خاطرات شنیدنی یک دوست

دلايل محبوبيت شهيد دكتر سيدرضا پاك نژاد، موضوعي است كه كمتر به آن پرداخته شده است. خاطرات رنگارنگ و سياه وسفيد، چيزهايي بوده كه تمام مصاحبه شونده ها بر‌آن تأكيد داشته اند، اما تحليل آن اتفاقات و رويدادها، يا اصلاً در ميان نبوده يا كمتر بوده است. دكتر محمد صالحي، رئيس دانشكده پزشكي امام علي(علیه السلام)، هم اكنون با دكتر پاك نژاد همكار بوده و هم دوست و همفكر و يقيناً براي تأمين هدف فوق گزينه خوبي به شمار مي رود.
سه‌شنبه، 14 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خاطرات شنیدنی یک دوست

خاطرات شنیدنی یک دوست
خاطرات شنیدنی یک دوست


 






 

گفتگو با دكتر محمد صالحي رئيس دانشكده پزشكي امام علي(علیه السلام) درباره شهید پاک نژاد
 

درآمد
 

دلايل محبوبيت شهيد دكتر سيدرضا پاك نژاد، موضوعي است كه كمتر به آن پرداخته شده است. خاطرات رنگارنگ و سياه وسفيد، چيزهايي بوده كه تمام مصاحبه شونده ها بر‌آن تأكيد داشته اند، اما تحليل آن اتفاقات و رويدادها، يا اصلاً در ميان نبوده يا كمتر بوده است. دكتر محمد صالحي، رئيس دانشكده پزشكي امام علي(علیه السلام)، هم اكنون با دكتر پاك نژاد همكار بوده و هم دوست و همفكر و يقيناً براي تأمين هدف فوق گزينه خوبي به شمار مي رود.

ارتباط شما و شهيد پاك نژاد، به چه زماني برمي گردد؟
 

دكتر پاك نژاد را از دوره دبيرستان مي شناسم. ايشان در آن زمان به يزد آمده بودند و طبابت مي كردند، اما به علت قرابت نسبي كه از طرف مادري با خانواده ايشان داشتيم ما زودتر با هم آشنا شديم. در واقع ما قبل از ارتباط كاري يا استاد و شاگردي، رابطه فاميلي نزديكي داشتيم.

پس حرفهاي زيادي براي گفتن درباره شهيد داريد؟
 

البته آن موقع خيلي جوان بودم و الان چيز زيادي به ذهنم نمي رسد. به خصوص كه ما معمولاً تابستانها از شهر، خارج مي شديم و به روستا مي رفتيم و طبعاً فاصله مان با دكتر بيشتر مي شد، چون ايشان هميشه در يزد بودند. با اين حال، خاطرات خوبي از شهيد دارم. براي مثال، هر وقت يكي از افراد خانواده يا فاميل بيمار مي شد، به اولين كسي كه مراجعه مي كرديم، دكتر پاك نژاد بود. ايشان هم با توجه و لطفي كه به افراد فاميل داشتند، از هيچ گونه خدمت- اعم از درمان يا راهنمايي پزشكي- دريغ نمي كردند.

به نظر مي رسد كه بخشي از فعاليتهاي سياسي آقاي دكتر زياد در افواه مطرح نمي شود و مردم بيشتر از فعاليتهاي اجتماعي و خيرمندانه آن شهيد خاطراتي نقل مي كنند. آيا مي توان گفت ساير فعاليتهاي ايشان كه بخش سياسي هم يكي از آنهاست، در بطن كارهاي اجتماعي و خيرانه شكل مي گرفته يا اينكه فعاليتهاي سياسي ايشان پنهاني صورت مي گرفته است ومردم از آن بي اطلاع بوده اند؟
 

فكر نمي كنم كه اين زمينه از فعاليت ايشان پنهاني بوده باشد. شهيد سيدرضا پاك نژاد از ياران آيت الله صدوقي بودند و با آن بزرگوار همكاري داشتندو مورد عنايت خاص حضرت آيت الله قرار مي گرفتند. با توجه به نفوذي كه ايشان در ادارات و سازمانهاي دولتي داشتند وتوجهي كه رؤساي شهري به آن شهيد بزرگوار مي كردند، هرگونه گرفتاري اي كه براي ساير ياران وهم رزمان ايشان پيش مي آمد، با كمك و حمايت شهيد، برطرف مي شد و در صدد رفع آن گرفتاريها برمي آمدند. در حقيقت، دكتر يكي از عوامل بسيار مؤثر در اين زمينه بودند. ايشان از جمله كساني بودند كه براي مباني ديني فعاليت زيادي انجام مي دادند. در مجالس قرائت و تفسير قرآن و مجامع علمي حضور مستمر و فعال داشتند، قرآن مي خواندند، گاهي آن را تفسير مي كردند و از حضرت آيت الله نيز كمك مي گرفتند ودر تفسيرها نظر ايشان را جويا مي شدند. من هم در بعضي از مجالسي كه در محضر آيت الله صدوقي تشكيل مي شد، حضور داشتم.

از مبارزات شهيد عليه بهائيت هم مطلع هستيد؟
 

شهيد پاك نژاد، جزء اولين كساني بودند كه به مبارزه با گروههاي ضاله به خصوص بهائيت برخاستند ودر اين راه با كساني كه درنقاط مختلف ايران در اين زمينه فعال بودند- مانند آقاي مهندس سجادي- همكاري داشتند، همين طور سروان سليمي كه بعدها فرمانده نيروي هوايي جمهوري اسلامي شدند. شهيد پاك نژاد آنها را به يزد دعوت مي كردند و جلسات سخنراني جالب و مؤثري ترتيب مي دادند كه البته در راه آگاه كردن مردم نسبت به فعاليتها و عقايد گروههاي ضاله، موفقيتهاي خوبي كسب كردند. در همين رابطه گروهي نيز در يزد با ايشان همكاري مي كردند كه از انسانهايي صادق و با پشتكار زياد تشكيل شده بود.

در مورد وساطت دكتر پاك نژاد در دستگاههاي حاكمه آن زمان در جامعه شهري يزد مطالبي فرموديد. ممكن است در اين باره بيشتر توضيح دهيد؟
 

اينكه گفته مي شود نيروهاي امنيتي و عوامل رژيم شاه به علت آگاهي از محبوبيت دكتر پاك نژاد استفاده مي كردند و از مردم مي خواستند در يك روز خاص به خيابانها نياييد يا چيزهايي شبيه به اين، تا حدود زيادي درست است، چون ايشان هم مورد وثوق مردم بودند و هم مورد اطمينان سازمانهاي دولتي. در واقع شهيد پاك نژاد به گونه اي متعادل كننده رفتار سياسي در آن دوره بودند و سعي داشتند آرامش و امنيت مردم را تأمين كنند. بديهي است، وقتي با درخواست ايشان شخصي را آزاد مي كردند، در مقابل، درخواست هم داشته باشند. البته من از اين رابطه اطلاع زيادي ندارم، چون زياد با هم در تماس نبوديم. در واقع بنده هم مشغله كاري خودم را داشتم و مشغول طبابت و معالجه بيماران بودم و زياد فرصت ديدار نداشتيم، مگر درمواقع خاص مانند جلسات علمي ومذهبي كه در خدمتشان بودم. در هرحال، احتمال اينگونه مسائل هست و نمي توان منكر آن شد. ايشان با روشهاي خاصي كه داشتند به گونه اي عمل مي كردند كه به نفع انقلاب اسلامي باشد.

در ارتباط با شغل طبابت شهيد پاك نژاد، راه يافتن ايشان به مجلس شوراي اسلامي چه تأثيري برجامعه پزشكي آن زمان در يزد داشت؟
 

جامعه پزشكي يزد، در آن زمان، از ايشان صددرصد حمايت كردند، چرا كه دكتر همكار و دوست بسيار خوبي براي همه ما بودند. ما، تحت عنوان كانون پزشكان، هر ماه يك جلسه داشتيم و اشكالات علمي يكديگر را رفع، و براي درمان بيماراني كه تشخيص بيماري آنها دچار مشكل شده بود، مشورت مي كرديم. همكاري و همگامي پزشكان با ايشان بسيار خوب بود و همگي با دكتر موافق بودند، اين امر در راه يابي شهيد به مجلس بسيار مؤثر واقع شد. در مقابل هم دكتر، فعاليت بسيار خوبي در مجلس شوراي اسلامي داشتند وباعث شدند پزشكان بسيار زيادي به يزد بيايند، به طوري كه در زمان ورود ايشان به مجلس،‌تعداد پزشكان يزد، بيش از 2 نفر نبود، اما الان تعداد پزشكان، حداقل 17000 نفراست. اين اتفاق براثر زمينه هايي بود كه دكتر ايجاد كرد و موجب شد يزد بيشتر مورد توجه قرار گيرد. درحال حاضر بخش پزشكي و درماني يزد، جزء اولين هاست. همه اينها بخاطر فعاليتهاي دكتر پاك نژاد بوده و الحمدالله نتايج خوبي به بار آورده است كه استانهاي همجوارهم از آن استفاده مي كنند.

كانون پزشكان يك تشكل علمي بود؟
 

يك تجمع خاص پزشكان بود كه به علت بُعد مسافت، هرماه يكبار تشكيل مي شد و فرصتي بود كه پزشكان با يكديگر ملاقات و از دانسته هاي علمي هم استفاده كنند.

به غير ازآقاي دكتر، پزشكان خير ديگري هم در يزد بوده اند. به نظر شما چرا ياد و خاطره شهيد پاك نژاد بيشتر از ديگران در ذهن مردم مانده است؟
 

آقاي دكتر پاك نژاد داراي اخلاق بسيار خوب و صفات حسنه اي بودند. همچنين روابط خوب اجتماعي دكتر با مردم و محيط كاري ايشان كه درميان اقشار كم درآمد جامعه بود، در اين ماندگاري بسيار تأثير داشت. دكتر به اين قشر از جامعه بسيار محبت مي كردند و در بسياري از موارد، مردم را به صورت رايگان درمان مي كردند. همچنين دكتر با هزينه خودشان و افراد خيري كه مورد اعتمادشان بودند، به اين افراد كمك مالي مي كردند، اين مسائل يكي از دلايلي بود كه ايشان با رأي بالايي وارد مجلس شدند.

آيا از دوران انتخابات مجلس و فعاليتهاي شهيد پاك نژاد خاطره اي داريد؟
 

من هم جزء كساني بودم كه در آن مدت به دكتر خدمت مي كردم وبراي شان تبليغات مي كردم. اعتقاد داشتم كه ايشان بايد به مجلس بروند، چون خود شهيد، بهترين كانديداي يزد بودند و تبليغات ما هم بر همين اساس بود.

دكتر، ستاد تبليغاتي هم داشتند؟
 

خير، ستاد انتخاباتي، به شكلي كه امروزه معمول است، نداشتند.
اما مردم دعوت جامعه پزشكان را پذيرفتند و گفته هاي ما را درباره ايشان قبول كردند.

فعاليت و ارتباطات شما با دكتر به چه طريقي صورت مي گرفت؟
 

من از روابط كاري و اجتماعي ام در اداره تأمين اجتماعي استفاده مي كردم. پس از اتمام دوره سربازي به يزد بازگشتم و به خدمت دكتر پاك نژاد رسيدم. با ايشان درباره آينده شغلي و ادامه كارم در اداره بهداري يا سازمان تأمين اجتماعي مشورت كردم، دكتر هم تأمين اجتماعي را توصيه كردند و گفتند با توجه به اينكه حدود 60 درصد جامعه يزد، كارگر هستند اينجا بهتر مي توانيد به مردم خدمت كنيد. من هم با توجه به علاقه اي كه به خدمت به مردم داشتم، با آقاي دكتر همكار شدم و تا راهيابي ايشان به مجلس، در كنارشان بودم.

دكتر به لحاظ كاري چگونه عمل مي كردند؟
 

ايشان خيلي متعهد و كاردان بودند. ازكارهاي دكتر، خاطرات زيادي به ياد دارم. به عنوان مثال، يادم است كه بيشتر مراجعان ما از قشر كارگري بودند، بنابراين هراتفاقي كه مي خواست بيفتد، مأموران اداره اطلاعات، قبل از همه به سراغ ما مي آمدند.
يكي از روزهاي مهرماه 1357 بود كه دكتر پاك نژاد خواستند مرا ببينند. وقتي به دفترشان مراجعه كردم، مأموران اداره اطلاعات را آنجا ديدم. آقاي دكتر به من گفت: آقايان مي گويند كه ممكن است شلوغ شود، شما حواستان باشد. من گفتم: ما چكار مي توانيم بكنيم؟ دكتر گفت: مسأله مهمي نيست، آقايان فقط مي خواهند شلوغ نشود. من هم اعلام همكاري كردم. ولي آن روز را در دلهره به سر برديم.
ما، به ضرورت حرفه پزشكي مان، با هم ارتباط زيادي داشتيم و همه مدت همكاري ما با يكديگر به خاطره تبديل شده است، خيلي اتفاق مي افتاد كه نظر يكديگر را درباره يك بيمار بپرسيم. يادم مي آيد، يكبار، بيماري نزد من آمدكه به دليل اسهال، بدنش آب زيادي از دست داده بود. تشخيص من وبا بود. وقتي نظر مشورتي دكتر پاك نژاد را خواستم، ايشان وبا را تأييد كردند، همان موقع دكتر احساس خطر كردند و اين مورد را به وزارت بهداري و اداره بهداشت اطلاع دادند و كارشناسان بعد از تحقيق و بررسي، منشأ آن را در بافق پيدا كردند.
نكته مهم ديگر، درباره رفتار حرفه اي دكتر پاك نژاد، اين بود كه بيماران مستمند با دستخط شهيد به داروخانه دكتر رمضان خاني مي رفتند و مي توانستند داروهايشان را تهيه كنند.
به علاوه، مرحوم دكتر رمضان خاني و دكتر شاهي با آقاي دكتر پاك نژاد همگام بودند و افراد بي بضاعت به وسيله آنها به افراد خير معرفي مي شدند و كمكها به صورت دارو يا ريالي در بين شان تقسيم مي شد.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 46



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط