ضرورت تهذيب نفس در دوران جواني
خودسازي، فريضهاي عقلي و ديني است كه در همه دورههاي زندگي واجب است، ولي اين كار در همه دورهها آسان نيست. دوره نوجواني و جواني بهترين دوره براي خودسازي است؛ چرا كه قلب جوان، لطيف و ملكوتي است، چنان كه پيامبر فرمود: «كسي كه درجواني قرآن را قرائت كند، قرآن با گوشت و خون او آميخته ميشود».(1)
عقل نيز به دشوار بودن خودسازي پس از دوره جواني و آسان بودن آن در دوره نوجواني و جواني گواهي ميدهد و اين گواهي از آن روست كه خودسازي به آگاهي و ايمان بستگي دارد و آموختن در سنين پايين، آسانتر است. همچنين ايمان در قلب سالم وارد ميشود و قلب نوجوان، سالمتر و آمادهتراست. به گفته اميرمؤمنان، علي(ع): «دل جوان همچون زمين ناكشته است، هرچه درآن كشت كند، بپذيرد».(2)
كسي كه دوران جواني را به غفلت سپري كند، درميانسالي نيزغافل خواهد بود، چرا كه او به غفلت خو گرفته است و در روزگار پيري به دشواري ميتواند دل خود را از زنگار غفلت صيقلي دهد. حتي اگر غفلت، او را رها كند، ازآنجا كه توان او در ساختن حال و آينده، اندك ميشود به دشواري ميتواند موفق به تهذيب نفس شود. اين درحالي است كه جوان دراوج قدرت، توان و روحيه قراردارد و با استفاده از نيرو و اراده جواني ميتواند هواهاي نفساني را ازخود دور سازد.
سخنان امام راحل(ع) دراينباره شنيدني است:
«جوانان ننشينند كه گرد پيري سر و روي آنان را سفيد كند. (ما به پيري رسيدهايم و به مصايب و مشكلات آن واقفيم) شما تا جوان هستيد ميتوانيد كاري انجام دهيد؛ تا نيرو و اراده جواني داريد ميتوانيد هواهاي نفساني را ازخود دور سازيد. اما اگر در جواني به فكراصلاح و ساختن خود نباشيد، ديگر در پيري كار از كار گذشته است. تا جوانيد فكري كنيد؛ نگذاريد پير و فرسوده شويد. قلب جوان، لطيف و ملكوتي است و انگيزههاي فساد درآن ضعيف است، ليكن هرچه سن بالاتر رود، ريشه گناه در قلب قويتر و محكمتر ميگردد، تا جايي كه كندن آن ازدل ممكن نيست».(3)
عقل نيز به دشوار بودن خودسازي پس از دوره جواني و آسان بودن آن در دوره نوجواني و جواني گواهي ميدهد و اين گواهي از آن روست كه خودسازي به آگاهي و ايمان بستگي دارد و آموختن در سنين پايين، آسانتر است. همچنين ايمان در قلب سالم وارد ميشود و قلب نوجوان، سالمتر و آمادهتراست. به گفته اميرمؤمنان، علي(ع): «دل جوان همچون زمين ناكشته است، هرچه درآن كشت كند، بپذيرد».(2)
كسي كه دوران جواني را به غفلت سپري كند، درميانسالي نيزغافل خواهد بود، چرا كه او به غفلت خو گرفته است و در روزگار پيري به دشواري ميتواند دل خود را از زنگار غفلت صيقلي دهد. حتي اگر غفلت، او را رها كند، ازآنجا كه توان او در ساختن حال و آينده، اندك ميشود به دشواري ميتواند موفق به تهذيب نفس شود. اين درحالي است كه جوان دراوج قدرت، توان و روحيه قراردارد و با استفاده از نيرو و اراده جواني ميتواند هواهاي نفساني را ازخود دور سازد.
سخنان امام راحل(ع) دراينباره شنيدني است:
«جوانان ننشينند كه گرد پيري سر و روي آنان را سفيد كند. (ما به پيري رسيدهايم و به مصايب و مشكلات آن واقفيم) شما تا جوان هستيد ميتوانيد كاري انجام دهيد؛ تا نيرو و اراده جواني داريد ميتوانيد هواهاي نفساني را ازخود دور سازيد. اما اگر در جواني به فكراصلاح و ساختن خود نباشيد، ديگر در پيري كار از كار گذشته است. تا جوانيد فكري كنيد؛ نگذاريد پير و فرسوده شويد. قلب جوان، لطيف و ملكوتي است و انگيزههاي فساد درآن ضعيف است، ليكن هرچه سن بالاتر رود، ريشه گناه در قلب قويتر و محكمتر ميگردد، تا جايي كه كندن آن ازدل ممكن نيست».(3)
پينوشتها:
1. محمدرضا حكيمي، الحياه، ج2، ص164.
2. نهجالبلاغه، ترجمه علي شيرواني، نامه31.
3. امامخميني(ره)، جهاد اكبر يا مبارزه با نفس، صص57 و58.
/ج