گفتگو با حجت الاسلام نصرالله نادرزاده
درآمد
ذكرتك تك جزئياتي كه شخصيت شهيد دكتر پاك نژاد را روشن مي كند، تمام چيزهايي است كه درگفت و گو با حجت الاسلام نصرالله نادرزاده مطرح و بررسي شد. ایشان يكي از كساني است كه هم با آن شهيد بزرگوار دوست بوده و هم در فعاليتهاي كاري واجتماعي با يكديگر شريك و همكار بوده اند. بنابراين طبيعي است كه بيش از ديگران مي تواند به بيان لحظه لحظه اتفاقات بپردازد.
يكي از عمده ترين فعاليتهاي شما، تلاش براي احياء و زنده نگاه داشتن سنت حسنه قرض الحسنه است. از سوي ديگر،دكتر پاك نژاد يكي از مؤسسان صندوقهاي قرض الحسنه درشهر يزد بوده اند، آيا اين فعاليتها زمينه آشنايي و ارتباط شما را با دكتر پاك نژاد فراهم كرد؟
تقريباً.بنده از سال 1342 با شهيد صدوقي و در سال 1348 با دكترپاك نژاد آشنا شدم،ولي حدود سال 1351 و سالگرد ميلاد حضرت فاطمه زهرا(س) بود كه صندوق قرض الحسنه ولي عصر(عج) با همكاري و همراهي شهيدان صدوقي و پاك نژاد تأسيس شد. به علاوه دكتر پاك نژاد عضو هيات مديره صندوق حضرت ولي عصر(ع) و خيريه حضرت رضا(ع) بودند و در اين دو مؤسسه خدمات زيادي انجام دادند.
شما از فعاليتهاي علمي و زندگي كاري دكتر هم مطلع بوديد؟
بله، عمده ترين بخش فعاليتهاي شهيد پاك نژاد در محيط كاري و محيط اجتماعي كمك به مردم كم درآمد،جامعه روحانيون و قشر ضعيف و دانشجو بود.به عنوان مثال يكي از روحانيون به بيماري سل دچار بود، اما در يزد مداوا نشد و اين روحاني هم توانايي مالي نداشت تا براي درمان به تهران برود. بنده به شهيد پاك نژاد اطلاع دادم، ايشان بلافاصله مراتب عزيمت آن روحاني را به تهران فراهم كردند. حتي ايشان خيلي محرمانه به من گفتند كه تمام مخارج اين طلبه را خودشان تأمينمي كنند. دكتر يكي از طلبه ها را همراه بيمار كردند و براي دكتر بيمارستان، نامه اي نوشتند كه آن روحاني بدون دردسر در بيمارستان مداوا شود.خوشبختانه آن شخص به تهران اعزام شد و بعد از 22 روز بستري در بيمارستان، بيماري اش برطرف شد و حالا هم يكي ازطلبه هاي فاضل استان يزد است.
مورد ديگري را هم به ياد دارم كه دكتر پاك نژاد به يك دانشجو كمك كردند. دانشجويي بود كه اعلاميه مرحوم امام (ره)را پخش مي كرد. ساواك وي را گرفت و با آتش سيگار شكنجه اش كرد، اما او جرأت نداشت دربيمارستان بستري و مداوا شود به همين دليل هم آن دانشجو را در يك منزل شخصي بستري كردند و دكتر براي مداوايش به آنجا مي رفت.
كمك مالي به دانشجويان چطور؟ به ياد داريد كه دكترپاك نژاد به دانشجويان، از نظر مالي كمك كرده باشند؟
بله، اين اتفاقات در آن زمان خيلي زياد رخ مي داد. به ياد دارم كه يك دانشجوي يزدي در مشهد تحصيل مي كرد و نمي توانست مخارج تحصيلاتش را پرداخت كند. آقاي دكتر به هيات مديره صندوق ولي عصر(عج) نامه اي نوشتند و تقاضا كردند كه ماهيانه دويست تومان از حساب ايشان به آن دانشجو پرداخت شود.
البته فقط بحثهاي مالي نبود. ايشان به هر طريقي كه مي توانستند- هم مادي و هم معنوي- به قشرروحانيت و ضعفا كمك مي كردند.
به نظر مي رسد كه شهيد به مسأله سلامت افراد توجه ويژه اي داشته اند.
همين طور است ايشان يكي از اعضاي هيات مديره خيريه بودند و سفارش كرده بودند كه اگر هر يك از افراد خانواده ها كسالتي پيدا كرد،او را به مطب ايشان معرفي كنيم. اتفاقاً يكبار من خدمت دكتر بودم كه خبر رسيد وضعيت يك بيمار اورژانسي است.دكتر به من پيشنهاد كردند كه به اتفاق همديگر براي معاينه آن بيمار برويم. از مطب كه بيرون آمديم و مي خواستيم سوار ماشينشان شويم، دكتر منصرف شدند و گفتند با تاكسي برويم.
زماني كه بالاي سر مريض حاضر شدند خيلي خوشحال بودند كه توانسته اند به موقع خودشان را برسر بيمار برسانند. به هر حال نسخه اي نوشتند و قرار شد من دارو تهيه كنم و به خانواده بيمار تحويل بدهم. دربين راه از ايشان سؤال كردم كه آقاي دكتر چرا ماشين خودتان را سوار نشديد و تاكسي را گرفتيد؟ ايشان گفتند وقتي نزديك ماشين رسيدم،ديدم گربه اي زير ماشين استراحت كرده نخواستم با حركت ماشين استراحت و آسايش حيوان بر هم بخورد.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 46