بررسي اهميت و ضرورت نيت در كارها
نويسنده : علي آقاخاني
هركسي عملي را مي تواند با نيت هاي گوناگون انجام دهد. همين نيت هاست كه معنا و مفهوم عمل را تغيير مي دهد. در فرهنگ اسلامي آنچه اهميت دارد دو عنوان اساسي عمل صالح و نيت خير است. اين گونه است كه مبحث حسن فعلي و حسن فاعلي در ادبيات و اصطلاحات اسلامي وارد مي شود. اين مبحث يكي از مهم ترين مباحثي است كه سرنوشت رفتار آدمي را تعيين مي كند.
در اسلام آنچه مهم است حسن فعلي يعني عملي است كه خود به خود داراي ارزش و مصلحت باشد. اما حسن فعلي و كار نيك به تنهايي نمي تواند سرنوشت عمل كننده اش را تعيين كند، بلكه زماني اين كار نيك و خوب، ارزش واقعي مي يابد و تاثيرات مثبتي در دنيا و آخرت و شخص و شخصيت كننده آن به جا مي گذارد كه از حسن فاعلي نيز برخوردار باشد. حسن فاعلي بدين معناست كه شخص مي بايست به قصد خوب، كار خوب و نيكي را انجام دهد. اين جاست كه مسئله اخلاص به عنوان يكي از محوري ترين مولفه هاي تحقق حسن فاعلي، خودنمايي مي كند.
نويسنده دراين مطلب بر آن است تا براساس آموزه هاي قرآني، نقش و كاركرد اخلاص را در تحقق حسن فاعلي و تاثير فعل نيك و خير تبيين نمايد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
همچنين انسان با كارهاي خويش، دنياي پيرامون و محيط زيست خويش را مي سازد. اين ساخت محيط زيست اختصاص به دنيا ندارد، بلكه انسان جهان آخرت خويش را نيز خود مي سازد. هركاري كه انسان انجام مي دهد محدوده وكيفيت جهاني را كه در آن به سر خواهد برد، مي سازد. از اين رو در روايات از كلماتي كه خشت زرين و سيمين بهشت آدمي مي شود، سخن به ميان آمده است.
كارهايي كه تاثيرات شگرف خود را در آينده بشريت به جا مي گذارد و زندگي اخروي انسان و شخصيت او را تثبيت مي كند، كارهايي است كه با نيت و قصد عامدانه و عاقلانه انجام مي گيرد. هركار خوب و بدي كه انسان از روي عمد و قصد انجام مي دهد، زندگي اخروي او را شكل مي بخشد.
درباره تاثير نيت و قصد مثال روشني مي زنيم و آن اينكه عمل زناشويي و زنا از نظر ظاهري هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند، ولي اگر همين عمل زناشويي به قصد نكاح شرعي و يا عرفي باشد، عملي درست و خوب و اگر به قصد زنا باشد، عملي نادرست و زشت دانسته مي شود.
از نظر اسلام، نقش نيت خير و خوب، بسيار برجسته است. از اين رو هر عمل خيري، بايد با نيت انجام گيرد. در روايات بارها به اشكال مختلف بر اين نقش مهم توجه شده است، از جمله اينكه رسول الله(ص) فرمود: انماالاعمال بالنيات؛ ارزش اعمال به نيت آن است. (المجموع، ج1، ص16) همچنين فرمود: لاعمل الا بالنيه... الا ان النيه هوالعمل؛ هيچ عملي جز به نيت نيست... آگاه باشيد كه نيت همان عمل است. (تفسير صافي، ج5، ص201)
اين نيت است كه عمل را معنا و مفهوم واقعي و جديدي مي بخشد و از كارهاي عادي جدا مي سازد. انسانها براي اينكه كاري را انجام دهند كه مقبول درگاه الهي باشد و آثار آن در دنيا و آخرت خود را نشان دهد، مي بايست نيت نيك و خير داشته باشند.
برهمين اساس پيامبر(ص) درحديث قدسي از خداوند نقل مي كند كه فرموده است: قال الله تعالي: اذا هم عبدي بحسنه و لم يعملها كتبتهاله حسنه فان عملها كتبتها له عشر حسنات الي سبعمائه ضعف و اذا هم بسيئه و لم يعملها لم اكتبها عليه فان عملها كتبتها عليه سيئه واحده ؛ خداي والا مي فرمايد: وقتي بنده من كار نيكي اراده كند اما آن را انجام ندهد، يك كار نيك براي وي ثبت كنم و اگر بكند ده كار نيك تا هفتصد برابر ثبت كنم و وقتي كار بدي اراده كند و نكند برعهده او ثبت نكنم و اگر بكند يك كار بد برعهده او ثبت كنم. (نهج الفصاحه/ ح 8602)
اگر انسان همان اعمالي را كه در روزه واجب شده به عنوان يك عمل بدون نيت انجام واجب انجام دهد، هرچند كه از برخي از فوايد امساك و روزه بهره مند مي شود، ولي از آثار كامل دنيوي آن نيز بهره مند نخواهد شد، چه رسد كه از آثار اخروي آن بهره مند گردد. انجام حركات نمايشي چون نماز همراه با خواندن و گفتن كلماتي تنها يك نرمش و ورزش خواهد بود، اما اين نيت نماز است كه نماز را نماز مي سازد و تاثيرات مثبت آن را بر شخص و شخصيت در دنيا و آخرت به جا مي گذارد، هر چند كه انجام آن حركات از نظر ورزش و نرمش نيز آثاري براي فاعل و كننده آن خواهد داشت.
در حقيقت از نظر اسلام، ارزش كارها براساس نيت هاست. اين گونه است كه: نيه المومن خير من عمله، نيت مومن بهتر از عملش دانسته شده است؛ (فقه الرضا، ص 873) زيرا انسان با نيت خير و خوب خود هر چند ناقص، مي تواند بهتر از آنچه انجام مي دهد، به كارش اعتبار و ارزش بخشد. با آن كه مومن در پي كار خير و نيك است، ولي گاه به اسبابي آن كار خير وي كامل و تمام نيست، ولي نيت خيرش اين كار نيك ناقص را به تمام و كمال مي رساند و آثار و پيامدهاي اخروي اش را نيز به همراه دارد.
در روايتي ديگر از پيامبر(ص) نقل شده كه فرموده است: نيه المومن خير من عمله و نيه الكافر شر من عمله و كل عامل يعمل علي نيته؛ نيت مؤمن بهتر از عمل او و نيت كافر بدتر از عمل اوست و هر كس مطابق نيت خود عمل مي كند. (كافي، ج 2، ص 48، ح 2)
درباره نقش نيت در روايات مطالب بسياري آمده است. از آن جمله مي توان به اين روايات اشاره كرد. پيامبر گرامي(ص) مي فرمايد: النيه الحسنه تدخل صاحبها الجنه ؛ نيت خوب صاحب خويش را به بهشت مي برد. (كنزالعمال، ج 31، ص 151، ح 27463) از امام علي(ع) روايت است كه فرمود: «آدمي با نيت خوب و خوش اخلاقي به تمام آنچه در جستجوي آن است، از زندگي خوش و امنيت محيط و وسعت روزي، دست مي يابد.» (كنزالعمال، ج10، ص314، ح13782)
باز آن حضرت مي فرمايد: «به پاداش بهشت نمي رسد مگر آن كس كه باطنش نيكو و نيتش خالص باشد.» (غررالحكم، ج6، ص342، ح86801)
پيامبر(ص) فرمود: «هيچ كس نيتي را در دل پنهان نمي كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار و كردار او) همانند لباس ظاهر مي كند، با نيت خوب، ظاهر خوب و با نيت بد ظاهر بد خواهد داشت.» (كنزالعمال، ح5725)
امام كاظم(ع) مي فرمايد: «همان گونه كه قوام جسم، تنها به جان زنده است، قوام دينداري هم تنها به نيت پاك است و نيت پاك، جز با عقل حاصل نمي شود.» (تحف العقول، ص693)
اصولا هر انسان عاقلي وقتي كاري را انجام مي دهد، نيت و قصد انجام آن دارد. اين قصد كه عامل و انگيزه دروني و دافع به سوي انجام آن كارست، همان نيت است. از اين رو، ارتباط نيت با قصد باطني و قلبي كه دافع عمل است.، ارتباط تنگاتنگ است و آنچه بر زبان مي آيد، بياني از نيت دروني است نه خود نيت؛ زيرا نيت همان خواسته و قصد باطني و قلبي مي باشد. اين نيت دروني و باطني براي انجام آن عمل و قصدي كه از آن دارد، نيت همان شخص را شكل مي بخشد.
