نويسنده: جمشيد خدادادي
هر گاه مزاج اصلي (1) يعني مادر زادي به خشکي گرايد، در همه ي سال هاي عمر جسم جوان مي ماند. اگر اين مزاج به سردي يا به تري گرايد، در همه ي سال ها به پيران مي ماند و جسمي که بدان سال رسد که مزاج سن او در آن ايام مانند مزاج اصلي باشد، حال او بد مي شود و به بيماري مي گرايد.
به عنوان مثال هر گاه مزاج اصلي گرم و خشک باشد، چون از حد کودکي بيرون آيد و به جواني رسد بدحال مي شود، از آن جهت که مزاج روزگار جواني هم گرم و خشک مي باشد و هر گاه دو مزاج گرم و خشک در جسمي پديد آيد، آن جسم بسيار از اعتدال دور مي شود.
هر جسمي که در عمر بدان سال رسد که مخالف مزاج اصلي او باشد در آن ايام نيک حال تر مي باشد. چنان که مزاج اصلي سرد و تر باشد، چون به جواني رسد معتدل مي شود از بهر آن که مزاج سال هاي جواني گرم و خشک مي باشد که ضد سردي و تري است.
اگر مزاج اصلي گرم و تر باشد، در کهنسالي نيک حال تر مي باشد؛ زيرا مزاج کهنسالي در قياس با مزاج سال هاي جواني سرد و خشک مي باشد و بدين سبب معتدل مي گردد.
شناسايي نشانه هاي مزاج معتدل و نامعتدل
مزاج معتدل و نامعتدل (2) به پنج روش معلوم گردد:1. اگر طبيب دست به اندام ها نهد، چون سخت گرم باشد در حالي که سببي آشکار در ميان نباشد، مزاج گرم است و اگر سرد باشد، مزاج سرد است و اگر معتدل باشد، مزاج معتدل است. به شرطي که شخص يبوست نداشته باشد.
2. طبيب بنگرد اگر گوشت اندام ها سخت باشد، مزاج خشک و اگر نرم باشد، مزاج تر است.
3. طبيب بنگرد اگر بر اندام ها گوشت و پيه برابر هم است، مزاج سرد و تر است و سردي و تري برابر يکديگر است. اگر چربي بيشتر است، سردي بر تري غلبه دارد و اگر گوشت بيشتر است، تري بر سردي غلبه مي کند. بسياريِ گوشت نشانه ي تري مزاج است و چربي اندک نشان گرمي مزاج است و هر گاه که گوشت و چربي هر دو اندک باشد، نشان گرمي و خشکي مزاج است. ماده ي چربي و فربهي چون در شخص قرين شود، مزاج سرد است.
4. طبيب به موي شخص بنگرد. موي از سه جهت نشاني مي دهد:
نخست از بسياري و کثيفي ( صخيم بودن ) و دوم از رنگ و سوم از جعدي و راستي.اگر بسيار است و کثيف، مزاج گرم؛ اگر اندک است و باريک، مزاج سرد؛ اگر هر دو معتدل باشد، مزاج معتدل است. اگر جعد است و بر هم شکسته، مزاج خشک است و اگر راست يا صاف است و ناشکسته، مزاج تر مي باشد. اگر هر دو معتدل است، مزاج معتدل است. اگر موي سياه است، مزاج گرم است. اگر سرخ يا اشقر ( سرخ موي ) است، مزاج معتدل است و اگر سرخي ميل به سفيدي و زردي دارد، مزاج سرد است.
5. طبيب در رنگ پوست نگاه کند، اگر سرخ است، مزاج گرم؛ اگر سپيد است، مزاج سرد؛ اگر رنگي تيره و گرفته دارد، سردي نيک غالب است و اگر سياه است، مزاج گرم و خشک دارد.
هر گاه که مزاج اندام ها همه با يکديگر برابر باشد، اندام ها نيز در کوچکي، بزرگي، سردي، گرمي، خوبي و زشتي با يکديگر برابر باشند و سينه پهن و رگ هاي فراخ و نبض عظيم و دلاوري و عضلات پيدا و گوشت سخت و رنگي که ميل به سياهي دارد يا به سرخي و بسياري موي و لاغري، اين همه نشان هاي گرمي و خشکي مزاج است. آنچه بر خلاف اين باشد نشان سردي و تري است و آنچه ميان اين دو باشد، معتدل است.
کليد:
براي شناخت عناصر اربعه و مزاج ها از جدول زير استفاده مي کنيم.براي شناخت طبع از کف دست استفاده مي کنيم. اگر کف دست ( در محل اتصال انگشتان به کف دست در وضع طبيعي بدون کشيدگي يا جمع شدن زيادي کف دست شبيه دست در قنوت ) بر آمده و نرم باشد، شخص طبيعت سرد و تر را دارد و عکس آن گرم و خشک است.
عناصر اربعه |
طبیعت |
اخلاط اربعه |
مزه ی دهان |
آتش |
گرم و خشک |
صفرا |
تلخ |
هوا |
گرم و تر |
خون |
شیرین |
آب |
سرد و تر |
بلغم |
ترش |
خاک |
سرد و خشک |
سودا |
شور |
پينوشتها:
1. ذخيره، باب سوم از گفتار دوم، ص 9.
2. همان منبع، باب هفتم از گفتار دوم، ص 10.
خدادادي، جمشيد، (1391)، خلاصه ي کليد ورود به طب قديم، تهران: مؤسسه نشر شهر، چاپ چهارم.
/ج