گفتگو با حجت الاسلام محمد علي صدوقي پيرامون ابعاد مختلف شخصيتي شهيد پاك نژاد و رابطه ايشان با شهيد صدوقي
درآمد
شنيدن جزئيات و خاطرات مربوط به ارتباط مهم،تاريخي وتأثيرگذار دو بزرگ شهر يزد در انقلاب اسلامي،يعني شهيدان صدوقي و پاك نژاد، از زبان فرزند سوم شهيد محراب به خودي خود جذاب و دلنشين است. امام جمعه امروز يزد كه برجايگاه پدر بزرگوار تكيه زده، به خوبي فضاي رابطه آن دو عزيز بهشتي را به تصوير مي كشد.
براي شروع از نوع و چگونگي رابطه ي شهيد صدوقي با شهيد پاك نژاد برايمان بگوييد.
شهيد پاك نژاد و شهيد صدوقي، به دليل رابطه ي فاميلي اي كه داشتند،شناخت ونزديكي خاصي بين شان برقرار بود در حقيقت،اين رابطه ي فاميلي،آنچه را كه به عنوان شناخت،كه مدنظر شماست،بسيار غنا بخشيده و محكم تركرده بود.
يقيناً اين موضوع باعث شده بود تا در تصميم گيري هاي شهيد صدوقي نسبت به شهيد پاك نژاد،اعتماد وجود داشته باشد و هم فكري هاي آنها نيز در گستره ي وسيع تري شكل گيرد.آيا امكان توصيف بيشتر اين رابطه براي خوانندگان مشتاق «شاهد ياران» وجود دارد؟
همانطور كه اشاره كردم، اين ارتباط، هم ارتباط فاميلي بود وهم اينكه با توجه به شناخت شهيد صدوقي از تدين و خلوص شهيد پاك نژاد،ارتباطي دوستانه و بسيار نزديك به شمارمي رفت. همين موضوع، باعث شده بود كه شهيد صدوقي در كمال اعتماد، بسياري ازامور و تصميم گيريها را با خيالي آسوده و دلي آكنده از اعتماد به شهيد پاك نژاد واگذاركنند. اين موضوع از ابعاد مختلف قابل ذكراست؛ به عنوان مثال اگر قرار بود كه صندوق قرض الحسنه اي تأسيس شود شهيد پاك نژاد از طرف شهيد صدوقي به عنوان يكي از اعضاي اصلي هيات مؤسس حضور داشتند. به همين ترتيب، اگر قرار بود بيمارستاني تاسيس شود ،باز هم شهيد پاك نژاد به عنوان فردي آگاه ومعتمد، از سوي شهيد صدوقي در اجرا و پيش برد كار حضور داشتند. حتي زماني كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي تصميم گرفتند تا دانشگاه تأسيس كنند،شهيد پاك نژاد كه از نظرعلمي وخلوص مورد توجه خاص شهيد صدوقي بودند به عنوان يكي از افراد اصلي درتأسيس دانشگاه حضور داشتند. همچنين در ابعاد اجتماعي و مردمي نيز شهيد پاك نژاد با شهيد صدوقي هماهنگي و ارتباط مستقيمي داشتند، طوري كه افراد مختلفي كه توان مالي مناسب نداشتند و از عهده ي تأمين مالي درماني خود يا خانواده شان برنمي آمدند، شناسايي و در زمينه هاي مختلف همياري مي شدند؛ مثلاً اگرفرد بيماري به دكتر مراجعه مي كرد و ايشان تشخيص مي دادند كه او به كمك مالي احتياج دارد،به داروخانه ي خاصي معرفي مي شد تا داروهاي خود را به طور رايگان دريافت كند و نيزماه به ماه اين وجوه،ازطريق شهيد صدوقي به نوعي پرداخت مي شد.اين روابط در خصوص مسائل سياسي، چه در دوران مبارزه و چه پس از پيروزي، نيز ادامه داشت. در حقيقت، شهيد پاك نژاد، پل ارتباطي شهيد صدوقي با بسياري از مسئولان و مديران بود ،چرا كه مصلحت ايجاب مي كرد تا شهيد صدوقي ارتباط مستقيمي با آنها برقرار نكنند.پس،درهمه جوانب، قابل اعتماد باشد. از ديدگاه شهيد صدوقي شهيد پاك نژاد بطور كامل داراي چنين ويژگي اي بودند.
اگر ما ارتباط شهيد صدوقي با شهيد پاك نژاد را در ابعاد مختلف مد نظر بگيريم و چراغ راهمان قرار دهيم،با توجه به اين مسائل امروز، چه تعبير و تعريفي مي توان از آن عنوان كرد؟
آنچه در اين خصوص شرح مي دهم،جدا از وجه علمي شهيد پاك نژاد خواهد بود. در حقيقت، شهيد صدوقي بنا را بر سعه صدر كه سفارش خاص اسلام است قرار داده بودند. ايشان با توجه به توانايي ها و قابليت هاي يك فرد، وظايفي را بر عهده آن شخص قرار مي دادند و در اين مسير نيز ديدي فراتر از نگاه هاي جناحي يا گروهي را به كار مي بستند و اين ديدگاه همان چيزي است كه امروزه كمتر مورد توجه قرار مي گيرد. شهيد صدوقي و پيروشان شهيد پاك نژاد، در اين خصوص، مسيري مشترك را طي مي كردند و هرگز تقسيم بندي اي را كه به عبارت خودي وغيرخودي مي انجامد پيش رو قرار نمي دادند. اين نكته، نكته اي است كه امروزه بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد و همانطوراست كه اشاره كرديد، بهترين نمونه هاي آن نيز اسوه هايي همچون شهيد صدوقي و شهيد پاك نژاد مي تواند باشد.
از ارتباط خودتان با شهيد پاك نژاد هم بگوييد.
از ارتباط خودتان با شهيد پاک نژاد هم بگوييد.
نسبت فاميلي اي كه در ابتدا اشاره كردم،به هر حال بين من و شهيد پاك نژاد هم ارتباط نزديك تري زياد بود،اما ازآنجا كه در بسياري از جلسات به همراه شهيد صدوقي بودم و همچنين افتخار حضور داشتم، با شهيد پاك نژاد و خصوصيات شان بيشتر آشنا شدم كه اين برايم جذابيت خاص خود برخوردار بود و هست.
براساس آن همراهي ها و حضور در محافلي كه هردو شهيد بزرگوار حضور داشتند، امروزه با گذشت اين سالها،آن رابطه را چگونه تعبير و تفسير مي كنيد؟
در يك كلمه بايد به «اعتماد» اشاره كنم. رابطه ي شهيد صدوقي با شهيد پاك نژاد چنانكه در ابتداي بحث اشاره كردم، مبتني بر اعتماد مطلق بود.آموزه هاي ديني و شخصيتي شهيد پاك نژاد به گونه اي بود كه اعتماد خاص شهيد صدوقي را جلب كرده بود، به طوري كه در واگذاري بسياري از امور به ايشان با آرامش خيال عمل مي كردند.
توضيح شما اين سؤال را در ذهن پديد مي آورد كه با توجه به زمان و مكان و نيز با توجه به اسوه هايي چون شهيد صدوقي و شهيد پاك نژاد، به موضوع مبارزه- كه هرگز از اسلام و به تبع آن نيز از انقلاب اسلامي خارج نشده اند يا به عبارتي شرايط رويارويي با دشمن يعني رژيم طاغوت اجازه نداده است كه خارج شوند- چگونه بايد نگاه كرد؟
دردوران شهيد صدوقي و شهيد پاك نژاد، مبارزه از مختصات خاص خود برخوردار بود. در حقيقت،يك انسجام كلي در امر مبارزه وجود داشت به اين معنا كه در آن زمان،همه مبارزان در مقابل يك نظام قرار داشتند و هيچ مبارزي در اين دستگاه و نظام قرار نداشت. اين مبارزه تحت رهبري حضرت امام خميني (ره) كه همگان بنا به جايگاه فقهي و مردمي ايشان را پذيرفته بودند، مسير خود را طي مي كرد. در شرايط فعلي، اين روند، شرايط و ويژگيهاي خاص متفاوتي برخود گرفته است نظام اسلامي،قانون اساسي و رهبري بطور مشخص مورد پذيرش همگان بايد باشد و در سايه اين قواعد بايد حركت كرد تا به نتيجه مطلوب رسيد. قاعدتاً در چنين شرايطي اختلاف نظرها و سلايق از جوانب مختلف بوجود مي آيد كه اگر بنا را بر پذيرش سه اصل ياد شده قرار دهيم، مي توان گام به سمت صعود برداشت، اما اگر بنا بر رد يا مردود خواندن ديگري قرار گيرد، بطور كلي نظام آسيب پذير خواهد شد.
بنابراين در شرايط فعلي بايد بنا را بر سعه صدر قرار داد و نيز پذيرش و تحمل افكار مختلف در چنين شرايطي يقيناً مي توان نظامي به مراتب قدرتمندترو استوارتر ساخت.
گفته مي شود جامعه اي كه اسطوره هاي خود را فراموش مي كند دچار آسيبهاي بسياري مي شود و ما متأسفانه بسياري از اين اسطوره ها- همچون شهيد پاك نژاد- را به دست فراموشي سپرده ايم از نظر شما براي مقابله با اين آفتها چه بايد كرد وچگونه بايد از چنين آسيبي درامان ماند؟
به هرحال،گذشت زمان موجب فراموشي بسياري از مسائل مي شود كه اين خواه ناخواه اتفاق مي افتد مگر در مورد كساني كه وسعت خدمات و شخصيتي شان چنان بزرگ باشد تا همچون بوعلي سينا يا مولانا و از اين دست افراد در گذر زمان فراموش نشوند.
اما در خصوص آنچه ما داريم، شاهد بهترين و چه بسا تنها راه، همان كاري باشد كه شما در شاهد ياران انجام مي دهيد. بازگويي وسعت شخصيتي اين بزرگواران و آنچه كرده اند،مي تواند بهترين راه براي زنده نگه داشتن ياد و خاطره ايشان باشد كه به حق و بخشي از تاريخ ما را شامل مي شوند. رسانه ها و مطبوعات بزرگترين رسالت را در اين مسير به عهده دارند ومن از اينكه اين زحمات را شما متحمل مي شويد و در اين مسير گام برمي داريد به سهم خود سپاسگزاري و قدرداني مي كنم و آرزوي موفقيت براي شما و دوستانتان دارم.
در پايان مي خواهم يك سؤال خصوصي مطرح كنم و آن اين كه شنيده ام اصولاً كمتر مصاحبه مي كنيد و در رسانه هاي عمومي كمتر ظاهر مي شويد، اما در دعوت ما براي صحبت در خصوص شهيد پاك نژاد مخالفتي نكرديد و صراحتاً اين كار را قبول كرديد. آيا دليل آن نام شهيد پاك نژاد نبوده است؟
اصولاً تمايلي به مصاحبه و ابراز عقيده روزانه در خصوص مسائل جاري و حضور رسانه اي مداوم ندارم كه البته شايد اينكاربه هيچ وجه براي من حسن تلقي نشود، اما از آنجا كه نسبت به بنياد شهيد و شهدا هميشه احترام خاصي قائل بوده ام و در اين نسبت به شهيد پاك نژاد و خانواده محترم ايشان قائل هستم، خود را موظف به قبول مصاحبه و پاسخگويي به سؤالات شما ديدم تا در راهي كه قدم برداشته ايد من هم سهيم باشم
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 46