كنكاشي در علل گرايش نوجوانان به مصرف مواد مخدر
منبع:روزنامه كيهان زربيان و ساير نهادهاي اجتماعي براي آگاه ساختن قشر جوان از عواقب مصرف موادمخدر به مراتب سنگين تر از قبل مي شود. آمار نشان مي دهد بالاترين رقم سني معتادان در ايران را افراد 27-21 ساله تشكيل مي دهند. با توجه به اين موضوع، والدين و مربيان بايد سعي كنند با استفاده از روش ها و آموزش هاي لازم، بچه ها را از همان دوران كودكي و پيش از نوجواني با آثار زيان بار مصرف اين گونه مواد و اثرات و پيامدهاي ناشي از آن بر جسم و روان شان مطلع سازند.اغلب جوانان با گذر از دوران بلوغ و نوجواني دچار تغييرات جسمي- رواني گوناگوني مي شوند كه تاثيرات زيادي بر رفتارها و عكس العمل هاي هيجاني آنها نسبت به اطرافيان مي گذارد. احساس نارضايتي، عصبانيت، بي حوصلگي، مخالفت، مبارزه جويي، عدم همكاري، بي اعتنايي و عيب جويي از جمله بدخلقي هايي است كه زندگي نوجوانان را دشوارتر از پيش مي كند. در مواردي اين ويژگي هاي رفتاري- اخلاقي- نوجوانان به گونه اي است كه آنان را شديدا مستعد آلوده شدن به انواع كجروي ها و آسيب هاي اجتماعي مي كند. اين نوجوانان ارزش ها و معيارهاي اخلاقي والدين شان را كمتر مي پذيرند و بيشتر درصدد يافتن استقلال و اثبات خويشتن اند.
¤ عوامل موثر در اعتياد جوانان
تحقيقات نشان مي دهند، افرادي كه به انواع موادمخدر اعتياد پيدا كرده اند، اغلب اولين تجربه شان را به صورت تفريحي و در دوران نوجواني كسب كرده بودند و به تدريج اعتياد آنان، از حالت تفريح خارج شده و با تكرار و زياد شدن ميزان مصرف، معتاد شده اند. از آن جايي كه مصرف موادمخدر هميشه رو به افزايش است، نوجوان نيز ابتدا با مقداري كم شروع مي كند و چون با گذشت زمان، مقدار كم اوليه نياز جسمي او را تامين نمي كند، مجبور مي شود يا مقدار مصرف را افزايش دهد و يا فاصله زماني مصرف را كوتاه تر كند كه در نهايت منجر به وابستگي شديد او به مواد و اعتياد او مي شود. در نظر داشته باشيد، رهايي از تجربيات منفي مكرر بسيار دشوار و طاقت فرسا است. گروهي ديگر از جوانان و نوجواناني كه شروع به مصرف موادمخدر مي كنند، اظهار مي دارند كه براي فرار از مشكلات و مسائل زندگي روزمره و داشتن احساسي بهتر از احساس فعلي شان دست به اين كار زده اند. به طور كلي، عوامل متعددي موجب اعتياد جوانان مي شوند كه مهمترين آنها عبارتند از:
1-زمينه هاي خانوادگي: الگوهاي نامناسب رفتاري اطرافيان منجر به تقليد كوركورانه نوجوانان از آنان مي شود. سيگار كشيدن، نوشيدن الكل، اعتياد به موادمخدر و ساير كجروي هاي اخلاقي در خانواده موجب بدآموزي و زمينه سازي براي شروع انحرافات و آسيب هاي اجتماعي در بچه ها (اعم از كودك و نوجوان) مي شود. در چنين خانواده هايي نوجوانان به جاي اين كه به فكر انجام فعاليت هاي مثبت و سازنده باشند، مدام درصدد يافتن راه هايي براي مقابله با آثار اين بحران ها هستند و در بدترين شرايط نيز خود درگير آن مي شوند.
2-فقر مادي خانواده: به رغم اين كه بين فقر مادي و اعتياد به موادمخدر هيچ ارتباطي وجود ندارد، ولي عامل مهمي در معتادشدن جوانان جامعه است، زيرا به دليل فقر و نداري امكان دسترسي به بسياري از امكانات آموزشي را از دست مي دهند و هيچ تخصص و حرفه اي پيشه نمي كنند و در نتيجه در بازار كار سهم عمده اي ندارند. همين امر موجب كشيده شدن گروهي از جوانان به سمت و سوي فروش موادمخدر و امكان استفاده از آن قرار مي گيرند.
