M.A. and Jeanne Sega
مترجم: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دو قطبی (که بهعنوان افسردگی شیدایی نیز شناخته میشود) باعث بروز مشکلات جدیای در خلق و خو، سطح انرژی، تفکر و رفتار فرد میشود، این بیماری سبب میگردد که خلق و خوی فرد مبتلا از حالت بینهایت «سر خوشی» و یا تحریک پذیری و تند مزاجی به اندوهباری و نا امیدی بدل گردد. این تغییرات چیزی بیش از یک خلق و خوی خوب یا بد زود گذر است، سیکلهای خلقی این افراد معمولاً روزها، هفتهها و یا ماهها به طول میانجامد؛ و بر خلاف تغییرات خلقی معمول، تغییرات خلقی ناشی از اخلال دو قطبی به قدری شدید است که بر عملکرد فرد تأثیر میگذارد.طی دوران شیدایی، ممکن است فرد یک باره شغل خود را رها کند، با استفاده از کارت اعتباری خود مبالغ هنگفتی را خرج کند و یا تنها پس از دو ساعت خواب احساس پر انرژی بودن بکند. طی دوران افسردگی، همان فرد ممکن است چنان احساس خستگی کند که حتی نتواند از رختخواب بیرون بیاید و به واسطه نداشتن شغل یا بدهکار بودن بی نهایت احساس تنفر از خویش و نا امیدی داشته باشد.
دلایل بروز اختلال دو قطبی هنوز کاملاً شناخته نشده است؛ اما این اختلال اغلب به صورت ارثی بروز مییابد. اولین دورههای شیدایی یا افسردگی این اختلال معمولاً در سنین نو جوانی یا اوایل بزرگ سالی اتفاق میافتد. علائم ممکن است بسیار ظریف و گیج کننده باشند، مشکل بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی درست تشخیص داده نمیشود و همین امر موجب میشود فرد بیشتر رنج ببرد؛ اما این افراد در صورت بهره گیری از درمان و حمایتهای مناسب، میتوانند زندگی موفقی داشته باشند.
باورهای غلط و رایج در مورد اختلال دو قطبی
باور غلط: افراد مبتلا به اختلال دو قطبی بهبود نمییابند یا نمیتوانند یک زندگی طبیعی داشته باشند.واقعیت: بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی مشاغل موفق، زندگی خانوادگی سعادتمند و روابط رضایت بخشی دارند. زندگی کردن با اختلال دو قطبی چالش برانگیز است، اما با درمان مناسب، آموختن مهارتهای لازم و بهره گیری از سیستمهای حمایتی میتوان علائم را کنترل کرد.
باور غلط: افراد مبتلا به اختلال دو قطبی میان حالت شیدایی و افسردگی نوسان دارند.
واقعیت: برخی از افراد مبتلا به این اختلال دچار دورههای شدید سرخوشی و افسردگی میشوند اما اکثر آنها بیشتر اوقات افسرده هستند تا سرخوش. دوران شیدایی هم ممکن است آن قدر خفیف باشد که اصلاً تشخیص داده نشود. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است مدتهای زیادی بدون هیچ علائمی زندگی کنند.
باور غلط: اختلال دو قطبی تنها بر خلق فرد تأثیر میگذارد.
واقعیت: اختلال دو قطبی علاوه بر خلق، بر سطح انرژی، قضاوت، حافظه، تمرکز، اشتها، الگوهای خواب، میل جنسی و عزت نفس فرد نیز اثر گذار است. به علاوه اختلال شخصیت با عصبانیت، سوء مصرف مواد و مشکلات سلامتی هم چون دیابت، بیماریهای قلبی، میگرن و فشارخون بالا نیز مرتبط دانسته شده است.
باور غلط: به جز درمان دارویی هیچ کاری نمیتوان برای کنترل اختلال دو قطبی انجام داد.
واقعیت: گر چه اساس درمان اختلال دو قطبی مصرف دارو است، اما استراتژیهای خود یاری نیز نقش مهمی ایفا میکنند. افراد مبتلا به این اختلال میتوانند با ورزش منظم، داشتن خواب کافی، تغذیه مناسب، نظارت بر خلق و خوی خویش، پرهیز از استرس تا حد امکان و قرار گرفتن در میان افراد حمایتگر نشانههای بیماری خود را کنترل نمایند.
علائم و نشانههای اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی میتواند در افراد مختلف بسیار متفاوت بروز یابد. نشانهها و علائم به لحاظ الگویی، شدت و بسامد تکرار بسیار متفاوت هستند. برخی از افراد به یکی از حالات شیدایی و یا افسردگی متمایلترند، در حالیکه برخی دیگر به یک میزان دچار هر یک از این حالات میشوند. برخی افراد مکرراً دچار تغییرات خلقی میشوند درحالیکه برخی در طول حیات خود تنها چند بار این تغییرات را تجربه میکنند.در اختلال دو قطبی چهار نوع دوره خلقی وجود دارد: شیدایی (mania)، شیدایی خفیف (hypomania)، افسردگی(depression) و دورههای ترکیبی. هر یک از این چهار نوع دوره علائم و ویژگیهای خاص خود را دارد.
علائم و نشانههای شیدایی
در مرحله شیدایی اختلال دو قطبی، احساس افزایش انرژی، خلاقیت، خوش حالی و رضایتمندى معمول است. افرادی که در حال گذراندن دوره شیدایی هستند اغلب زیاد حرف میزنند، خیلی کم میخوابند و فعالیت بیش از اندازهای دارند. این افراد هم چنین احتمالاً احساس میکنند خیلی قدرتمند و شکست ناپذیرند و قرار است بهترین باشند.اما گر چه ممکن است شیدایی در ابتدا خوشایند به نظر آید، نهایتاً از کنترل خارج میشود. معمولاً افراد در دوره شیدایی رفتارهایی بی پروا دارند: برای مثال پسانداز خود را قمار میکنند، وارد روابط جنسی نامناسب میشوند، سرمایهگذاریهای تجاری احمقانه میکنند. هم چنین ممکن است عصبانی، آسیب پذیر و یا پرخاشگر شوند، دعوا راه بیاندازند، اگر دیگران طبق خواستشان عمل نکنند از کوره در بروند و هر کسی که رفتارشان را نقد کند مورد سرزنش قرار دهند. برخی افراد حتی دچار توهم میشوند و صداهایی میشنوند.
علائم و نشانههای شایع شیدایی شامل:
• احساس شدید و غیر عادی خوشی و خوش بینی و یا زود رنجی، کج خلقی، تند مزاجی
• باورهای غیر واقعی به توانایی و قدرت شخصی
• کم خوابی و احساس انرژی بسیار
• صحبت کردن با سرعت بسیار بالا، طوری که دیگران نتوانند موضوع را دنبال کنند.
• هجوم افکار و اندیشهها و پریدن ناگهانی از یک موضوع به دیگری
• حواس پرتی شدید، ناتوانی در تمرکز
• قضاوت ناعادلانه و تکانشگری
• رفتارهای ناگهانی و بیپروا بدون در نظر گرفتن نتایج آن
• هذیانگویی و توهم (در موارد شدید)
علائم و نشانههای شیدایی خفیف
شیدایی خفیف شکل ملایمتر شیدایی است. افرادی که در وضعیت شیدایی خفیف قرار دارند احساس شادی مضاعف، انرژی و پر بار بودن میکنند، اما قادر هستند از پس زندگی روزمره خود بربیایند و هرگز از واقعیت دور نمیشوند. از نظر دیگران ممکن است به نظر آید که افراد مبتلا به شیدایی خفیف تنها به طرزی غیر عادی سر حال هستند؛ با این حال، شیدایی خفیف میتواند به اتخاذ تصمیمهای بدی منجر شود که به ارتباطات، شغل و وجهه این افراد آسیب میزند. به علاوه، حالت شیدایی خفیف اغلب تشدید یافته و به شیدایی میانجامد یا پس از آن یک دوره افسردگی حاد پیش خواهد آمد.علائم و نشانههای افسردگی اختلال دو قطبی
در گذشته تصور میشد، اختلال دو قطبی به افسردگی عادی محدود میشود، اما مطالعات گسترده نشان داد که میان این دو عارضه تفاوتهای چشم گیری وجود دارد، مخصوصاً زمانی که بحث درمان مطرح باشد. برای اکثر افراد مبتلا به افسردگی دو قطبی داروهای ضد افسردگی کمککننده نخواهند بود. در واقع این خطر وجود دارد که داروهای ضد افسردگی اختلال دو قطبی را تشدید کنند، یعنی موجب آغاز دوره شیدایی و یا شیدایی خفیف شده و موجب افزایش سرعت تغییرات خلقی شوند یا این که با سایر داروهای تثبیت کننده خلق تداخل داشته باشند.علیرغم شباهتهای بسیار، علائم خاصی وجود دارد که در افسردگی دو قطبی شایعتر از افسرده عادی است. برای مثال، افسردگی دو قطبی بیشتر موجب آسیب پذیری، احساس گناه، تغییرات خلقی پیش بینی نشده و احساس بی قراری میشود. افراد مبتلا به افسردگی ناشی از اختلال دو قطبی معمولاً آرام حرکت و صحبت میکنند، زیاد میخوابند و اضافه وزن پیدا میکنند. به علاوه احتمال این که به افسردگی روانی (psychotic depression) مبتلا شوند – حالتی که در آن بیمار رابطه خود را با واقعیت از دست میدهد - و یا دچار ناتوانیهایی عمده در حرفه یا اجتماع شوند بیشتر است.
از علائم شایع افسردگی ناشی از اختلال دو قطبی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
• احساس ناامیدی، ناراحتی و پوچی
• تحریک پذیری و زود رنجی
• تغییرات وزنی یا اشتهایی
• مشکلات خواب
• ناتوانی در لذت بردن
• مشکلات تمرکز و حافظه
• خستگی یا کمبود انرژی
• احساس گناه یا بیارزش بودن
• کندی جسمی یا ذهنی
• تفکر در باره مرگ یا خود کشی
علائم و نشانههای دورههای ترکیبی
دورههای ترکیبی اختلال دو قطبی، هر دو علائم شیدایی یا شیدایی خفیف و افسردگی را دارد. ازجمله علائم شایع دورههای ترکیبی میتوان به افسردگی همراه با آشفتگی، تحریک پذیری، عصبانیت، بیخوابی، حواسپرتی و پرش فکر اشاره کرد. انرژی زیاد و ناراحتی موجب میشود ریسک اقدام به خود کشی تا حد زیادی بالا برود.چهرههای متفاوت اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی نوع 1 (شیدایی و دورههای ترکیبی) – مشخصه این نوع شیدایی - افسردگی که نوع کلاسیک این بیماری است حداقل داشتن یک دوره شیدایی یا دوره ترکیبی است. معمولاً اختلال دو قطبی نوع 1 حداقل یک دوره افسردگی دارد.اختلال دو قطبی نوع 2 (شیدایی خفیف و افسردگی) - در اختلال دو قطبی نوع 2، فرد دورههای کامل شیدایی را تجربه نمیکند بلکه در عوض بیماریاش شامل دورههای شیدایی ضعیف و افسردگیهای شدید است.
ادوارى خویى یا Cyclothymia (شیدایی خفیف و افسردگی ملایم). این نوع ملایمتر از اختلال دو قطبیایست که شامل سیکل تغییرات خلقی میشود. بااینحال شدت علائم کمتر از افسردگی یا شیدایی کامل است.
درمان اختلال دو قطبی
در صورتی که علائم این اختلال را در خود یا دیگری مشاهده کردید، برای دریافت کمک تأخیر نکنید. نادیده گرفتن مشکل آن را بهبود نخواهد بخشید. در واقع چنین کاری مطمئناً موجب تشدید آن خواهد شد. زندگی کردن با اختلال دو قطبی درماننشده میتواند در همه چیز مشکل ایجاد کند، از محیط کاری گرفته تا ارتباطات فردی و سلامت جسمانی شما. تشخیص این مشکل و درمان آن در اولین فرصت میتواند از پیچیده شدن آن جلو گیری کند.مبانی درمان اختلال دوقطبی
اختلال دو قطبی نیازمند درمان طولانیمدت است. از آن جاییکه اختلال دو قطبی، یک بیماری مزمن است، ادامه فرآیند درمانی حتی زمانی که فرد احساس بهبود میکند ضروری است. اکثر مبتلایان به اختلال دو قطبی برای جلو گیری از بروز دورههای جدید و بروز مجدد علائم باید از درمانهای دارویی استفاده کنند.فرآیند درمان اختلال دو قطبی فراتر از مصرف دارو است. معمولاً صرف دارو به تنهایی برای کنترل کامل علائم اختلال دو قطبی کافی نیست. مؤثرترین استراتژی درمانی برای اختلال دو قطبی ترکیبی از دارو، تغییر سبک زندگی و دریافت حمایتهای اجتماعی است.
بهترین کار این است که فرد مبتلا درمان را با یک روان پزشک مجرب دنبال کند. اختلال دو قطبی موقعیتی پیچیده است. معمولاً تشخیص آن دشوار است و درمان آن نیز ساده نیست. به دلایل ایمنی، مصرف دارو همیشه باید با نظارت دقیق همراه باشد. روان پزشکی که در حوزه اختلال دو قطبی تخصص دارد میتواند به شما کمک کند تا فراز و نشیبهای این اختلال را کنترل کنید.
خود یاری در اختلال دو قطبی
گر چه کنار آمدن با اختلال دو قطبی همواره کار آسانی نیست؛ اما نباید اجازه داد این اختلال عنان زندگی فرد مبتلا را در دست بگیرد. برای اینکه یک فرد مبتلا بتواند به خوبی اختلال دو قطبی خود را تحت کنترل درآورد باید اقدامات هوشمندانهای انجام دهد. سبک زندگی و عادات روزانه تأثیر چشمگیری در خلق و خوی این افراد دارد. ازجمله اقداماتی که افراد مبتلا میتوانند در راستای کمک به کنترل بیماری خویش انجام دهند، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:کسب اطلاعات. باید سعی کنید تا جایی که میتوانید در مورد بیماری خود اطلاع به دست آورید. هر چقدر بیشتر بدانید، بهتر میتوانید به بهبود خود کمک کنید.
کنترل میزان استرس. از موقعیتهای پر استرس دوریکنید، حفظ تعادل زندگی و انجام فنهای آرامش بخشی مثل تنفس عمیق، یوگا و مدیتیشن میتواند در کنترل بیماری مؤثر باشد.
دریافت حمایت. داشتن افرادی که بتوان همواره از آنها حمایت دریافت کرد برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی بسیار حائز اهمیت است. سعی کنید عضو گروههای حمایتی شوید و یا با دوستان مورد اعتمادتان صحبت کنید. دریافت حمایت نشانه ضعف نیست و بدین معنی نیست که شما باری بر دوش دیگران هستید. در واقع اکثر دوستان از این که احساس کنند مورد اعتماد قرارگرفتهاند و محرم حرفهایتان شدهاند خشنود میشوند.
داشتن انتخابهای صحیح. خواب کافی و مناسب، تغذیه سالم و ورزش میتواند به تثبیت خلق و خوی شما کمک کند. به خصوص داشتن برنامهای منظم برای خواب اهمیت زیادی دارد.
نظارت خلق و خو. شما باید به علائم و نشانههای خود توجه کنید و مراقب نشانههایی که حاکی از خارج شدن از کنترل هستند باشید تا بتوانید مشکل را پیش از آنکه شروع شود برطرف کنید.
اختلال دو قطبی و خود کشی
مرحله افسردگی اختلال دو قطبی اغلب بسیار حاد است و خود کشی اصلیترین خطر موجود در این دوره است. در واقع احتمال اقدام به خود کشی در افرادی که از اختلال دو قطبی رنج میبرند، بسیار بیش از کسانی است که به افسردگی عادی مبتلا هستند. به علاوه خود کشی این افراد بسیار پرخطرتر و کشندهتر است.خطر اقدام به خودکشی در آن دسته از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی که مکرراً دورههای افسردگی یا دورههای ترکیبی را تجربه میکنند، سابقه سوء مصرف الکل یا مواد مخدر داشتهاند، سابقه اقدام به خود کشی در خانواده خود داشته و یا در مراحل اولیه بیماری خود هستند بسیار بالاتر است.
ازجمله علائم هشدار دهنده اقدام به خود کشی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
• صحبت در باره مرگ،
• آسیب به خود و یا خود کشی
داشتن رفتاری بیپروا، گویی که فرد آرزوی مرگ دارد
• احساس ناامیدی و بیپناهی
• احساس بیفایدگی و بیارزشی یا سربار دیگران بودن
• انجام کارهایی بهمنظور خدا حافظی
• تلاش برای دسترسی به سلاح یا داروهایی که میتواند برای خود کشی به کار رود
دلایل و علائم اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی یک دلیل واحد ندارد. به نظر میرسد برخی از افراد به لحاظ ژنتیکی در معرض ابتلا به این بیماری هستند، اما از سوی دیگر همه افرادی که از لحاظ ژنتیکی مستعد هستند به این بیماری دچار نمیشوند و این مطلب نشان میدهد که ژنها تنها دلیل بروز اختلال دو قطبی نیستند. مطالعه برخی از تصاویر مغزی مؤید آن است که مغز افراد مبتلا به اختلال دو قطبی دچار تغییرات فیزیکی میشود. تحقیقاتی دیگر مؤید وجود عدم تعادل انتقالدهندههای عصبی، عملکرد غیر طبیعی تیروئید، اختلالات ریتم شبانه روزی بدن و میزان بالای هورمون استرس در این گونه افراد است.اعتقاد بر این است که محیط اطراف و عوامل روحی و روانی نیز بر دچار شدن به اختلال دو قطبی تأثیر گذار است. این عوامل خارجی را میتوان محرک نامید. این محرکها میتوانند باعث شروع دورههای افسردگی یا شیدایی شده و یا علائم موجود را تشدید کنند. با این حال، بسیاری از دورههای اختلال دو قطبی بدون هیچ محرک مشخصی اتفاق میافتند.
استرس - وقایع اضطراب آور زندگی میتوانند در کسی که از لحاظ ژنتیکی مستعد اختلال دو قطبی است به عنوان محرک عمل کنند. این وقایع شامل تغییرات شدید یا ناگهانی میشوند - چه خوب باشند چه بد - وقایعی چون ازدواج، رفتن به دانشگاه در شهری دور، از دست دادن یک دوست، اخراج شدن و یا اسباب کشی و تغییر مکان زندگی.
سوء مصرف مواد – گر چه استفاده از مواد مخدر باعث بروز اختلال دو قطبی نمیشود، ولی میتواند موجب آغاز یک دوره شود و یا بیماری را تشدید کند. مواد مخدری مانند کوکائین، اکستازی، آمفتامین میتوانند باعث شروع دوره شیدایی شوند، در حالی که الکل و آرام بخشها میتوانند دوره افسردگی را آغاز کنند.
مصرف داروها - برخی داروها، به ویژه داروهای ضد افسردگی، میتوانند محرکی برای آغاز دوره شیدایی باشند. دیگر داروهایی که میتوانند موجب دوره شیدایی شوند عبارتاند از داروی رایج سرما خوردگی، سرکوب کنندههای اشتها، کافئین، کورتیکو استروئیدها و داروهای تیروئید.
تغییرات فصلی - دورههای شیدایی و افسردگی اغلب یک الگوی فصلی را دنبال میکنند. دورههای شیدایی اغلب در طول تابستان شایعترند و دورههای افسردگی در طول پاییز، زمستان و بهار متداولتر هستند.
محرومیت از خواب - کمبود خواب- حتی اگر در حد تنها چند ساعت نخوابیدن باشد میتواند موجب آغاز دورهی شیدایی شود.
نویسندگان: Melinda Smith, M.A. and Jeanne Segal, Ph.D. Last updated: June 2014 منبع مقاله :
متن منابع
/ج