چرا رفتار، حالت ها و چهره هاي افراد متفاوت است ؟ چرا دو عضو يک خانواده مانند دو برادر يا دو خواهر، گاه حتي روحيه هاي متضاد دارند ؟ چرا يکي دوست دارد در اجتماع فعالانه حضور داشته باشد، اما ديگري انزوا را مي پسندد ؟ چرا فردي به آساني مشکلات خود را حل مي کند و ديگري کوچک ترين مشکل را نمي تواند تحمل کند ؟ يکي همکاري با ديگران را دوست دارد، ولي ديگري حتي نمي داند چگونه با ديگران همکاري کند ؟ و صدها پرسش که همه ي آنها به پرسشي کلي باز مي گردد: چرا مردم در زمينه هاي گوناگون متفاوت اند و روش همساني در زندگي ندارند ؟ به عبارت ديگر، عوامل مؤثر در بروز اين تفاوت ها چيست ؟
روان شناسان دو عامل را به منزله ي عوامل مؤثر در رشد مطرح مي کنند که آنها را عوامل زيستي و محيطي مي خوانيم. آنان بر اين باورند که عوامل بيولوژيکي و محيطي و به تعبير ديگر، وراثت و محيط، تعيين کننده ي همه ي رفتارها خواهند بود؛ در حالي که عامل ديگري نيز وجود دارد که بر برخي رفتارها حاکم است: اراده. بنابراين، مي توان گفت عوامل مؤثر بر رشد عبارت اند از وراثت، محيط و اراده، که هر يک را توضيح مي دهيم.
1. پايه هاي زيستي
انسان ها در ويژگي هاي ظاهري، شباهت ها و تفاوت هايي با يکديگر دارند که به وسيله ي وراثت از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود. اين حقيقت، يکي از بزرگترين نشان هاي آگاهي و قدرت پروردگار جهان است که ميلياردها آفريده ي او در عين داشتن اختلاف هاي رفتاري و ديگر ويژگي ها، شباهت هاي گوناگوني دارند که در قالب نژاد، مليت، خويشاوند و خانواده تجلي مي يابد.کشف قوانين بيولوژيک اين مسئله، يکي از موضوع هاي مورد علاقه ي زيست شناسان بود. آنان در اين باره مطالعه هايي انجام دادند که به دو رشته از علوم زيستي انجاميد:
1. « علم ژنتيک » (1) که به تبيين پايه هاي زيستي مي پردازد و در پي کشف سبب به وجود آمدن ويژگي هاي همانند و ناهمانند در انسان هاست؛
2. « ژنتيک رفتار » (2) که تشخيص افتراقي ميان جنبه هاي موروثي و غير موروثي رشد و تعيين مقدار تأثير عوامل ارثي است ايجاد تفاوت هاي نوعي ميان گونه هاي مختلف و تفاوت هاي فردي ميان افراد يک گونه را بررسي مي کند. (3) متخصصان در ژنتيک رفتار، بر خلاف آنچه تصور مي شود، بيشتر تفاوت هاي رفتاري بين انواع را مطالعه مي کنند؛ بدون آن که با مسائل وراثتي مانند ژن و کروموزوم سرو کاري داشته باشند. (4) در اين گونه موارد فرزند خوانده ها يا دو قلوها بررسي مي شوند. در اينجا علم ژنتيک يا موضوع وراثت رابر مي رسيم.
وراثت (5)
همان گونه که مي دانيد ميان افراد خانواده و خويشاوندان شباهت هايي وجود دارد که در افراد غير خويشاوند يا خانواده کمتر يک جا جمع مي شوند. اين شباهت ها از انتقال ارثي بين آنان حکايت دارد که آن را وراثت مي خوانيم. از اين روي، وراثت را مي توانيم چنين تعريف کنيم: « انتقال صفات از نسلي به نسل ديگر بدون يادگيري و آموزش ». در اين تعريف چند اصل به چشم مي خورد:1. انتقال ويژگي ها تنها از سوي پدر و مادر نيست، بلکه نسل هاي گذشته را نيز شامل مي شود؛
2. ويژگي هاي ارثي غير اکتسابي اند؛
3. همه ي عوامل ژنتيکي که هنگام انعقاد نطفه وجود دارد، در تعيين وراثت سهيم اند. (6)
دانشمندان در زمينه ي وراثت، پژوهش هاي فراواني انجام داده اند، اما با مطالعه ي گر گوريوجانس مندل (7) بر روي زايش گل ها و گياهان، در علم ژنتيک تحولي رخ داد. وي نظريه اي درباره ي انتقال صفات ارائه داد که با تکميل آن به دست گياه شناسان، به « قوانين مندل » (8) معروف شد. در پي کشف اين قوانين، مورگان (9) تحقيقات ديگري انجام داد که به کشف کروموزوم و ژن انجاميد. (10) امروزه علم ژنتيک در همه ي رشته هاي علوم حياتي، مانند پزشکي، کشاورزي و حتي علومي مانند روان شناسي گسترش يافته است. (11)
کروموزوم (12)
کروموزوم در لغت به معناي جسم رنگ پذير است و در اصطلاح به جسمي مي گويند که در هسته ي سلول قرار دارد و حامل ژن هاست. شمار کروموزوم هاي سلول هاي بدن انسان 46 عدد است که در همه ي افراد به طور ثابت وجود دارد و به صورت 23 جفت نشان داده مي شود. (13) هر جفت، وظايف ژنتيکي ويژه اي دارد که به جز جفت بيست و سوم بين زن و مرد تفاوتي وجود ندارد. جفت بيست و سوم در زنان شبيه XX و در مردان شبيه XY است که به دليل تعيين کننده بودن جنسيت، به کروموزوم جنسي معروف است. (14)گفتني است که سلول هاي موجود در بدن انسان به دو گروه تقسيم مي شود:
1. سلول هاي بدني که استخوان ها، ماهيچه ها و اندام هاي ظاهري و داخلي را تشکيل مي دهند؛
2. سلول هاي جنسي که وظيفه ي توليد مثل را به دوش دارند. سلول هاي جنسي مردان را اسپرم (15) و زنان را تخمک (16) مي نامند. (17)
عامل اصلي انتقال صفات از راه وراثت، ژن هايند. حامل ژن ها نيز جسمي به نام کروموزوم است. شمار آن در سلول هاي بدن انسان 46 عدد است که به صورت 23 جفت نشان داده مي شود.
زندگي انسان از زمان لقاح تخمک با اسپرم آغاز مي شود. پس از ورود اسپرم به تخمک، تخمک بارور شده، سلول واحدي را تشکيل مي دهد. در حقيقت هنگام لقاح، صفات ارثي تعيين، و طرح زيستي واحدي به نام موجود زنده ريخته مي شود. اين موجود زنده که از يک سلول جديد تشکيل شده، ويژگي هاي ژنتيکي خاصي دارد. اگر کروموزوم جنسي X مرد با کروموزوم X زن ترکيب شود، نوزاد، دختر، و اگر کروموزوم Y مرد با کروموزوم X زن ترکيب شود، نوزاد پسر خواهد بود. (18)1) اختلالات کروموزومي (20)
گفته شد که شمار کروموزوم هاي هر نوع، ثابت و مساوي است. اما گاهي به سبب اختلال در تقسيم کروموزومي، در شمار يا شکل کروموزوم تغييرهايي ايجاد مي شود که به آن ناهنجاري کروموزومي مي گويند. اين اختلالات گاهي در سلول هاي غير جنسي و گاه در کروموزوم هاي جنسي روي مي دهد. شکل هاي گوناگون از اين ناهنجاري ها عبارت اند از: 1. جا به جايي بخشي از کروموزوم؛ 2. حذف شدن بخشي از کروموزوم؛ 3. افزوده شدن بخشي به کروموزوم؛ 4. ترکيبي از سه نوع تغيير. (21) براي مثال، به دليل افزوده شدن يک کروموزم به جفت بيست و يکم، شخص به بيماري داون (22) مبتلا مي شود (23) که به آن در اصطلاح منگوليسم (24) مي گويند. همچنين اضافه شدن X غير جنسي به جفت بيست و سوم کروموزوم ها در مردان سبب عقب ماندگي ذهني کودک مي شود. (25)ژن (26)
ژن، در لغت به معناي تعيين کننده و در اصطلاح، حامل وراثت و عامل تعيين کننده ي اصلي انتقال صفات است. ژن ها عناصري شيميايي هستند که در امتداد کروموزوم ها به صورت دانه هاي تسبيح قرار دارند. اين ژن ها اطلاعات و برنامه هايي را دربردارند که ويژگي هاي بيولوژيک فرد، اعم از جنس، استخوان بندي، وضعيت ظاهري و هورموني و ديگر ويژگي هاي فرد را تعيين مي کنند. (27) در هر کروموزوم، به طور متوسط، حدود بيست هزار ژن جاي دارد؛ يعني در هر هسته ي سلول بدن انسان، حدود يک ميليون ژن وجود دارد که همه ي ميراث بيولوژيک شخص از سوي والدين و نسل گذشته اش در آنها خلاصه مي شود. (28)در روايت هاي معصومان ( عليه السلام ) نيز به اين مهم اشاره شده است. ايشان واژه ي « عرق » را عامل وراثت معرفي و توصيه فرموده اندکه به قانون وراثت توجه کرده، از آن غافل نباشيم. در روايتي، امير مؤمنان ( عليه السلام ) مي فرمايند: « سجاياي اخلاقي، دليل پاکي وراثت و ريشه ي خانوادگي است ». (29) در جنگ جمل، زماني که محمد حنيفه ( يکي از فرزندان حضرت علي ( عليه السلام )) علم دار لشکر بود، به سبب ضعف و ترس نتوانست پيشروي لازم را داشته باشد. هنگامي که حضرت نزديک او رسيدند، فرمودند: « اين ضعف و ترس را از مادرت به ارث برده اي ». (30)
ژن هاي غالب (31) و مغلوب (32)
چرا رنگ چشم برخي از فرزندان با رنگ چشم والدينشان متفاوت است ؟ اگر کار ژن ها انتقال صفات از والدين به فرزندان است، پس چرا در برخي موارد اين انتقال صورت نمي گيرد ؟ پاسخ اين پرسش را بايد در آرايش ژنتيک والدين جست وجو کرد.ژن ها دو گونه اند: ژن هاي غالب و مغلوب يا بارز و نهفته. در حقيقت، ژن هاي غالب و مغلوب به يکي از قوانين مندل باز مي گردد. بر پايه ي قانون مندل، برخي ژن ها بيشتر براي ظهور قدرت دارند و برخي کمتر. بدين ترتيب، اگر ژني در مقابل خود، ژن غالب يا بارزي از همان صفت و ويژگي داشته باشد، آن ژن نهفته، غيرفعال و مغلوب خواهد بود. اما اگر همين ژن نهفته، در برابر خود ژن بارزي نداشته باشد، ويژگي مربوط به خود را ظاهر مي سازد. (33) بنابراين، مي توان گفت صفتي که تنها با يک ژن آشکار شود، صفت غالب و صفتي که ظهورش به وجود دو ژن ( يک ژن از پدر و يک ژن از مادر ) بسته است، صفت مغلوب ناميده مي شود. (34) با توجه به اين مقدمه مي توان دريافت که چگونه فرزندان يک خانواده با هم شباهت يا اختلاف دارند و چگونه ويژگي اي در آنان ديده مي شود که در والدين يا اجداد نزديک آنان يافت نمي شود.
براي روشن شدن مطلب به اين مثال توجه کنيد: اگر موشي سفيد با موشي خاکستري جفت گيري کند، همه ي موش هاي نسل نخست خاکستري خواهند بود. رنگ خاکستري، صفت غالب و بارزي است که در همه ي افراد نسل نخست ظاهر مي شود و رنگ سفيد به منزله ي صفت مغلوب يا نهفته ظاهر نمي شود. گر چه همه ي افراد اين نسل خاکستر اند، صفت سفيدي را نيز در خود دارند. حال اگر موش هاي نسل دوم با هم جفت گيري کنند، ترکيب آنها چنين خواهد بود: و يک چهارم سفيد خالص. بنابراين، در اين نسل سه چهارم موش ها خاکستري، و يک چهارم سفيد خالص اند. در نسل سوم، موش هاي سفيد خالص، به طور صد در صد موش هاي سفيد خالص به دنيا مي آورند؛ همان گونه که موش سياه خالص نيز صد در صد موش هاي سفيد خالص به دنيا مي آورد، ولي باقي موش ها مثل نسل دوم، يک چهارم سفيد خالص، يک چهارم خاکستري خالص و دو چهارم دو رگه خواهند بود. امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايند: « چون خداوند بر آفرينش انساني اراده کند، ميان او و هر صورتي که از پدرش تا حضرت آدم ( عليه السلام ) وجود دارد، جمع مي کند. سپس او را به يکي از صورت ها مي آفريند. پس کسي نبايد بگويد: اين فرزند به من يا يکي از پدرانم شباهت ندارد ». (35)
در روايت ديگري آمده، شخصي نزد پيامبر اکرم ( صل الله عليه عليه و آله و سلم ) آمد و از شباهت نداشتن فرزندش به خويش و اجدادش شکايت داشت. حضرت در پاسخ چنين فرمودند: « ... ميان او و حضرت آدم 99 عرق وجود دارد که همه ي آنها در نسب فعال اند. وقتي نطفه در رحم قرار گرفت، اين عرق ها به اضطراب در مي آيند و نطفه درخواست تشبه به يکي از آنها را مي کند. اين فرزند از عرق ها ( ژن ها ) يي است که اجدادت و اجداد اجدادت آن را درک کرده اند... ». (36) در پايان بر برخي از صفات غالب و مغلوب اشاره مي شود:
صفات مغلوب ( نهفته ) |
صفات غالب ( بارز ) |
چشمان خاکستری رنگ |
چشمان قهوه ای رنگ |
2. محيط
گفتيم که يکي از عوامل مؤثر در رشد، محيط است. محيط به منزله ي عامل موثر در رشد معناي ويژه اي دارد و به همه ي عواملي گفته مي شود که خارج از وجود فرد بوده، از آغاز انعقاد نطفه تا هنگام تولد و سپس تا مرگ، انسان را فرا گرفته، بر او تأثير مي گذارند يا از او تأثير مي پذيرند. (37) به تعبير ديگر، محيط هر امري است که انسان را احاطه کرده است. بر پايه ي اين تعريف مي توان محيط را به دو بخش تقسيم کرد. (38) محيط پيش از تولد و محيط پس از تولد، که هر يک از توضيح مي دهيم:محيط پيش از تولد
گر چه عوامل محيطي پيش از تولد محدود است، بر موجود درون رحم بسيار تأثير دارد و غفلت از آن، گاهي خسارت هاي جبران ناپذيري در پي دارد. عواملي که بر رشد در محيط پيش از تولد مؤثرند عبارت اند از: مواد غذايي، بيماري هاي مادر، سن مادر، سيگار، مواد مخدر، الکل، داروهاي شيميايي، اکسيژن، حرارت، حالات رواني مادر، تشعشعات راديو اکتيو و اختلالات خوني، که برخي از آنها را توضيح مي دهيم:عوامل مؤثر در رشد
1. مواد غذايي
