ناگفته هايي از چگونگي ترور حاج عماد مغنيه
درآمد
سال هاي متمادي در منطقه زندگي کرده ايد، بفرماييد چه شناختي از شهيد حاج عماد مغنيه داريد؟
روشن است که فقط اسرائيل با لبنان دشمني ندارد. بسياري از کشورهاي غربي هم در لبنان دخالت مي کنند. دشمن شناسي حاج عماد مغنيه چگونه بوده و چه شناختي از اين دشمنان داشته و ملاک حرکت او بر چه مبنا بوده است؟
بحث اول اين است که اسرائيل از طريق برخي عوامل خود مانند حزب فالانژ و شبه نظاميان لبناني «القوات اللبنانيه» در صحنه لبنان حضور مستقيم پيدا کرده بود. اين باعث شده بود که دخالت اسرائيل در لبنان پيامدهاي نامطلوبي بر ساختار حزب الله داشته باشد. به همين دليل حاج عماد يک ساختار کاملاً آهنين و نفوذناپذير به وجود آورد. با وجودي که حزب الله يک جريان کاملاً مردمي، باز و بدون قيد و شرط در اختيار دارد. اما با تشکيلات نفوذناپذير و مبتني بر گزينش بسيار سخت و سنگين اعضا و هواداران مي باشد. به همين دليل شرايط داخلي لبنان موجب شده است تا حزب الله يک سازمان قوي و نفوذناپذير باشد تا از رخنه گسترده عوامل اسرائيل در مجموعه ساختارهاي رسمي و نهادهاي غيررسمي لبنان جلوگيري کند.
بحث دوم به اين عبارت است که اساساً نوع مبارزه اي که سازمان آزادي بخش فلسطين در لبنان داشت، يک مبارزه نمايشي مبتني بر داشتن پايگاه هاي آموزشي علني بود. عمليات مسلحانه اين سازمان به صورت آشکار انجام مي گرفت و عمدتاً پرتاب موشک از راه دور بود. در حالي که مقاومت اسلامي که عماد مغنيه يکي از بنيانگذاران آن بود هيچ پايگاه علني در سرتاسر لبنان ندارد و کاملاً زيرزميني کار مي کند، تا تجربه حمله اسرائيل به لبنان در سال 1982 و از بين بردن اين پايگاه ها را تکرار نکند. همه عمليات مسلحانه مقاومت اسلامي شبانه و به نوعي پنهان کاري عجيب صورت مي گرفت که اسرائيلي ها هرگز توانايي شناسايي آن ها را نداشتند. کارشناسان و تحليل گران اسرائيل در مقالات خود درباره شيوه عمليات مقاومت اسلامي، بحث «حمله جن» را مطرح مي کردند. اين نشان مي دهد که اصل غافلگيري از مهم ترين اصولي است که در برنامه ريزي مقاومت اسلامي معمول بوده است.
تصور مي کنم که شهيد عماد مغنيه در برنامه ريزي عمليات هيچ چيزي را از قلم نمي انداخت. نه بحث رخنه، نه بحث حضور سرويس هاي اطلاعاتي غربي در لبنان که عمدتاً با اسرائيل اطلاعات مبادله مي کنند، و نه تجربه ساف را در لبنان تکرار مي کرد. به همين دليل الگوي جديدي به وجود آورد که همه ويژگي هاي آن جديد و ابتکاري و براساس شناخت دشمن صورت گرفت. راهکارهاي او به اين منجر شد که معادلات رژيم صهيونيستي در لبنان دگرگون گردد، و زيان هاي اين رژيم بيش از سود و منفعت باشد. اسرائيل در نتيجه چنين معادله اي، در سال 2000 ناگزير به عقب نشيني از لبنان شد. اين اولين شکست اسرائيل بود که بدون قيد و شرط از يک کشور عربي عقب نشيني مي کند. اين يکي از بزرگ ترين دستاوردها و پيروزي هاي مقاومت اسلامي به شمار مي رود.
اين دستاوردها و موفقيت ها نتيجه فکر و ابتکارات فردي حاج عماد مغنيه بوده يا در نتيجه کار جمعي و گروهي بوده است؟
اين نشان مي دهد که حزب الله بر مبناي ساختار جمعي بنيانگذاري شده و از ابتداي شکل گيري آن براساس رهبري شورايي اداره مي شده است. سيستم دبيرکلي که در ابتداي دهه نهم از قرن بيستم جايگزين شد تغييري در اين ساختار ايجاد نکرد. بلکه برخي از تمرکزها و نهادهاي اجرايي را بيشتر کرد. ولي رفتار جمعي در مراکز تصميم گيري اصلي همچنان به قوت خود باقي ماند. مانند شوراي مرکزي، شوراي اجرايي، شوراي نظامي، اصل تصميم گيري در اختيار اين شوراهاست. اما تصميم گيري جمعي مانع کار و ابتکار فردي در حزب الله نيست. ابتکار فردي در چارچوب تصميم گيري هاي جمعي مي تواند ضريب موفقيت ها را بالا ببرد. و حضور شخصيتي مثل شهيد عماد مغنيه در درون ساختار حزب الله با نبوغ فردي و تفکر جمعي منجر به اين دستاوردها شده است.
دستاوردهاي حاج رضوان فقط در نتيجه استفاده از تجربيات پيشين جنبش هاي فلسطيني در لبنان بوده يا هنگام حضور در جبهه هاي جنگ تحميلي از تجربيات اين جنگ هم بهره مند شده است. با توجه به اينکه با فرماندهان سپاه هم ارتباط و همکاري داشته است؟
نکته دوم ابتکارات نظامي است، در سه سال اول جنگ ابتکارات نظامي به حدي بالا رفت که دشمن بعثي در برابر اين ابتکارات جديد و غيرقابل پيش بيني مستأصل شده بود. اين هم ايده هاي زيادي به شهيد عماد مغنيه داد تا در جنگ با رژيم صهيونيستي اين ابتکارات را استخدام کند. او از همه ابتکارات براي غافلگيري دشمن استفاده مي کرد، و در نهايت دشمن را مستأصل کرد. عمليات شهادت طلبانه که مهم ترين نقش را در زمينه برقراري معادله داشت، باعث شد اسرائيل از جنوب لبنان عقب نشيني کند. گروه هايي که قبل از پيدايش حزب الله با رژيم صهيونيستي در جنوب لبنان مي جنگيدند، هرگز چنين ابتکاراتي به عقل شان نرسيده بود. اينکه يک شهادت طلب سوار کاميون حاوي مواد منفجره شود و خود را ميان نيروهاي دشمن منفجر کند، اين يک تحول بي سابقه اي است که قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و تجربه مقاومت اسلامي لبنان شاهد آن نبوده ايم. جالب تر اين است که همه اين ابتکارات به سرزمين هاي اشغالي فلسطين کشيده شد، و چهار سال پيش اسرائيلي ها را وادار کرد از نوار غزه عقب نشيني کنند.
گفته شده اولين عمليات شهادت طلبانه در لبنان توسط شهيد احمد قصير با فتواي حضرت امام خميني(ره) بوده است؟
در پي فتواي امام خميني(ره) بسياري از علماي اهل تسنن نيز فتواهايي درباره تجويز عمليات شهادت طلبانه صادر کردند. ولي جرياناتي دارند از اين نوع فتواها سوءاستفاده مي کنند و شهروندان عادي و بي گناه را به خاک و خون مي کشند...
امام خميني(ره) بحث عمليات شهادت طلبانه را براساس يک سري اصول مطرح کردند. متأسفانه الگوبرداري هايي صورت گرفت يک سري در همين جهت بود و يک سري در جهت مخالف بود. اين الگو در لبنان بر عليه رژيم صهيونيستي و اشغالگران بود. از برخي دوستان در حزب الله لبنان شنيده ام که گاهي براي عمليات شهادت طلبانه برنامه ريزي کرده اند، ولي در آستانه اين عمليات و به دليل احتمال آسيب ديدگي افراد بي گناه، عمليات را متوقف کرده اند. زيرا امام(ره) براي حزب الله شرط گذاشته بودند که اين عمليات نبايد به يک مسلمان بيگناه آسيب برساند. بايد هدف دشمن باشد. مبارزان فلسطيني نيز در جريان انتفاضه دوم از اين فتوا الگوبرداري کردند و عمليات شهادت طلبانه بسياري بر ضد صهيونيست هاي غاصب انجام دادند. اکنون گروه هاي سلفي و تکفيري القاعده و ديگران از اين روش استفاده مي کنند. اين گروه ها متأسفانه با عمليات انتحاري، مردم عادي و بي دفاع را به قتل رساندند. چرا...؟ براي اينکه بستر فکري اين گروه ها با فکر و انديشه اصيل امام(ره) متفاوت است. در حالي که گروه هاي تکفيري «احتکار حق» مبناي فکري آن ها را تشکيل مي دهد. آن ها فقط خودشان را بر حق مي دانند، و ديگران اعم از مسلمان و غيرمسلمان را کافر مي پندارند.
حاج عماد حدود 25 سال سرويس هاي جاسوسي آمريکا و اسرائيل و برخي دولت هاي منطقه را بازي داد. چه شد که ايشان بعد از جنگ ژوئيه سال 2006 به شهادت رسيد؟ و چه عواملي در شهادت ايشان نقش داشتند؟
نکته دوم، شهيد حاج عماد مغنيه مي دانست که مهم ترين ابزارهاي شناسايي او توسط دشمن دو چيز است: يکي عکس شخصي و ديگري گسترش ارتباطات فردي است. به همين دليل به مدت 25 سال اجازه عکس گرفتن از چهره اش را به کسي نمي داد. در مسئله ارتباطات فردي، ارتباطات را از حالت فردي به ارتباطات سازماني تبديل کرده بود. فقط با بدنه و تشکيلات حزب الله در ارتباط بود. خارج از چارچوب حزب الله با هيچ کسي ارتباط نداشت. حزب الله در همه مسائل و زمينه هاي مختلف، از جمله با دولت لبنان، گروه ها و سازمان هاي سياسي، کميته ها و بخش هاي مخصوص ارتباط دارد. حاج عماد در هيچ کدام از اين ارتباطات حضور نداشت. دليل عدم حضور او همين بحث است. چون مي دانست که صحنه لبنان انباشته از عوامل نفوذي و جاسوسان است. به همين دليل به خود اجازه نمي داد در همه کارها حضور داشته باشد.
نکته سوم، زماني که حاج رضوان به شهادت رسيد، متأسفانه جامعه لبنان دچار جبهه گيري ها و قطب بندي هاي گسترده شده بود. جريان 14 مارس و 8 مارس در مقابل هم جبهه گيري کرده بودند. مجموعه زيادي از عوامل داخلي لبنان به منظور به زانو درآوردن حزب الله با دشمن همکاري مي کردند. در چنين شرايطي عوامل داخلي به منظور شناسايي و کشف شخصيت شهيد عماد مغنيه بسيج شده بودند. اين عوامل براي شناسايي حاج رضوان از ابزارهاي تکنيکي همچون سيستم هاي بي سيم، موبايل، شنود تلفن هاي ثابت و همراه استفاده مي کردند. همه اين ها دست به دست هم داد تا شخصيت عماد مغنيه به نوعي لو برود، و سرويس هاي امنيتي موساد سرانجام توانستند در نقطه اي او را به شهادت برسانند. من تصور مي کنم که بدون عوامل داخلي لبنان، موساد قطعاً نمي توانست به حاج عماد مغنيه دسترسي پيدا کند.
گفته شده که برخي دولت هاي عربي هم در اين شناسايي نقش داشتند؟
در پي تحقيقات به عمل آمده گفته شد که سرنخي از عاملان ترور عماد مغنيه پيدا شده و قرار است نتايج تحقيقات به آگاهي افکار عمومي قرار گيرد. چرا تاکنون از اعلام نتايج تحقيقات خودداري مي شود؟
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 49
/ج