3-عدم آگاهي و كم سوادي: افرادي كه از سواد و تحصيلات كمتري برخوردارند، آسيب پذيرتر از افرادي هستند كه نسبت به مضرات و تاثيرات سوء موادمخدر آگاهي دارند. هرچند نمي توان ميزان تحصيلات افراد را عاملي براي مصرف اين گونه مواد دانست، اما تحقيقات بسياري نشان مي دهند كه هرچه سواد و ميزان تحصيلات قشر جوان بالاتر باشد، كمتر به اعتياد و استفاده از مواد روي مي آورند. براساس آمار 66 درصد افراد معتاد، سوادي در سطح ابتدايي و كمي نيز در سطح متوسطه داشته اند.
4-اختلافات خانوادگي: آمارها نشان مي دهند، نوجواناني كه والدين شان دچار مشكلات و مسائل اخلاقي- رفتاري هستند، بيشتر در معرض خطر اعتياد و مصرف موادمخدر هستند. مشكلات رفتاري خانوادگي منجر به عدم امنيت و فشار رواني بر جوانان و نوجوانان مي شود و آنان را از محيط امن خانواده دور مي سازد. همين امر موجب ارتباط بيشتر او با دوستان و گاه افراد مسئله داري مي شود كه زمينه ساز بسياري از مسائل اجتماعي بعدي مي شوند.
5-خصوصيات و ويژگي هاي جوانان و نوجوانان: در خيلي از موارد مشاهده مي شود، نوجوانان و جواناني كه مضطرب، پريشان، افسرده و منزوي هستند، مرتب دچار شكست هاي گوناگون تحصيلي- اجتماعي مي شوند و عزت نفس، خويشتن داري و اعتماد به نفس شان را از دست مي دهند و به سيگار، الكل، موادمخدر و... به عنوان مفري براي رهايي از اين مشكلات روي مي آورند.
6-فشار دوستان و هم سالان: گروهي از نوجوانان به دليل سازگاري با دوستان و همسالان شان و يك رنگ شدن با آنها چنان موجوديت فردي- خانوادگي خود را فراموش مي كنند كه در برابر هر تقاضايي سر تسليم فرود مي آورند. هرچه روابط بين والدين و فرزندان نوجوان شان كاهش يابد، ارزش همسالان و روابط گروهي براي آنان بيشتر مي شود.
¤ نقش خانواده در آگاه سازي جوانان و نوجوانان
براي پيشگيري از عادات و رفتارهاي منفي و غيرسالم جوانان و نوجوانان، هيچ گاه نبايد صبر كرد تا آنان با چنين مشكلاتي درگير شوند و آن گاه درصدد يافتن راه حل و شيوه مقابله با آن برآيند. از طرف ديگر، با ناديده گرفتن و يا انكار واقعيات موجود، نه تنها نمي توان مشكلي را حل كرد، بلكه فرصت يافتن راه حل هم از دست مي رود. بهاي پيشگيري موثر از اعتياد جوانان، همانا هوشياري هميشگي والدين و اعضاي موثر خانواده است.
نتايج تحقيقات بي شماري نشان مي دهند، نوجوانان و جواناني كه ارتباط صميمانه و نزديكي با اعضاي خانواده شان دارند و از بودن در جمع آنها احساس رضايت و شادي مي كنند، كمتر به دنبال رفتارهاي ناسالم مي روند. از جمله راهكارهاي موثري كه والدين مي توانند به منظور پيشگيري از اعتياد جوانان و نوجوانان به مصرف موادمخدر به كار بندند، عبارتند از:
- معيارهاي «خوب بودن» و «بد بودن» را به فرزندان شان ياد بدهند. ارزش هاي پسنديده اخلاقي، رفتارهاي مناسب اجتماعي، انتظارات جامعه از يك نوجوان مسئول، اهميت رشد و بالندگي نوجوان براي پيشرفت اجتماعي كه در آن زندگي مي كند و... را به آنها بياموزند.
- در برابر اجراي مقررات و قوانين حاكم بر خانه، مدرسه و اجتماع جدي، مسئول و هوشيار باشند. رعايت آئين نامه هاي انضباطي و ضوابط و قوانين مدوني كه در مدارس اجرا مي شوند، مي تواند مانعي بر بسياري از كج روي هاي اجتماعي شوند. اهميت به نظم و انضباط، داشتن رفتارهاي موجه، شيوه تفكر سالم و... از نكات ارزشمندي است كه مي توان به نوجوانان و جوانان ياد داد. آنها بايد بدانند كه هرگونه دسترسي به مواد مخدر چه جرايمي به دنبال دارد و چه مجازات هايي را بايد متحمل شوند.
- سعي كنيد الگوي رفتاري خوبي براي فرزندان نوجوان خود باشيد. او همواره نظاره گر اعمال و رفتارهاي شماست. والديني كه خود، سيگار مي كشند و يا در مصرف داروهاي مسكن و خواب آور افراط مي كنند و يا نگرش و ديدگاه شفاف و مشخصي در برابر مصرف موادمخدر به فرزندان شان ارائه نمي كنند، راه را براي انحراف و تصميم گيري هاي نامناسب جوانان هموار مي سازند. به اختلاف بين حرف و عمل خود آگاه باشيد. نوجوانان به اين تناقضات بسيار حساس هستند و به راحتي ارزش ها و عقايدشان را زيرپا خواهند گذاشت.
- عزت نفس، خويشتن داري و اعتماد به نفس فرزندتان را تقويت كنيد. فرصت ها و موقعيت هايي براي فرزند نوجوان تان پيش آوريد تا او بتواند پيروزمندانه به اهدافش برسد. او را به دليل توانايي ها و استعدادهايش تشويق و حمايت كنيد. اين كار به او كمك مي كند تا احساس خوبي نسبت به خودش پيدا كند. برداشت هاي جوان نسبت به توانايي ها و استعدادهايش مهمترين تأثير را بر عزت نفس او مي گذارند. هنگامي كه والدين درمي يابند تجربه هاي دشوار زندگي، اعتماد به نفس و خويشتن داري نوجوان شان را تحت تأثير قرار داده است، بايد به او كمك كنند تا با انتخاب راه و مسير درست زندگي، خود را از انحطاط، تسليم و بي ارزشي نجات دهد.
- ارتباط موثر و صميمانه اي با نوجوان (و يا جوان) برقرار كنيد. گوش دادن به صحبت هاي او، حمايت از رفتارهاي مثبت، پسنديده و سالم، توجه كردن به احساسات و عواطف او و پذيرش بي قيد و شرط جوانان و نوجوانان به آنها كمك مي كند تا با ايجاد رابطه اي نزديك و صميمانه با والدين خود درصدد مقابله با بحران هاي زندگي برآيند. ديدگاه ها و اعتقادتان را با صبوري و انعطاف پذيري به جوانان بياموزيد. اجازه دهيد تا با بحث و گفت وگو احساس مسئوليت، ارزشمندي و خودكارآمدي در آنها رشد يابد. در دوران نوجواني، فرزندان ما دست به شناخت، ماجراجويي، كنجكاوي و خطر كردن مي زنند، در اين جا وظيفه والدين و مربيان است كه سعي كنند با گزينش روش هاي معقول و سنجيده راه رسيدن به استقلال فردي و رشد اجتماعي را براي آنها روشن سازند.
- فرصت هايي براي او ايجاد كنيد تا مسئولانه درباره كارهاي روزانه خودش تصميم گيري كند. به او ياد بدهيد كه چگونه با افراد ديگر اجتماع ارتباط برقرار كند. براي مثال، زماني كه تنها در جمعي حضور دارد، چه بايد بگويد، چه كار بايد بكند و... در نظر داشته باشيد اگر او فرد شلخته و بي بندوباري نباشد، در مقابل تعارف دوستانش براي سيگار كشيدن و... مطيع نخواهد شد. هر اندازه كه تأثير دوستان و هم سالان جوان بر او زياد شود، نقش والدين و راهنمايانش براي هدايت او كم رنگ تر خواهد شد. هر اندازه والدين، جوان را به حال خود واگذارند، او را در برابر محيط و اجتماع آسيب پذيرتر ساخته اند و بعدها براي اين تسليم بايد بهاي سنگين تري بپردازند. والدين بايد با درك تأثير هم سالان بر فرزندشان آنان را براي مقابله با فشارها و تحريكات موجود آماده كنند. توان «نه گفتن» و داشتن رفتاري مستقلانه و صحيح را در آنان بايد تشويق و تمجيد كرد. بايد به جوان ياد داد كه «نه گفتن» او دليل بر احترام او به خودش است. از آنها بخواهيد كه به هنگام احساس خطر، قدرت ترك محل را داشته باشند.
- نسبت به احساس افسردگي، بي حوصلگي و انزواطلبي فرزند نوجوان تان حساس و هوشيار باشيد. نوجواني كه دچار افكار پريشان و مأيوس كننده مي شود، قابل تأمل و بررسي است، زيرا كه او اساسا پيامدهاي رفتاري خودش را نمي داند. افسردگي براي اين گروه از نوجوانان ممكن است زمينه ساز بسياري از آسيب هاي اجتماعي مثل روي آوردن به سيگار، موادمخدر، اعتياد، فحشا، بزهكاري و... شود. والدين بايد رفتارها و عادات فرزندان نوجوان شان را كه احتمال مي دهند به دلايلي منجر به افسردگي در آنان شود، مدنظر داشته باشند.
- واقعيت هاي اجتماع را به فرزند نوجوان (و يا جوان تان) گوشزد كنيد. گروهي از والدين تصور مي كنند با مطرح نكردن مشكلات گوناگون جامعه و سرپوش گذاشتن بر حقايق تلخ زندگي، روش مناسبي براي حمايت از فرزندشان انتخاب مي كنند. درحالي كه آنان نياز دارند تا اطلاعات صحيحي درباره مسائل جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند، بدانند و در اين زمينه و بهترين راهكار آن است كه پدر و مادر سعي كنند با يافتن منابع و مدارك علمي و موثق، اطلاعات و دانسته هاي خانواده شان را ارتقا دهند و راهنماي معتمدي براي فرزندان شان باشند. هدايت سالم والدين و مربيان دلسوز بسيار ارزشمندتر از دوستي هاي بحران زا و دشوار است.
به طور خلاصه آن چه والدين مي توانند درباره موادمخدر به نوجوان شان بياموزند، مي تواند در زمينه پزشكي (آسيب هاي بدني ناشي از مصرف مواد مثل ابتلاي به ايدز، هپاتيت و انواع بيمارهاي قابل انتقال از طريق تزريق)، و يا روانشناختي (آسيب هاي رفتاري ناشي از مصرف مواد مثل بزهكاري، فحشا، جنايت و...) و ياحتي عواقب قانوني دستگير شدن همراه با موادمخدر و مسائل قضايي متعاقب آن باشد. آنها بايد از همان ابتدا «مواد» را نپذيرند. آنها بايد چنان تعليم ببينند كه اساسا هيچ گرايشي به موادمخدر پيدا نكنند و با قاطعيت تمام، دست رد به سينه دوستان و افراد ناباب جامعه بزنند. جوانان و نوجوانان مي توانند با استفاده از يادگيري مهارت هاي زندگي و شيوه هاي حل مشكلات، راه هاي مقاومت و استقامت در برابر مصرف مواد را بياموزند. مهارت هاي زندگي عبارتند از مهارت حل مسئله، مهارت تصميم گيري مناسب، مهارت برقراري روابط اجتماعي با ديگران، اعتماد به نفس براي ورود به اجتماع، شناخت خطرات گوناگون، مهارت تفكر انتقادي، نوعدوستي و همدلي، شناخت هويت ملي خود، احترام به حقوق افراد، توانايي «نه» گفتن به خواسته هاي غلط ديگران، شناخت خود و استعدادهاي خود، انتخاب هدف هاي واقع بينانه براي زندگي، داشتن تفكر خلاق، روحيه استقلال طلبي و مسئوليت پذيري، روش حل اختلاف، داشتن نگرشي مثبت به زندگي و...
نگرش ها و عاداتي كه بچه ها در دوران كودكي از پدر و مادر خود مي آموزند، پايه و بنياني براي بسياري از تصميم گيري هاي آينده آنان خواهد بود. اغلب نوجوانان 13-12 ساله شايد هنوز آمادگي پذيرش خطرات و مضرات ناشي از اعتياد را نداشته باشند، اما به راحتي مي توانند درس هاي ساده اي درباره نحوه تصميم گيري صحيح، اطاعت از قوانين و مقررات خانه و مدرسه (اجتماع)، نحوه حل مسائل و مشكلات روزانه، مسئوليت پذيري و تقويت خودپنداره شان ياد بگيرند. به عنوان پدر و مادري آگاه به مسال و مشكلات نوجوانان، همواره محبت كردن به آنان را بايد به خاطر داشت، آنها بايد دريابند كه مي توانند به پدر و مادر خود اعتماد كنند و نگراني ها و تشويش هاي شان را در زندگي- هرچه كه باشد- با آنها در ميان گذارند. نتايجي كه طي پژوهش هاي گوناگوني به دست آمده است نشان مي دهد، نوجواناني كه از بودن در خانواده شان احساس رضايت و خشنودي داشته اند و روابط صميمي و گرمي بين اعضاي خانواده وجود داشته است، كمتر به دنبال سيگار، الكل و انواع مخدرها بوده اند. اين يافته ها نشان مي دهند كه قشر وسيعي از خانواده ها مي توانند با برقراري روابط سالم بين اعضاي خود و آموزش هاي صحيح و زودهنگام فرزندان خود، آنان را از ابتلا به بسياري از معضلات و گرفتاري هاي گوناگون اجتماعي نجات دهند. هيچ گاه نقش خودتان را بر افكار، انديشه ها و آينده قشر جوان جامعه دست كم نگيريد.
¤ عوامل موثر در اعتياد جوانان
تحقيقات نشان مي دهند، افرادي كه به انواع موادمخدر اعتياد پيدا كرده اند، اغلب اولين تجربه شان را به صورت تفريحي و در دوران نوجواني كسب كرده بودند و به تدريج اعتياد آنان، از حالت تفريح خارج شده و با تكرار و زياد شدن ميزان مصرف، معتاد شده اند. از آن جايي كه مصرف موادمخدر هميشه رو به افزايش است، نوجوان نيز ابتدا با مقداري كم شروع مي كند و چون با گذشت زمان، مقدار كم اوليه نياز جسمي او را تامين نمي كند، مجبور مي شود يا مقدار مصرف را افزايش دهد و يا فاصله زماني مصرف را كوتاه تر كند كه در نهايت منجر به وابستگي شديد او به مواد و اعتياد او مي شود. در نظر داشته باشيد، رهايي از تجربيات منفي مكرر بسيار دشوار و طاقت فرسا است. گروهي ديگر از جوانان و نوجواناني كه شروع به مصرف موادمخدر مي كنند، اظهار مي دارند كه براي فرار از مشكلات و مسائل زندگي روزمره و داشتن احساسي بهتر از احساس فعلي شان دست به اين كار زده اند. به طور كلي، عوامل متعددي موجب اعتياد جوانان مي شوند كه مهمترين آنها عبارتند از:
1-زمينه هاي خانوادگي: الگوهاي نامناسب رفتاري اطرافيان منجر به تقليد كوركورانه نوجوانان از آنان مي شود. سيگار كشيدن، نوشيدن الكل، اعتياد به موادمخدر و ساير كجروي هاي اخلاقي در خانواده موجب بدآموزي و زمينه سازي براي شروع انحرافات و آسيب هاي اجتماعي در بچه ها (اعم از كودك و نوجوان) مي شود. در چنين خانواده هايي نوجوانان به جاي اين كه به فكر انجام فعاليت هاي مثبت و سازنده باشند، مدام درصدد يافتن راه هايي براي مقابله با آثار اين بحران ها هستند و در بدترين شرايط نيز خود درگير آن مي شوند.
2-فقر مادي خانواده: به رغم اين كه بين فقر مادي و اعتياد به موادمخدر هيچ ارتباطي وجود ندارد، ولي عامل مهمي در معتادشدن جوانان جامعه است، زيرا به دليل فقر و نداري امكان دسترسي به بسياري از امكانات آموزشي را از دست مي دهند و هيچ تخصص و حرفه اي پيشه نمي كنند و در نتيجه در بازار كار سهم عمده اي ندارند. همين امر موجب كشيده شدن گروهي از جوانان به سمت و سوي فروش موادمخدر و امكان استفاده از آن قرار مي گيرند.
3-عدم آگاهي و كم سوادي: افرادي كه از سواد و تحصيلات كمتري برخوردارند، آسيب پذيرتر از افرادي هستند كه نسبت به مضرات و تاثيرات سوء موادمخدر آگاهي دارند. هرچند نمي توان ميزان تحصيلات افراد را عاملي براي مصرف اين گونه مواد دانست، اما تحقيقات بسياري نشان مي دهند كه هرچه سواد و ميزان تحصيلات قشر جوان بالاتر باشد، كمتر به اعتياد و استفاده از مواد روي مي آورند. براساس آمار 66 درصد افراد معتاد، سوادي در سطح ابتدايي و كمي نيز در سطح متوسطه داشته اند.
4-اختلافات خانوادگي: آمارها نشان مي دهند، نوجواناني كه والدين شان دچار مشكلات و مسائل اخلاقي- رفتاري هستند، بيشتر در معرض خطر اعتياد و مصرف موادمخدر هستند. مشكلات رفتاري خانوادگي منجر به عدم امنيت و فشار رواني بر جوانان و نوجوانان مي شود و آنان را از محيط امن خانواده دور مي سازد. همين امر موجب ارتباط بيشتر او با دوستان و گاه افراد مسئله داري مي شود كه زمينه ساز بسياري از مسائل اجتماعي بعدي مي شوند.
5-خصوصيات و ويژگي هاي جوانان و نوجوانان: در خيلي از موارد مشاهده مي شود، نوجوانان و جواناني كه مضطرب، پريشان، افسرده و منزوي هستند، مرتب دچار شكست هاي گوناگون تحصيلي- اجتماعي مي شوند و عزت نفس، خويشتن داري و اعتماد به نفس شان را از دست مي دهند و به سيگار، الكل، موادمخدر و... به عنوان مفري براي رهايي از اين مشكلات روي مي آورند.
6-فشار دوستان و هم سالان: گروهي از نوجوانان به دليل سازگاري با دوستان و همسالان شان و يك رنگ شدن با آنها چنان موجوديت فردي- خانوادگي خود را فراموش مي كنند كه در برابر هر تقاضايي سر تسليم فرود مي آورند. هرچه روابط بين والدين و فرزندان نوجوان شان كاهش يابد، ارزش همسالان و روابط گروهي براي آنان بيشتر مي شود.
¤ نقش خانواده در آگاه سازي جوانان و نوجوانان
براي پيشگيري از عادات و رفتارهاي منفي و غيرسالم جوانان و نوجوانان، هيچ گاه نبايد صبر كرد تا آنان با چنين مشكلاتي درگير شوند و آن گاه درصدد يافتن راه حل و شيوه مقابله با آن برآيند. از طرف ديگر، با ناديده گرفتن و يا انكار واقعيات موجود، نه تنها نمي توان مشكلي را حل كرد، بلكه فرصت يافتن راه حل هم از دست مي رود. بهاي پيشگيري موثر از اعتياد جوانان، همانا هوشياري هميشگي والدين و اعضاي موثر خانواده است.
نتايج تحقيقات بي شماري نشان مي دهند، نوجوانان و جواناني كه ارتباط صميمانه و نزديكي با اعضاي خانواده شان دارند و از بودن در جمع آنها احساس رضايت و شادي مي كنند، كمتر به دنبال رفتارهاي ناسالم مي روند. از جمله راهكارهاي موثري كه والدين مي توانند به منظور پيشگيري از اعتياد جوانان و نوجوانان به مصرف موادمخدر به كار بندند، عبارتند از:
- معيارهاي «خوب بودن» و «بد بودن» را به فرزندان شان ياد بدهند. ارزش هاي پسنديده اخلاقي، رفتارهاي مناسب اجتماعي، انتظارات جامعه از يك نوجوان مسئول، اهميت رشد و بالندگي نوجوان براي پيشرفت اجتماعي كه در آن زندگي مي كند و... را به آنها بياموزند.
- در برابر اجراي مقررات و قوانين حاكم بر خانه، مدرسه و اجتماع جدي، مسئول و هوشيار باشند. رعايت آئين نامه هاي انضباطي و ضوابط و قوانين مدوني كه در مدارس اجرا مي شوند، مي تواند مانعي بر بسياري از كج روي هاي اجتماعي شوند. اهميت به نظم و انضباط، داشتن رفتارهاي موجه، شيوه تفكر سالم و... از نكات ارزشمندي است كه مي توان به نوجوانان و جوانان ياد داد. آنها بايد بدانند كه هرگونه دسترسي به مواد مخدر چه جرايمي به دنبال دارد و چه مجازات هايي را بايد متحمل شوند.
- سعي كنيد الگوي رفتاري خوبي براي فرزندان نوجوان خود باشيد. او همواره نظاره گر اعمال و رفتارهاي شماست. والديني كه خود، سيگار مي كشند و يا در مصرف داروهاي مسكن و خواب آور افراط مي كنند و يا نگرش و ديدگاه شفاف و مشخصي در برابر مصرف موادمخدر به فرزندان شان ارائه نمي كنند، راه را براي انحراف و تصميم گيري هاي نامناسب جوانان هموار مي سازند. به اختلاف بين حرف و عمل خود آگاه باشيد. نوجوانان به اين تناقضات بسيار حساس هستند و به راحتي ارزش ها و عقايدشان را زيرپا خواهند گذاشت.
