سر یار دیده‌ام

یک اربعین، به نیزه سر یار دیده‌ام یک اربعین، چو شمع به پایش چکیده‌ام یک اربعین، به ضربه‌ی شلّاق ساربان بر روی خارهای مغیلان دویده‌ام یک اربعین، تمام تنم درد می‌کند
سه‌شنبه، 10 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سر یار دیده‌ام
سر یار دیده‌ام

 

شاعر: مجید لشکری



 

یک اربعین، به نیزه سر یار دیده‌ام

یک اربعین، چو شمع به پایش چکیده‌ام

 یک اربعین، به ضربه‌ی شلّاق ساربان

بر روی خارهای مغیلان دویده‌ام

 یک اربعین، تمام تنم درد می‌کند

با ضرب تازیانه ز جایم پریده‌ام

 یک اربعین، رقیّه‌ی تو مفرد از غمت

اکنون بدون او به کنارت رسیده‌ام

 یک اربعین، به شام و به کوفه حماسه‌ها

با خطبه‌های حیدری‌ام آفریده‌ام

 یک اربعین، ز چوبه‌ی محمل سرم شکست

همچون پدر ببین تو جبین دریده‌ام

 یک اربعین، کنار عدو، وای! وای! وای!

بس جور طعنه‌های فراوان کشیده‌ام

 یک اربعین، به ضربه سیلی ببین حسین

رویم کبود گشته و قامت خمیده‌ام



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما