طرحي ازيك دغدغه ي مدام(2)
نويسنده:
نامه ها،نطق ها و اسنادي از مبارزات شهيد محمد منتظري قبل و بعد ازانقلاب
برخي ازانقلابيون به ورطه قدرت طلبي و ثروت اندوزي درغلتيدهاند
نامه شهيد محمد منتظري به امام خميني(ره) درتاریخ 9/7/1358
حضرت امام خميني مدظله العالي
به نام خدا
پس از سلام ناقابل و آرزوي بهترين توفيقات براي آن رهبر عالي قدر، توجه شما را به مطالب زير معطوف ميدارم:
1.انقلاب ما پيروز شد و نظام شاهنشاهي در هم شكست، اما طبق گفته خود شما خطاب به مردم در بهشت زهرا، اين«اولين گام» است و فريب نخوريد.
2.هر انقلابي در نزديكي هاي پيروزياش بر خوردار از يك دوران كارتريستي است كه ضد انقلاب و فرصت طلبان و جاسوسان و مزدوران دوران گذشته، لباس انقلاب بر تن ميپوشند و افراطي تر از ديگران جلوه ميكنند و اينانند منافقين هر جامعهاي.
3.منافقين تازه نفس با امكانات پشت پرده و اربابان خارجي و بدون احترام به كوچك ترين ضابطه اخلاقي،كوشش ميكنند مواضعي مستحكم براي خود به دست آورند.
4.منافقين مزدور به كمك افراد كم شخصيت و انسان هاي خوش سابقه، ولي بي توجه و نادان و بدون بينش انقلابي،كادرهاي فاسد دوران گذشته و هر سازمان و حزبي را كه با خط مشي و استراتژي انقلاب مردمي پيروز شده،دراستخدام گرفته و در بسياري از زمينه هاي عملي هماهنگ ميشوند.
5.منافقين در كليه زمينه ها، آدمك هاي خود را چون بادكنك بزرگ ميكنند و يا نفوذ ميدهند.
6.انقلابيون را از طريق ترور،مرداندن، خسته كردن، كارهاي حاشيهاي را به دست آنان سپردن، سلب امكانات از انقلابيون و كادرهاي انقلابي، ايجاد مشكلات در كشور، هر روز به شكلي از اختلافات مذهبي گرفته تا اختلافات قبيلهاي،نژادي قومي و زباني را دامن ميزنند...حساسيت هاي كاذب به وجود ميآورند... بين توده هاي مردم مخلص، در هربخشي از جريانات كشور و انقلاب، اختلاف ها خلق ميكنند واز طريق رد كردن گزارشات غلط، بين رهبران انقلاب،برخي اختلاف ها آفريده، شخصيت ها را نسبت به يكديگر حساس ميسازند.
7.كادرهاي فاسد شده، منافقين خطرناك مزدور پشت پرده، كوشش ميكنند اوضاع مختلف اقتصادي،نظامي،فرهنگي و غيره كشور مربوطه را به عمد خراب كنند، و به اسم انقلاب و رهبران اصيل انقلاب تمام كنند تا پرستيژرهبران انقلاب را در هم كوبند و زمينه را براي حاكميت آينده خود از نو فراهم كنند.
8.آن قدر منافقين و كادرهاي فاسد،ذهن رهبران مخلص انقلابي را به كارهاي حاشيهاي مشغول ميسازند كه از كارهاي اصولي بازمانند و روز به روز مواضع آنان مستحكم شود.
9.هميشه منافقين و كادرهاي فاسد هر كشوري ، پس ازپيروزي انقلاب،بسيار شعار وحدت واتحاد سر ميدهند تاكسي عليه آنان تصميمي اتحاذ نكند و آنان در جو وحدت تحميلي نفاق آميز و در زير سپروحدت،ازخود حفاظت كنند و مواضع خود را مستحكم كنند...درصورتي كه بايستي هميشه تضادبين نيروهاي انقلابي و ضد انقلابي، بارور وعلني باشد تاتوده هاي مردم فريب منافقين را نخورند.
10. منافقين و كادرهاي فاسد گذشته، خود را دركنار رهبران مخلص جاي ميزنند و با خوبان مخلوطشان ميسازند... و روابات «هر صحابي رسولالله در نهضت است» و«عشره مبشره» درجنت هستند،درهر انقلابي وجود دارند.
