نویسنده:خدامرلد سلیمیان
منبع:درسنامه2-ص255تاص257
منبع:درسنامه2-ص255تاص257
سیّد صدر الدین صدر، مؤلف کتاب، از دانشمندان بزرگ شیعه است. وی در این اثر، با بهرهگیری از منابع حدیثی اهل سنّت به موضوعات مربوط به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخته با مروری بر آیات ناظر بر موضوع، به نقل روایات مربوط به نسب مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میپردازد.
وی دربارة انگیزة تألیف در مقدمه مینویسد: «در مجلس دوستانهای، از مهدی منتظر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و آنچه شیعة امامیه، در این باب بدان معتقدند، سخن به میان آمد. برخی حاظران در مجلس، اظهار داشتند: «برادران اهل سنت، در این موضوع چه عقیدهای دارند؟ آیا از طریق آنان، احادیثی که موافق احادیث شیعه باشد، وارد شده و دانشمندان آنان، نوشتهای دارند یا خیر؟»
در پاسخ گفتم: «از طریق اهل سنّت، احادیث مستفیضه، بلکه متواتره وارد شد و علمای آنان در این باب، تألیفات زیادی دارند. البته بعضی مناقشات و استبعاداتی نیز دارند که از گذشتگان خود گرفتهاند و میان آنان رواج یافته و به تألیفات آنان، با اختلاف در تعبیر، سرایت کرده است».
بعضی از حاضران در مجلس گفتند: «برای شما امکان دارد در این موضوع کتابی بنویسید؟» گفتم: «پرداختن به این مسأله، سبب جریحهدار شدن عواطف میشود و این را نمیپسندم؛ بهویژه مثل این زمان که ما به وحدت کلمه نیاز شدید داریم». گفتند: «بحث علمی با حفظ آداب مناظره و خارج نشدن از آداب و اخلاق اسلامی، اشکال ندارد».
از این رو پذیرفتم در این باب، کتابی بنگارم. آنگاه پس از مطالعه کتابهایی که در دسترس بود، احادیث مربوط به موضوع را ذیل عنوان مناسب، گردآوری کردم. اگر حدیثی بر چند عنوان دلالت داشته، آن را زیر هر یک از عناوین آوردم.
در نقل روایات، بر کتابهایی که در چاپخانههای اهل سنّت به طبع رسیده بود، یا آثار مخطوطی که اعتبار آنها مسلّم بود، اکتفا کردم و جز اندکی از کتابهای چاپ شده در ایران، نقل نکردم. عنایت داشتم مطالبی گرد آورم که از کتابهای اهل سنّت و مورد اعتماد آنان باشد. از علمای شیعه و منابع شیعی که احادیث نبوی را از طریق اهل سنّت نقل کردهاند، حدیث نقل نکردم، مگر مقداری از کتاب الدرر الموسویة فی شرح عقاید الجعفریة، تألیف حسن صدر کاظمی، به سبب ادای بعضی حقوق و تأیید مطالب.
مؤلف، در پایان مقدمه میگوید: «خدا را شاهد میگیرم من به دیده انصاف به احادیث و سخنان سلف صالح نگریستم و بر آن رویه مشی کردم که اعتقاد خود را با دلیل منطبق سازم».
این کتاب، در هشت فصل بدین قرار گرد آمده است:
فصل اول: درباره بشارتهایی است که بر ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن، سنّت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، سخنان حضرت علی(علیه السلام) و بزرگان و دانشمندان، در قالب نظم یا نثر وارد شده است.
فصل دوم: مهدی منتظر، عرب و از امت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) است و بیت شریف و خانواده وی مشخص بوده و شواهد بسیاری بر این دلالت دارند.
فصل سوم: در ویژگیهای ظاهری و باطنی، ملکات فاضله، دانش، قضاوت، بیعت، حکومت، اصلاحات و...
فصل چهارم: در مقام و منزلت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزد خداوند و...
فصل پنجم: در ولادت، تعیین اسم، لقب، کنیه، نام پدر، مادر، طول عمر شریف و...
فصل ششم: در چگونگی غیبت، محل غیبت و علت غیبت، چگونگی بهرهمندی مردم از حضرتش در زمان غیبت و...
فصل هفتم: در نشانههای آسمانی و زمینی ظهور، اوضاع عمومی جهان در آستانه ظهور و...
فصل هشتم: فضیلت انتظار فرج، نهی از تعیین زمان ظهور، محل ظهور، بیعت، شمار بیعتکنندگان و...
وی دربارة انگیزة تألیف در مقدمه مینویسد: «در مجلس دوستانهای، از مهدی منتظر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و آنچه شیعة امامیه، در این باب بدان معتقدند، سخن به میان آمد. برخی حاظران در مجلس، اظهار داشتند: «برادران اهل سنت، در این موضوع چه عقیدهای دارند؟ آیا از طریق آنان، احادیثی که موافق احادیث شیعه باشد، وارد شده و دانشمندان آنان، نوشتهای دارند یا خیر؟»
در پاسخ گفتم: «از طریق اهل سنّت، احادیث مستفیضه، بلکه متواتره وارد شد و علمای آنان در این باب، تألیفات زیادی دارند. البته بعضی مناقشات و استبعاداتی نیز دارند که از گذشتگان خود گرفتهاند و میان آنان رواج یافته و به تألیفات آنان، با اختلاف در تعبیر، سرایت کرده است».
بعضی از حاضران در مجلس گفتند: «برای شما امکان دارد در این موضوع کتابی بنویسید؟» گفتم: «پرداختن به این مسأله، سبب جریحهدار شدن عواطف میشود و این را نمیپسندم؛ بهویژه مثل این زمان که ما به وحدت کلمه نیاز شدید داریم». گفتند: «بحث علمی با حفظ آداب مناظره و خارج نشدن از آداب و اخلاق اسلامی، اشکال ندارد».
از این رو پذیرفتم در این باب، کتابی بنگارم. آنگاه پس از مطالعه کتابهایی که در دسترس بود، احادیث مربوط به موضوع را ذیل عنوان مناسب، گردآوری کردم. اگر حدیثی بر چند عنوان دلالت داشته، آن را زیر هر یک از عناوین آوردم.
در نقل روایات، بر کتابهایی که در چاپخانههای اهل سنّت به طبع رسیده بود، یا آثار مخطوطی که اعتبار آنها مسلّم بود، اکتفا کردم و جز اندکی از کتابهای چاپ شده در ایران، نقل نکردم. عنایت داشتم مطالبی گرد آورم که از کتابهای اهل سنّت و مورد اعتماد آنان باشد. از علمای شیعه و منابع شیعی که احادیث نبوی را از طریق اهل سنّت نقل کردهاند، حدیث نقل نکردم، مگر مقداری از کتاب الدرر الموسویة فی شرح عقاید الجعفریة، تألیف حسن صدر کاظمی، به سبب ادای بعضی حقوق و تأیید مطالب.
مؤلف، در پایان مقدمه میگوید: «خدا را شاهد میگیرم من به دیده انصاف به احادیث و سخنان سلف صالح نگریستم و بر آن رویه مشی کردم که اعتقاد خود را با دلیل منطبق سازم».
این کتاب، در هشت فصل بدین قرار گرد آمده است:
فصل اول: درباره بشارتهایی است که بر ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن، سنّت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، سخنان حضرت علی(علیه السلام) و بزرگان و دانشمندان، در قالب نظم یا نثر وارد شده است.
فصل دوم: مهدی منتظر، عرب و از امت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) است و بیت شریف و خانواده وی مشخص بوده و شواهد بسیاری بر این دلالت دارند.
فصل سوم: در ویژگیهای ظاهری و باطنی، ملکات فاضله، دانش، قضاوت، بیعت، حکومت، اصلاحات و...
فصل چهارم: در مقام و منزلت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزد خداوند و...
فصل پنجم: در ولادت، تعیین اسم، لقب، کنیه، نام پدر، مادر، طول عمر شریف و...
فصل ششم: در چگونگی غیبت، محل غیبت و علت غیبت، چگونگی بهرهمندی مردم از حضرتش در زمان غیبت و...
فصل هفتم: در نشانههای آسمانی و زمینی ظهور، اوضاع عمومی جهان در آستانه ظهور و...
فصل هشتم: فضیلت انتظار فرج، نهی از تعیین زمان ظهور، محل ظهور، بیعت، شمار بیعتکنندگان و...