بخش وسيعي از فرزندان امت عرب بر لزوم ادامه رويارويي با اشغالگران غاصب و قدرتهاي استكباري موضع ثابت و استوار دارند.ذلت و سازش را رد ميكنند.با توجه به عوامل ياد شده براي رويارويي با اقدامات تروريستي امريكاي مستكبر كه از اسرائيل غاصب پشتيباني ميكند، همچنان به مقاومت و پايداري امت عزيزمان چشم اميد دوخته ايم، به امريكاي جهانخوار اجازه گسترش سلطهاش بر منطقه و غارت ثروتهاي آن يا بهرهبرداري وقيحانه از محافل و مجامع بينالمللي را نخواهيم داد. متأسفانه سازمانهاي بينالمللي به ابزار اجرايي خواستههاي امريكا تبديل شده، و با يك چشم به رويدادهاي منطقه نگاه ميكنند.با وجود اينكه اين سازمانها از جنايات روزانه صهيونيستهاي غاصب در فلسطين اشغالي و لبنان چشم پوشي ميكنند، در عين حال به منظور سركوب و خوار نمودن امت به بهانههاي واهي يك سري قطعنامه صادر ميكنند.
گزينه مقاومت، كه سيد شهداي رزمندگان مقاومت آن را تجلي بخشيده است، تنها گزينهاي است كه ما را به تحقق اهداف و دستيابي به حقوق مشروعمان رهنمون ميسازد.گزينه مقاومت، چهره زشت دشمن غاصب كه موجوديت امت و كيان مان را تهديد ميكند آشكار ساخته است، اين گزينه تلاشهاي امريكا و اسرائيل غاصب را براي تحميل سازش ذلتبار ناكام ميسازد.تداوم مقاومت، بر چشم پوشي از زمين و عزت انساني خط بطلان ميكشد.گزينه مقاومت، تنها بازدارنده در برابر سياستهاي فزون خواهانه دشمن و روياهاي عاديسازي هرگونه روابط با اين دشمن است.مقاومت به منظور باز پسگيري سرزمينهاي مقدس و فرسايش دشمن و بيداري امت تنها گزينه است، حال زمان هر اندازه طولاني شود.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 40