11.رهبران هرانقلابي ازآنجا كه انسانند و در شرايط حساس نزديك و هنگام پبروزي، پر مشغلهاند و از طريق توطئه هاي تلقين قحط الرجالي و... از اشتباه و خطا معصوم نيستند و احياناً موضعگيري هاي غير صحيح اتخاذ مينمايند؛يا اشخاصي نالايق و غير انقلابي و يا خائن و فاسد را براي پست هائي منصوب ميكنند و او اينجاست كه همين منافقين و كادرهاي فاسد مفسد، رهبران انقلاب را معصوم جلوه ميدهند و هر كسي اشكال كند،فوراً همين ناكسان،با ادعاي طرفداري ازرهبران،به شكلي افراطي خود را جلوه ميدهند و قفل ها بر دهان ميزنند و با ترويج افراطي وحدت نفاق آلود،ميخواهند مواضع خود را مستحكم كنند و انقلابيون اصيل را به طرق گوناگون از صحنه به در ميسازند و ناگهان رهبران بزرگ انقلاب يا مريض! ميشوند و مردانده ميشوند و يا گاندي، محمد علي جناح، آيتالله آخوند خراساني و آيتالله مطهري، همه كشته ميشوند و دكتر مصدق و آيتالله كاشاني و سيد مجتبي نواب صفوي، همه از صحنه خارج ميشوند يا كشته ميشوند يا ميميرند و يا مردانده ميشوند و در لبنان هم آقايان كمال جنبلاط، امام موسي صدر، ريمون اده و بسياري از رهبران انقلاب فلسطين، يا از صحنه خارجشان ميسازند و يا كشته ميشوند و آنگاه اين كشور و آن كشور را متهم ميسازند و طرفداران هر شخصيتي را به مواضع انحرافي و اختلافات خانمان سوز مبتلا ميسازند و بايك سنگ اهداف مهمي را جهت ميگيرند.
12.هرانقلابي، نياز به يك «انقلاب در انقلاب» دارد تا پس از پيروزي در جهان با كفار و ائمهالفكر، جهاد با منافقين عملي شود.
13. روش ها و تاكتيك هاي جهاد با كفر و جهاد با منافقين در بسياري جهات، اختلاف فاحش دارد. با كفار، جهاد بر ضد، نيروهاي شناخته شده است و انقلابيون با نابودي آنان، مجاهد به حساب ميآيند، و نيروهاي دشمن خائن شمرده ميشوند، ولي روش و اسلوب جهاد بر ضد منافقين دگرگونه است. اگر منافقين، با اسم ورسم و خصوصيات، افشاء نگردند و نابود شوند،انقلابيون، قاتل به حساب آورده ميشوند و خائن و منافقين، شهدا! قلمداد ميگردند و تازه دوستان منافق و جاسوسشان، به عنوان دوستان ياران شهيد! در مراكز حساس و سازمان ها و احزاب نفوذ ميكنند و ضايعه ها ميآفرينند. بنابراين:1-
افشاء منافقين و جاسوسان، 2-هدايت توده هاي انساني 3-خود مردم به حساب منافقين و نابوديشان خواهند رسيد. و اينجا است كه«انقلاب در انقلاب» نسبتاً تكميل مي گردد .
14. تازه يك عده ازانقلابيون كه «جهاد اكبر» را يا عمل نكردهاند ويا در عملكرد بدان سستي نمودهاند و از هواهاي نفساني برخوردار هستند، بايستي يا به سرعت اصلاح شوند و يا از صحنه به كناري پرتاب شوند و از اينجاست كه اسلام اصيل و تشيع علوي و نه صفوي، عبارت از يك انقلاب مداوم است و يا انقلاب اندر انقلاب اندرانقلاب و همين طور...
15. منافقين و كادرهاي فاسد و مفسد و برخي انقلابيون دارنده هواي نفس قدرت طلبي و يا ثروت اندوزي و...كوشش ميكنند كه هرچه بيشتر زمان «انقلاب در انقلاب» به تأخيرافتد تا مواضعشان مستحكم تر شود،بدان اميد كه آنان انقلابيون را به عناوين گوناگون تصفيه كنند و آن وقت گفته شود كه انقلاب فرزندان خود را ميخورد، ولي در واقع منافقين و ضد انقلاب هستند كه فرزندان انقلاب را ميخورند.
16. معمولاًبراثر عدم توجه برخي و تعمد برخي ديگر،گفته ميشود كه كلي انتقاد كنيد و اسم ازاشخاص نبريد.اين روش، كمك بيشتري به مخفي نگاه داشتن منافقين ميكند و نتيجه مطلوب از آن آنان است. اگر منافقين شناخته نشوند،با كوشش هاي مزورانه خود،انقلابيون مؤمنين را در بسياري موارد،منافق جلوه ميدهند و با تاكتيك هاي شيطاني و جاسوسي،برخي از آنان را از دم تيغ ميگذرانند و يا به مرور ايام خنثي ميسازند.ميكرب را يا بايد به سرعت نابود ساخت و يا حداقل فاش كرد كه از آن اجتناب بشود.
17. هرچه«انقلاب در انقلاب» به تأخير افتد، نابساماني هابيشتر وكشتارها افزون تر، اختلاف در صفوف فشرده مردم فزون تر، منافقين و ضد انقلابيون و مزدوران خارجي مشكل تر و ازجهت امنيتي و فن جاسوسي، دخالت آنان در منابع اطلاعاتي رهبران و كادرهاي انقلاب بيشتر، و عمال خود را خوب گونه در مخيله آنان وارد ساختن،و ايجاد شرائطي كه اگر«انقلاب در انقلاب» هم رخ داد، بسياري از كادرهاي انقلابي به دست خود نابود گردند. و اگر هم منافقين اوليه فاش شدند،منافقين و جاسوسان كاشته شده،مصون بوده، به تخريب ازدرون مشغول باشند.از اينجاست كه افتراها،تهمت ها، حساسيت ها و دوئيت ها بين طرفداران سيد قطب ها و ناصرها، گاندي ها و محمدعلي جناح ها، علي ها و عمرها،مصدق ها و كاشاني ونواب صفوي ها، بومدين ها وبن بالاها، آخوند خراساني ها و شيخ فضلالله نوري ها،مطهري ها و دكترشريعتي ها و...باقي ميماند و اكثراً افرون تر ميشود...
چه فحش هائي مسيحيان در طول تاريخ به يهود ميدادند،ولي پولس خبيث داخل قوم يهود،رسول حضرت عيسي ها قلمداد ميشود... كعبالاحبارها،عمرو عاص ها،عبدالله ابن ابي ها،يا فراموش ميشوند و با بسيار بسيارازعلي ها و عمرها كمتر فحش ميخورند...برياها در شوروي،يا فراموش ميشوند و يا كمتر از استالين فحش ميخورند...اسكندر ميرزاها در پاكستان اصلاً فحش نميخورند، و فحش ها سرازير به طرف گاندي و محمد علي جناح است... باقرياسين عزيز بصري از رهبران حزب بعث سوريه اصلاً گمنام است وفحش ها را حافظ اسد ميخورد...سيد حسن تقي زاده ها، ملكم خان ها و غيره، يا فراموش ميشوند و يا بسيار بسيار كمتر از خراساني ها، نائيني ها و شيخ فضلالله نوري ها فحش ميخورند... سيد ضياءالدين طباطبائي كمتر از رضاشاه و شيخ حسين لنكراني كمتر از همه كس (كه رهبري اتهامات وهابي گري و مسخره بازي هائي به اسم تشيع در طول ساليان بسيار برعهده وي بود)،و حاج كاظم حاج طرخاني و برادرانش،شريكان و ياران شريف امامي، هژبريزداني،برادران روشن، صهيونيست هاي بهائي،و شيخ علي دشتي اصلاًمطرح نيستند... و كيسينجر از نيكسون و برژينسكي از كارتر،كمترفحش ميخورند،و بگين كمترازسادات... و هرون مجددي صهيونيست اصلاً مطرح نيست و سيد قطب مورد لعن قرار ميگيرد...و چائوشسكو،رئيس جمهوري و دبير كل حزب كمونيست روماني كه با كل جهان و انقلابي و ضد انقلابي و قدرت هاي كوچك و بزرگ در ارتباط است و كمترين فحش را نسبت به ديگران ميخورند،و آيا صهيونيسم و خبيثان داخل يهود،ازديگر ملل و معتقدان اديان و مذاهب و مكاتب،در امور و جريانات جاسوسي،موذي تر و در عمل قوي تر نيستند؟.و آيا نخ دانه هاي تسبيح و دانه هاي گوناگون،نخ صهيونيستي نيست كه«الكثيرلايوحدهالاالواحد» و«من علامات المنافق ان يكون محبوبا بينالجميع». چائوشسكوها،تعويذ ويا اكسيرشيميائي خاصي ندارند،بلكه شبكه جهاني و سراسر نفوذ كرده درهمه احزاب و سازمان هاي كشف شده،درسطح بينالمللي محبوبش ساخته است و اسرائيل ظاهرهاي است صهيونيستي و نه مركزآن.
حضرت امام خميني!
اينها برخي ازمطالبي است كه دراين شرائط حساس به نظرم رسيد به خدمتتان مرقوم بدارم،باشد كه ايران به صورت دارالاسلامي حقيقي درآيد و نقش خود را در جهان اسلامي و مستضعفين جهان، به خوبي ايفا نمائيم.والسلام عليكم
تهران/محمد منتظري
دولت موقت با عناصر فاسد و مفسد همكاري دارد
نامه شهيد محمد منتظري به امام خميني(ره) در تاریخ28/7/1358
پس از سلام و آرزوي بهترين موفقيت هاي روز افزون براي انقلاب بينالمللي اسلامي- مستضعفين
تاكنون مطالب گوناگوني را به خدمت شما در مورد مشكلاتي كه گريبانگير مردم مستضعف ايران است و نالايقي و غير انقلابي بودن دولت موقت آقاي مهندس بازرگان و گروهش كه موجب ازدياد روز افزون مشكلات مزبور ميباشد، مرقوم داشتهام.
ستم حاكم دردوران حاكميت شاه و به ويژه اعتصابات چندين ماهه دوران پيش از پيروزي،مشكلات عظيم اقتصادي را براي كشور و براي يكايك مردم ما بارآورده بود و مردم ما با فداكاري كم نظيرخويش، از خودگذشتگي اقتصادي افتخارآميزي نشان دادند.بديهي است كه براي پيروزي حق برباطل و«الله» برشيطان طاغوت، توده هاي ميليوني مستضعفين فداكاري داشته و دارند.«و كاين من قرية ارسلنا فيها من نذير الاقال مترفوها انا بما ارسلنا هم به لكافرون»-چه بسياراست سرزمين هائي كه انذارگران و پيامبران را در آن فرستاديم و مترفين و اسراف كاران پيوسته با ايشان كفر ميورزيدند».
پس از پيروزي انقلاب با گذشت بيش از 8 ماه، هنوزكه هنوزاست،نه تنها دولت موقت،كاري در جهت كمك اصولي به مستضعفين انجام نداده است بلكه بر اثر سوء مديريت و همكاري با عناصر مفسد و فاسد،اقتصاد كشور روز به روز به طرف بدترشدن،رو به تصاعد است. نيازهاي اوليه مصرفي روغن نباتي و تايد و وسائل صنعتي ويدكي و ماشين آلات و مواد اوليه صنعتي و...يا كمياب شده و يا به دو برابر نرخ گذشته رسيده است، موازنه صادرات و واردات،بسيارمبتذل،و حتي مايحتاج عمومي كشور، بيشتر از زمان شاه،براي مدت ها بسيار دركشتي هاميماند!
بنياد مستضعفين ايتكاري حضرت عالي، هنوز كه هنوز است كاري اصولي براي خلق مستضعف انجام نداده است. براي مثال، بيش از صد هزار واحد مسكوني در تهران همچنان عاطل و باطل مانده و حتي اكثريت ساختمان هاي بزرگ كه روبه اتمام بوده، در طول مدت پس از پيروزي، متوقف مانده است و علاوه بر اينكه هزاران هزار كارگر و مهندس ومدير و تكنسين بي كار شدهاند. وسايل صنعتي ساختماني رو به خرابي است.درست با يك طرح چندين روزه ضربتي ميتوانستيم بيش از يك ميليون نفر را در واحدهاي مسكوني موجود جاي دهيم و اين همه خلق مستضعف را از حالت اضطراب و ناراحتي فقر مسكن نجات بخشيم.
در زمينه نفت و كار و بنزين،حاكميت نالايقان برمردم و برشركت نفت و خيانت كادرهاي خائن ومزدور تصفيه نشده،موجب خرابي برخي وسائل شركت نفت شده است. توزيع و تخزين نفت و بنزين در سراسر كشور، به گونهاي صورت نگرفته كه نيازهاي سرماي زمستان را حل كند و مستضعفين با سختي هاي كمرشكن و يا مردان از سرما مواجه خواهند شد.
هم اكنون براثر تركيب حاكميت نادانان غير انقلابي وبرخي خائنين،پول كشور تاكنون كه تعويض نشده و ميلياردها تومان اسكناس در دست خائنين و غارتگران مانده و بسياري ازآنها را به مصرف رساندهاند كه هيچ، ارزش پول ايران تا حدود 60 درصد تنزل كرده است.تأثيراين تنزل در ازدياد نرخ كالا،به خصوص كالاهاي وارداتي از بديهيات ميباشد.اقتصاد بازار رو به ورشكستگي است و جوشش ودلگرمي در فعاليت هاي اقتصادي را تا حدودي بسيار از مردم سلب كردهاند. حقوق بگيران با مزدهاي ثابت،همچون كارگران، اداري ها، معلمين و اساتيد، نيروهاي لشگري و انتظامي،با شرائطي بسيار سخت تر از دوران گذشته به سر ميبرند.
پس فردا،مشكلات اقتصادي را با تغيير دولت (و خدا نكند كه مشكلي باشد) نميتوان به سرعت ازميان برد،به خصوص كه با توطئه هاي خطرناك، مزدوران تصفيه نشده دارند آثاراخلاقي و تربيتي فداكاري هاي اقتصادي، و از خود گذشتگي هاي تودهاي عمومي وروحيه تعاوني را كه در دوران پيروزي انقلاب وجود داشت،به تدريج از بين ميبرند.حتي اگر در آينده دولت انقلابي هم سركارآيد و ضوابط اسلامي به دست شوراها نماينده شوراهاي ميليوني سراسر كشور پياده شود،يعني حكومت اسلامي حاكم گردد،مدت ها طول خواهد كشيد تا بتوان نابهساماني هاي حاصله را از ميان برد و احياناً برخي از آن غيرقابل جبران خواهد بود.
حضرت امام!
پيشنهاد پيوسته اين بوده كه در كشور انقلاب و اسلام، دولت انقلابي توده ها بايستي حاكم باشد و حتي يك روز هم تغيير آن به تأخير نيفتد... ولي اكنون كه با كمال تأسف پيشنهاد ما پذيرفته نيست،پيشنهادهاي مشخصي به خدمت آن حضرت تقديم ميگردد
1-قيمت نفت و بنزين وگاز و گازوئيل براي مصرف كنندگان مستضعف كه اكثريت تشكيل ميدهند و دارندگان وسائل نقليه تاكسي و اتوبوس و وسائل خصوصي حمل ونقل،به شكلي بارز ارزان شود.
2- بسياري از برادران و خواهران انقلابي،تنها درتهران بيش از صد هزار واحد مسكوني را شناسائي كردهاند و در سراسركشور،صدها هزار واحد مسكوني وجود دارد كه يا از آن طاغوتيان و قارونان است و يا به شغل هاي مبتدل اداري اختصاص يافته است... و ما ميتوانيم با طرح هاي حساب شده ضربتي، ميليون ها انسان مستضعف را به صورت مجاني و يا ارزان قيمت (بامحاسبه ميزان درآمد افراد) سكونت دهيم،به خصوص كه سرماي زمستان در پيش است و كپرنشينان و كوخ مركزان بسيار.3-درمورد مواد مصرفي همچون گوشت و قند و شكر كه از خارج وارد ميشود و از اين بابت،مبالغي هنگفت به بودجه كشور تحميل ميگردد، ميتوان به شكلي سريع برنامه ريزي كرد كه دو نرخ حاكم باشد:يكي براي كساني كه زياد مصرف ميكنند و ديگري براي مصرف كنندگان اندك و مستضعف.
4-در مورد اجناس وارداتي صنعتي، .به صورتي سازمان بندي شود كه با نرخي كمتر دراختيارخريداران جزء و مستضعف قراربگيرد واين را نيز به سرعت ميتوان عملي ساخت.
مختصر اينكه راه هاي بسياري عملي و ضربتي وجود دارد كه ميتوان به سرعت توده مستضعفين را نجات داد. به اميد پيروزي هاي عظيم تر.
والسلام عليكم ورحمهالله و بركاته تهران
محمد منتظري
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 48