چکیده
موفقیت امری همه جانبه است و نقش اموری مانند حقایق، تخیلات و انعطاف در برنامهریزی موفقیت انکارناپذیر مینماید . بررسی این امور و نقش آنها در برنامهریزی موفقیت و نیز زندگی انسانهای موفق از مهمترین مباحث این مقاله به شمار میآید .
روان شناسان مینویسند: موفقیت امری همه جانبه و اصطلاحاً Total است . اگر زندگی خود را مانند کودکی تصور کنید که پیوسته در حال رشد است هرگز خواهان رشد ناهمگون اعضای آن نخواهید بود؛ به عبارت دیگر، رشد و توسعه زندگی هر فرد در شرایط ایدهآل باید از هارمونی مناسب و هماهنگی فزاینده برخوردار باشد.
بنابراین، اگر خواهان برنامه ریزی توسعههای و کیفی هستیم، باید همه جوانب پیشرفت را در نظر بگیریم و اگر در پی توفیقات روزافزونیم، باید بدانیم این امر مقدماتی دارد که از قبل باید فراهم کنیم و گرنه مانند افراد ناقص الخلقه جمجمه های کوچک و پیکری درشت خواهیم داشت؛ از برنامه های نیمه کاره آکنده میشویم و اصطلاحاً پر از نیمه های ناتمام میشویم .
توجه به واقعیت یاد شده ما را بدین حقیقت رهنمون میشود که برنامه های زندگی نیز نیازمند برنامه ریزی اند . این نگاه یعنی برنامه ریزی برنامه ها اصطلاحاً فرا برنامهریزی (1) خوانده میشود . ما در زندگی با دسته های مختلفی از برنامه ها روبه رو هستیم که به تنظیم و جهت دهی نیاز دارند . تنظیم و بازیافت و اصطللاحاً طراحی همه آنها با همدیگر برنامه زندگی نامیده میشود .
1 . اولویت گذاری و دسته بندی برنامههای مختلف و متنوع
2 . توجه به میزان اهمیت، ضرورت هر برنامه و طراحی دقیق روشهای وصول به اهداف
در طراحی و اجرای برنامههای زندگی عناصر مختلفی چون حقایق، تخیلات، تلاشها، حرکت، امید و انعطاف دخالت دارند .
شاید شنیده باشید که آدمهای موفق، پرتلاش و متفاوت، مانند انیشتین و تولستوی، کمی آشفته به نظر میرسیدند . آنها حقیقت زندگی و لذت از جستن و یافتن و شدن و ساختن و برنامههای کلان و بلند پروازیهای خود را از روح دریا گرفته اند . تولستوی که در ادبیات جهان و خلق شاهکارهای جاودان جایگاهی رفیع دارد، رمان عظیم جنگ و صلح را پس از حدود 7 سال تلاش به پایان رساند و آن گاه 7 بار پاکنویس کرد .
این اثر با حدود پانصد شخصیت دورنمایی بسیار ظریف از یک دوران مهم تاریخی روسیه را با تمام جوانب داستان نویسی و حقایق ملموس تاریخی به نمایش میگذارد . گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی و برنده جایزه نوبل ادبی درباره این رمان میگوید: بهترین کتاب و اثر کلاسیک ادبی دوران ما و تمام دورانها جنگ و صلح تولستوی است .
افرادی که این گونه برتارک ادب، علم، اختراع، نظریه پردازی و توفیقات روزافزون می درخشند، «دریاصفت» اند .
حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کآرام درون دشتشب خفته است
دریایم و نیستبا کم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته است (3)
ملاکهای انسان علمی و دریا صفت:
در طراحی (برنامهریزی برنامه ها) تخیل جایگاهی ویژه دارد . انسان به کمک تخیل به ماکت سازی برنامه ها و آینده در ظرف حال میپردازد . تخیل نیروی قدرتمندی است که گاه با الفاظ قابل تعبیر و تفسیر نیست .
هر وقت ما اطلاعاتی را در خزانه حافظه ثبت میکنیم، از قوه تخیل و قدرت عینیسازی خود برای خلق تصاویر بهره میبریم . سهولتیا دشواری به خاطر آوردن اطلاعات به قابلیت و توان تصویرسازی بستگی دارد .
بنابراین، تخیل خود را در جهت طراحی برنامههای کلان پرورش دهید . هر چه تخیل رشد یافتهتر باشد، راه حلها و برنامهها و حرکتها و تحولات سریعتر و آسانتر تحقق مییابد .
لئوناردو داوینچی در دوازده سالگی با خویش چنین پیمان بست: «روزی من یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ جهان خواهم شد و با بزرگان و فرهیختگان همتا خواهم شد و با آنان معاشرت خواهم کرد .»
برادران رایت از رؤیای پرواز به هواپیما رسیدند . برادران مونگل فید در فرانسه با تخیلات کودکانه بالاخره بالن را به آسمان فرستادند . رؤیای یک اتومبیل ارزان برای هر نفر، هنری فورد رابه خط تولید انبوه اتومبیل هدایت کرد . نیل آرامسترانگ، نخستین انسانی که به ماه گام نهاد، حتی در کودکی بااین رؤیا زندگی میکرد که روزی در صنعت هوانوردی اثری از خود به جای بگذارد .
چنان که پیدا است، همه چیز از رؤیا آغاز میشود . حامی رؤیای خود باشید .
اگر هرگز رؤیایی نداشتهاید، رؤیایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت .
دانش آموزان دبیرستانی که از تواناییهای نسبتاً یکسان برخوردار بودند، به سه گروه تقسیم شدند . گروه اول روزی یک ساعت و به مدت یک ماه به تمرین پرتاب آزاد توپ بسکتبال پرداختند . گروه دوم که گروه گواه این آزمایش بود، در این مدت تمرینی انجام نداد؛ و اعضای گروه سوم روزی یک ساعت به طور ذهنی پرتاب آزاد را تمرین کردند .
اینها نمونههایی از تمرینهای ذهنی است که بسیاری از ما، بیآن که به آنها فکر کنیم، در زندگی روزمره انجام میدهیم . این تمرینها فرآیندهایی کودک گونه و تخیلی و بسیاری ارزشمندند . هر وقت کاری میکنیم، مثلاً ضربهای به توپ گلف میزنیم، در واقع بدن ما در حال پاسخگویی به برنامه هایی است که به سلولهای مغز ما داده شده است.
این برنامه ها درست مانند یک برنامه کامپیوتری به جسم ما میگویند: «این کار را بکن، آن کار را بکن» . اگر برنامه خوبی داشته باشید ضربه خوبی خواهیم زد؛ اما اگر برنامهای که به مغز خود دادهاید، برنامه «من نمیتوانیم این کار را انجام بدهم» باشد، دیگر چارهای جز یک پیاده روی طولانی در زمین بازی نخواهید داشت .
بسیاری تصور میکنند تنها راه پیشرفت در یک مهارت تمرین عمل آن است، اما چنین نیست . البته شما میتوانید سلولهای مغزی خود را با استفاده از تمرینات عملی از نو برنامه ریزی کنید؛ اما این بهترین راه نیست . سریعترین راه برای پیشرفت در هر زمینهای همراه کردن تمرینات جسمانی منظم با تمرینات ذهنی منظم است . یافته های علمی اخیر ثابت کرده است هنگامی که ما خود را در حال انجام عملی تجسم میکنیم، درست مانند وقتی که واقعاً آن عمل را انجام میدهیم، میتوانیم برنامه های ذهنی خود را دگرگون سازیم . مغز ما برای ایجاد رفتارهای نوین در سلولهای خود تغییرات الکترو شیمیایی پدید میآورد .
از یک طرف ما میخواهیم برنامههای سلولهای مغز ما حتی الامکان کامل و بینقص باشد و از سوی دیگر، میدانیم ذهن تنها جایی است که میتوان هر کاری را در آن در حد کمال انجام داد . بنابراین، برای کسب بهترین نتایج همواره به تمرین ذهنی و تمرین جسمانی نیازمندیم .
ما میتوانیم بازی ویژه، ورزش خاص، صحبت کردن در میان جمع، کسب اعتماد به نفس، مهارتهای رانندگی و تمام فنون دیگر را با نشستن در یک مکان و تمرین ذهنی و تخیل بهبود بخشیم . این اصل بارها و بارها از طریق آزمایشهای دقیق و کنترل شده به اثبات رسیده است . «دکتر ماکسول مالتز» در کتاب معروف سیبرنتیک روانی مثالهایی از بازیکنان بسکتبال نقل کرده است که با استفاده از این تکنیکها به طور قابل ملاحظهای مهارت های خود را بهبود بخشیدهاند.
قهرمانان المپیک و ورزشکاران حرفه ای از فن (عینی نگری شهودی) استفاده میکنند . بنابراین، اصلاً تعجبی ندارد که آنها را با چشمهای بسته در وسط زمین بازی و در حال تمرین ذهنی رشته ورزشی خود ببینیم . آنها مشغول نشاندن الگوهایی از کمال در ضمیر ناهوشیار خود هستند که ارائه یک بازی پیشرفته را تضمین میکند . البته مراد از بیان این حقایق انکار ارزش تمرینات عملی نیست . هدف تأکید این واقعیت است که تصور ذهنی نتایج آرمانی به ما کمک میکند بسیار زودتر و با تلاش کمتر ظرفیتها و توانایی های خویش را دریابیم .
انعطاف عامل
ذهن ورزی در برنامه ریزی است، امروزه عقیده بر این است که ذهن اندوزی و خشکی یافته ها و برنامه ها مانع ذهنورزی و ورزیدگی روانی است . اوشو (7) ، عارف بزرگ، درستایش ذهن میگوید: «شما جهان را آن طور که هست نمی بینید، بلکه طوری جهان را میبینید که ذهنتان به شما دیکته می کند .»
نکته جالب این که در برنامه مهمی چون عبادت و نجوا با خداوند نیز به برنامهریزی نیازمندیم . خداگویی و خداجویی کافی نیست . حتی افرادی که دائماً در جست و جوی خداوند و در پی او سرگردانند، وی را کمتر مییابند . کسانی که به جای جست و جوی ظاهری به زندگی بر اساس آنچه خداوند خواسته است روی میآورند، خدا را مییابند .
فراموش نکنیم که افراد خلاق و با برنامه همیشه سعی دارند راههای دشوار و متفاوت را امتحان کنند؛ اگر همیشه در مسیر هموار و عادی گام برداریم، هرگز خلاق نخواهیم شد؛ زیرا راه هموار یعنی راه کشف شده توسط دیگران و دنیای پرفراز و نشیب برنامه ها به خلاقیت نیازمند است .
روان شناسان مینویسند: موفقیت امری همه جانبه و اصطلاحاً Total است . اگر زندگی خود را مانند کودکی تصور کنید که پیوسته در حال رشد است هرگز خواهان رشد ناهمگون اعضای آن نخواهید بود؛ به عبارت دیگر، رشد و توسعه زندگی هر فرد در شرایط ایدهآل باید از هارمونی مناسب و هماهنگی فزاینده برخوردار باشد.
بنابراین، اگر خواهان برنامه ریزی توسعههای و کیفی هستیم، باید همه جوانب پیشرفت را در نظر بگیریم و اگر در پی توفیقات روزافزونیم، باید بدانیم این امر مقدماتی دارد که از قبل باید فراهم کنیم و گرنه مانند افراد ناقص الخلقه جمجمه های کوچک و پیکری درشت خواهیم داشت؛ از برنامه های نیمه کاره آکنده میشویم و اصطلاحاً پر از نیمه های ناتمام میشویم .
توجه به واقعیت یاد شده ما را بدین حقیقت رهنمون میشود که برنامه های زندگی نیز نیازمند برنامه ریزی اند . این نگاه یعنی برنامه ریزی برنامه ها اصطلاحاً فرا برنامهریزی (1) خوانده میشود . ما در زندگی با دسته های مختلفی از برنامه ها روبه رو هستیم که به تنظیم و جهت دهی نیاز دارند . تنظیم و بازیافت و اصطللاحاً طراحی همه آنها با همدیگر برنامه زندگی نامیده میشود .
برنامه زندگی زمانی معنادار میشود که همواره دو پایه مهم در آن لحاظ گردد:
1 . اولویت گذاری و دسته بندی برنامههای مختلف و متنوع2 . توجه به میزان اهمیت، ضرورت هر برنامه و طراحی دقیق روشهای وصول به اهداف
در طراحی و اجرای برنامههای زندگی عناصر مختلفی چون حقایق، تخیلات، تلاشها، حرکت، امید و انعطاف دخالت دارند .
