چرا با اینکه سفرها آسان گردیده باز هم احکام مسافر جاری است؟
منبع: مجله پرسمان
این كه اسلام دستور داده كه مسافر نماز چهار ركعتیاش را دو ركعتی بخواند و روزهاش را افطار نماید، مربوط به زمانی است كه سفرها طولانی و با مشقت بوده است؛ اما در این زمان با توسعه فناوری و پیدایش وسایل پیشرفته و سفرهای راحت، این دستور چرا اجرا میگردد؟
اگر واقعا علت تامه قصر (شكسته) خواندنِ نمازهای چهارركعتی و نگرفتن روزه در سفر، همان باشد كه در سؤال آمده است، باید چنین باشد؛ ولی با یك بررسی اجمالی روشن میشود كه چنین چیزی صحیح نیست؛ زیرا اگر این حرف صحیح باشد، باید
تمامی سفرهای با مشقت و طولانی، مشمول چنین حكمی باشند و حال آن كه به طور مثال در سفر معصیت ـ هر چند هم با مشقت و طولانی باشد ـ باید نماز تمام خوانده و روزه گرفته شود. همچنین باید هر چه سفر طولانیتر و با مشقتتر باشد، تخفیف بیشتر باشد و حال آن كه مشاهده میشود كسی كه شغلش مسافرت است و دائما سفر میكند، باید نمازش را تمام بخواند و روزهاش را نیز بگیرد.
خلاصه این كه یكی از حكمتهای این حكم، تخفیف است و این تخفیف یك هدیه الهی است كه شامل برخی از مسافران میشودو لزوما و در تمام موارد، ربطی به طولانی بودن ومشقت داشتن سفر ندارد و معمولاً سفر خسته كننده و ملال آور است.
پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «ان الله تعالی وضع عن المسافر الصوم و شطر الصلاة؛14 خداوند متعال، روزه و مقداری از نماز را از مسافر برداشته است» و همین تعبیر وضع، یعنی، باری را از دوش این افراد برداشت و چون این حكم امتنانی است و یكی از حكمتهای تخفیف است و علت تامه (اصلی) قصر نماز و بطلان روزه تخفیف نیست و از این جهت، در مواردی كه به هر دلیلی خستگی یا مشقت نباشد، این حكم منتفی نمیشود.
امام صادق علیهالسلام از پدران خود و آنان از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نقل كردهاند كه: «انّ الله اهدی الیَّ و الی امتی هدیة لم یهدها الی احد من الامم كرامة من الله لنا، قالوا و ماذاك یا رسول الله؟ قال: الافطار فی السفر و التقصیر فی الصلاة. فمن لم یفعل ذلك، فقد رد علی الله عزوجل هدیته؛15 خداوند متعال هدیهای به من و امتم كرامت فرموده كه به امتهای گذشته نداده است. عرض كردند: آن هدیه چیست؟ فرمود: اجازه افطار روزه و نصف شدن نماز [نمازهای چهار ركعتی] در مسافرت؛ پس هر كسی چنین نكند، هدیه خداوند را رد كرده است».
حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «من قصر الصلاة فی السفر و افطر، فقد قبل تخفیف الله عزّوجل و كملت صلاتُهُ؛16 هر كس نماز را در مسافرت شكسته بخواند و روزهاش را افطار كند، تخفیف [و هدیه] خداوند را پذیرفته و نمازش كامل است».
برای این كه به این پرسش بهتر پاسخ دهیم، توجه شما را به چند نكته جلب میكنیم:
1. گرچه این روزها، وسایل نقلیه و ابزار مسافرت با گذشته فرق كرده است، ولی در عین حال، هم اكنون نیز مسافرت دارای محذورات زیادی است. شما اگر به تجربه خودتان مراجعه كنید، ملاحظه خواهید كرد كه اصولاً در سفر ـ به ویژه در میان راه ـ آن آرامش لازم وجود ندارد؛ به ویژه آن كه در سفر با وسایل سریع، دغدغهها بسیار زیاد و فرصت اندك است. بنابراین، با توجه به مشكلات زیاد و عدم آرامش، دستور قصر نماز مسافر صادر شده است.
2. خستگی ناشی از طی مسافت ـ كه طبعا با وسایل نقلیه در روزگاران گذشته دشوارتر بود ـ یكی از حكمتهای مهم قصر نماز است و نه آن كه علت تامه (اصلی) باشد. نه در روایتی و نه به هیچ دلیل عقلی ما دسترسی پیدا نكردیم كه دلیل قصر، منحصراً همین امر بوده است تا اشكال مذكور وارد باشد.
3. روایاتی كه بیانگر قصر نماز مسافر است، بر دو دسته است:
الف) ملاك قصر را «ثمانیة فراسخ» (هشت فرسخ) رفت و برگشت میداند.
ب) ملاك قصر نماز مسافر را «مسیرة یوم» (مسیر یك روز) میداند.
مشهور فقیهان ـ بلكه اجماع فقها ـ به روایات «ثمانیة فراسخ» تمسك كردهاند و روایات «مسیرة یوم» را حمل نمودهاند بر این كه در زمانهای قدیم، یك روز مسافرت، با هشت فرسخ مساوی بوده است و نظر به این كه «مسیرة یوم» یك روز مسافرت با «ثمانیة فراسخ» منطبق بوده است؛ در احادیث معصومان، گاهی ملاك شكسته شدن نماز با عنوان 8 فرسخ بیان شده است و گاهی با عنوان یك روز مسافرت.
به عبارت دیگر، «مسیرة یوم» عنوان مشیر است نه عنوان وصفی.
4. مسافر به كسی میگویند كه از وطن خویش خارج شده است و خروج از وطن، اصل و اساس در مسافرت است؛ یعنی، اگر كسی از وطن خویش خارج نشود، دیگر مسافر نیست. زمان معرِّف و نشانه مسافرت است؛ نه اصل مسافرت و به همین جهت در عرف، مسافر به كسی میگویند كه از منزل خارج شده، قصد هشت فرسخ را دارد.
اگر واقعا علت تامه قصر (شكسته) خواندنِ نمازهای چهارركعتی و نگرفتن روزه در سفر، همان باشد كه در سؤال آمده است، باید چنین باشد؛ ولی با یك بررسی اجمالی روشن میشود كه چنین چیزی صحیح نیست؛ زیرا اگر این حرف صحیح باشد، باید
تمامی سفرهای با مشقت و طولانی، مشمول چنین حكمی باشند و حال آن كه به طور مثال در سفر معصیت ـ هر چند هم با مشقت و طولانی باشد ـ باید نماز تمام خوانده و روزه گرفته شود. همچنین باید هر چه سفر طولانیتر و با مشقتتر باشد، تخفیف بیشتر باشد و حال آن كه مشاهده میشود كسی كه شغلش مسافرت است و دائما سفر میكند، باید نمازش را تمام بخواند و روزهاش را نیز بگیرد.
خلاصه این كه یكی از حكمتهای این حكم، تخفیف است و این تخفیف یك هدیه الهی است كه شامل برخی از مسافران میشودو لزوما و در تمام موارد، ربطی به طولانی بودن ومشقت داشتن سفر ندارد و معمولاً سفر خسته كننده و ملال آور است.
پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «ان الله تعالی وضع عن المسافر الصوم و شطر الصلاة؛14 خداوند متعال، روزه و مقداری از نماز را از مسافر برداشته است» و همین تعبیر وضع، یعنی، باری را از دوش این افراد برداشت و چون این حكم امتنانی است و یكی از حكمتهای تخفیف است و علت تامه (اصلی) قصر نماز و بطلان روزه تخفیف نیست و از این جهت، در مواردی كه به هر دلیلی خستگی یا مشقت نباشد، این حكم منتفی نمیشود.
امام صادق علیهالسلام از پدران خود و آنان از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نقل كردهاند كه: «انّ الله اهدی الیَّ و الی امتی هدیة لم یهدها الی احد من الامم كرامة من الله لنا، قالوا و ماذاك یا رسول الله؟ قال: الافطار فی السفر و التقصیر فی الصلاة. فمن لم یفعل ذلك، فقد رد علی الله عزوجل هدیته؛15 خداوند متعال هدیهای به من و امتم كرامت فرموده كه به امتهای گذشته نداده است. عرض كردند: آن هدیه چیست؟ فرمود: اجازه افطار روزه و نصف شدن نماز [نمازهای چهار ركعتی] در مسافرت؛ پس هر كسی چنین نكند، هدیه خداوند را رد كرده است».
حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «من قصر الصلاة فی السفر و افطر، فقد قبل تخفیف الله عزّوجل و كملت صلاتُهُ؛16 هر كس نماز را در مسافرت شكسته بخواند و روزهاش را افطار كند، تخفیف [و هدیه] خداوند را پذیرفته و نمازش كامل است».