يکي از شرايط آغازين سلامت نوزاد، تغذيه ي کافي و لازم مادر است. پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند: « وقتي جنين در شکم مادر قرار گرفت، ... دست هايش روي پيشاني، و چانه ي او مانند شخصي اندوهناک، روي زانوهاست. پس او چون اسيري است که به وسيله ي رشته اي از ناف خود به ناف مادرش مربوط است و به وسيله ي آن، تا زماني که براي تولد او معين شده است، از خوردني ها و آشاميدني هاي مادر استفاده مي کند ». (39)آنچه مهم است اينکه مواد غذايي هم از جنبه ي کيفي و هم از جنبه ي کمي در رشد جنين تأثير بسزايي دارد. همچنين تغذيه ي ناقص ممکن است در رشد جنين اختلال ايجاد کند. براي مثال، کمبود يد در مواد غذايي موجب ضخيم شدن غده ي تيروئيد مي شود که کاهش تيروکسين را پس از تولد در پي خواهد داشت، يا کمبود کلسيم سبب اختلال در استخوان ها مي شود. بنابراين، زنان باردار بايد از خوردن غذاهايي چون شير، سبزيجات، ميوه، گوشت، ماهي و پرندگان ضروري است. (40) در روايت هاي اسلامي نيز درباره ي نوع ميوه و غذا براي زنان باردار سفارش شده است. براي مثال، از امام صادق ( عليه السلام ) نقل کرده اند: « اگر فرزند زيبا مي خواهيد، به بخوريد ». (41)
همچنين داروهاي شيميايي به طور قطع بر جنين تأثير مي گذارد؛ زيرا مواد شيميايي از راه جفت وارد بدن جنين شده، رشد او را به خطر مي اندازد. براي مثال، مصرف منظم آسپرين، با کم وزني هنگام تولد، مرگ نوزاد. براي مثال، مصرف منظم آسپرين، با کم وزني هنگام تولد، مرگ نوزاد، رشد حرکتي ضعيف تر و نمره هاي هوشي پايين تر در آغاز کودکي ارتباط دارد. مصرف زياد داروهاي آرام بخش نيز در رشد مغز جنين اختلال ايجاد مي کند. (42)
2. حالات رواني مادر
گرچه بر حسب ظاهر، ميان مادر و جنين ارتباط عصبي وجود ندارد، وضعيت عاطفي و هيجاني مادر تأثير بسزايي، بر جنين مي گذارد. بنابراين، بايد عواملي که بر حالات روحي و رواني مادر تأثير مي گذارد، جست و جو کنيم. خوش حالي، ناراحتي، ترس و مانند آن بر نوزاد درون رحم به طور محسوسي اثر دارد. اختلافات خانوادگي، فعاليت هاي بيش از حد مادر و مشکلات اقتصادي و شغلي، از جمله عواملي اند که به وضعيت عاطفي و هيجاني مادر لطمه وارد مي کنند. پژوهش ها نشان داده است که فرزندان چنين مادراني حساس و کج خلق اند، و به اختلال در خواب و تغذيه دچار مي شوند. (43)3. سيگار
سيگار يکي از عوامل بالقوه ی مرگ انسان هاست و فرد را به بيماري هاي قلبي - عروقي و سرطان ريه دچار مي کند. همچنين استعمال سيگار سبب تنفس بد، تغيير رنگ دندان ها و بوي بد دهان شده، مرگ زود هنگام را در پي دارد. سيگار کشيدن زنان باردار ممکن است سبب کم شدن وزن نوزاد هنگام تولد، تأخير در رشد مغزي جنين، ابتلاي نوزاد به غده ي بدخيم و مرگ ناگهاني وي شود. (44)4. مواد مخدر
مصرف مواد مخدر از سوي مادران باردار، افزون بر زيان هايي که براي سيگار بر شمرديم، بر حالات عاطفي نوزاد نيز تأثير مي گذارد. روي گرداني و انزوا، جزو حالاتي است که در نوزاد مادران معتاد به مواد مخدر مي توان ديد. (45)5. الکل
عامل بسيار خطرناک ديگر براي جنين الکل است. اين عامل نيز مانند دو عامل سيگار و مواد مخدر، هم بر سيستم داخلي مادر و هم بر جنين تأثيرهايي منفي به جاي مي گذارد. (46) مصرف فراوان الکل ممکن است باعث نازايي شود. همچنين کودکان چنين مادراني به عقب ماندگي ذهني، اختلالات عصبي مرکزي و نابهنجاري چهره دچار مي شوند. (47) امامان معصوم ( عليه السلام ) نيز هشدار داده اند: با کساني که شراب مي نوشند ازدواج نکنيد. امام رضا ( عليه السلام ) در روايتي مي فرمايند: « به شراب خوار زن ندهيد. همانا هر کس به شراب خوار همسر بدهد، گويا آن دختر را به سوي زنا راهنمايي کرده است ». (48)محيط پس از تولد
محيط پس از تولد را به سبب گستردگي آن مي توان به دو بخش کلي تقسيم کرد: محيط طبيعي و محيط اجتماعي.محيط طبيعي
پژوهش ها نشان مي دهد که آب و هوا، منطقه ي جغرافيايي، نور، مسکن، خوراک و پوشاک از جمله عواملي اند که محيط طبيعي به شمار مي آيند. اين عوامل کم و بيش بر برخي از ويژگي هاي جسمي و شخصيتي فرد تأثير مي گذارند و از نظر اخلاقي، حالت هاي ويژه اي را در افراد ايجاد مي کنند. براي مثال، اغلب سخاوت و شجاعت در صحرانشينان، کسالت و تنبلي در محيط هاي گرم، علاقه به استقلال و بزرگواري در کوه نشينان، رضا و قناعت در محيط کشاورزي و علاقه به کوشش و کار در محيط هاي سردسير ديده مي شود. (49)از ديگر مصاديق محيط طبيعي، تغذيه است. سفارش بيش از اندازه ي متخصصان به تغذيه با شير مادر، اهميت موضوع را مي رساند. اين مهم در گفتار معصومان نيز به چشم مي خورد. (50) همچنين پس از دو سالگي در جهت ايجاد عادت هاي مناسب خوردن، توصيه هايي شده است که به برخي از آنها اشاره مي شود: 1. به تدريج و به آرامي غذاهاي جامد را به کودک بدهيد؛ 2. غذاي متفاوت و سالمي را تهيه کنيد و از ارائه ی تنقلاتي مانند پفک و چيپس خودداري کنيد؛ 3. رژيم غذايي غيرمتعارف فرزند نوپاي خود را بپذيريد. اگر کودک گوشت يا سبزي را رد مي کند و در مقابل، بادام زميني يا پنير را ترجيح مي دهد، آرام باشيد؛ 4. صحنه ي غذا خوردن ميدان نبرد نيست؛ او را به خوردن مجبور نکنيد؛ 5. اجازه دهيد غذاهاي سالم را انتخاب کند. (51)
محيط اجتماعي
محيط اجتماعي از خانواده اي کوچک آغاز مي شود و سپس محيط هاي بزرگ تر مانند مدرسه، جامعه و مؤسسه هاي علمي و غيرعلمي را دربر مي گيرد. روابط در هم تنيده ميان عوامل محيطي و کنش هاي متقابل ميان فرد و محيط اجتماعي، از جمله دلايل پيچيدگي روابط اجتماعي است. (52) در اينجا به برخي از عوامل مهم محيط اجتماعي مي پردازيم:خانواده
خانواده نخستين محيطي است که کودک با آن روبه رو مي شود و در آن بسياري از عادت ها، نگرش ها، آداب و رسوم و ارزش هاي اخلاقي و اجتماعي را مي آموزد. والدين نقشي اساسي در شکل دادن شخصيت کودک ايفا مي کنند. در حقيقت، خانواده نخستين و قديمي ترين محل ارتباط اجتماعي افراد به شمار مي آيد. (53)کودک به دليل سلسله نيازهايش، به خانواده، به ويژه مادر وابسته مي شود و مادر نخستين فردي است که با کودک به طور مستقيم ارتباط برقرار مي کند. نفوذ پدر و مادر در کودک تنها به جنبه هاي ارثي محدود نمي شود، بلکه چگونگي آشنايي و ارتباط کودک با بنيان هاي فرهنگي و تربيتي جامعه، به چگونگي ارتباط والدين و فرزندان وابسته است. (54) از اين روي، بيشترين مسئوليت تربيت فرزندان بر دوش والدين است. پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند: « خانه اي که از برنامه ي درست حکيمانه بي بهره باشد، ويرانه اي بيش نيست ». (55) بنابراين، بر اساس پژوهش هاي دانشمندان علوم تربيتي و جامعه شناسي، خانواده، بهترين محيط براي بربيت کودک است. ارتباط ميان والدين و کودکان از هر گونه ارتباط آنان با ديگر عوامل اجتماعي نيرومندتر است.
همسالان
پس از خانواده، همسالان مؤثرترين عامل محيطي در اجتماع اند. اين عامل از آن روي اهميت دارد که ويژگي هاي مشترک ميان آنان موجب الگو گيري آنان از يکديگر مي شود. همچنين همسالان به سبب درک يکديگر، زمان زيادي را در بيان عقايد، سليقه ها، روش هاي زندگي و به طور کلي جنبه هاي مثبت و منفي شخصيت خود مي گذرانند. از اين روي، دانشمندان علوم تربيتي به اين گروه توجه ويژه اي داشته اند و به تفصيل، ويژگي ها، شرايط و راهکارهاي مناسب را براي هدايت و اصلاح آنان بيان کرده اند.نقش همسالان با نقش خانواده متفاوت است. گر چه رابطه ي کودک با پدر و مادر عميق تر و بادوام تر از رابطه ي وي با همسالانش است. کنش هاي متقابل ميان همسالان، از آزادي و برابر نگري بيشتري برخوردار است. (56)
در منابع اسلامي نيز به اين مهم، بسيار توجه شده است؛ چنان که خداوند در قرآن مي فرمايد: « روزي که ستمکار، دو دستش را مي گزد و مي گويد: کاش با راهنمايي رسول راهي برگزيده بودم. اي کاش فلاني را دوست نمي گرفتم ». (57) اين آيه به نتايج رفاقت و معاشرت با بدان اشاره دارد. رسول اکرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند: « هر انساني از دين و روش دوست و هم نشيسنش پيروي مي کند »؛ (58) « کسي که خداوند خير او را مي خواهد، به او دوستي شايسته ارزاني مي کند، [ که ] اگر فراموش شد، به يادش آورد و اگر به يادش آورد، او را ياري دهد ». (59) همچنين امير مؤمنان ( عليه السلام ) دوست را بهترين ذخيره اي مي دانند که بدون آن، گويا فرد هيچ اندوخته اي ندارد. (60) در روايت ديگري، امام صادق ( عليه السلام ) سعادتمندترين مردم را کسي مي دانند که با مردم بزرگوار معاشرت داشته باشد. (61)
مراکز فرهنگي و مذهبي
از ديگر عوامل مؤثر در رشد، مراکز فرهنگي و مذهبي اند. منظور از اين مراکز، همه ي اجتماعاتي اند که به گونه اي با فرهنگ و مذهب ارتباط دارند. مدرسه، دانشگاه، مؤسسه هاي علمي، کانون هاي فرهنگي، کتابخانه، مسجد و حسينيه، از جمله مصاديق اين مراکزند.عواملي که در اين گونه مراکز مؤثرند عبارت اند از: محيط فيزيکي، برنامه هاي درسي و مذهبي، معلمان، مربيان، روحانيان، شاگردان و افرادي که به گونه اي در انتقال بخش بزرگي از فرهنگ، آداب و رسوم و روش هاي زندگي و يادگيري سهيم اند تا بتوانند جامعه را به سوي زندگي سالم و صالح راهنمايي کنند.
وسايل ارتباطي جمعي
از ديگر عواملي که بر رشد تأثير مي گذارند، وسايل ارتباط جمعي اند. راديو، تلويزيون، سينما، تئاتر، ارتباطات رايانه اي، مانند پست الکترونيکي و اينترنت و مطبوعات- اعم از مجله و روزنامه - در گسترش اطلاعات و جهت بخشيدن به افکار و احساسات، تأثير فراواني دارند.با پيشرفت فناوري در امر اطلاع رساني، مي توان گفت وسايل ارتباط جمعي يکي از آسان ترين و سريع ترين عواملي است که هر گونه دانشي را در قالب نوشتار، صوت و تصوير در اختيار مردم مي گذارد. بنابراين، تأثير پذيري از اين عامل، نقشي اساسي در زندگي ايفا مي کند.
عوامل محيطي از جنبه هاي گوناگون بر رشد فرد تأثير مي گذارد که مهم ترين آنها را مي توان در موارد زير خلاصه کرد: 1. تأثير بر رشد و شکوفايي استعدادها؛ 2. شکل و جهت دهي به رفتار؛ 3. الگو دهي؛ 4. آموزش؛ 5. انتقال ارزش هاي اخلاقي؛ 6. انتقال آداب و رسوم، ارزش ها و قانون هاي اجتماعي. (62)
پژوهشگران بر قدرت بيشتر تلويزيون در برابر ديگر رسانه ها تأکيد مي ورزند؛ چنان که با ورود يک دستگاه تلويزيون به خانه، تغييراتي در شيوه هاي رفتار افراد خانواده مي بينيم. از اين روي، توجه به چند نکته ضروري است:
از آنجا که معمولاً غذا کنار تلويزيون صرف مي شود و افراد خانواده، همراه تماشاي تلويزيون با يکديگر صحبت مي کنند، ارتباط آنان به کمترين حد مي رسد. بنابراين، والدين بايد زمان مفيدي را براي گفت و گو تدبير کنند؛ چرا که صحبت هاي کنار تلويزيون بريده بريده است و نمي تواند پيام هاي لازم را برساند.
والدين بايد زمان تماشاي تلويزيون بچه ها را محدود کنند تا آنان نتوانند براي مدت طولاني به اين کار سرگرم شده، از فعاليت هاي ديگر باز بمانند.
والدين بايد برنامه هايي را که فرزندان تماشا مي کنند، کنترل کنند تا از تقليد رفتارهاي خشونت آميز جلوگيري کنند. پژوهش ها نشان مي دهد که خشونت تلويزيوني، بچه ها را به رفتارهاي فيزيکي پرخاشگرانه تشويق مي کند و از حساسيت آنها به خشونت مي کاهد. همچنين، برخي برنامه ها اطلاعات مفيدي به کودکان مي دهد، در حالي که برخي برنامه ها، افکار و احساسات نامطلوبي را در آنان بر مي انگيزد.
حضور فعال والدين در تماشاي تلويزيون همراه با فرزندان، موجب مي شود تا آنان بتوانند برنامه ها را ارزيابي کنند. براي مثال، برخي از شخصيت هاي فيلم را مي توان نقد کرد. (63)
** تصوير
وراثت - محيط
کدام يک از دو عامل وراثت يا محيط مهم تر است ؟ اين پرسشي است که دانشمندان به آن پاسخ يک ساني نداده اند. و برخي بيشتر به وراثت اهميت داده اند، در حالي که برخي ديگر، عامل محيط را بر وارثات ترجيح مي دهند. اين اختلاف ميان دانشمندان اسلامي نيز وجود دارد. (64)گر چه در اينجا تأثير هر يک از دو عامل را جداگانه بيان کرديم، حقيقت آن است که در ديدگاه هاي دانشمندان معاصر به تعامل اين دو مي پردازند. براي مثال، وودورث (65) اثر وراثت و محيط را به مساحت مستطيل تشبيه مي کند و مي گويد: همان گونه که مساحت مستطيل بر طول هر يک از قاعده و ارتفاع متوقف است، رشد انسان نيز بر تعامل اين دو عامل متوقف است. (66) اگر دو بذر را از دو جنس در زميني با شرايطي مساوي بکاريم، از بذر خوب، محصول خوب و از بذر بد نامناسب، نتيجه ي نامطلوب به دست مي آيد. حال اگر يک نوع بذر را در دو خاک و با شرايطي متفاوت بکاريم، از خاک مناسب، محصولي خوب و از خاک نامناسب، محصولي نامطلوب حاصل مي شود.
از منابع اسلامي چنين بر مي آيد که برخي ويژگي ها مانند خلق و خو و رنگ پوست، بيشتر به واسطه ي عوامل ارثي تعيين مي شود؛ هر چند تأثير محيط نفي نمي شود. در برخي موارد، مانند هوش و استعداد، وراثت زمينه ساز است و عوامل محيط آنها را به فعليت مي رسانند. گاهي نيز تعامل اين دو، نقش تعيين کننده اي در رشد ندارند، بلکه عامل ديگري در اين زمينه نقش اساسي ايفا مي کند. اين همان اراده و انتخاب انسان است که آن را توضيح خواهيم داد.
3
. اراده
امتياز انسان بر ديگر موجودات و وجه تمايز او، داشتن اراده و اختيار است. توانايي ويژه ي انسان که بر اساس آن، فرد تأثيرهاي زيستي و محيطي را در تسلط خود در آورده، آگاهانه مسيري را براي رشد بر مي گزيند. روشن است که اعمالي چون ضربان قلب در قلمرو اختيار انسان نيستند و مراد از اراده، اعمالي است که از سر اختيار انجام بگيرد و انتخاب يک راه، از ميان مسيرهاي گوناگون است.با توجه به اينکه اراده از نهاد آدمي سر چشمه مي گيرد، نداشتن اراده در روح و روان انسان خلل ايجاد مي کند؛ زيرا در زندگي آدمي و مسير پيشرفت او موانعي است که جز با اراده نمي توان از آن ها گذشت. بنابراين، افرادي که نداي بي حالي، بي حوصلگي و نااميدي سر مي دهند، به راحتي نمي توانند از اين مسير بگذرند و اين اراده است که با پشتکار و مقاومت، آدمي را به مقصد مي رساند. از اين روي، برخي گفته اند: فرد با اراده، کسي است که هدفي معقول دارد که تا دستيابي به آن نااميد نمي شود و مشکلات، مانع پيشرفت او نخواهند شد. اراده به منزله ي آبشاري است که راه خود را از ميان سنگ هاي سخت و برنده باز مي کند و جلو مي رود. رهبران با اراده، هميشه راه خود را به سوي اهداف عالي باز مي کنند و سختي کار از پيشرفت آنان جلوگيري نمي کند.
بنابراين، هر چند تأثير وراثت و محيط- که بيشتر روان شناسان تنها به اين دو توجه کرده اند - بر رشد انسان انکار ناپذير است، عامل ديگري به نام اراده و اختيار نيز بر برخي رفتارهاي انسان حاکم است. رشد برخي از ابعاد انسان مانند بعد اخلاقي - معنوي، بدون رفتارهاي ارادي امکان پذير نيست؛ چرا که کمال و سعادت جادواني بشر با همين عمل اختياري او به دست مي آيد. (67) در حقيقت، اراده نقش تعيين کننده اي در ابعادي که رشد آن ها به رفتارهاي آگاهانه وابسته است، دارد.
پينوشتها:
1. genetics science.
2. behavioral genetics.
3. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص 182.
4. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology. p. 78.
5. Heredity.
6. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص 182.
7. Grdgor Johannes Mendel.
8. The Mendelian Laws.
9. Morgan.
10. Paul H. Mussen, Child Development and Personality, p. 42-43.
11. علي اصغر احمدي و محمد تقي فراهاني، روان شناسي عمومي، ص 57.
12. Chromosome.
13. گر چه شمار کروموزوم ها در هر نوعي ثابت است، شمار آنها در انواع گوناگون حيوانات متفاوت است؛ مثلاً در هر سلول يک موش 36 کروموزم و يک انسان 46 کروموزوم به طور ثابت وجود دارد ( عبدالله شفيع آبادي، مباني روان شناسي رشد، ص 26 ).
14. paul H. Mussen carmichael"s Manual of Child Psychology, p. 73-44.
15. Sperm.
16. Ovum.
17. عبدالله شفيع آبادي، مباني روان شناسي رشد، ص 25.
18. Peter K. Smith, Understanding Children"s Development,p. 33.
19. برگرفته از: ريتا ال. اتکينسون، زمينه ي روان شناسي هيلگارد، ترجمه ي محمد نقي براهني و ديگران، ج1، ص 124.
20. chromosomal abnormalities.
21. lbid, p. 22- 34.
22. Down.
23. E Mavis Hetherington& Ross D. Parke, Child Psychology, p. 62.
24. Mongolism.
25. پاول اس. کاپلان، روان شناسي رشد، ترجمه ي مهرداد فيروز بخت، ص 188.
26. Gene.
27. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد، با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص191.
28. علي اصغر احمدي و محمد نقي فراهاني، روان شناسي عمومي، ص 57.
29. حسن الاخلاق برهان کرم الأعراق ( عبدالواحد آمدي تميمي، غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص 340 ).
30. ادرکک عرق من امک ( محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج42، ص 98 ).
31. Dominant.
32. Recessive.
33. G. Great Fein, Child Development and Personality, p. 37-38.
34. پاول اس. کاپلان، روان شناسي رشد، ترجمه ي مهرداد فيروز بخت، ص 151.
35.ان الله تبارک و تعالي اذا اراد ان يخلق خلقا جمع کل صورة بينه و بين آدم ثم خلقه علي صورة احداهن، فلا يقولن احد لولده هذا لا يشبهني و لا يشبه شيئاً من آياتي ( محمد باقر مجلسي ، بحار الانوار، ج104، ص 93 ).
36. ميرزا حسين نوري طبرسي، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 14، ص 304.
37. سيد محمد باقر حجتي، اسلام و ت عليم و تربيت، بخش ا ول، ص 108.
38. محيط را به گونه هاي ديگري نيز تقسيم کرده اند؛ مانند محيط مادي و معنوي، يا محيط انساني و غير انساني. براي آگاهي بيشتر، ر. ک: همان، ص 106 - 108.
39. اذا وقع الولد في جوف امه... يداه علي وجنتيه و ذقنه علي رکبتيه کهيئة الحزين المهموم فهو کالمصرور، منوط بمعاء من سرته الي سرة فبتلک السرة يفتذي من طعام امه و شرابها الي الوقت المقدر لولادته ( محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج60، ص 352 ).
40. ر. ک: جواد فيض، من و کودک من، ص 41- 48.
41. ر. ک: محمد بن يعقوب کليني، فروع کافي، ج6، ص 357.
42. لورا اي. برک، روان شناسي رشد، ترجمه ي يحيي سيد محمدي، ج1، ص 127.
43. رضا کرمي نوري و عليرضا مرادي، روان شناسي تربيتي، ص 71.
44. ام . رابين ديماتئو، روان شناسي سلامت، ترجمه ي محمد کاوياني و ديگران، ج1، ص 113.
45. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص 304.
46. لورا اي. برک، روان شناسي رشد، ترجمه ي يحيي سيد محمدي، ج1، ص 130- 132.
47. ام. رابين ديماتئو، روان شناسي سلامت، ترجمه ي محمد کاوياني و ديگران ، ج1، ص 121.
48. لا يتزوج شارب خمر. فان من فعل فکأنما قادها الي الزنا ( محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج103، ص 272 ).
49. سيد محمد باقر حجتي، اسلام و تعليم و تربيت، بخش اول، ص 108، به نقل از ابن خلدون.
50. ر. ک: محمد باقر مجلسي، همان، ص 323- 324.
51. لورا اي. برک، روان شناسي رشد، ترجمه ي يحيي سيد محمدي، ج1، ص 189.
52. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش، به منابع اسلامي، ج1، ص 220.
53. E Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Chilld Psychology, p. 485.
54. محمد رضا شرفي، مراحل رشد و تحول انسان، ص 65.
55. ما من بيت ليس فيه شيء من الحکمة الا کان خرابا ( ابوعلي فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان، ج1، ص 659 ).
56. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology,p. 537.
57. وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً * يَا وَيْلَتَا لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِيلاً ( فرقان، 27- 28 ).
58. المرء علي دين خليله و قرينه ( محمد يعقوب کليني، اصول کافي، ج2، ص 75 ).
59. من اراد الله به خيرا رزقه خليلا صالحان ان نسبي ذکره و ان ذکره اعانه ( علي مشکيني، تحرير المواعظ العددية، ص 174 ).
60. الصديق افضل الذخرين و من لا صديق له، لاذخرله ( محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج5، ص 296 ).
61. اسعد الناس من خالط کرام الناس ( محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج74، ص 185 ).
62. براي آگاهي بيشتر، ر. ک: علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص 222- 224.
63. ر. ک: بارباراکي پولند، پرسش هاي والدين، پاسخ هاي متخصص، ترجمه ي شهره عبدالله، ص 157؛ شهلا اعرازي، خانواده و تلويزيون، ص 52.
64. براي آگاهي بيشتر، ر. ک: شهلا اعزازي، خانواده و تلويزيون، ص 227- 242.
65. Woodworth.
66. سيد محمد باقر حجتي، اسلام و تعليم و تربيت، بخش اول، ص 125.
67. براي آگاهي بيشتر، ر. ک: محمد تقي مصباح يزدي، خودشناسي براي خودسازي، ص 103- 108.
حقاني، ابوالحسن؛ (1390)، روانشناسي کاربردي(1)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ دوم