کودک و تلویزیون (2)

كسى كه در زمينه برنامه سازى براى كودكان فعاليت مى كند، بايد بداند براى چه گروه سنى برنامه مى سازد و اساساً مشخصه ها و ويژگى هاى كودكان در سنين موردنظر چيست و نيز درك آنان از تلويزيون چقدر است؟
شنبه، 11 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
کودک و تلویزیون (2)
كودك وتلويزيون
کودک و تلویزیون (2)
نويسنده:نگين حسينى



 

درك كودكان سنين مختلف از تلويزيون

كسى كه در زمينه برنامه سازى براى كودكان فعاليت مى كند، بايد بداند براى چه گروه سنى برنامه مى سازد و اساساً مشخصه ها و ويژگى هاى كودكان در سنين موردنظر چيست و نيز درك آنان از تلويزيون چقدر است؟
دانستن اين مسائل و آشنايى با اصول ابتدايى روانشناسى رشد كودكان، به برنامه سازان اجازه مى دهد بهترين برنامه را با بيشترين ظرفيت ايجاد ارتباط با مخاطبان كودك بسازند.
موريس در مقاله «فرزند عصر تلويزيون» به نقل از ماركوويتز، روانشناس كودك مى نويسد:
«كودك زير ۳ سال، زندگى را به صورت سكانس هاى مجزا مى بيند. وقتى كودك به صفحه تلويزيون نگاه مى كند، متوجه ترتيب وقايع نمى شود. تعبيرى كه از تلويزيون دارد، يك رشته سكانس هاى مجزا و بدون انسجام است. واقعيت هم همين طور به نظر مى رسد.»
به عبارت ديگر، يك كودك زير ۳ سال اگر در يك نما، ببيند كه دو نفر از يك خيابان عبور كردند، سپس تصوير كات شود و آن دو را در يك رستوران نشان دهد، اين كودك نمى تواند رابطه ميان اين دو نما را كشف كند و بفهمد كه اين دو نفر، پس از گذر از خيابان، به رستوران رفته و نشسته اند.
«بين سنين ۳ تا ،۴ كودكان آن سكانس هاى مجزا و جداافتاده را به هم جوش مى دهند و قادرند يك خط داستانى را دنبال كنند... اما هنوز نمى توانند ميان تخيل و واقعيت، تفكيك قائل شوند. اما زندگى كردن با يك دستگاه تلويزيون در خانه، به بچه كمك مى كند كه رفته رفته تفاوت ميان اين دو را بفهمد. در مورد كودكان ۵ تا ۷ ساله، اين نكته كه فلان برنامه تلويزيونى واقعى است يا خير، حالت مشخص ترى به خود مى گيرد.»
همان طور كه اشاره شد، شرام و همكاران نيز در تقسيم بندى سن كودك و برنامه هاى مورد علاقه او، اشاره مى كنند كه كودك ۳ساله علاقه مند به برنامه هايى است كه قهرمانان آن، اغلب حيوانات و شخصيت هاى نقاشى متحرك اند و برنامه هايى كه خيال پردازى حرف اول را در آن مى زند. از اين سن به بعد، كم كم به فيلم هاى وسترن و برنامه هاى تفريحى شبيه آن علاقه مند مى شود. در ۶ سالگى نيز كودك تمايل بيشترى به اقسام برنامه هاى تلويزيونى نشان مى دهد.دانستن نكات مورد اشاره در مورد رشد كودك، ويژگى هاى كودك و ميزان درك او از تلويزيون در سنين مختلف، براى برنامه سازان كودك ضرورى است. با تسلط بر اين دانسته هاست كه برنامه ساز مى تواند با شناخت كافى از كودك مخاطب خود، براى او برنامه سازى كند و اينجاست كه موضوع «رشد كودك و تحول برنامه سازى» اهميت خود را نشان مى دهد.

اثرپذيرترين مخاطبان

كودكان و نوجوانان همواره به عنوان مخاطبان خاص تلويزيون معرفى مى شوند؛ درست به اين دليل كه «اثرپذيرترين» مخاطبان اين رسانه اند:
«- گروهى از صاحبنظران بر اين باورند كه تفاوت كودكان و بزرگسالان در ارتباط با رسانه، دراين است كه بزرگسالان در مقابل آن، وسيله اى دفاعى دارند كه كودك فاقد آن است و در نتيجه، قربانى بالقوه رسانه محسوب مى شود و بايد براى حفظ آينده او و جامعه فكرى كرد. ويژگى هايى چون شناخت ناقص از جهان كه موجب مى شود كودك از فهم محتواى رسانه عاجز بماند يا مطالب غيرواقعى را واقعى بپندارد يا آن كه از هدف و انگيزه توليدكننده محتواى آن رسانه آگاهى نداشته باشد؛ اشتياق براى فراگيرى يا به عبارتى، آمادگى براى فراگيرى و كنجكاوى، دلايل ديگرى است براى آن كه كودك را اثرپذيرترين مخاطب تلقى كنيم. اين اثر، مثبت يا منفى، برخوردهايى متفاوت با جنبه ديگرى از ويژگى هاى كودك است كه او را از بزرگسالان متمايز مى سازد. ممكن است كودك حافظه اى قوى تر داشته باشد اما از برخى جنبه ها دچار محدوديت است. او توانايى انتخاب و گزينش دقيق يا تعميم دادن و تجزيه و تحليل اطلاعات كسب شده را ندارد. البته چنين ويژگى هايى در بزرگسالان نيز مشاهده مى شود اما كمتر... به طور كلى آنچه كودك ونوجوان را مخاطب خاص رسانه اى چون تلويزيون مى سازد، عاملى است چون اثرپذيرى و محدوديت توان شناختى كودك و آينده جامعه كه به دست همين كودكان و نوجوانان ساخته خواهد شد.»

اثرات تلويزيون روى كودكان

كودكان مقدار زيادى از ساعات آزاد خود را به تماشاى تلويزيون اختصاص مى دهند؛ طورى كه انگار شيفته صفحه تلويزيون اند. به نظر مى رسد تماس مداوم كودكان با تلويزيون، روى نحوه ادراك و تفسير آنان از اين رسانه و دنيايى كه در آن زندگى مى كنند، اثر مى گذارد. هر چند بچه ها هر روز با ساير رسانه ها و اشكال ديگر وسايل ارتباطى سر و كار دارند، «رسانه ديدارى» به تنهايى، به عنوان يك زبان سخنگوى جهانى تلقى شده كه صرف نظر از سن، در دسترس همگان است. در ايالات متحده آمريكا، سؤالات مربوط به محتواى برنامه ها، استفاده آنان توسط كودكان، اثر تلويزيون روى رفتار، آگاهى و دانش كودكان و سياست عمومى مشخص نسبت به تلويزيون كودكان، از جمله مباحث محورى در زمينه اين رسانه است كه در طول نيم قرن اخير همواره مطرح بوده است. (يونسكو، كودكان و خشونت در رسانه هاى جمعى، ،۱۹۹۹ ص۳۷۰)
«رابرت لم» در مقاله اى با عنوان «چشم انداز رسانه هاى ديدارى - شنيدارى در عرصه جهانى» مى نويسد:
«كودكان و نوجوانان از اهداف اصلى برنامه ريزان شبكه هاى تلويزيونى به شمار مى روند... سرمايه گذارى براى ساخت برنامه كودكان و تعداد ساعات پخش آن تقريباً در تمام نقاط جهان رو به افزايش است.»
«تنها ۵ كشور آمريكا، فرانسه، استراليا، كانادا و انگلستان بر بازار جهانى برنامه هاى ويژه كودكان و نوجوانان سلطه افكنده اند.»
تلويزيون با نمايش نحوه رفتار قهرمانان، سن، جنس و حرفه آنها، به كودكان مى گويد كه همه جزئيات تصورات عمومى درباره افراد جامعه را دستچين كنند. اين مسأله نشان دهنده تأثير شگرف تلويزيون بر باورهاى عمومى كودكان است. تحقيقات و يافته هاى پژوهشگران زيادى، مؤيد اين نكته است كه كودكان برخى ويژگى ها - بخصوص رفتار قهرمانان محبوب خود - را تقليد مى كنند و نگرش هايى را كه از طريق تصاوير تلويزيونى منتقل مى شود، مى پذيرند. يكى از مهمترين جنبه هاى اثرگذارى تلويزيون كه مورد توجه اكثر محققان قرار گرفته، جنبه آموزشى آن است كه در فصل بعد به آن پرداخته مى شود.