حقایق
حقایق (2) بخش بسیار مهمی از حیات ما را شکل میدهند . هیچ گاه نباید حقیقت زندگی را خیال فرض کرد و خیال و تخیل را حقیقت پنداشت . هر کدام در جایگاه خود مهم، محترم و ارزشمند و تعیین کننده اند .برخی از حقایقی که باید در برنامه ریزی برنامه ها ملاحظه شود، عبارت است از:
-
1 . وضع جسمی (قد، وزن، تناسب و . .). و قبول آن و تلاش برای کیفی کردن و ورزیده ساختن آن
2 . وضع اقتصادی فرد و تلاش برای بهبود آن و پرهیز از فرو غلتیدن به ورطه تنبلی و فقر خود خواسته یا تکاثر و حرص
3 . وضع خانوادگی و سوابق فرد و تلاش در جهت غنی سازی فرهنگی محیط خانوادگی
4 . موقعیت اجتماعی و پذیرش آن و تلاش در جهت کسب خوشنامی، جوانمردی، عفت و حیای مناسب
5 . موقعیت طبقاتی و ایمان به این مسأله که طبقات الاهی بر مبنای ایمان و عمل نیک است .
6 . موقعیت استعداد و بهره هوشی و قبول این مسأله که با معمولی ترین وضعیت هوشی حتی در حد متوسط نیز میتوان بسیاری از قلههای دانش و پیشرفت را فتح کرد .
7 . موقعیت روانی و ایمان به این مسأله که انسان بی مشکل وجود ندارد . همه با معضلات مختلف و متنوع درگیرند؛ ولی میتوان بسیاری از شرایط نامطلوب را تغییر داد و با انواع مشکلات شاهد مقصود را به دست آورد .

باید پذیرفت که افراد موفق تافته جدا بافته نیستند؛ زیرا:
الف) بسیاری از مخترعان از دردهای جسمی بالایی رنج میبردند .
ب) بسیاری از نویسندگان دردهای سهمگین به دوش میکشیدند .
ج) بسیاری از فرهیختگان مصائب فراوان چشیدند .
دریا صفت ها
اساساً حرکت، تلاش و پذیرش حقایق موفقیت را رقم میزند و اسفندهای زندگی را به اردیبهشت میپیوندد .شاید شنیده باشید که آدمهای موفق، پرتلاش و متفاوت، مانند انیشتین و تولستوی، کمی آشفته به نظر میرسیدند . آنها حقیقت زندگی و لذت از جستن و یافتن و شدن و ساختن و برنامههای کلان و بلند پروازیهای خود را از روح دریا گرفته اند . تولستوی که در ادبیات جهان و خلق شاهکارهای جاودان جایگاهی رفیع دارد، رمان عظیم جنگ و صلح را پس از حدود 7 سال تلاش به پایان رساند و آن گاه 7 بار پاکنویس کرد .
این اثر با حدود پانصد شخصیت دورنمایی بسیار ظریف از یک دوران مهم تاریخی روسیه را با تمام جوانب داستان نویسی و حقایق ملموس تاریخی به نمایش میگذارد . گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی و برنده جایزه نوبل ادبی درباره این رمان میگوید: بهترین کتاب و اثر کلاسیک ادبی دوران ما و تمام دورانها جنگ و صلح تولستوی است .
افرادی که این گونه برتارک ادب، علم، اختراع، نظریه پردازی و توفیقات روزافزون می درخشند، «دریاصفت» اند .
به قول دکتر کدکنی:
حسرت نبرم به خواب آن مردابکآرام درون دشتشب خفته است
دریایم و نیستبا کم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته است (3)
ملاکهای انسان علمی و دریا صفت:
- 1 . توسعه همه جانبه خود را جدی میگیرد .
2 . برای تمام مراحل زندگی برنامه هایی تعریف و به آنها عمل میکند .
3 . به اصل برنامهریزی برنامه ها وقوف دارد .
4 . بر مبنای شناخت و مطالعه و مشورت تصمیم میگیرد .
5 . کارکردگرا است .
6 . از نظمی منطقی و درونی برخوردار است و نظم و هماهنگی در فعالیتهایش مشاهده میشود .
7 . آینده نگر، آینده نگران و آیندهساز است .
8 . قبل از هر اقدامی میاندیشد .
9 . حرف آخر را اول نمیزند .
10 . تیزبین، ریزبین، جامعهنگر و منعطف است .
تخیلات (4)
عنصر خیال و تخیل با خیالپردازی تفاوت دارد . انیشتین میگوید: «تخیل مهمتر از دانش است .» (5) همچنین دیزرائیلی مینویسد: «تخیل فرمانروای جهان است .» (6)در طراحی (برنامهریزی برنامه ها) تخیل جایگاهی ویژه دارد . انسان به کمک تخیل به ماکت سازی برنامه ها و آینده در ظرف حال میپردازد . تخیل نیروی قدرتمندی است که گاه با الفاظ قابل تعبیر و تفسیر نیست .
تخیل خوب و برنامه ریزی جامع
تخیل خوب برای برنامه ریزی خوب بسیار اهمیت دارد . یکی از عوامل ضعف اراده، حافظه و کمبود موفقیت فقدان تخیل خوب است . کسانی که از ضعف اراده و حافظه و کمبود موفقیت رنج میبرند، در حقیقت تخیل خود را نابود کرده اند؛ به گونهای که ذهنشان قدرت خلق تصاویر را از دست داده است .هر وقت ما اطلاعاتی را در خزانه حافظه ثبت میکنیم، از قوه تخیل و قدرت عینیسازی خود برای خلق تصاویر بهره میبریم . سهولتیا دشواری به خاطر آوردن اطلاعات به قابلیت و توان تصویرسازی بستگی دارد .
بنابراین، تخیل خود را در جهت طراحی برنامههای کلان پرورش دهید . هر چه تخیل رشد یافتهتر باشد، راه حلها و برنامهها و حرکتها و تحولات سریعتر و آسانتر تحقق مییابد .
تخیل و موفقیت
صاحبنظران معتقدند ما باید در برنامه های زندگی، بلند پروازیها و بالندگیهای خود از قوه خیال و رؤیاپردازی و تجسم خلاق محافظت کنیم؛ زیرا انسانهای جاویدان که اختراعات و اکتشافات و تحولات را رقم زدهاند خیالپردازانی بودند که آرزوها و سرشتخود را برای ارائه خدمتی منحصر به فرد به بشریت در آمیختهاند .لئوناردو داوینچی در دوازده سالگی با خویش چنین پیمان بست: «روزی من یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ جهان خواهم شد و با بزرگان و فرهیختگان همتا خواهم شد و با آنان معاشرت خواهم کرد .»
برادران رایت از رؤیای پرواز به هواپیما رسیدند . برادران مونگل فید در فرانسه با تخیلات کودکانه بالاخره بالن را به آسمان فرستادند . رؤیای یک اتومبیل ارزان برای هر نفر، هنری فورد رابه خط تولید انبوه اتومبیل هدایت کرد . نیل آرامسترانگ، نخستین انسانی که به ماه گام نهاد، حتی در کودکی بااین رؤیا زندگی میکرد که روزی در صنعت هوانوردی اثری از خود به جای بگذارد .
چنان که پیدا است، همه چیز از رؤیا آغاز میشود . حامی رؤیای خود باشید .
اگر هرگز رؤیایی نداشتهاید، رؤیایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت .

تمرین ذهنی
قوه تخیل در میزان موفقیت در برنامههای زندگی بسیار مؤثر است . آزمایش زیر که چند سال پیش به انجام رسید، میزان تأثیر تخیل در موفقیت را آشکار میسازد:دانش آموزان دبیرستانی که از تواناییهای نسبتاً یکسان برخوردار بودند، به سه گروه تقسیم شدند . گروه اول روزی یک ساعت و به مدت یک ماه به تمرین پرتاب آزاد توپ بسکتبال پرداختند . گروه دوم که گروه گواه این آزمایش بود، در این مدت تمرینی انجام نداد؛ و اعضای گروه سوم روزی یک ساعت به طور ذهنی پرتاب آزاد را تمرین کردند .
پس از یک ماه این نتایج به دست آمد:
اعضای گروه نخستبه طور متوسط 2 درصد پیشرفت کردند . گروه دوم 2 درصد نزول داشتند و گروه سوم که فقط به تمرین ذهنی پرداخته بودند 5/3 درصد افزایش بازدهی یافتند . نتایج این آزمایش تأیید فرضیهای است که میگوید: «تمرین در تخیل نتایج برجستهای به بار میآورد .» آیا هیچ وقت به طور ذهنی به توپ ضربه زدهاید؟ یا در یک مصاحبه شرکت جستهاید؟ یا ماشین خود را با دنده عقب پارک کردهاید؟اینها نمونههایی از تمرینهای ذهنی است که بسیاری از ما، بیآن که به آنها فکر کنیم، در زندگی روزمره انجام میدهیم . این تمرینها فرآیندهایی کودک گونه و تخیلی و بسیاری ارزشمندند . هر وقت کاری میکنیم، مثلاً ضربهای به توپ گلف میزنیم، در واقع بدن ما در حال پاسخگویی به برنامه هایی است که به سلولهای مغز ما داده شده است.
این برنامه ها درست مانند یک برنامه کامپیوتری به جسم ما میگویند: «این کار را بکن، آن کار را بکن» . اگر برنامه خوبی داشته باشید ضربه خوبی خواهیم زد؛ اما اگر برنامهای که به مغز خود دادهاید، برنامه «من نمیتوانیم این کار را انجام بدهم» باشد، دیگر چارهای جز یک پیاده روی طولانی در زمین بازی نخواهید داشت .
بسیاری تصور میکنند تنها راه پیشرفت در یک مهارت تمرین عمل آن است، اما چنین نیست . البته شما میتوانید سلولهای مغزی خود را با استفاده از تمرینات عملی از نو برنامه ریزی کنید؛ اما این بهترین راه نیست . سریعترین راه برای پیشرفت در هر زمینهای همراه کردن تمرینات جسمانی منظم با تمرینات ذهنی منظم است . یافته های علمی اخیر ثابت کرده است هنگامی که ما خود را در حال انجام عملی تجسم میکنیم، درست مانند وقتی که واقعاً آن عمل را انجام میدهیم، میتوانیم برنامه های ذهنی خود را دگرگون سازیم . مغز ما برای ایجاد رفتارهای نوین در سلولهای خود تغییرات الکترو شیمیایی پدید میآورد .
از یک طرف ما میخواهیم برنامههای سلولهای مغز ما حتی الامکان کامل و بینقص باشد و از سوی دیگر، میدانیم ذهن تنها جایی است که میتوان هر کاری را در آن در حد کمال انجام داد . بنابراین، برای کسب بهترین نتایج همواره به تمرین ذهنی و تمرین جسمانی نیازمندیم .
ما میتوانیم بازی ویژه، ورزش خاص، صحبت کردن در میان جمع، کسب اعتماد به نفس، مهارتهای رانندگی و تمام فنون دیگر را با نشستن در یک مکان و تمرین ذهنی و تخیل بهبود بخشیم . این اصل بارها و بارها از طریق آزمایشهای دقیق و کنترل شده به اثبات رسیده است . «دکتر ماکسول مالتز» در کتاب معروف سیبرنتیک روانی مثالهایی از بازیکنان بسکتبال نقل کرده است که با استفاده از این تکنیکها به طور قابل ملاحظهای مهارت های خود را بهبود بخشیدهاند.
قهرمانان المپیک و ورزشکاران حرفه ای از فن (عینی نگری شهودی) استفاده میکنند . بنابراین، اصلاً تعجبی ندارد که آنها را با چشمهای بسته در وسط زمین بازی و در حال تمرین ذهنی رشته ورزشی خود ببینیم . آنها مشغول نشاندن الگوهایی از کمال در ضمیر ناهوشیار خود هستند که ارائه یک بازی پیشرفته را تضمین میکند . البته مراد از بیان این حقایق انکار ارزش تمرینات عملی نیست . هدف تأکید این واقعیت است که تصور ذهنی نتایج آرمانی به ما کمک میکند بسیار زودتر و با تلاش کمتر ظرفیتها و توانایی های خویش را دریابیم .
انعطاف پذیری
واژه مهم دیگری که در طراحی و اجرای برنامههای زندگی ضرورت تام دارد، انعطاف پذیری است . انعطاف پذیری سبب میشود خشک و متحجرانه به برنامه ها نگاه نکنیم و همواره جایگاهی از تغییر و اصلاح را مد نظر داشته باشیم . انسان، به دلیل انعطاف پذیریاش، برای تأثیر پذیری از محیط پیرامون خود بسیار مستعد است . حتی ما قادریم به بخشی از محیط تبدیل شویم .انعطاف عامل
ذهن ورزی در برنامه ریزی است، امروزه عقیده بر این است که ذهن اندوزی و خشکی یافته ها و برنامه ها مانع ذهنورزی و ورزیدگی روانی است . اوشو (7) ، عارف بزرگ، درستایش ذهن میگوید: «شما جهان را آن طور که هست نمی بینید، بلکه طوری جهان را میبینید که ذهنتان به شما دیکته می کند .»
اصل تعادل
در طراحی برنامهها و برنامهریزیها باید همواره تعادل (8) داشت . باید هر کاری در فاز اهمیت و ضرورت خویش تعریف شود و از بالا و پایین بودن بیقاعده کفهها پرهیز گردد . در اصل تعادل عقیده بر این است که: کاسه ات را زیاده پرکنی، سرریز خواهد شد . چاقویت را مدام تیز کنی، کند خواهد شد . فقط دنبال پول و امنیت باشی، قلبت هیچ گاه آرام نخواهد شد . فقط به رضایت مردم اهمیت دهی، - و از رضایت خدا غافل شوی - اسیر آنها خواهی شد . کارت را انجام بده، درست انتخاب کن، با برنامه و در برنامه و با کارنامه باش که آرامش در آن نهفته است.
حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع) از بحث تعادل با عنوان «نمرقة الوسطی؛ تکیهگاه میانه» یاد میکنند و بر آن تأکید میورزد .
نکته جالب این که در برنامه مهمی چون عبادت و نجوا با خداوند نیز به برنامهریزی نیازمندیم . خداگویی و خداجویی کافی نیست . حتی افرادی که دائماً در جست و جوی خداوند و در پی او سرگردانند، وی را کمتر مییابند . کسانی که به جای جست و جوی ظاهری به زندگی بر اساس آنچه خداوند خواسته است روی میآورند، خدا را مییابند .
نتیجه:
یافتن خداوند به زندگی بر اساس آنچه خدا میخواهد، بستگی دارد نه جست و جوی او . او همه جا هست و به جستن نیاز ندارد . اگر آدمی در برنامه زندگی خواست وی را اصل قرار دهد، حتماً او را خواهد دید . به همین سبب، انسان در برنامهریزی برنامههای زندگی به امور زیر نیاز دارد:- 1 . توکل به خدا
2 . حرکت اصولی
3 . قبول حقایق
4 . عنایتبه تخیل و ساحتهای آن
5 . انعطافپذیری
فراموش نکنیم که افراد خلاق و با برنامه همیشه سعی دارند راههای دشوار و متفاوت را امتحان کنند؛ اگر همیشه در مسیر هموار و عادی گام برداریم، هرگز خلاق نخواهیم شد؛ زیرا راه هموار یعنی راه کشف شده توسط دیگران و دنیای پرفراز و نشیب برنامه ها به خلاقیت نیازمند است .
نویسنده:حسین خنیفر
منبع:مجله پرسمان
پینوشت:
1. Meta Planing.
2. Facts.
3. در کوچه باغهای نیشابور، محمدرضا شفیعی کدکنی .
4. Imaginations.
5و6 . راز شادزیستن، اندرو متیوس، ترجمه وحید افضلی راد، ص68 .
7. Flexability.
8 . یادداشتهای ممنوعه برداشتهای وارونه، عبدالعظیم کریمی، ص119 .
9. Balance.
10 . نارضایی خلاق، کریشنامورتی، ترجمه مرسده لسانی، ص51 .
11 . تربیت اسلامی، شماره 6، مقاله دکتر خسرو باقری .