آنچه از نظر عقل و شريعت به عنوان حسن و نيك دانسته و شناخته شده، كارهايي است كه انسان را خدايي مي كند و آنچه از نظر عقل و شريعت به عنوان قبيح و زشت معرفي شده كارهايي است كه كه انسان را از خدايي شدن باز مي دارد و دور مي سازد.
انسانها مي بايست همواره شدن هاي كمالي به شكل تماميت آن را در نظر داشته باشند. اين همان چيزي است كه ما از آن به اخلاص در نيت تعبير مي كنيم. به اين معنا كه اگر براي هر كاري فوايد و آثار چندي باشد، انسان مي بايست تنها قرب الهي يعني خدايي (متاله) شدن را در نظر گيرد و فوايد و آثار جنبي، شخص را وسوسه نكند و يا متوجه خود نسازد. هرچه انسان هدف اصلي را در نظر گيرد، از اخلاص كامل تر و بهتري برخوردار خواهد بود و به همان اندازه اگر غيرخدا و متاله شدن را در نظر گيرد، از اخلاص دور شده و به ريا، شرك و كفر و مانند آن دچار مي شود.
نيت كامل و تمام، نيت خالص است. از اين رو مخلصين تنها كساني هستند كه از همه آثار عمل خويش بهره مي برند؛ زيرا مقصد و مقصود خويش را در هر كاري خداوند و خدايي شدن قرار مي دهند. اينان كساني هستند كه دستور الهي را انجام داده و براساس فلسفه آفرينش و صراط مستقيم او عمل مي كنند. خداوند مي فرمايد: «در حالي كه دستوري را دريافت نكرده بودند جز اينكه با كمال خلوص به آيين توحيد، خدا را پرستش كنند، نماز را برپا دارند و زكات بدهند، اين است آيين راستين».(بينه، آيه 5)
بنابراين، اخلاص در دين به معناي حركت در مسير خدايي شدن با انجام اين كارهايي است كه خداوند آن را اعمال صالح معرفي كرده است. اصولا دين با اين خلوص به دست مي آيد و انسان ديندار واقعي كسي است كه خدا را مقصد و مقصود خود قرار دهد. از اين رو مي فرمايد: الا لله الدين الخالص؛ آگاه باشيد كه دين خالص براي خداست (زمر، آيه 3) به اين معنا كه مقصد خالص مي بايست خداوند باشد و انسان در اين سبك زندگي كه از آن به دين ياد مي شود، خدا را قصد كند و خدايي شدن را در نظر گيرد.
بنابراين در تعريف اخلاص گفته اند كه اخلاص سري الهي است كه تنها در قلب بندگان محبوب الهي قرار مي گيرد. (مجمع البيان، ج 1-2، ص 904) چرا كه تنها بندگان محبوب الهي هستند كه فقط خداوند را مقصد و مقصود قرار داده اند. اين گونه است كه در آخرت ظهور اين معنا به شكل نظر به خداوند تجلي مي يابد: وجوه يومئذ ناضره. الي ربها ناظره (قيامت، آيات 21 و 22)
اين خصلت خلوص آن چنان اهميت دارد كه خداوند پيامبران بزرگ خويش را با اين صفت ستوده است (مريم، ص 15) و آن را سبب عدم سلطه شيطان بر ايشان معرفي مي كند (ص، آيه 38)
شاعر از اين مقام مي سرايد:
گر مخير بكنندم به قيامت كه چه خواهي
دوست ما را و همه جنت و فردوس شما را
امير مؤمنان(ع) نيز در اين باره مي فرمايد: گروهي خدا را به اميد بخشش پرستش كردند كه عبادت بازرگانان است؛ گروهي او را از روي ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است و گروهي خدا را از روي سپاسگزاري پرستيدند كه اين عبادت آزادگان است.
اين مقام اخير، مقام محبوبان و مخلصان است كه تنها مقصد هر عملي را خداوند و خدايي شدن خود قرار داده اند. از اين رو خداوند تنها عملي را ارزشمند مي شمارد كه با خلوص و اخلاص همراه باشد. اگر كار نيكي انجام مي گيرد مي بايست نيت نيك شخص، خداوند باشد و اينكه شخص با اين عمل به خداوند تقرب جويد و خدايي شود و اسماي سرشته در ذات خويش را فعليت بخشد. (بقره، آيه 211؛ نساء آيه 521؛ آل عمران، آيات 216 و 361؛ اسراء، آيه 28؛ لقمان، آيه 22)
براساس آيه 22 سوره لقمان، راه مطمئن به حقيقت و خدايي شدن، اخلاص است. به اين معنا كه از همه چيز بگريزد و به سوي خداوند فرار كند، هر چند كه آن چيز بهشت باشد؛ زيرا نضرت و سرور واقعي، خدايي شدن و نگاه به خداوند و نظارت اوست. پس با اخلاص از هر آنچه غيرخداست بايد گريخت. (ذاريات، آيه 05)
در آيات قرآني به مساله اخلاص به عنوان يك سر بزرگ اشاره شده است. اگر كسي بخواهد مفهوم واقعي اخلاص را درك كند، مي بايست حقيقت فلسفه آفرينش يعني خدايي شدن را درك كند و خدا را مقصد هر عمل نيك و خير خويش قرار دهد و هر چيز ديگر حتي بهشت را به عنوان مقصد در نظر نگيرد. اين تنها گوشه اي از حقيقت اخلاص بود كه از آيات بيان گرديد.
منبع : روزنامه کیهان 14/06/1390
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
در اسلام آنچه مهم است حسن فعلي يعني عملي است كه خود به خود داراي ارزش و مصلحت باشد. اما حسن فعلي و كار نيك به تنهايي نمي تواند سرنوشت عمل كننده اش را تعيين كند، بلكه زماني اين كار نيك و خوب، ارزش واقعي مي يابد و تاثيرات مثبتي در دنيا و آخرت و شخص و شخصيت كننده آن به جا مي گذارد كه از حسن فاعلي نيز برخوردار باشد. حسن فاعلي بدين معناست كه شخص مي بايست به قصد خوب، كار خوب و نيكي را انجام دهد. اين جاست كه مسئله اخلاص به عنوان يكي از محوري ترين مولفه هاي تحقق حسن فاعلي، خودنمايي مي كند.
نويسنده دراين مطلب بر آن است تا براساس آموزه هاي قرآني، نقش و كاركرد اخلاص را در تحقق حسن فاعلي و تاثير فعل نيك و خير تبيين نمايد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
ارزش كارها بر پايه نيت ها
همچنين انسان با كارهاي خويش، دنياي پيرامون و محيط زيست خويش را مي سازد. اين ساخت محيط زيست اختصاص به دنيا ندارد، بلكه انسان جهان آخرت خويش را نيز خود مي سازد. هركاري كه انسان انجام مي دهد محدوده وكيفيت جهاني را كه در آن به سر خواهد برد، مي سازد. از اين رو در روايات از كلماتي كه خشت زرين و سيمين بهشت آدمي مي شود، سخن به ميان آمده است.
كارهايي كه تاثيرات شگرف خود را در آينده بشريت به جا مي گذارد و زندگي اخروي انسان و شخصيت او را تثبيت مي كند، كارهايي است كه با نيت و قصد عامدانه و عاقلانه انجام مي گيرد. هركار خوب و بدي كه انسان از روي عمد و قصد انجام مي دهد، زندگي اخروي او را شكل مي بخشد.
درباره تاثير نيت و قصد مثال روشني مي زنيم و آن اينكه عمل زناشويي و زنا از نظر ظاهري هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند، ولي اگر همين عمل زناشويي به قصد نكاح شرعي و يا عرفي باشد، عملي درست و خوب و اگر به قصد زنا باشد، عملي نادرست و زشت دانسته مي شود.
از نظر اسلام، نقش نيت خير و خوب، بسيار برجسته است. از اين رو هر عمل خيري، بايد با نيت انجام گيرد. در روايات بارها به اشكال مختلف بر اين نقش مهم توجه شده است، از جمله اينكه رسول الله(ص) فرمود: انماالاعمال بالنيات؛ ارزش اعمال به نيت آن است. (المجموع، ج1، ص16) همچنين فرمود: لاعمل الا بالنيه... الا ان النيه هوالعمل؛ هيچ عملي جز به نيت نيست... آگاه باشيد كه نيت همان عمل است. (تفسير صافي، ج5، ص201)
اين نيت است كه عمل را معنا و مفهوم واقعي و جديدي مي بخشد و از كارهاي عادي جدا مي سازد. انسانها براي اينكه كاري را انجام دهند كه مقبول درگاه الهي باشد و آثار آن در دنيا و آخرت خود را نشان دهد، مي بايست نيت نيك و خير داشته باشند.
برهمين اساس پيامبر(ص) درحديث قدسي از خداوند نقل مي كند كه فرموده است: قال الله تعالي: اذا هم عبدي بحسنه و لم يعملها كتبتهاله حسنه فان عملها كتبتها له عشر حسنات الي سبعمائه ضعف و اذا هم بسيئه و لم يعملها لم اكتبها عليه فان عملها كتبتها عليه سيئه واحده ؛ خداي والا مي فرمايد: وقتي بنده من كار نيكي اراده كند اما آن را انجام ندهد، يك كار نيك براي وي ثبت كنم و اگر بكند ده كار نيك تا هفتصد برابر ثبت كنم و وقتي كار بدي اراده كند و نكند برعهده او ثبت نكنم و اگر بكند يك كار بد برعهده او ثبت كنم. (نهج الفصاحه/ ح 8602)
اگر انسان همان اعمالي را كه در روزه واجب شده به عنوان يك عمل بدون نيت انجام واجب انجام دهد، هرچند كه از برخي از فوايد امساك و روزه بهره مند مي شود، ولي از آثار كامل دنيوي آن نيز بهره مند نخواهد شد، چه رسد كه از آثار اخروي آن بهره مند گردد. انجام حركات نمايشي چون نماز همراه با خواندن و گفتن كلماتي تنها يك نرمش و ورزش خواهد بود، اما اين نيت نماز است كه نماز را نماز مي سازد و تاثيرات مثبت آن را بر شخص و شخصيت در دنيا و آخرت به جا مي گذارد، هر چند كه انجام آن حركات از نظر ورزش و نرمش نيز آثاري براي فاعل و كننده آن خواهد داشت.
در حقيقت از نظر اسلام، ارزش كارها براساس نيت هاست. اين گونه است كه: نيه المومن خير من عمله، نيت مومن بهتر از عملش دانسته شده است؛ (فقه الرضا، ص 873) زيرا انسان با نيت خير و خوب خود هر چند ناقص، مي تواند بهتر از آنچه انجام مي دهد، به كارش اعتبار و ارزش بخشد. با آن كه مومن در پي كار خير و نيك است، ولي گاه به اسبابي آن كار خير وي كامل و تمام نيست، ولي نيت خيرش اين كار نيك ناقص را به تمام و كمال مي رساند و آثار و پيامدهاي اخروي اش را نيز به همراه دارد.
در روايتي ديگر از پيامبر(ص) نقل شده كه فرموده است: نيه المومن خير من عمله و نيه الكافر شر من عمله و كل عامل يعمل علي نيته؛ نيت مؤمن بهتر از عمل او و نيت كافر بدتر از عمل اوست و هر كس مطابق نيت خود عمل مي كند. (كافي، ج 2، ص 48، ح 2)
درباره نقش نيت در روايات مطالب بسياري آمده است. از آن جمله مي توان به اين روايات اشاره كرد. پيامبر گرامي(ص) مي فرمايد: النيه الحسنه تدخل صاحبها الجنه ؛ نيت خوب صاحب خويش را به بهشت مي برد. (كنزالعمال، ج 31، ص 151، ح 27463) از امام علي(ع) روايت است كه فرمود: «آدمي با نيت خوب و خوش اخلاقي به تمام آنچه در جستجوي آن است، از زندگي خوش و امنيت محيط و وسعت روزي، دست مي يابد.» (كنزالعمال، ج10، ص314، ح13782)
باز آن حضرت مي فرمايد: «به پاداش بهشت نمي رسد مگر آن كس كه باطنش نيكو و نيتش خالص باشد.» (غررالحكم، ج6، ص342، ح86801)
پيامبر(ص) فرمود: «هيچ كس نيتي را در دل پنهان نمي كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار و كردار او) همانند لباس ظاهر مي كند، با نيت خوب، ظاهر خوب و با نيت بد ظاهر بد خواهد داشت.» (كنزالعمال، ح5725)
امام كاظم(ع) مي فرمايد: «همان گونه كه قوام جسم، تنها به جان زنده است، قوام دينداري هم تنها به نيت پاك است و نيت پاك، جز با عقل حاصل نمي شود.» (تحف العقول، ص693)
اصولا هر انسان عاقلي وقتي كاري را انجام مي دهد، نيت و قصد انجام آن دارد. اين قصد كه عامل و انگيزه دروني و دافع به سوي انجام آن كارست، همان نيت است. از اين رو، ارتباط نيت با قصد باطني و قلبي كه دافع عمل است.، ارتباط تنگاتنگ است و آنچه بر زبان مي آيد، بياني از نيت دروني است نه خود نيت؛ زيرا نيت همان خواسته و قصد باطني و قلبي مي باشد. اين نيت دروني و باطني براي انجام آن عمل و قصدي كه از آن دارد، نيت همان شخص را شكل مي بخشد.
اخلاص، نيت خدايي شدن
آنچه از نظر عقل و شريعت به عنوان حسن و نيك دانسته و شناخته شده، كارهايي است كه انسان را خدايي مي كند و آنچه از نظر عقل و شريعت به عنوان قبيح و زشت معرفي شده كارهايي است كه كه انسان را از خدايي شدن باز مي دارد و دور مي سازد.
انسانها مي بايست همواره شدن هاي كمالي به شكل تماميت آن را در نظر داشته باشند. اين همان چيزي است كه ما از آن به اخلاص در نيت تعبير مي كنيم. به اين معنا كه اگر براي هر كاري فوايد و آثار چندي باشد، انسان مي بايست تنها قرب الهي يعني خدايي (متاله) شدن را در نظر گيرد و فوايد و آثار جنبي، شخص را وسوسه نكند و يا متوجه خود نسازد. هرچه انسان هدف اصلي را در نظر گيرد، از اخلاص كامل تر و بهتري برخوردار خواهد بود و به همان اندازه اگر غيرخدا و متاله شدن را در نظر گيرد، از اخلاص دور شده و به ريا، شرك و كفر و مانند آن دچار مي شود.
نيت كامل و تمام، نيت خالص است. از اين رو مخلصين تنها كساني هستند كه از همه آثار عمل خويش بهره مي برند؛ زيرا مقصد و مقصود خويش را در هر كاري خداوند و خدايي شدن قرار مي دهند. اينان كساني هستند كه دستور الهي را انجام داده و براساس فلسفه آفرينش و صراط مستقيم او عمل مي كنند. خداوند مي فرمايد: «در حالي كه دستوري را دريافت نكرده بودند جز اينكه با كمال خلوص به آيين توحيد، خدا را پرستش كنند، نماز را برپا دارند و زكات بدهند، اين است آيين راستين».(بينه، آيه 5)
بنابراين، اخلاص در دين به معناي حركت در مسير خدايي شدن با انجام اين كارهايي است كه خداوند آن را اعمال صالح معرفي كرده است. اصولا دين با اين خلوص به دست مي آيد و انسان ديندار واقعي كسي است كه خدا را مقصد و مقصود خود قرار دهد. از اين رو مي فرمايد: الا لله الدين الخالص؛ آگاه باشيد كه دين خالص براي خداست (زمر، آيه 3) به اين معنا كه مقصد خالص مي بايست خداوند باشد و انسان در اين سبك زندگي كه از آن به دين ياد مي شود، خدا را قصد كند و خدايي شدن را در نظر گيرد.
بنابراين در تعريف اخلاص گفته اند كه اخلاص سري الهي است كه تنها در قلب بندگان محبوب الهي قرار مي گيرد. (مجمع البيان، ج 1-2، ص 904) چرا كه تنها بندگان محبوب الهي هستند كه فقط خداوند را مقصد و مقصود قرار داده اند. اين گونه است كه در آخرت ظهور اين معنا به شكل نظر به خداوند تجلي مي يابد: وجوه يومئذ ناضره. الي ربها ناظره (قيامت، آيات 21 و 22)
اين خصلت خلوص آن چنان اهميت دارد كه خداوند پيامبران بزرگ خويش را با اين صفت ستوده است (مريم، ص 15) و آن را سبب عدم سلطه شيطان بر ايشان معرفي مي كند (ص، آيه 38)
بهشت آفرين و نه بهشت
شاعر از اين مقام مي سرايد:
گر مخير بكنندم به قيامت كه چه خواهي
دوست ما را و همه جنت و فردوس شما را
امير مؤمنان(ع) نيز در اين باره مي فرمايد: گروهي خدا را به اميد بخشش پرستش كردند كه عبادت بازرگانان است؛ گروهي او را از روي ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است و گروهي خدا را از روي سپاسگزاري پرستيدند كه اين عبادت آزادگان است.
اين مقام اخير، مقام محبوبان و مخلصان است كه تنها مقصد هر عملي را خداوند و خدايي شدن خود قرار داده اند. از اين رو خداوند تنها عملي را ارزشمند مي شمارد كه با خلوص و اخلاص همراه باشد. اگر كار نيكي انجام مي گيرد مي بايست نيت نيك شخص، خداوند باشد و اينكه شخص با اين عمل به خداوند تقرب جويد و خدايي شود و اسماي سرشته در ذات خويش را فعليت بخشد. (بقره، آيه 211؛ نساء آيه 521؛ آل عمران، آيات 216 و 361؛ اسراء، آيه 28؛ لقمان، آيه 22)
براساس آيه 22 سوره لقمان، راه مطمئن به حقيقت و خدايي شدن، اخلاص است. به اين معنا كه از همه چيز بگريزد و به سوي خداوند فرار كند، هر چند كه آن چيز بهشت باشد؛ زيرا نضرت و سرور واقعي، خدايي شدن و نگاه به خداوند و نظارت اوست. پس با اخلاص از هر آنچه غيرخداست بايد گريخت. (ذاريات، آيه 05)
در آيات قرآني به مساله اخلاص به عنوان يك سر بزرگ اشاره شده است. اگر كسي بخواهد مفهوم واقعي اخلاص را درك كند، مي بايست حقيقت فلسفه آفرينش يعني خدايي شدن را درك كند و خدا را مقصد هر عمل نيك و خير خويش قرار دهد و هر چيز ديگر حتي بهشت را به عنوان مقصد در نظر نگيرد. اين تنها گوشه اي از حقيقت اخلاص بود كه از آيات بيان گرديد.
منبع : روزنامه کیهان 14/06/1390
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج