احياگر روحيه ستيزه جوئي اسلامي در فلسطین(2)
گفتگو با عليرضا سلطانشاهي، دبير کميته حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين و مسئول مرکز مطالعات فلسطين در نهاد رياست جمهوري
مرکز مطالعات فلسطين علاوه برآثار علمي و فکري که به آن اشاره کرديد دستاوردهاي ديگري هم داشته است ؟
عناوين اولين کتاب هائي که در خصوص اين قضيه از سال 1324تا سال 1380منتشر شده در اين کتابشناسي وجود دارد. جلد اول مجموعه شامل حدود 800عنوان کتاب با ذکر شناسنامه و فهرست کتاب مي باشد. اکنون مرکز در شرف چاپ جلد دوم اين اثر قرار دارد. اين کتاب مي تواند مرجعي براي پژوهشگران جهت اطلاع از کارنامه نشر در جمهوري اسلامي درباره فلسطين باشد. اين کتاب در زمينه عرضه اطلاعات جامع از ميزان پيگيري قضيه فلسطين در جمهوري اسلامي ايران قابليت خوبي دارد. به طور مثال مرکز اطلاعات فلسطين براساس نموداري مشخص درباره ميزان تحقيق و تأليف و ترجمه کتاب در جمهوري اسلامي ايران نسبت به موضوع فلسطين يک نوع آمارگيري به عمل آورده است. ناشران فعال در عرصه فلسطين را نيز معرفي کرده يا برحسب سال هاي متعدد نمودار ارائه کرده است.
همان گونه که مي دانيد در قرآن کريم بحث يهود زياد مطرح شده است. براين اساس به بررسي موضوع يهود در تفاسير قرآن پرداختيم. و بهترين تفسير موجود را که تفسير الميزان مرحوم علامه طباطبائي است ملاک عمل خود قرار داديم و در اين زمينه در سه بخش کار تحقيقاتي انجام داديم و کتاب «يهود در الميزان» را منتشر کرديم. کليه مطالب مربوط به يهود در قرآن کريم در اين کتاب شرح داده شده است. کتاب هاي ديگري مانند آيين اشغالگري، حق بازگشت آوارگان، دروزي ها در اسرائيل و پژوهه صهيونيست توسط اين مرکز منتشر شده است.
مرکز علاوه بر انتشار اين کتاب ها، از چاپ و انتشار کتاب هاي ديگري مانند دانشنامه فلسطين حمايت کرده است. اين کتاب چند جلدي ابتدا در انتشارات امير کبير متوقف شده بود. آنگاه با موافقت نويسنده و انتشارات امير کبير آن را به دفتر نشر فرهنگ اسلامي انتقال داديم و پيش خريد کرديم . بنابراين مرکز مطالعا ت فلسطين باعث شده که اين دانشنامه منتشر گردد . اين مرکز همچنين از آثار متعددي نيز حمايت کرده است. از برخي مؤسسات فرهنگي نيز که کارهاي تحقيقاتي انجام مي دهند حمايت کرده ايم. به طور مثال براي پيشبرد کارهاي مؤسسه ندا که فصلنامه فلسطين را منتشر مي کند کمک هايي شده است.
به منظور قوي تر شدن فعاليت هاي تحقيقاتي و گردآوري در زمينه فلسطين احساس کرديم که دانشگاه ها بهترين حوزه هائي هستند که از طريق آن مي توان روي دانشجويان و اساتيد و محققان سرمايه گذاري کرد. براي تحقق اين امر در دو محور حرکت کرديم. محور اول پيشنهاد کرديم که ضمن تشکيل شوراي فلسطين و دانشگاه درسي به عنوان بحث فلسطين در برخي رشته هاي دانشگاهي گنجانده شود تا موضوع فلسطين از حالت يکنواختي و اختياري خارج شود. در کنار آن نيز از پايان نامه هاي دانشگاهي که در عرصه فلسطين نوشته مي شود حمايت کنيم.
چنانچه با دورنگري به بحث فلسطين نگاه کنيم احساس خواهيم کرد که تجديد نظر در تأليف کتاب هاي درسي يک ضرورت اجتناب ناپذير است . اين مرکز کوشيده است تا مسئولان را به گنجاندن برخي موضوعات و منابع مربوط به فلسطين در کتاب هاي درسي متقاعد کند تا نسل جوان از اين مسائل اطلاع پيدا کنند. در اين خصوص نامه نگاري هايي در سطوح بالا صورت گرفت ولي متأسفانه سيستم کارشناسي وزارت آموزش و پرورش متناسب با شأن اين موضوع خوب عمل نکرده است.
در خصوص قضيه فلسطين، اگر بتوانيم در کتاب هاي درسي به نحو مطلوب و به طور مستقيم و غير مستقيم با مخاطبين صحبت کنيم، بي ترديد بسياري از نيازهاي فکري برطرف مي شود. در اين صورت برخي شبهات مانند مقوله اقدام برخي از فلسطيني ها به فروش اراضي شان در مراحل گذشته برطرف مي شود. در برخي از کتاب هاي درسي گفته شده که اين فلسطيني ها بودند که اراضي شان را به يهوديان فروختند. در واقع اگر اين توفيق حاصل شود که يکسري برنامه ها در کتاب هاي آموزشي گنجانده شود امکان خيلي کارها در زمينه زدودن برخي شبهات پيشرفت پيدا کند.
مرکز مطالعات فلسطين افزون بر کارهاي تحقيقاتي، يکسري نرم افزار و بانک هاي اطلاعاتي يارانه اي در مسائل فلسطين به زبان هاي مختلف جمع آوري کرده و در اختيار علاقمندان و پژوهشگران قرار داده است. کتاب و نشريات نيز به زبان هاي فارسي، عربي، انگليسي، ترکي و آلماني در کتابخانه وجود دارد و در اختيار محققان قرار داده مي شود. در آرشيو مرکز انواع نوارهاي ويدئو کليپ و صوتي به زبان هاي فارسي و عربي وجود دارد. بيشتر تصاوير کتابخانه اسکن شده و براي کارهاي انتشاراتي و تبليغاتي مورد استفاده عموم قرار مي گيرد.
آقاي احمدي نژاد به خاطر دفاع از آرمان فلسطين يک پايگاه مردمي در جهان عرب کسب کرده است. بفرمائيد که مرکز مطالعات فلسطين تا چه اندازه در تبلور فکر و رساندن اطلاعات به ايشان نقش دارد؟
هنگام بررسي و تدوين ديدگاه هاي آقاي احمدي نژاد به اين نکته برخورد کردم که ايشان گفته بود که نسبت به قضيه فلسطين مطالعات و تحقيقات زيادي انجام داده و براين اساس ديدگاه هاي خود را بيان کرده است. ولي مرکز مطالعات فلسطين ذيل کميته و مسئوليت جناب آقاي دکتر موسوي و در چارچوب قانوني و سازماني در نهاد رياست جمهوري با مقام رياست جمهوري ارتباط دارد و درباره قضيه فلسطين مشورت و رايزني هائي صورت مي گيرد.
حمايت هاي ايران از آرمان فلسطين موجب فشارهاي فزاينده بين المللي بر کشورمان شده است. جمهوري اسلامي ايران چرا از آرمان فلسطين حمايت مي کند و اين حمايت ها چه دستاوردي براي مردم کشورمان دارد؟
يکي از نشانه هاي ديگر حمايت ايران ازآرمان فلسطين، جايگاه قدس شريف و مسجد الاقصي مي باشد. اشغال مسجد الاقصي که اولين قبله مسلمانان است براي مردم کشورمان موضوع ساده اي نيست . اصولا سرزمين فلسطين با ساير مناطق جهان که تحت اشغال قرار دارند فرق مي کند. به طور مثال ما در قبال مظلوميت مردم کشمير، بوسني و هرزگوئين، افغانستان و عراق هم حساسيت نشان مي دهيم و مسئوليت داريم. ولي طبيعي است که در مورد قدس و مسجد الاقصي که اولين قبله مسلمانان است وظيفه مان سنگين تر است. بنابراين ما از زاويه ديني و مذهبي به قضيه فلسطين نگاه مي کنيم. حضرت امام(ره)در يکي از پيام هاي شان به اين مضمون اشاره کرده اند و فرموده اند «مسئله قدس يک مسئله شخصي نيست و يک مسئله مخصوص به يک کشور و يا يک مسئله مخصوص به مسلمين جهان در عصر حاضر نيست . بلکه حادثه اي است براي موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آينده . از روزي که مسجد الاقصي پي ريزي شد تا آنگاه که اين سياره در نظام هستي درگردش است». با وسعت ديد امام در اين عرصه، در واقع نقش اسلامي اين قضايا خيلي پررنگ و برجسته مي شود. و به همين دليل ضرورت توجه به قضيه فلسطين با نگاه اعتقادي به مراتب از ساير قضايا مهمتر است.
علاوه بروظيفه اسلامي و ديني که در قبال قضيه فلسطين داريم، يک وظيفه انساني هم داريم. صرفنظر از اينکه دين مان توصيه کرده است. به عنوان انسانيت هم وظيفه داريم تا اگر در جاي ديگري چنين اتفاقي رخ دهد به حمايت از ملت تحت ستم بشتابيم.
از نظر ملي هم بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که اگر در مورد قضيه فلسطين توجه نکنيم و وارد عرصه نشويم فرداست که صهيونيست ها در کنار مرزهاي کشورمان قرار گيرند و به مال و ثروت و ناموس ملت مان چشم بدوزند. در واقع ما اکنون از تهاجم احتمالي صهيونيسم پيشگيري مي کنيم. با حمايت از مردم فلسطين از دشمن دفع تجاوز مي کنيم.
در حال حاضر که به اوضاع به منطقه نگاه مي کنيم، مي بينيم رژيم هاي عرب قضيه فلسطين را فراموش کرده اند و مي کوشند ايران، سوريه و جنبش هاي مقاومت را دشمن فرضي اعراب جلوه دهند. به نظرتان تا چه اندازه در اين تلاش موفق خواهند بود ؟
غرب و صهيونيسم به يک نتيجه گيري اشتباه رسيدند و گفتند چونکه اين مردم تحت الحمايه و پشتيباني دولت هاي ديگري هستند ، و ما هر اندازه مذاکره کنيم نمي توانيم با فلسطيني ها به توافق برسيم . زيرا دولت هاي مزبور که به فلسطيني ها کمک مي کنند نقش تعيين کننده در فضاسازي افکار عمومي دارند. فلذا به سمت متهم نمودن حاميان آزادي قدس شريف از جمله ايران ، سوريه و جنبش هاي مقاومت گرايش پيدا کردند.
آن ها چنين تعريف کردند که حاميان جبهه مقاومت بايد به هر نحوي که شده تضعيف و محدود شوند. حتي اگر شده از بين بروند تا ما بتوانيم به پيشبرد برنامه هاي خويش در قضيه فلسطين کمک کنيم.شگردهاي مختلفي در اين مسير به کار گرفتند . به طور مثال در کنفرانس آناپوليس که يک نقطه مشخص و آغازين اين پروسه بود، برخي دولت هاي سازشکار عرب را نيز فراخواندند تا آن ها را در برابر جبهه مقاومت که شامل ايران، سوريه و جنبش هاي جهادي و حزب الله هستند، قرار دهند . به آن ها گفتند اگر شما امروز دست به کار نشويد، اين دولت ها و جنبش ها در آينده شما را تهديد مي کنند. لذا سازشکاران جهان عرب هم در کنفرانس آناپوليس دوش به دوش آمريکا و غرب و صهيونيسم قرار گرفتند، و در برابر جبهه مقاومت يک نوع اتحاد تشکيل دادند.
از آن زمان بود که فشارهاي بين المللي بر سوريه و ايران و جبهه مقاومت شدت يافت . آن ها هنگامي که به حزب الله لبنان و حماس در غزه حمله مي کنند، در واقع منظورشان حمله به ايران و سوريه است . در زمينه برنامه هسته اي مي کوشند ايران را تحت فشار قرار دهند. تلاش مي کنند سوريه را منزوي کنند. افزون براين فشارها روش ديگري بکار بردند که اسرائيلي ها آن را به عنوان استراتژي اساسي در منطقه مطرح کردند. مارتين اينديک يهودي که در دو دوره متوالي سفير آمريکا در اسرائيل بوده گفته است که استراتژي آمريکا در منطقه دامن زدن به تفرقه ميان شيعه و سني است. يعني ايجاد جنگ مذهبي در منطقه. تا به اين بهانه ايران را از فضاي عربي منطقه دور کنند. و به ملت ها و نخبگان عرب اجازه ندهند تحت تأثير پيام هاي ضد صهيونيستي انقلاب اسلامي ايران قرار گيرند. در اين عرصه هم حسابي جنگ هاي شيعه و سني راه انداختند.
متأسفانه علما را هم درگير اين فضا کردند. اين جنگ در عراق و افغانستان نمود بارزي پيدا کرد. هدف شان اين بود که از جنگ مذهبي در فلسطين بهره برداري کنند. اتفاقا بحث هاي شيعه و سني را هم در فلسطين راه انداختند، ولي کساني که متوجه ترفندها و توطئه هاي صهيونيست ها بودند در واقع آگاهانه نسبت به اين قضيه عمل کردند.
اخيرا هم بحث ايران هراسي را مطرح کرده اند. اگر به تاريخ گذشته ايران نگاه کنيد، ملاحظه خواهيد کرد که ملت و دولت ايران(انقلاب اسلامي که يک پروسه نوپاست)هيچ وقت نسبت به هيچ کشور و ملت ديگري عامل تهديد نبوده است. چنانچه سياست هاي آمريکا، غرب و صهيونيسم را هم ملاحظه کنيد مي بينيد که روحيه استعماري و امپرياليستي و تجاوزگري در طول تاريخ بر مناسبات شان با ساير ملت ها ي جهان حاکم بوده است. حالا آمده اند ايران را به عنوان يک عامل تهديد براي کشورهاي عرب منطقه و اسلام مطرح کرده اند. اگر همين دولت هاي عربي و اسلامي کمي عاقل باشند، و واقع بينانه به ريشه هاي بحران در منطقه نگاه کنند، به خوبي درک مي کنند که ايران جزآزادي، سربلندي و سرافرازي ملت هاي منطقه چيز ديگري نمي خواهد. ايران آرزو دارد ملت هاي منطقه زير بار اشغالگران و فزون خواهي قدرت هاي غربي و صهيونيسم نباشند. فرضا اگر ايران را عامل تهديد بدانيم بايد گفت که ايران عامل تهديد جدي براي منافع قدرت هاي غارتگر دنياست . ما بايد به ايران هراسي اينگونه پاسخ دهيم که ايران منافع غرب و صهيونيسم را به خطر انداخته است و نه منافع ملت هاي منطقه را.
قرار داد اوسلو و مصوبات اجلاس سال 1375شرم الشيخ و اجلاس آناپوليس و روند سازش بکلي شکست خوردند. اما بعد از حمله سال گذشته اسرائيل به غزه ترکيه به نحوي وارد عرصه فلسطين شده و يک نوع اميدواري در دل نخبگان و ملت هاي عرب ايجاد کرده است. بفرمائيد که اين حرکت ترکيه تا چه اندازه مي تواند براي اعراب اميدوار کننده باشد؟
گمان مي کنم که تحليلگران و روزنامه نگاران عرب احساس کرده اند که ملت هاي عرب در برابر تهاجم آمريکا و صهيونيسم تنها هستند و اين چرخش ترکيه را مايه اميدواري تعبير کرده اند...
اکنون تنها الگو و تنها شيوه اي که بايد مطرح و تقويت شود، اين است که رژيم صهيونيستي به عنوان يک دولت نامشروع بايد از بين برود. امکان ندارد با اين رژيم ارتباط تسليحاتي داشت و در عين حال از او خواسته شود که کودک کشي در غزه را متوقف کند. محاصره مردم غزه را برچيند و حافظ حقوق مردم فلسطين بشود!شما از نظر تسليحاتي به رژيم صهيونيستي کمک مي کنيد. آنوقت از اين رژيم انتظار داريد که ددمنشي در قبال ملت فلسطين را متوقف کند؟!لذا حساب ملت ترکيه از دولت جداست.
ما ضمن اينکه حرکت هاي ديپلماتيک دولت ترکيه را تأييد مي کنيم، ولي انتظار مان از دولت ترکيه چيز ديگري است. آقاي احمدي نژاد هم پيام داد و از اقدام رجب طيب اردوغان در اجلاي داووس تقدير کرد. هرگاه روابط بين طرفين قطع شود ،صدور آب شيرين ترکيه به رژيم صهيونيستي متوقف گردد، همکاري نظامي خاتمه يابد، آسمان ترکيه در اختيار جنگنده هاي رژيم صهيونيستي قرار نگيرد آنگاه مي توان گفت که ترکيه در مسير صحيح مبارزه به صهيونيست ها گام برداشته است.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 55