برای این كه به این پرسش بهتر پاسخ دهیم، توجه شما را به چند نكته جلب میكنیم:
1. گرچه این روزها، وسایل نقلیه و ابزار مسافرت با گذشته فرق كرده است، ولی در عین حال، هم اكنون نیز مسافرت دارای محذورات زیادی است. شما اگر به تجربه خودتان مراجعه كنید، ملاحظه خواهید كرد كه اصولاً در سفر ـ به ویژه در میان راه ـ آن آرامش لازم وجود ندارد؛ به ویژه آن كه در سفر با وسایل سریع، دغدغهها بسیار زیاد و فرصت اندك است. بنابراین، با توجه به مشكلات زیاد و عدم آرامش، دستور قصر نماز مسافر صادر شده است.
2. خستگی ناشی از طی مسافت ـ كه طبعا با وسایل نقلیه در روزگاران گذشته دشوارتر بود ـ یكی از حكمتهای مهم قصر نماز است و نه آن كه علت تامه (اصلی) باشد. نه در روایتی و نه به هیچ دلیل عقلی ما دسترسی پیدا نكردیم كه دلیل قصر، منحصراً همین امر بوده است تا اشكال مذكور وارد باشد.
3. روایاتی كه بیانگر قصر نماز مسافر است، بر دو دسته است:
الف) ملاك قصر را «ثمانیة فراسخ» (هشت فرسخ) رفت و برگشت میداند.
ب) ملاك قصر نماز مسافر را «مسیرة یوم» (مسیر یك روز) میداند.
مشهور فقیهان ـ بلكه اجماع فقها ـ به روایات «ثمانیة فراسخ» تمسك كردهاند و روایات «مسیرة یوم» را حمل نمودهاند بر این كه در زمانهای قدیم، یك روز مسافرت، با هشت فرسخ مساوی بوده است و نظر به این كه «مسیرة یوم» یك روز مسافرت با «ثمانیة فراسخ» منطبق بوده است؛ در احادیث معصومان، گاهی ملاك شكسته شدن نماز با عنوان 8 فرسخ بیان شده است و گاهی با عنوان یك روز مسافرت.
به عبارت دیگر، «مسیرة یوم» عنوان مشیر است نه عنوان وصفی.
4. مسافر به كسی میگویند كه از وطن خویش خارج شده است و خروج از وطن، اصل و اساس در مسافرت است؛ یعنی، اگر كسی از وطن خویش خارج نشود، دیگر مسافر نیست. زمان معرِّف و نشانه مسافرت است؛ نه اصل مسافرت و به همین جهت در عرف، مسافر به كسی میگویند كه از منزل خارج شده، قصد هشت فرسخ را دارد.
جمع بندی
نظر به این كه از منظر مشهور فقیهان، موضوع قصر نماز، «مسیرة یوم» نیست؛ بلكه «ثمانیة فراسخ» (8 فرسخ) است، دیگر شبهه این كه «مسافرت در گذشته با اسب و شتر بوده و امروزه ممكن است با هواپیما باشد و كمتر از یك ساعت طول بكشد و حكم مسافر شرعی را ندارد، وارد نیست؛ زیرا این اشكال در صورتی وارد است كه موضوع قصر نماز «مسیرة یوم» (یك روز كامل) باشد و نه هشت فرسخ؛ در حالی كه از روایات استفاده میشود كه موضوع قصر نماز هشت فرسخ است و نه «مسیرة یوم». بنابراین، حكم نماز شكسته ـ كه در فقه مطرح شده است ـ برای زمان حال و آینده نیز، مانند گذشته صادق است.پی نوشت
1. بقره (2)، آیه 153.
2. طه (20)، آیه 14.
3. نساء (4)، آیه 43.
4. همان، آیه 43.
5. عنكبوت (29)، آیه 45.
6. مصباح یزدی، 28 گفتار پیرامون مسائل اعتقادی و اخلاقی، ص 89.
7. هود (11)، آیه 7؛ ملك (67)، آیه 2.
8. 28 گفتار پیرامون مسائل اعتقادی و اخلاقی، ص 144ـ145.
9. مطالعه اثر نفیس آیةالله مصباح یزدی، تحت عنوان «خودشناسی برای خودسازی»، در این زمینه بسیار سودمند است.
10. بقره (2)، آیه 183 ـ 185.
11. مشكوة المصابیح، ص 179،(حاشیه).
12. همان.
13. سید عبدالأعلیسبزواری، مهذّب الاحكام، ج 10، ص 210.
14. كنزالعمال، ج 8، ص 503.
15. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 5، ص 540.
16. میرزا حسین نوری، مستدرك الوسائل الشیعه، ج 1، ص 503.