فايده برنامه سازى براى كودكان

كودكان به سرعت بزرگ مى شوند و جاى خود را به كودكان كم سن و سال تر مى دهند. با توجه به همين نكته است كه گفته مى شود ساخت برنامه هاى كودك،اساساً ازنظر اقتصادى در طول زمان به صرفه است؛ مخصوصاً برنامه هايى كه هم جنبه سرگرمى دارد و هم به جنبه آموزشى كودك، پرداخته است.
مقاله اى كه در سايت معتبر museum.tvارائه شده (۲۰۰۲)، در اين باره توضيح بيشترى داده است:
«- هر چند اين هم يك مسأله است كه بيشتر برنامه هايى كه كودكان در تلويزيون مى بينند، «برنامه هاى كودكان» به حساب نمى آيند، با اين حال توليد برنامه هاى كودك اساساً كار سودآور بزرگى است. «برنامه كودك» برنامه اى است كه اكثريت مخاطبان كودك را دربرمى گيرد و به طور سنتى، برنامه هاى صبح روزهاى شنبه است. اين برنامه ها تقريباً هميشه سودآور است زيرا گروه مخاطبان كودك، به سرعت تغيير مى كنند [و گروه هاى ديگرى از راه مى رسند] و از طرف ديگر، به نظر نمى رسد كه تماشاى برنامه هاى تكرارى براى بچه ها اهميت زيادى داشته باشد. به همين دليل، برنامه هاى كودك حتى چهار بار در سال پخش مى شود و اين يعنى، كاهش هزينه هاى توليد بدون كاسته شدن از ميزان استفاده و سودمندى يك برنامه. علاوه بر اين، ايجاد يك بازار برنامه هاى كودك خارج از شبكه هم از ديگر مزاياى ساخت اين برنامه هاست.
به همين دليل سالهاست شبكه هاى بزرگ، روى توليدات پنج شش خانه فيلمى كه از محصولاتشان استفاده مى كنند، كنترل شديدى اعمال مى كنند. هر شبكه، داراى يك قائم مقام در پخش برنامه سازى كودكان است كه او نيز مشاوران ديگر را به كار مى گيرد و نيز بر تحقيقات بازاريابى دامنه دار، تكيه مى كند، مثل آنچه كارگاه تلويزيون كودكان و شبكه كابلى «نيكل اودن» كرده اند.
هر دو گروه، چه گروهى كه برنامه هاى كودكان را خريد و فروش مى كنند و چه گروهى كه آنها را مى سازند، براساس فرضياتى دست به عمل مى زنند كه هرچند دچار تغيير مى شوند، اما مهم باقى مى مانند. به طور مثال، آنها فرض مى كنند كه جنسيت (دختر يا پسر بودن)، سبب تفاوت انتخاب ها مى شود، اما يك مسأله مهم، اين فرضيه است كه در حالى كه «دخترها» برنامه هاى «پسران» را تماشا مى كنند، «پسرها» برنامه هاى «دختران» را نمى بينند.
آنها فرض مى كنند بچه هاى بزرگترند كه دستگاه تلويزيون را كنترل مى كنند و اين فرضيه با اين حقيقت آشكار در ارتباط است كه بچه هاى كم سن تر، «به بالا» نگاه مى كنند اما بچه هاى بزرگتر، «به پايين» نگاه نمى كنند. توليدكنندگان و تاجران برنامه هاى كودكان، فرض مى كنند كه بچه ها، ظرفيت توجه كوچكى دارند. تكرار، يك كار كليدى در آموزش و سرگرمى آنهاست و بچه ها، شخصيت هاى داستان هاى قابل شناسايى را بيشتر ترجيح مى دهند.»

منبع: روزنامه ايران

 


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط