نویسنده: سعید طلوعیان
وظایف نهادها در قبال نامگذاری سالها توسط رهبر انقلاب
نامگذاری سالها توسط رهبر معظم انقلاب از آغاز زعامت ایشان تبدیل به یک سنت شده است؛ چنانکه ایشان متناسب با نیازها و شرایط هر سال، در پیام نوروزی خود، عنوانی برای سالها مشخص میکنند. این نامگذاریها توانسته است توجه مسئولین و مردم را معطوف به مسائل مهم کشور در زمانهای مشخص، مطابق با نیازهای آن برهه جلب کند. اما با وجود این، نارساییهای بسیاری در عملی شدن محتوای نامگذاریها وجود دارد که بهمنظور مرتفع شدن، میباید ریشهیابی و آسیبشناسی شوند؛ چراکه هدف این نامگذاریها از سوی رهبر انقلاب، حرکت عملی به سمت اهداف مشخصشده است. اما از آنچه در طول سالیان متمادی شاهد آن بودهایم، چنین چیزی استنباط نمیشود. نارساییها و ضعفهای بزرگی مانع تحقق شعارهای انتخابشده برای سال بوده است. بنابراین یکی از ضروریترین کارها آسیبشناسی این وضعیت است تا در پرتو این کار، مشکلات و موانع برطرف شود و در آینده، نتایج بیشتری از سنت حسنهی نامگذاری سالها حاصل شود.
نخستین مطلب در بررسی مبحث نامگذاری سالها توسط رهبر انقلاب، توجه به این نکته است که چرا ایشان اقدام به این کار میکنند و دلیل و فلسفهی این کار چه چیزی است؟
پاسخهای مختلفی برای این سؤال میتوان ارائه کرد؛ از جمله اینکه یکی از اهداف این کار، تمرکز تواناییها و ظرفیتهای کشور، نهادها، مسئولین و مردم به مهمترین و محوریترین نیاز کشور است تا با تجمیع ظرفیتها و معطوف کردن همهی تواناییها به یک امر مهم، بتوان در آن حوزه، اقدامات قابل توجهی انجام داد و از تشتت و تفرق نیروهای کشور جلوگیری کرد. چنانکه مشاور عالی رهبری، دکتر حدادعادل نیز در مصاحبهای فلسفهی این کار را چنین توضیح میدهد: «به نظر میرسد فلسفهی این کار جلب توجه مردم به یک ارزش و همینطور در نقطهی مقابل آن، به یک مشکل است. بر این اساس، رهبری با اطلاعات و گزارشهایی که از سراسر کشور دریافت میکنند، مطالعات و تجربهای که دارند، درک و دریافتی که از معارف اسلامی و قرآنی و مفاهیم انسانی دارند و نیز اشرافی که به مسائل کشور دارند، هر سال ملت را به یک موضوع توجه میدهند.»(1)
بنابراین نخستین فلسفهی نامگذاری سالها، توجه دادن مسئولین و مردم به مهمترین نیازها و برنامههای محوری کشور در طی یک سال است.
علاوه بر این، رهبر انقلاب با مشخص کردن اولویتهای کشور در نام سالها، نوعی از سیاستگذاری کلان را نیز برای کشور انجام میدهند. مقام رهبری طبق قانون اساسی، وظیفهی سیاستگذاری کلان و مشخص کردن خطمشیهای کلی نظام و کشور را نیز برعهده دارند. در حقیقت، رهبری با اشراف و آگاهی از کلیت مسائل، شرایط و نیازهای کشور، اقدام به این کار میکنند. مثلاً وقتی عنوان انتخابی برای چند سال اخیر را مرور میکنیم، درمییابیم که مهمترین عنصر در عناوین این سالها، توجه به اقتصاد، فرهنگ اقتصادی مردم و شرایط و وضعیت اقتصادی کشور است.
بنابراین خطمشی کشور میباید براساس این سیاستها، مهمترین اولویتهای خود را مرتفع کردن موانع و مشکلات بخش اقتصاد و فرهنگ قرار دهد. رهبری براساس اطلاعاتی که در دست دارند، با توجه به ارزیابیهای انجامشده و همچنین با توجه به جایگاه راهبری خود، مجموعهای از عوامل و فاکتورهای لازم برای ترسیم برنامهی کلی کشور در اختیار دارند. بنابراین براساس این مواد خام، اقدام به ریلگذاریهای عملیاتی و کلان برای کشور مینماید.
کارکرد دیگر نامگذاری سالها برای نهادهای گوناگون این است که هر نهاد و سازمان اجرایی، کلیت برنامهها و سیاستهای خود را بر محور نام سال سازماندهی کند تا مجموع فعالیتها، پروژهها و سیاستهای کشور در یک مسیر مشخص و برنامهریزیشده طی شود و نتایج بهتری حاصل شود.متأسفانه در بسیاری از مواقع علت تأثیر کم و ناچیز برنامههای اجرایی توسط نهادهای دولتی، این نکته است که هرکدام از برنامههای اجرایی و نهادها راه خود را میروند و هیچگونه برنامه و هماهنگی خاصی با یکدیگر ندارند. این اتفاق باعث میشود تا نتایج محدود و منقطع از هم حاصل شود. بنابراین میتوان با سامان دادن همهی نهادهای کشور حول یک مفهوم، از هدررفت منابع و تواناییهای کشور کاست و با همافزایی برنامههای مختلف، نتایج بهتری به دست آورد.
شعاری شدن نام سالها
در رابطه با کارکرد نامگذاری سالها، باید به نقاط ضعفی دربارهی این موضوع اشاره کرد؛ نکاتی که موجب شده است این کار نتایج قابل پیشبینی خود را کسب نکند و عنوان سالها صرفاً در حد یک نامگذاری باقی بماند. برخورد شعاری نهادها و سازمانهای مختلف در کشور، یکی از این موارد است. هرساله شاهد هستیم که بهمحض اعلام عنوان سال توسط رهبر فرزانهی انقلاب، نهادهای مختلف بهمنظور ترویج آن بنرها و تابلوهای زیادی را تهیه و در معابر، خیابانها و مکانهای مختلف اداری نصب میکنند یا اینکه کتابهای شعاری و بیمحتوا و غیرعلمی فراوانی در این زمینهها چاپ میشود و یا اینکه هرکسی سخنرانی و صحبتهای خود را با بحثی غیرتخصصی و غیرکارشناسانه با توضیحاتی دربارهی عنوان سال مورد نظر شروع میکند. این وضعیت باعث میشود که نامها و عناوین از محتوا تهی شده و حالت صرفاً شعاری به خود بگیرند.این فرایندها حتی واکنش و گلایهی رهبر انقلاب را نیز در پی داشته است. چنانکه محمدرضا باهنر در روایت خود از جلسهی جامعهی اسلامی مهندسین با مقام معظم رهبری چنین میگوید: «رهبری در این جلسه خطاب به من و جامعهی مهندسین حاضر گفتند که من بیش از یک هزار بار واژهی اقتصاد مقاومتی را از زبان مسئولان شنیدهام، ولی عملی متناسب با آن ندیدهام.»(2) اعلام شعاری نامگذاری سال از سوی سازمانهای دولتی را میتوان به وضعیتی تشبیه کرد که در آن ناخدای کشتی برای حرکت کشتی دستور میدهد «بادبانها را بکشید» و عوامل و مسئولین کشتی بهجای کشیدن بادبانها، همگی همان سخن ناخدا را تکرار میکنند و مدام میگویند بادبانها را بکشید.
علاوه بر اینها، آسیب دیگری که این وضعیت ایجاد میکند این نکته است که چون اکثریت محتواها و کارهایی که دربارهی نام سالها میشود، حالت تبلیغی و شعارگونه دارد، کارهای علمی معدود تولیدشده در این حوزه هم توسط مخاطب با این چوب رانده میشود و تروخشک با هم میسوزند و حتی کارهای عالمانه و دقیق انجامشده نیز به ثمر نمیرسند؛ یعنی از یک طرف شعاری شدن، مانع از پرداخت علمی بهعنوان سالها میشود و کسانی به این کار میپردازند که نباید و از سوی دیگر، کارهای دقیق و علمی در لابهلای این همه شعار و دیوارنویسیها گم میشوند و دیده نمیشوند.
چه باید کرد؟
وضعیتی که شرح داده شد، یک آسیبشناسی از روندی بود که فعلاً گریبانگیر نامگذاری سالها از سوی رهبر انقلاب شده است. شرح نبایدهایی بود که میباید از تکرار آنها جلوگیری کرد. ادامه یافتن این وضعیت باعث خواهد شد که هیچ نتیجهای از سنت حسنهی نامگذاری سالها حاصل نشود. بنابراین ابتداییترین کار این است که از این روند جلوگیری شود.اما مسئولیت کار بر روی شعار سال برعهدهی چه کسی است؟ در نخستین قدم و قبل از هر اقدام عملی، نخست میباید کار علمی و فکری دربارهی شعار سال انجام گیرد. وظیفهی این کار بر دوش نهادهای علمی و سازمانهای فکری کشور است. در درجهی اول باید از اساتید دانشگاهها دعوت به عمل بیاید تا کار مطالعاتی و علمی بر روی نام سال انجام دهند و حاصل مطالعات خود را در قالب برنامههای مختلف به نهادهای اجرایی کشور تحویل دهند تا نهادهای اجرایی، نقشهی راهی برای اقدامات عملی در زمینهی نام سال داشته باشند. این کار میتواند در قالب همایشهای علمی و سمینارهای مختلف دانشگاهی و حوزوی در ابتدای سال برگزار شود و از نتایج و مقالات آنها در طول سال استفاده شود.
نهادهای دیگری که باید به تولید فکر و نظریه بپردازند، پژوهشکدهها و مراکز تحقیقات استراتژیک موجود در نهادهای مختلف نظام هستند. مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری و مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام دو مورد از مهمترین نهادهای موجود هستند. متأسفانه هیچکدام از این دو مرکز هیچگاه به این موضوع نپرداختهاند و چنین موضوعی برای آنها محلی از اعراب نداشته است. این در حالی است که مسئولیت این کار اساساً برعهدهی چنین نهادهایی است. متأسفانه در طول سالیان متمادی، هیچ کار مثبتی دربارهی ضروریات علمی کشور ندیدهایم. حتی در مواردی مشاهده میکنیم که نهادهای تصمیمساز نظام، کاربرد جناحی پیدا کردهاند و بهجای پرداختن به دغدغههای ملی، به دغدغههای حزبی-جناحی خود میپردازند.
اقدام دیگری که میباید انجام شود، تشکیل اتاقفکرها و جلساتی بین قوای سهگانه بهمنظور هماهنگی اقدامات و برنامهها با محوریت نام سال است. نباید هر نهادی کارها و برنامهی خود را بهصورت ناهماهنگ با نهادهای دیگر انجام دهد. این کار علاوه بر موازیکاریهای احتمالی، ناهماهنگیها و نارساییهای زیادی نیز به وجود خواهد آورد. مثلاً هماهنگی قوهی مجریه با مجلس شورای اسلامی میتواند نتایج خوبی داشته باشد. قوهی مقننه میتواند با همکاری و همفکری با قوهی مجریه، راهگشای بسیاری از موانع باشد و همچنین قوانین مصوب مجلس در اینصورت سریعتر به مرحلهی اجرا میرسند.
پينوشتها:
1. بررسی علت نامگذاری سالها در گفتوگو با مشاور عالی رهبر انقلاب، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سید علی خامنهای (مدظلهالعالی)، 29 اسفند 1390.
2. گلایهی رهبر انقلاب از بیتوجهی به اجرای اقتصاد مقاومتی، خبرگزاری فارس، 30 بهمن 1393.
برهان
/ج