- عزت نفس، خويشتن داري و اعتماد به نفس فرزندتان را تقويت كنيد. فرصت ها و موقعيت هايي براي فرزند نوجوان تان پيش آوريد تا او بتواند پيروزمندانه به اهدافش برسد. او را به دليل توانايي ها و استعدادهايش تشويق و حمايت كنيد. اين كار به او كمك مي كند تا احساس خوبي نسبت به خودش پيدا كند. برداشت هاي جوان نسبت به توانايي ها و استعدادهايش مهمترين تأثير را بر عزت نفس او مي گذارند. هنگامي كه والدين درمي يابند تجربه هاي دشوار زندگي، اعتماد به نفس و خويشتن داري نوجوان شان را تحت تأثير قرار داده است، بايد به او كمك كنند تا با انتخاب راه و مسير درست زندگي، خود را از انحطاط، تسليم و بي ارزشي نجات دهد.
- ارتباط موثر و صميمانه اي با نوجوان (و يا جوان) برقرار كنيد. گوش دادن به صحبت هاي او، حمايت از رفتارهاي مثبت، پسنديده و سالم، توجه كردن به احساسات و عواطف او و پذيرش بي قيد و شرط جوانان و نوجوانان به آنها كمك مي كند تا با ايجاد رابطه اي نزديك و صميمانه با والدين خود درصدد مقابله با بحران هاي زندگي برآيند. ديدگاه ها و اعتقادتان را با صبوري و انعطاف پذيري به جوانان بياموزيد. اجازه دهيد تا با بحث و گفت وگو احساس مسئوليت، ارزشمندي و خودكارآمدي در آنها رشد يابد. در دوران نوجواني، فرزندان ما دست به شناخت، ماجراجويي، كنجكاوي و خطر كردن مي زنند، در اين جا وظيفه والدين و مربيان است كه سعي كنند با گزينش روش هاي معقول و سنجيده راه رسيدن به استقلال فردي و رشد اجتماعي را براي آنها روشن سازند.
- فرصت هايي براي او ايجاد كنيد تا مسئولانه درباره كارهاي روزانه خودش تصميم گيري كند. به او ياد بدهيد كه چگونه با افراد ديگر اجتماع ارتباط برقرار كند. براي مثال، زماني كه تنها در جمعي حضور دارد، چه بايد بگويد، چه كار بايد بكند و... در نظر داشته باشيد اگر او فرد شلخته و بي بندوباري نباشد، در مقابل تعارف دوستانش براي سيگار كشيدن و... مطيع نخواهد شد. هر اندازه كه تأثير دوستان و هم سالان جوان بر او زياد شود، نقش والدين و راهنمايانش براي هدايت او كم رنگ تر خواهد شد. هر اندازه والدين، جوان را به حال خود واگذارند، او را در برابر محيط و اجتماع آسيب پذيرتر ساخته اند و بعدها براي اين تسليم بايد بهاي سنگين تري بپردازند. والدين بايد با درك تأثير هم سالان بر فرزندشان آنان را براي مقابله با فشارها و تحريكات موجود آماده كنند. توان «نه گفتن» و داشتن رفتاري مستقلانه و صحيح را در آنان بايد تشويق و تمجيد كرد. بايد به جوان ياد داد كه «نه گفتن» او دليل بر احترام او به خودش است. از آنها بخواهيد كه به هنگام احساس خطر، قدرت ترك محل را داشته باشند.
- نسبت به احساس افسردگي، بي حوصلگي و انزواطلبي فرزند نوجوان تان حساس و هوشيار باشيد. نوجواني كه دچار افكار پريشان و مأيوس كننده مي شود، قابل تأمل و بررسي است، زيرا كه او اساسا پيامدهاي رفتاري خودش را نمي داند. افسردگي براي اين گروه از نوجوانان ممكن است زمينه ساز بسياري از آسيب هاي اجتماعي مثل روي آوردن به سيگار، موادمخدر، اعتياد، فحشا، بزهكاري و... شود. والدين بايد رفتارها و عادات فرزندان نوجوان شان را كه احتمال مي دهند به دلايلي منجر به افسردگي در آنان شود، مدنظر داشته باشند.
- واقعيت هاي اجتماع را به فرزند نوجوان (و يا جوان تان) گوشزد كنيد. گروهي از والدين تصور مي كنند با مطرح نكردن مشكلات گوناگون جامعه و سرپوش گذاشتن بر حقايق تلخ زندگي، روش مناسبي براي حمايت از فرزندشان انتخاب مي كنند. درحالي كه آنان نياز دارند تا اطلاعات صحيحي درباره مسائل جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند، بدانند و در اين زمينه و بهترين راهكار آن است كه پدر و مادر سعي كنند با يافتن منابع و مدارك علمي و موثق، اطلاعات و دانسته هاي خانواده شان را ارتقا دهند و راهنماي معتمدي براي فرزندان شان باشند. هدايت سالم والدين و مربيان دلسوز بسيار ارزشمندتر از دوستي هاي بحران زا و دشوار است.
به طور خلاصه آن چه والدين مي توانند درباره موادمخدر به نوجوان شان بياموزند، مي تواند در زمينه پزشكي (آسيب هاي بدني ناشي از مصرف مواد مثل ابتلاي به ايدز، هپاتيت و انواع بيمارهاي قابل انتقال از طريق تزريق)، و يا روانشناختي (آسيب هاي رفتاري ناشي از مصرف مواد مثل بزهكاري، فحشا، جنايت و...) و ياحتي عواقب قانوني دستگير شدن همراه با موادمخدر و مسائل قضايي متعاقب آن باشد. آنها بايد از همان ابتدا «مواد» را نپذيرند. آنها بايد چنان تعليم ببينند كه اساسا هيچ گرايشي به موادمخدر پيدا نكنند و با قاطعيت تمام، دست رد به سينه دوستان و افراد ناباب جامعه بزنند. جوانان و نوجوانان مي توانند با استفاده از يادگيري مهارت هاي زندگي و شيوه هاي حل مشكلات، راه هاي مقاومت و استقامت در برابر مصرف مواد را بياموزند. مهارت هاي زندگي عبارتند از مهارت حل مسئله، مهارت تصميم گيري مناسب، مهارت برقراري روابط اجتماعي با ديگران، اعتماد به نفس براي ورود به اجتماع، شناخت خطرات گوناگون، مهارت تفكر انتقادي، نوعدوستي و همدلي، شناخت هويت ملي خود، احترام به حقوق افراد، توانايي «نه» گفتن به خواسته هاي غلط ديگران، شناخت خود و استعدادهاي خود، انتخاب هدف هاي واقع بينانه براي زندگي، داشتن تفكر خلاق، روحيه استقلال طلبي و مسئوليت پذيري، روش حل اختلاف، داشتن نگرشي مثبت به زندگي و...
نگرش ها و عاداتي كه بچه ها در دوران كودكي از پدر و مادر خود مي آموزند، پايه و بنياني براي بسياري از تصميم گيري هاي آينده آنان خواهد بود. اغلب نوجوانان 13-12 ساله شايد هنوز آمادگي پذيرش خطرات و مضرات ناشي از اعتياد را نداشته باشند، اما به راحتي مي توانند درس هاي ساده اي درباره نحوه تصميم گيري صحيح، اطاعت از قوانين و مقررات خانه و مدرسه (اجتماع)، نحوه حل مسائل و مشكلات روزانه، مسئوليت پذيري و تقويت خودپنداره شان ياد بگيرند. به عنوان پدر و مادري آگاه به مسال و مشكلات نوجوانان، همواره محبت كردن به آنان را بايد به خاطر داشت، آنها بايد دريابند كه مي توانند به پدر و مادر خود اعتماد كنند و نگراني ها و تشويش هاي شان را در زندگي- هرچه كه باشد- با آنها در ميان گذارند. نتايجي كه طي پژوهش هاي گوناگوني به دست آمده است نشان مي دهد، نوجواناني كه از بودن در خانواده شان احساس رضايت و خشنودي داشته اند و روابط صميمي و گرمي بين اعضاي خانواده وجود داشته است، كمتر به دنبال سيگار، الكل و انواع مخدرها بوده اند. اين يافته ها نشان مي دهند كه قشر وسيعي از خانواده ها مي توانند با برقراري روابط سالم بين اعضاي خود و آموزش هاي صحيح و زودهنگام فرزندان خود، آنان را از ابتلا به بسياري از معضلات و گرفتاري هاي گوناگون اجتماعي نجات دهند. هيچ گاه نقش خودتان را بر افكار، انديشه ها و آينده قشر جوان جامعه دست كم نگيريد.